واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: چارهاي براي طوفان در عودلاجان انديشيده شود
آيا ميتوان بدون داشتن طرح، ضوابطي را براي نگهداري از بافتهاي تاريخي تعريف كرد؟
اين پرسشي را اسكندر مختاري پس از انتشار يادداشت محمدابراهيم لاريجاني - نهمين مدير اداره كل ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري - دربارهي وضعيت كنوني بافت تاريخي عودلاجان، در گفتوگو با خبرنگار سرويس ميراث فرهنگي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) مطرح كرد.
مختاري در پاسخ به همين پرسش، تأكيد كرد: نميتوان بدون طرح، ضابطهاي را براي بافتي تاريخي تعريف كرد.
اين كارشناس ارشد رشتهي مرمت بناها و شهرهاي تاريخي با بيان اينكه اگر مديري بتواند از اقدامات خود در زمينهي حفاظت از شهري تاريخي دفاع كند و نسبت به آن حساس باشد، جاي تشكر دارد، ادامه داد: اما پرسش اين است كه آيا آقاي لاريجاني طرحي را براي عودلاجان در دست داشته كه بهدنبال آن، چنين ضوابطي را تعريف و ابلاغ كرده است؟ بهنظر ميرسد او بدون داشتن طرح، ضوابط را تعريف كرده است.
او داشتن رويكرد نسبت به حفاظت از بافت تاريخي عودلاجان را مقدم بر طرح آن دانست و گفت: اين يك اشتباه تاريخي است كه بخواهيم براي بافت تاريخي شهر تهران، مقياس محلهاي را در چشمانداز و رويكردها مورد نظر قرار دهيم. اين رويكرد باعث موفق نشدن همهي تصميمگيران و مسوولان و حتي كارشناسان در بافت تاريخي تهران در سالهاي اخير شده است.
وي با اشاره به اينكه عودلاجان، بازار، ارگ و چالميدان بايد با مقياس شهري مورد توجه قرار گيرند نه مقياس محلهاي، اظهار كرد: كلانشهري مانند تهران نيازمند يك مركز تاريخي است كه هويت شهر را حفظ كند و آن را نمايش دهد. در شهرهاي تاريخي جهان با اين تغيير رويكرد به مقياس توانستهاند مركز تاريخي شهر را حفظ كنند و عملكرد آن را ارتقا بخشند. در اين ديدگاه در مركز تاريخي، كاربريهاي فرهنگي، تجاري يا مسكوني غلبه دارد.
اين مدرس دانشگاه ساكنان اين مراكز شهري را متفاوت از ديگر نقاط شهري دانست و بيان كرد: هنرمندان براي اين بخش از شهر تصميم ميگيرند يا در آن سكونت دارند. مراكز فرهنگي، نمايشگاهها، كتابفروشيها، گالريهاي آثار هنري و فروشگاهها و مراكز مردمنهاد در اين بخش از شهر استقرار دارند.
او دستيابي به چشمانداز و رويكردهاي متفاوت در بافت تاريخي را ضروري ارزيابي و اظهار كرد: با اينگونه رويكردها ميتوان فضاهاي اداري بزرگ مقياس در محلهي ارگ تهران مانند وزارت دارايي يا بخشهاي مختلف آن را به هتلها و مراكز اقامتي تبديل كرد. در عودلاجان نيز خانهها ميتوانند به مراكز اقامتي يا گالريهاي آثار هنري تغيير كاربري پيدا كنند. همچنين معماران بزرگ بايد در اين بخش از شهر، توسعهي كيفي محلات را با آثار خود به تصوير درآورند.
مختاري حضور سرمايهگذاران و نه سوداگران را مانند كساني كه در حال تخريب بافتهاي تاريخي در كاشان و يزد هستند ضروري دانست و گفت: اكنون سوال اين است كه آيا با رويكرد فعلي شهرداري يا ادارهي ميراث فرهنگي تهران ميتوان به اينگونه رخدادها اميدوار بود؟ پاسخ منفي است.
او ادامه داد: در شرايط فعلي، سوداگران در مراكز تاريخي، مجموعههاي تجاري كلان مقياس ميسازند و شهرداري با آنها همراهي ميكند، مانند يك مجموعهي تجاري 11 طبقهي كه در كنار خيابان اميركبير نبش خيابان «ميرزا محمود وزير» با پروانهي پاركينگ ساخته شد و مقررات حفاظت از ميراث فرهنگي را كنار گذاشت يا مانند آنچه براي سراي دلگشا اتفاق افتاد. در واقع، عبور از همهي موانع قانوني، تخريب اثر تاريخي به قصد سودآوري فردي، آن چيزي بود كه سراي تاريخي دلگشا را به ويرانهي كنوني تبديل كرد.
وي با طرح اين پرسش كه چه بايد كرد؟ گفت: تغيير ديدگاه ميتواند به نجات بافت تاريخي تهران از شرايط كنوني كمك كند. تا وقتي سناريوي حفاظت از بافت تاريخي منفعلانه است، مشكلات هر روز بيشتر از روز قبل ميشوند.
مختاري در ادامهي صحبتهايش، به شش بند ضابطهي اعلامشده توسط لاريجاني - نهمين مدير ادارهي ميراث فرهنگي تهران - اشاره كرد و به بيان برخي اشتباهها در اين ضابطه پرداخت.
او توضيح داد: چطور ممكن است در ضابطهاي كه مدعي اتكا بر اطلاعات و نظريات كارشناسي است، محدودهي عودلاجان به غلط ذكر شود. در اين ابلاغيه، حد جنوبي عودلاجان خيابان «15 خرداد» است، نه «15 خرداد و مولوي» و حد شرقي آن «ناصرخسرو» است، نه «پامنار و ناصرخسرو» چطور ميتوان يك ابلاغيهي قانوني و حقوقي را با يك غلط شاخص به پايان برد و اين ابلاغيه در شوراي فني سازماني تصويب شد كه شأن و بنيان كارشناسي دارد.
وي افزود: مگر ميتوان فقط برخي معابر، محله را بهعنوان گذرگاههاي تاريخي شناسايي كرد؟ چرا بايد اين گذرگاهها بازتعريف شوند؟ از سوي ديگر، منظور از كاربري اصلي چيست؟ واژهي كاربري اصلي، لفظي غيرحقوقي و غيركارشناسي و بدون معناست. همچنين آيا اجراي نما با هويت ايراني - اسلامي تعريف مشخصي دارد؟
او با طرح اين پرسش كه واژهي «سنگفرش سنتي» در آن ابلاغيه به چه معنايي است؟ اظهار كرد: ضابطهي ارتفاع چهار طبقه و 12 متر از كجا آمده است؟ معابر عودلاجان از موقعيتهاي شهري متفاوتي برخوردار هستند، پلاكهاي كناري خيابان اصلي و پلاكهاي قرارگرفته در معابر داخل محله، پلاكهاي موجود در معابر بنبست، حتي پلاكهاي ابتدا يا انتهاي يك گذر با يكديگر تفاوت دارند، مگر ميتوان براي همهي پلاكها يك تراكم اعمال كرد؟
او گفت: كدام كارشناس ميراث فرهنگي توانسته است چنين حكم غيركارشناسانهاي را اعلام كند؟ كدام شورايي كه نام فني بر خود دارد، ميتواند چنين حكمي را صادر كند؟ اين نقض غرض آشكار است، اين يك تصميم مديريتي است نه كارشناسي.
وي كه از سال 1373 تا 1383 مدير پايگاه ميراث فرهنگي تهران بود، با اشاره به اينكه شهرداري منطقه در زمان صدور اين ابلاغيه از طرح تفصيلي متفاوتي نسبت به طرح مصوب استفاده كرد، افزود: اتكا بر ضوابط طرح تفصيلي در زمان صدور ابلاغيه، به كدام طرح تفصيلي است؟ طرح تفصيلي مصوب يا طرح تفصيلي ملاك عمل؟ تصميم قبلي مبني بر اعلام تراكم 5 / 7 متر نيز غيركارشناسي بوده است.
او در ادامه با اعتقاد به اينكه ثبت عودلاجان در فهرست آثار ملي نيز يك كار غلط بود اظهار كرد: مگر ميتوان 150 هكتار بافت شهري را يكجا و بدون جلب نظر و جلب مشاركت همهي ذينفعها يا مردم به يكباره در فهرست آثار ملي ثبت كرد؟ وقتي نميتوانيم مديريت كنيم، به جاي حفاظت تخريب ميكنيم.
مختاري گفت: ثبت عودلاجان در فهرست آثار ملي بدون اتخاذ تدابير مديريتي و اعلام ضابطهي 5 / 7 متر براي مديريت كارشناسانهي حفاظتي در مركز تاريخي تهران تيرخلاص بود. نبايد اين كار صورت ميگرفت. اين عمل باعث شد تا سازمان ميراث فرهنگي در تقابل با ساكنان محله قرار گيرد و شهرداري منطقه نيز به اين تقابل دامن زند.
او بيان كرد: در همهي سالهايي كه ضابطهي 5 / 7 متر در منطقه حاكم بود، شهرداري منطقه در بخشهاي مختلفي از عودلاجان، پروانههاي افزون بر اين تراكم را صادر ميكرد. پاساژ يادشده در همين سالها شكل گرفت و تعداد زيادي از ساختمانهاي بالاي چهار طبقهي موجود در منطقه، در همين سالها شكل گرفتند؛ اما مردم عادي براي گرفتن پروانهي ساختوساز به ميراث فرهنگي ارجاع داده ميشدند و صاحبان قدرت و سرمايه از اين ضابطه جان سالم بهدر ميبردند و اين همان است كه در گفتههاي آقاي لاريجاني بهدرستي به آن اشاره شده و نكتهاي كه مديري را وادار ميكند كه خود در يك زمينه تصميمگيرنده باشد.
وي اظهار كرد: اين يك حقيقت است كه دلسوزي كارشناسانه در اين سالها، نقابي براي اضمحلال جايگاه و نقش سازمان ميراث فرهنگي بود. اين كارشناسان نه كارشناس بودند و نه دلسوز. آنها توانستند از يك خلأ مديريتي و بههمريختگي ناشي از ادغام سازمان ميراث فرهنگي با سازمان گردشگري و حضور مديران غيرمتخصص، شرايط را بهگونهاي غيرقابل كنترل تغيير دهند.
مختاري افزود: ثبت عودلاجان در فهرست آثار ملي شرايط را غيرقابل كنترل كرد و سازمان ميراث فرهنگي را در موضع ضعف قرار داد. حتي تدوين ضابطهي 5 / 7 متر بر اين مشكل افزود.
با اعمال طرح تفصيلي جديد، شرايط ناگوارتري در راه است
اين كارشناس حوزهي ميراث فرهنگي گفت: اكنون براي رسيدن به جواب اين پرسش كه چه بايد كرد، بايد بگوييم كه براثر اعمال طرح تفصيلي جديد، شرايط ناگوارتري در راه است.
وي با اشاره به اينكه با طرح تفصيلي جديد تهران، لبههاي خيابان اميركبير و خيابان ري كه بخشهاي شرقي و شمالي عودلاجان را دربر ميگيرد، داراي ضابطهي جديدي شدهاند اظهار كرد: در اين ضابطه براي اين لبهها، پهنهي «F122» در نظر گرفته شده است. در اين پهنه، اعطاي تراكم تا 9 طبقه، قانوني است. همچنين در ادامهي طرح، يك طبقه فرسودگي و يك طبقه هم تجميع افزون بر اين تراكم منظور ميشود.
اين مدرس دانشگاه ادامه داد: آيا با اين ضوابط ميتوان عودلاجان را حفظ كرد؟ با اين تراكم ميتوان ارزشهاي تاريخي را پاس داشت؟ آيا در نتيجهي اين تراكم، هويت شهري تهران حفظ ميشود؟ تكليف جايگاه و اهداف داراي صراحت در طرح جامع در پهنهبندي اعمالشده در طرح تفصيلي چيست؟
مختاري در پايان اضافه كرد: بهتر است براي طوفاني كه براي بافت تاريخي عودلاجان در راه است، چارهاي انديشيد. شهر، جولانگاه سوداگران نيست، شهر تاريخي نزد ما براي آيندگان امانت است.
انتهاي پيام
چهارشنبه 27 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]