محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843183445
گفتوگوي فارس با بهروز قزلباش درباره ميرشكاكمثل يك نارنجك ضامنكشيده كه ثانيههايش درست كار نميكند
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: گفتوگوي فارس با بهروز قزلباش درباره ميرشكاكمثل يك نارنجك ضامنكشيده كه ثانيههايش درست كار نميكند
تنبلي را نميپذيرفت؛ ميگفت نياز فراواني وجود دارد و بايد كار كرد و نبايد تنبل بود. آرام بودن و كبريت بيخطر بودن را قبول نداشت. ميگفت نميشود شما طرفدار انقلاب باشي ولي موضع نداشته باشي؛ صادق و صريح.
خبرگزاري فارس - گروه ادبيات انقلاب اسلامي؛ گفت و گوي حسين قرايي با بهروز قزلباش در مورد افكار و آثار يوسف علي ميرشكاك را بخوانيد.
* مثل يك نارنجك ضامن كشيده كه ثانيههايش درست كار نميكند
ـ ارتباط شما در جلسات نقد حضوري آقاي ميرشكاك چگونه بود؟
يوسف مثل يك نارنجك ضامن كشيده است كه ثانيههايش درست كار نميكند يعني حتماً سه ثانيه بعد يا 9 ثانيه بعد يا 6 ثانيه بعد عمل نميكند معلوم نيست كي منفجر ميشود . اين كشش فوقالعادهزيبايي را در شخصيت ايشان براي كساني كه مخصوصاً با يوسف براي اولينبار آشنا ميشوند ايجاد ميكند. همين جذابيت براي من هم بود . من يوسف را اصلاً به اين دليل دوست داشتم؛ حقيقتش را بخواهيد الان هم به همين خاطر است كه يوسف را دوست دارم. اين را به صراحت ميگويم و به خودش هم گفتهام. ديگراني البته بعدها تلاش كردند كه رابطه ما و يوسف را خراب كنند ولي من اجازه ندادم. يوسف هم طبعاً به آنها محلي نميداد و خوشبختانه همچنان اين ارتباط ادامه دارد.
ـ جريان نقد ميرشكاك چگونه بود و چطور شعر شما را نقد ميكرد؟ از چگونگي سر و كله زدن ميرشكاك با خودتان برايمان واكاوي كنيد.
ـ يوسف با هر آدمي با تشخيص خاص عمل ميكرد . مثلاً كاري كه براي من ميكرد براي فرد ديگري نميكرد. به من گفت تو شعر فارسي كه ميگويي بالاخره يك جايي وزن ميپرد. برگرد به زبان تركي. تركي بگو تا در وزن مسلط بشوي و بعدها اگر خواستي فارسي بگو. اصلاً فارسي نگو چرا بايد فارسي بگويي؟ تركي!! شعر تركي بگو و يك روز دست من را گرفت رفتيم خيابان انقلاب و آنجا وارد كتابفروشيهاي مختلفي شديم و كلي كتاب براي من خريد و همه را خودش حساب كرد. حتي نگذاشت پول يك نسخه را هم من بدهم. روحيه معلمياش فوقالعاده و بينظير بود. كدام معلم ميتواند اينطور باشد؟ اگر هم باشد؟ لابد يك معلم حقيقي است كه ميتواند اينگونه باشد. فقط اين نبود. بعد ماموريت داد كه اول اين كتاب را بخوان. دوم اين و سوم اين را بخوان. بعد بايد بيايي توضيح بدهي كه ماجرا از چه قرار است! يك روز دست مرا گرفت برد دفتر يك دوستي كه من اسمش را نميگويم و مرا معرفي كرد و گفت ايشان يكي از استعدادهاي خوب - البته ايشان تعبير ديگري داشت كه من تعديلش ميكنم- در اين زمينه است و كارهاي تركي خيلي خوبي هم دارد. من هم فكر كردم بايد او را به شما معرفي كنم. كمكش كنيد و منابع در اختيارش بگذاريد و... كار بعدي يوسف ايجاد رفاقت بود و صميميت بسيار و رفتاري دوستانه . روزي كه اين صميميت مانع از اين ميشد ما كم كاري كنيم و كم مطالعه كنيم! رو ترش ميكرد . به من گفت:« ناصرخسرو خواندي؟ »گفتم :«نه»گفت:« ميروي «سفرنامه ناصرخسرو» را ميخواني، من رفتم خواندم. گفت :«خواندي؟» گفتم: بله گفت؛ حالا برو و ديوانش را بخوان گفتم باشد. «مرزبان نامه» خواندي؟ نه ! بايد بخواني. چشم ! «شاهنامه» خواندي؟ نه! برو«شاهنامه» را بخوان ما از اول تا آخر شاهنامه را نشستيم خوانديم خيلي هم طول كشيد. بعد درباره داستانهاي شاهنامه صحبت ميكرديم. بعد ميگفت خب جمعه بياييد خانه ما ديگر جمعه مهمان سفره يوسف بوديم. در كرج يا تهران هر جا كه بود فرق نميكرد چون مستأجر بود از اينجا به آنجا ميرفت و ...
ـ با چه كساني به منزلش ميرفتيد؟ مثلاً در همان كرج ؟
مثلاً در كرج محمدرضا آغاسي، سودابه اميني كه همسر بنده هم هستند،آنوقت همسر بنده نبودند، من و دوستان ديگر هم گاهي ميآمدند مرحوم حميد كرمي . من يادم نيست در آن جلسه. البته اين لزومي ندارد كه همه ما با هم دعوت شده باشيم شايد يوسف طوري برنامهريزي كرده كه من نميدانم مثلاً شايد اين جمعه كه ما ميرفتيم جمعه ديگر گروه ديگري از دوستان ميرفتند اينها را من خبر ندارم. احتمالاً گروهبندي اينطوري كرده بود. آنجا هم بحث شعرخواني بود، نقد شعر بود و درباره موضوعات مختلف از هر دري سخن گفته ميشد ولي گاهي به خواندن شعر و نقد شعر منحصر ميشد.
* من از يوسف چيز ياد گرفتم
ـ آقاي قزلباش! يوسفعلي ميرشكاك يك تفكر است و هميشه يك آدمي بوده كه نگاهها را به خودش جلب كرده. اين ويژگيها براي شما به عنوان شاعري كه به تعبيري شاگرد ايشان هم به حساب آن زمانها ميآمديد...
نه ، من در مصاحبههاي قبلي هم كه پيش از اين انجام دادم به صراحت اين موضوع را گفتهام الام هم ميگويم و تا هر وقت كه زنده باشم ميگويم بالاخره من از يوسفعلي ميرشكاك يادگرفتهام. اين حق اوست كه گفته بشود و خواهم گفت و مهم هم نيست كه يوسف چه مسيري را طي ميكند و تفكرش مقبول است يا مردود. در هر شرايطي من از يوسف چيز ياد گرفتم و اين را ميگويم . من گاهي خودم هم با تفكرات يوسف زاويه دارم .اين را گاهي در گپ و گفتهاي خودماني با يوسف در ميان گذاشتهام و اين مانع ادامه رابطه دوستانه ما نيست. ولي متاسفانه آن ارتباط گرم سابق را از نظر فراواني ارتباط نه در سطح ارتباط نداريم و گرفتاريهاي ما و ايشان مجال را براي ما فراهم نميكند. ديگر كارمان به تلو تلو كردن با هم نمي رسد.
* ميرشكاك شهيد ادبيات ايدئولوژيك انقلاب است
ـ ميرشكاك به زعم من انساني است در وجه سياست و فرهنگ قابل تامل و توجه و خيلي اوقات در خور تحسين. در حوزه فرهنگ ايشان در امر فرهنگ و ادبيات جدي كار كردهاست. يعني شما از اول انقلاب از روزنامه جمهوري اسلامي تا حال كه مقالات ايشان نوشته شده در نقد فضاي روشنفكري به معناي متقدم كلمه، در وزن دادن به ادبيات انقلاب اسلامي، در حوزه هنري، ميرشكاك تئوري پرداز است. از يوسف چه تصويري در ذهن شماست؟
يوسفعلي ميرشكاك شهيد ادبيات ايدئولوژيك انقلاب است، نه متفكر و يا تئوري پرداز. شهيد را معمولا دشمن ميكشد. يوسف را دوستانش كشتهاند. اين از آن كار هاي هميشه اين ملت است.كار از پدركشي و پسر كشي كه قبيح تر نيست! ميرشكاك انقلاب را باور كرده بود و ايمان داشت و اين ايمان و باور داشتن به انقلاب بايد موجبات مديريت فضاي آتي را فراهم ميكرد. ميگويم ايدئولوژي ادبيات – و ادبيات ايئولوژيك براي اينكه بايدها و نبايدهاي سياسي و فرهنگي و ادبي با هم يگانه شده بود. نميتوانستي شعر بگويي، شعر انقلابي بگويي ،در اردوگاه بچه مسلمانها باشي ،بعد بگويي من شعرم ايدئولوژيك نيست . ميرشكاك فكري ميكرد كه بايد كساني را براي ادبيات انقلاب تربيت كرد و براي اين تربيت كردن زحمت ميكشيد. يك اين بود كه ارجاعات يا منابعي كه ايشان در حوزه انقلاب و ايدئولوژي به آن اعتقاد داشت آنها را از تفكرات ديگران، كساني مانند علي معلم دامغاني،شايد هم نه؛ بلكه از منابع مذهبي، استخراج ميكرد و به آن تكيه ميكرد.ايدئولوژي ادبيات يوسف چه در مقالاتش و چه در شعرش- اگر براي ميزان ايدئولوژي درجهاي قاتل بشويم- اگر براي ديگران دو درجه بود، براي بعضي از چهرهها 10 تا بود، براي يوسفعلي، هزار بود. يعني به اين معنا كارهاي يوسفعلي به زعم من چه در نثر و چه شعر؛در آن دوره كه انقلاب را باور داشت ايدئولوژيك ترين نوع ادبي است كه در ايران توليد شده در زمينه اسلامي در اردوگاه بچه مسلمانها.
همه تلاشش هم همين بود؛ بنابراين خطا را از دوستان نميپذيرفت به زعم خودش چون ميگفت آن بايدها را نبايد ناديده گرفت. تنبلي را نميپذيرفت ميگفت نياز فراواني وجود دارد و بايد كار كرد نبايد تنبل بود. آرام بودن و كبريت بيخطر بودن را قبول نداشت. ميگفت نميشود كه شما طرفدار انقلاب باشي ولي موضع نداشته باشي. صادق و صريح.
گذشته يوسفعلي، شعر و مقالاتش اين است. اين يك وجهش بود. اين وجه همهاش در خدمت تقويت ادبيات انقلاب بود. وجه ديگر شخصيت ميرشكاك، «زدن» بود. بايد زد. يعني مانع ايجاد كرد. زد و كشت.
ـ يعني خط شكن بود؟
ـ نه خط شكن. هدف ميگرفت تفكر طرف را ميزد. خودش را ميزد، زندگياش را ميزد، تفاوتي نميكرد؛ وقتي قرار بود كسي برايش سيبل باشد، يوسفعلي همه چيزش را ميزد.
نگاه كنيد، يوسف در «ستيز با خويشتن و جهان» ميزند و بي محابا ميزند و هيچ ملاحظهاي را در اين زمينه نه براي خودش و نه براي اردوگاه خودش قائل نميشود محافظه كاري نميكند، سياسي كاري نميكند. اما ايدئولوژي همچنان بر نگاه يوسفعلي سايه انداخته و اين ماجرا انگار قرار نيست دست از سر يوسف بردارد حتي اگر يوسف از آن دست بر دارد- حالا من البته صلاح نميدانم در مورد يوسف زياد حرف بزنم …- تا ،« سربر آر اي خصم كافر كيش حيدر مرده است» تا آنجا و بعد يوسفعلي ميرشكاك گاهي به ميخ گاهي به نعل- گاهي با ترديد درباره باورهاي گذشته خودش حركت كرده و ديگر از آن به بعد او حركت زيگزاگي دارد. يعني گاهي نا اميدتر است، كُند ميرود. گاهي احساس رسالت ميكند و دوباره قلمش شمشير ميشود و ميخواهد بزند، اما در بعد از آن سالها ديگر كمتر در خط تربيت نيرو به آن معنايي كه در آن دوره داشت حركت كرد. موضع مصلحانه يا بشرياتي ندارد. معتقد است مومن آب كافر ار گلِ ميكند، كافر آب مومن را. پس قضايا به قاعده "اذا وحوش حشره" است و موضع داشتن مهم است.
ـ به نظر شما ميرشكاكِ معلم بهتر بود يا ...
ميرشكاك را همين طوري كه هست بايد بپذيريم. يعني هيچ بايد غير ايدئولوژيكي را نه در زندگياش نه در رفتارش نه در عقايدش و قلمش نميپذيرد. اين آدم ويژگياش اين است. گفتم كه نارنجكي است كه ضامنش كشيده شده و معلوم نيست كي عمل ميكند ولي حتما نارنجك است و حتما عمل ميكند.
* شاعر جنونمند و شاعر كشف
ـ شعر ميرشكاك را چگونه ارزيابي ميكنيد؟ «ماه و كتان »، «از چشم اژدها»، «از زبان يك ياغي»، «گزيده ادبيات معاصرش» و ...
گزينه ادبيات معاصر كه كم و بيش جمع همينهاست، ولي «از چشم اژدها» هم مقداري «ماه و كتان» در خودش دارد. يعني خيلي «از چشم اژدها»ي خالص هم نيست؛ يك چشمش اگر چشم اژدهاست يك چشمش ماه و كتان است.كاري كه يوسف در ماه و كتان كرده براي همه اهل فن و اهل نظر ثابت كرده كه شاعر بسيار قدرتمندي است در«از زبان يك ياغي» بسياري از تكنيكهايي كه استفاده كرده برگرفته از تكنيكهاي پيشينيان است. حتي كساني كه آنها را زده، مثلا «احمد شاملو» . خودش هم يك جايي در ياد داشتي براي «موسيقي شعر» استاد «شفيعي كدكني» نوشته بود_استاد شفيعيكدكني نوشتهاند كه بعد از انقلاب ادبياتي ندارد كه قابل اعتنا باشد و اينها... ما با اينكه تحت تاثير جغلههاي دور و بر خودمان هستيم حتي همانهايي كه خودمان تربيتشان كرديم ولي بالاخره يك چيزهايي داريم كه قابل اعتنا باشد چطور اينها به طور كل نديده گرفته ميشود.؟ به نظر من ميرشكاك آنجا كه شاعر است شاعر جنونمند و شاعر كشف است، صاحب نيم سبكي در شعر «حماسه» است. در حماسهسرايي قدرتمند است.
«اي دل اي تنگ شعلهور چرا / بوي خون نميدهد تپيدنت/لك لكي نميپرد زغرشت / آهويي نميرمد ز ديدنت...»كار بسيار قدرتمندي است. سيصد هزار مرد بيسرش را نگاه كنيد تا عمق ديوانگي فرزانه وارش را دريابيد.
يوسف علاوه بر اينها شاعري كاملا در خدمت ادبيات ايدئولوژيك انقلاب اسلامي بوده است . مورد بيمهري واقع شده است و فرصت خودش را به هدر داده است . از يك بابت ديگر ، يك استعداد هدر شده است.
* هم دشمنانش او را زدند هم دوستانش!
ـ اين قسمت سوم را بيشتر توضيح دهيد؛ چرا يوسفعلي ميرشكاك هدر شده؟!
در اين كه يوسفعلي ميرشكاك انسان بسيار صاحب ذوقي است و با استعداد است كسي ترديد ندارد از دوستان و دشمنانش بپرسيد ميگويند ذوق عالي دارد و با استعداد است نكته بعدي اينكه وي در عين اينكه متهم به فرصت طلبيست، مخصوصا از طرف مخالفانش اما هيچ وقت دنبال فرصت طلبي نبوده دنبال ايجاد فرصت براي شخص خودش براي به دست آورد مناصب، پول مال و منال، زندگي و غيره نبوده. سوخته وساخته يعني سوخته وحرفزده. هم دوستانش او را زدند هم دشمنانش! دوستان منافقش در مقابلش كرنش كردهاند پشت سرش گفتهاند اين ديوانه است. باز هم گُلي به شرف دشمنانش كه گفتهاند اين ميرشكاك است! دشمن است و ديوانه است و ...
اما در ارزيابي هر دوي اين گروهها يعني دوستان و دشمنان يوسف، يوسف به هر حال يك استعداد هدر شده است. چون انتظاري كه از چنين استعدادهايي ميرفت خلق آثار شگرفي بود و خلق فرصتهاي شگرفتري براي ادبيات انقلاب بود. اصلا براي ادبيات كشور، حالا چرا اين موضوع را منحصر كنيم به اردوگاه بچههاي حوزه هنري ؟خب شعري آفريده ميشود و همه فارسي زبانان حتي در خارج از كشور ميتوانند استفاده كنند.اين فرصت را يوسف از دست داد. و ديگر بعيد است كه كار كارستاني از يوسف صادر شود . در دنياي بازيهاي سياسي هم مثل خيليهاي ديگر با هم بازنده است! يعني يك پوزيشن سياسي و مديريتي براي خودش فراهم نكرد .نه ثروتي اندوخت از اين امكاني كه برايش فراهم بود و اگر مايل بود ميتوانست، نه به قدرتي رسيد . از اين نظر و منظر او يك بازيگر بازنده است. در ميان اهالي ادبيات و سياست و جنگ، فرصت طلب، كسي است كه به دنبال خلق فرصتهايي از اين دست است.آنها فقط هدفشان همين است نه چيز ديگري. يوسف اين فرصتها را داشت ولي سوء استفاده نكرد. از يك طرف ديگر بايد ديد كه آيا همه استعداد يوسفعلي ميرشكاك را داشتند؟ يا بضاعت او فقط همين« ماه و كتان» و« از چشم اژدها»،« از زبان يك ياغي ! » بود فقط ! يا مثلا « ستيز با خويشتن و جهان» در تفكر آقايان مخالف يا موافق اوضاع چطور است؟ يوسف شايد در اردوگاه بچههاي حوزه هنري ميتوانست اگر تحمل دود چراغ خوردن داشت، اگر ميتوانست خلوتي فراهم كند بنشيند و كار كند، آن وقت شناسنامهاي غيرقابل ابطال براي ادبيات انقلاب توليد ميكرد. شناسنامههايي كه صاحبانشان در ناحيه يك ادبيات باشند و خود شناسنامهها ناميرا باشند ولي اين فرصت از يوسف گرفته شد.
ـ يعني او سوخته و ساخته است؟
سوخت و چارهاي جز ساختن نداشت . حالا گيريم يوسف نخواهد بسازد، چكار ميخواهد بكند؟ مجبور است بسازد . مثل خيليهاي ديگر. براي همين است كه در حوزه سياست يك استعداد هدر شده است. در عرصه ادبيات يك فرصت از دست رفته است، در حوزه ايدئولوژي هم يك عنصر سوخته است. چون ويژگي ايدئولوژي همين است. قرباني طلب است. ميكشد بدون اين كه عزاداري كند. حالا مانده تا در دود عود و كُندر بسوزاند و ...
* ايدئولوژي انقلاب ديگر آن رنگ اول را ندارد
ـ جناب قزلباش! شما يك كم با نااميدي صحبت نميكنيد؟!
من فكر ميكنم كاملاً دارم واقع بينانه نگاه ميكنم؛ براي اينكه ايدئولوژي انقلاب ديگر آن رنگ اول را ندارد. يادم نيست شايد مثلاً سه چهار كنگره پيش از اين، كنگره شعر دفاع مقدس در بندر عباس برگزار شد، بنده آنجا مجري يك مناظره يا گفتوگويي بودم بين اصحاب ادب. گفتند : «شعر مقاومت» و من گفتم خوب شما كه خيلي چيزها را باختيد . اول بگوييد در مورد چي مقاومت ميكنيد؟ از همه چيز عدول كردهايد شما در مورد چه چيزي يا در برابر چه چيزي مقاومت ميكنيد؟ كه حالا شعرش هم شعر مقاومت باشد!!
ـ شما هم شمشير ميكشيد كه ...
خب همين است ديگر. اگر اين شمشير كشيدن است، شمشير ميكشيم . به نظر من بيان واقعيت است. من خيلي ايدئولوژيك نگاه نميكنم به اين قضايا. واقعيت تجربه شده را از نگاه خودم تجزيه و تحليل ميكنم.
* بچههاي حوزه هنري در ادبيات انقلاب سهم عمدهاي دارند
ـ يك نكته در صحبتهاي شما بود كه فرموديد اردوگاه بچههاي حوزه هنري، يعني استنباط من از صحبتهاي شما اين بود كه ادبيات انقلاب براي اردوگاه بچههاي حوزه هنري است. درست ميگويم؟!!
نه . بچههاي حوزه هنري هم در اردوگاه بزرگ ادبيات انقلاب هستند. كساني هستند كه شايد هيچ وقت گذرشان به حوزه نيفتاده ولي انقلابي بوده و هستند. حوزه هنري مالك ادبيات انقلاب نيست، - بر خلاف تصوري كه خودشان دارند- خادمي است كه يك گوشهاي را گرفته. يك «محمد علي زم» پيدا شده يك حوزه به معني سنتي كلمه «حوزه علميه قم» _هنرياش را -درست كرده. قصد اين بوده و طبعا خدماتي داشته، كاستيهايي هم داشته. كسي هم منكر اينها نيست ولي طبعاً هنر انقلاب كه هنر بچههاي حوزه هنري نيست. الا اين كه بچههاي حوزه هنري در ادبيات انقلاب سهم عمدهاي دارند و اين را نميشود منكر شد.
انتهاي پيام/
چهارشنبه 27 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 124]
صفحات پیشنهادی
منصوري در گفتوگو با فارس خبر دادسفر جك استراو به ايران در ماه جاري/ جلسه با كاردار ايران در انگليس درباره چگو
منصوري در گفتوگو با فارس خبر دادسفر جك استراو به ايران در ماه جاري جلسه با كاردار ايران در انگليس درباره چگونگي سفر رئيس گروه دوستي پارلماني ايران و انگليس از سفر هيئت پارلماني انگليس با حضور جك استراو در ديماه خبر داد عباسعلي منصوري نماينده مردم كاشان در مجلس شوراي اسلامي ومعاون اجرايي راهآهن در گفتوگو با فارس:كار درست همان است كه مربيان اعتراض كنند/ رفتار دايي و ابراهيمزاده قاب
معاون اجرايي راهآهن در گفتوگو با فارس كار درست همان است كه مربيان اعتراض كنند رفتار دايي و ابراهيمزاده قابل قياس نبود معاون اجرايي باشگاه راهآهن گفت برخي مربيان كار درستي ميكنند كه در مسابقات اعتراض ميكنند رستم زندي در گفتوگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري فارس در خصوص اعترگفتوگوي فارس با سالك درباره ديدار اروپاييها با فتنهگرانتوضيحات جلالي قانعكننده نيست/ بيحرمتي اروپاييها ب
گفتوگوي فارس با سالك درباره ديدار اروپاييها با فتنهگرانتوضيحات جلالي قانعكننده نيست بيحرمتي اروپاييها به هاشمي بيحرمتي به ملت ايران بود رئيس كميسيون فرهنگي خانه ملت توضيحات كاظم جلالي درباره ديدار هيئت پارلماني اروپا با ستوده و پناهي را قانعكننده نداست و تاكيد كرد كه مجلجلالي در گفتوگو با فارس:سخنانم درباره جواد لاريجاني درست منعكس نشد/ملاقات پنهاني سفارت يونان را وزارت اطلاعات
جلالي در گفتوگو با فارس سخنانم درباره جواد لاريجاني درست منعكس نشد ملاقات پنهاني سفارت يونان را وزارت اطلاعات و خارجه پيگيري كنند رئيس گروه روابط پارلماني جمهوري اسلامي ايران با پارلمان اروپا ضمن ارائه توضيحاتي درباره ديدار هيئت پارلماني اروپا با ستوده و پناهي تاكيد كرد كه هيئتمفاد اصلي بيانيه شوراي همكاري خليج فارس/ از تكرار ادعاها درباره جزاير ايراني تا فرماندهي مشترك نظامي
مفاد اصلي بيانيه شوراي همكاري خليج فارس از تكرار ادعاها درباره جزاير ايراني تا فرماندهي مشترك نظامي به گزارش خبرآنلاين به نقل ازخبرگزاري فرانسه مهمترين تصميم گيري در سي و چهارمين اجلاس شوراي همكاري خليج فارس تصويب طرح تشكيل فرماندهي مشترك نظامي بين اعضاي اين شورا بوده است مواردكبير در گفتوگو با فارس:با جذب تماشاگران گرگاني كار فرهنگي ميكنيم اما كسي به آن توجه نميكند
كبير در گفتوگو با فارس با جذب تماشاگران گرگاني كار فرهنگي ميكنيم اما كسي به آن توجه نميكند سرمربي تيم بسكتبال شهرداري گرگان گفت با جذب تماشاگران پرشور گرگاني كار فرهنگي انجام ميدهيم اما كسي در استان به آن توجه نميكند اسدالله كبير در گفتوگو با خبرنگار ورزشي خبرگزاري فارسگسترش همكاريهاي اقتصادي تهران و مسكو؛ هشدار روحاني درباره پيامد تفسير نادرست غرب از توافقنامه ژنو
گسترش همكاريهاي اقتصادي تهران و مسكو هشدار روحاني درباره پيامد تفسير نادرست غرب از توافقنامه ژنو رئيسجمهور گفت مفهوم توافقنامه ژنو اين است كه تمام حقوق ايران از جمله حق غنيسازي در آن به رسميت شناخته شده و اگر كشورهايي بخواهند تفسير ديگري از اين توافق مطرح كنند به اعتمادگزارش فارس از نشست بررسي كتاب «بچههاي كارون»كرميار: كتاب «بچههاي كارون» در تاريخ ادبيات ماندگار ميشود/ نويس
گزارش فارس از نشست بررسي كتاب بچههاي كارون كرميار كتاب بچههاي كارون در تاريخ ادبيات ماندگار ميشود نويسنده حكم صادر نميكند مدير كارگاه قصه و رمان حوزه هنري گفت نويسنده تئوريپرداز نيست اين عرصه در علم است اگر هم حكمي در متن نويسنده ديده ميشود اين بيان احكام ديگران استآيتالله نكونام در گفتوگوي مشروح با فارس عنوان كردنظرات عرفا، فلاسفه و فقها درباره موسيقي/ چرا برخي روايات م
آيتالله نكونام در گفتوگوي مشروح با فارس عنوان كردنظرات عرفا فلاسفه و فقها درباره موسيقي چرا برخي روايات موسيقى را نهي ميكنند آيتالله نكونام از اساتيد حوزه علميه قم ميگويد شايد نهي حضرات معصومين عليهمالسلام از موسيقى و آواز و صوت و صدا به اين خاطر بوده كه تمامى اين اموآيتالله علمالهدي در گفتوگو با فارس:گزارش 100 روز رئيسجمهور فقط درباره كارهاي «در حال انجام» بود/ توافق ژن
آيتالله علمالهدي در گفتوگو با فارس گزارش 100 روز رئيسجمهور فقط درباره كارهاي در حال انجام بود توافق ژنو بستر جديدي براي دشمني آمريكاست عضو مجلس خبرگان رهبري درباره گزارش 100 روز رئيسجمهور گفت گزارشي كه رئيسجمهور ارائه داد گزارشي بود كه كارها در حال انجام است و در واقعگپ و گفت مفصل فارس با بهروز قزلباشهيچ كششي برايم بالاتر از اين نبود كه زمان جنگ يك رزمنده باشم
گپ و گفت مفصل فارس با بهروز قزلباشهيچ كششي برايم بالاتر از اين نبود كه زمان جنگ يك رزمنده باشم به كوري چشم دشمن پشيمان نيستم اما نميتوانم درد بچهها را فرياد نكشم حنجره ممكن است مال من باشد اما صداي درد و زخم و سوز ديگري در آن است خبرگزاري فارس - گروه ادبيات انقلاب اسلامي بهمديرعامل رايان همافزا در گفتوگوي تفصيلي با فارس:دلايل قطعي نرمافزار معاملات برخط كاربران بورس/ سال آينده ق
مديرعامل رايان همافزا در گفتوگوي تفصيلي با فارس دلايل قطعي نرمافزار معاملات برخط كاربران بورس سال آينده قطعيها به صفر ميرسد مديرعامل شركت نرمافزاري رايان همافزا با تأكيد بر اينكه سال آينده قطعيهاي معاملات برخط سهام به حد صفر ميرسد دلايل قطعيهاي اخير را تشريح كرد و گفكارشناس مسائل هستهاي در گفتگو با فارس:لحن گزارش جديد آژانس درباره فعاليتهاي ايران، قابل پيشبيني نيست
كارشناس مسائل هستهاي در گفتگو با فارس لحن گزارش جديد آژانس درباره فعاليتهاي ايران قابل پيشبيني نيست صادق آيتاللهي تأكيد كرد در حال حاضر پيش بيني لحن گزارش جديد آژانس و آمانو درباره فعاليتهاي ايران به شوراي حكام ممكن نيست اما در صورت اتخاذ مواضع دوپهلو در گزارش جديد آمانو-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها