تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 6 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خدا را بخوانید و به اجابت دعای خود یقین داشته باشید و بدانید که خداوند دعا را از ق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834035835




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

دبيركل حزب مردم‌سالاري اعلام كرد: ارائه طرح احياي خانه احزاب به وزير كشور


واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: دبيركل حزب مردم‌سالاري اعلام كرد: ارائه طرح احياي خانه احزاب به وزير كشور
صداي خش‌دار و خند‌ه‌هاي هميشگي‌اش ما را به ياد مجلس هشتم انداخت، همان مردي كه اين دور مجلس را «جو زده» مي‌دانست. اهل سمنان و همشهري رؤساي جمهور قبلي (محمود احمدي‌نژاد) و فعلي (حسن روحاني) است؛ البته خود نيز دست روي دست نگذاشت و براي عقب نماندن از همشهري‌هاي خود، 2 بار (سال‌هاي1384 و 1392) در انتخابات‌ رياست‌جمهوري نام‌نويسي كرد. كواكبيان كه در دوران دفاع مقدس سرباز شهيد زين‌الدين و بيسيم‌چي گردان سمنان بوده است، افتخار جانبازي هم دارد، هرچند كه خودش مي‌گويد چون جانبازي‌ام زير 25 درصد بوده، بنياد شهيد چيزي به من نداده است! برادر شهيد محمد كواكبيان پس از شهادت برادر در سال 61 با همسر برادر خود وصلت مي‌كند و خطبه عقدشان را هم مقام معظم رهبري مي‌خوانند. كواكبيان كه اواسط اسفند ماه سال‌جاري پنجاه و دومين بهار زندگي‌اش را مي‌گذراند، در جريان يازدهمين دوره انتخابات رياست‌جمهوري شعار انتخاباتي خود را «دولت اخلاق» ناميد اما صلاحيت وي از سوي شوراي نگهبان احراز نشد. وي كه از حاميان حسن روحاني به شمار مي‌آيد معتقد است كه دولت تدبير و اميد در طول 100روزي كه گذشت كار چشمگيري در حوزه‌هاي سياسي، اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي انجام نداده است. كواكبيان دبيركلي حزب مردم‌سالاري، رئيس ائتلاف مردمي اصلاحات، نماينده مردم سمنان در مجلس هشتم و نايب رئيس سابق شوراي حزب همبستگي را در كارنامه سياسي خود دارد. دبيركل خوش صحبت و خوش خنده حزب مردم‌سالاري در اين مصاحبه در خصوص شعار اعتدال و اعتدالگرايي، انتخابات رياست‌جمهوري دور يازدهم، كناره‌گيري عارف از دور انتخابات، تلاش براي عدم كانديداتوري هاشمي، گزارش 100روزه رئيس‌جمهور، حقوق شهروندي، اختلافات شديد در جبهه اصلاح‌طلبان، ماجراي منبر رفتن در سال 91 و خاطراتش در دوران دفاع مقدس، موضوعاتي جالب و خواندني را مطرح كرد. آنچه كه در ادامه مي‌آيد ماحصل گفت‌و‌گوي خبرنگاران حوزه احزاب خبرگزاري فارس با مصطفي كواكبيان است:

آقاي كواكبيان، اولين سوال را به موضوع انتخابات رياست‌جمهوري دور يازدهم كه شما نيز يكي از داوطلبان آن بوديد، اختصاص مي‌دهم؛ به نظرتان تلخ و شيريني‌هاي اين انتخابات چه بود؟

به نظر بنده درخصوص انتخابات 92 نبايد شخصي برخورد كنيم؛ انتخابات 92 در دو تقسيم‌بندي انتخابات شوراي چهارم شهر و روستا و رياست‌جمهوري يازدهم، شيريني‌‌هاي زيادي داشت.

بيش از 73 درصد مردم در انتخابات سال 92 شركت كردند و اين نشانگر حضور چشمگير آنان بود و از اين رو حماسه‌اي سياسي آفريده شد اما اگر تمهيدات بهتري انديشيده مي‌شد، قطعاً درصد مشاركت بالاتر مي‌رفت. اما همين مشاركت 73 درصدي نيز در سيستم‌هاي دموكراتيك دنيا سرآمد است چرا كه بعضي كشورها در دنيا حتي انتخابات هم ندارند؛ اما كشورهايي كه انتخابات برگزار مي‌كنند و مشاركتي 40 تا 45 درصدي دارند، از اين درصد حضور هم خوشحال هستند، لذا بر اساس نظام مردم‌سالاري ديني بايد بپذيريم كه اگر مشاركت مردم در انتخابات كمتر از 50 درصد باشد، بايد در مقبوليت و مشروعيت نظام اندكي تأمل جدي كنيم.

يكي از نكات برجسته انتخابات 92 اين جمله مقام معظم رهبري بود كه فرمودند «راي مردم حق‌الناس است»؛ اين صحبت مقام معظم رهبري نشان مي‌دهد كه هيچ‌كس نبايد دايه دلسوز‌تر از مادر براي نظام و رأي مردم شود، ما بايد به راي مردم احترام بگذاريم، حتي اگر برخلاف ميل و سليقه‌مان باشد. برخي اعضاي حزب مردم‌سالاري و احزابي كه در جبهه اصلاح‌طلبان بودند، به دليل رد صلاحيت آقاي هاشمي رفسنجاني و بنده ناراحت بودند و متاسفانه تاكنون كسي به من نگفته است كساني كه تائيد صلاحيت شدند، از كدام جنبه رجل سياسي و مذهبي بودن‌شان از من قوي‌تر بود.

علت عدم احراز صلاحيت‌تان را به شما نگفته‌اند؟

خير. چيزي نگفته‌اند.

خودتان هم پيگيري نكرديد؟

اصلاً مجالي براي پيگيري نداشت. آنها گفتند شما ثبت‌نام كنيد و شوراي نگهبان نيز اسامي را به صدا و سيما اعلام مي‌كند. بنده تنها كانديدايي بودم كه همان روز اول انتخابات، برنامه 50 ماده‌اي را به شوراي نگهبان ارائه دادم، اما آقايان مصلحت نديدند كه مرا تائيد كنند. ما مرجعيت قانوني شوراي نگهبان را پذيرفته بوديم و تمكين هم كرديم، اما اين اعتراض و سوال به خصوص وقتي خود را با كانديدايي كه تائيد شدند، مقايسه مي‌كنيم؛ همچنان براي ما باقي است؛ بنابراين اين جاي بحث دارد و بايد براي افكار عمومي به صورت شفاف توضيح داده شود و مشكلي نيز پيش نمي‌آيد.

يعني خودتان علت عدم احراز صلاحيت‌تان را پيگيري نكرديد؟

خودم خير، اصلاً فرصت اعتراضي وجود نداشت. شما وقتي ثبت‌نام مي‌كنيد، شوراي نگهبان بعد از بررسي، اسامي كانديدا را به صدا و سيما اعلام مي‌كند بنابراين برخلاف انتخابات مجلس مجال فرصت و شكايتي وجود ندارد. در انتخابات مجلس مي‌گويند ما رد صلاحيت مي‌كنيم، بنابراين اگر كسي اعتراض دارد، شكايت كند. شوراي نگهبان در انتخابات رياست‌جمهوري، اعلام مي‌كند كه ما كسي را رد صلاحيت نكرديم، بلكه صلاحيت افراد احراز نشده است، يعني مفهوم حقوقي آن عدم احراز از صلاحيت است نه احراز عدم صلاحيت.

يعني هيچ امكاني براي پيگيري ندارد؟

خير، طبق قانون جايي براي پيگيري وجود ندارد و اين ايراد به قانون وارد است، البته چند تن از اعضاي شوراي نگهبان گفتند كه بنده چهار تا پنج راي نيز آورده‌ام، اما دليل اينكه چرا راي حدنصاب را نداشته‌ام، كسي نمي‌داند.

در مورد عدم احراز صلاحيتتان به صورت رابطه‌اي يا دوستانه پيگيري نكرديد كه علت چه بوده است؟

من اصلاً باور نمي‌كردم كه تائيد صلاحيت نشوم. تصورم اين بود شايد بتوانم از فيلتر شوراي نگهبان عبور كنم؛ در خصوص علت تائيد نشدنم نيز خيلي پيگيري نكردم.

آقاي كواكبيان! ارزيابي شما از عملكرد 100 روزه دولت چيست؟

به نظر من گزارش آقاي رئيس‌جمهور داراي سه بخش بود. تبيين واقعيات اقتصادي كشور يكي از بخش‌هاي گزارش 100روزه آقاي روحاني بود كه بعضي ايراد مي‌گيرند كه چرا صرفاً نقد گذشته بوده است اما من معتقدم كه اين ايراد به آقاي روحاني وارد نيست، چون بالاخره بايد به مردم توضيح داد كه در چه شرايطي دولت را تحويل مي‌گيريم؛ به عنوان مثال بايد بيان شود كه شاخص تورم و بيكاري كجا قرار داشته است.

يعني آقاي روحاني آن زمان كه مي‌خواست براي كسب كرسي رياست‌جمهوري كانديدا شود، نمي‌دانست كه در چه شرايطي دولت را تحويل مي‌گيرد؟

مي‌دانست، اما وقتي در رأس امور قرار گرفت آمارها به صورت ملموس براي وي تبيين شد. من خودم از احمدي نژاد شنيدم كه مي‌گفت رشد اقتصادي ما 10 درصد است، ولي وقتي آقاي روحاني مستقيماً در راس كار قرار گرفت متوجه شد كه ما در رشد اقتصادي منفي بوده‌ايم و در سال 91 رشد اقتصادي نداشته‌ايم. امروز بايد رشد نقدينگي، بدهكاري‌هاي دولت، چه بدهكاري‌هايي كه مربوط به سيستم بانكي بوده و چه بدهكاري مربوط به بخش خصوصي و پيمان‌كاران براي مردم روشن شود. آقاي روحاني در اول گزارش 100 روزه خود گفت كه «پردرآمد‌ترين دولت‌هاي بعد از انقلاب، بدهكار‌ترين دولت‌هاي بعد از انقلاب نيز بوده‌اند». بخش دوم گزارش رئيس‌جمهور وعده‌هايي بود كه ايشان به مردم داده‌اند، به عنوان مثال كاهش تورم به 35 درصد در سال‌جاري، كاهش تورم به 25 درصد در سال 93، منظور كردن هدفمندي يارانه‌ها در بودجه 93 و سبد كالايي بهمن و اسفند از وعده‌هاي رئيس‌جمهور به مردم بود.

بخش سوم گزارش 100 روزه رئيس‌جمهور مربوط به سياست خارجي، روابط بين‌المللي و ديپلماسي بود؛ به نظر من از برجستگي‌هاي اقدامات اين 100 روز دولت نيز همين نكته است و اين جاي تقدير و تشكر دارد، چون فعاليت‌هاي ديپلماسي دولت بسيار خوب بوده است. همين كه پرونده ايران از شوراي امنيت ملي به وزارت خارجه انتقال يافت و منجر به مذاكره فشرده ايران در نيويورك و ژنو شد و به توافق بين ايران و كشورها 1+5 انجاميد، از اقدامات چشمگير دولت بود. اصولاً 100 روز زمان خيلي زياد نيست كه ما بخواهيم ارزيابي جامعي داشته باشيم، بنابراين قضاوت زود است.

اما معتقدم در حوزه‌هاي اجتماعي، فرهنگي، سياسي و حتي در بخش اقتصادي، در اين مدت 100 روز اقدامات چشمگيري صورت نگرفته است. حداقل بايد 6 ماه از عمر دولت بگذرد و سپس كارها را مورد بررسي قرار دهيم كه در حوزه‌هاي مختلف چه كارهاي جدي انجام شده است. بنده در همايش فصلي حزب مردم‌سالاري گفتم كه دستاوردهاي سياست‌خارجي دولت بسيار مثبت بوده است اما در حوزه‌هاي ديگر هنوز كار چشمگيري صورت نگرفته است.

آيا گره‌ زدن همه مشكلات به تحريم كار درستي است؟

سه نكته در اين زمينه وجود دارد؛ اولاً گره زدن همه مشكلات با تحريم‌ها فقط مربوط به اين دولت نيست، اين مسئله‌اي بود كه از اواخر دولت احمدي‌نژاد گره زده شد، در حالي كه آقاي احمدي‌نژاد قطعنامه‌ها را كاغذ پاره مي‌خواند و مي‌گفت تحريم‌ها هيچ اثري ندارد؛ اما در اواخر دولت، مشكلات ارزي را مربوط به بحث تحريم‌ها عنوان كرد.

يعني اين حرف‌ها را دولت روحاني هم قبول دارد؟

نه، اما بالاخره بايد پذيرفت كه تحريم‌ها از بُعد رواني و بُعد واقعي، تاثيرگذار است و نمي‌شود گفت كه اين تحريم‌ها بي‌تاثير است. به عنوان مثال اگر صنعت خودروسازي تحريم شود و قطعات آن را ندهند، با مشكلاتي روبه‌رو خواهد شد. اما اگر تحريم‌ها برداشته شود و به دنبال آن قطعات مورد نياز به كشور وارد شود، زمينه اشتغال و رشد سرمايه‌گذاري را فراهم خواهد كرد، بنابراين تحريم‌ها‌ بدون شك تاثير دارد، حال اگر اين تاثيرگذاري را 20، 40 يا 50 درصد برآورد كنيد، اين درصد بندي صحيح نخواهد بود.

در نهايت جمع‌بندي شما...

نكته‌ اين است كه نبايد بي‌تدبيري‌ها و ناكارآمدي‌ها مديريتي و اجرايي دولت را سريع به بحث تحريم‌ گره بزنيم، بسياري از مشكلات به دليل خود تحريمي‌هاست و در حقيقت نيز خودمان باعث گرفتاري‌ها، مشكلات اقتصادي و معيشتي مردم شده‌ايم.

مي‌شود مصداقي بگوئيد؟

مثلاً قرار بوده كه بودجه فلان بخش صنعتي تامين شود اما اين كار انجام نشده است و پول‌ آن جاي ديگري خرج شده است لذا همين كار سبب معطلي بخش صنعت مي‌شود.

در قضيه هدفمندي اين اتفاق افتاده است؟

بنده در مجموع عرض مي‌كنم؛ بالاي 70 الي 80 درصد بخش صنعت ما دچار ركورد است و فعاليت چشمگير اقتصادي در اين بخش شاهد نيستيم، اما جاي اميدواري وجود دارد كه بر اساس برخي از سياست‌ها، بخش صنعتي كشور تكان بخورد بنابراين نمونه‌اي از خود تحريمي‌ها، همين بخش صنعت است كه بايد دقيقاً در اين بخش تدبير صورت گيرد.

بنده در مجموع عملكرد 100 روزه دولت را مثبت مي‌دانم اما چند توصيه نيز به دولت دارم، توصيه اول اين است كه دولت به بحث توسعه سياسي نيز بينديشد. نمي‌گويم كه اولويت اول دولت، سياسي باشد، چراكه آنقدر مشكلات اقتصادي وجود دارد كه سبب شده بحث‌هاي اقتصادي دست و پاي دولت را ببندد بنابراين دولت نبايد توسعه سياسي را كاملاً فراموش كند.

توسعه سياسي از نظر شما به چه معنا است؟

مباحث مربوط به احزاب و خانه احزاب يكي از موارد توسعه سياسي است. بنده چند ماه پيش ملاقاتي با آقاي رحماني‌فضلي وزير كشور داشتم و طرحي را به ايشان در خصوص احياي خانه احزاب ارائه كردم. به آقاي رحماني فضلي گفتم كه اساسنامه خانه احزاب را مي‌توان در يك مجمع عمومي به گونه‌اي تغيير داد كه خانه احزاب هيچ‌گاه بدست يك جناح خاص، نيفتد و خانه همه احزاب باشد و اصولگرايان، اصلاح‌طلبان و كساني كه نه اصولگرا هستند و نه اصلاح‌طلب در آن عضو باشند.

يعني معتدلين؟

بالاخره سلايق و جريانات مختلف بايد بتوانند در خانه احزاب نماينده داشته باشند. بنده در همه زمينه‌ها اينگونه فكر مي‌كنم يعني در موضوع خانه سينما نيز معتقدم كه همه سلايق بايد در آن حضور داشته باشند. حتي در بحث مربوط به انجمن روزنامه‌نگاران نيز همين اعتقاد را دارم. به عنوان مثال ما حدود 10 سال است كه انجمني با عنوان روزنامه‌هاي غير دولتي، راه‌اندازي كرديم، اين انجمن در حال حاضر 30 عضو دارد و روزنامه‌هايي چون سياست روز، شرق، اعتماد، آفتاب يزد و همه تيپ‌ها در آن عضو هستند. بنده در يكي از جلسات انجمن گفتم كه همه به اندازه كافي حزب داريم بنابراين نمي‌خواهيم اين انجمن را سياسي كنيم.

تكليف طرح احياي خانه احزاب كه به وزير كشور داديد به كجا رسيد؟

چند وقت پيش از وزارت كشور پيگيري كردم كه طرح ما به كجا رسيد اما برخي از دوستان ما در وزارت كشور گفتند كه ما فعلا سرگرم تعيين استانداران هستيم و وقت نكرده‌ايم، بنابراين همين‌جا اين انتقاد را به دولت وارد مي‌دانم كه تعيين تكليف استانداران بايد زودتر به پايان برسد، چون رئيس كل يك استان، استاندار است.

به نوعي رئيس‌جمهور آن استان مي‌شود.

هر استاندار تقريباً نماينده عالي دولت در آن استان است اما در حال حاضر اين نماينده عالي دولت در استان ها بلاتكليف است و نمي‌داند ماندني است يا رفتني لذا اين در كل ادارات استان، ايجاد مشكل مي‌كند. چون بالاخره بايد كارها را با استاندار هماهنگ كنند. اگر بناي تغيير يك استاندار را نداريم خوب بهتر است به آن استاندار اطلاع دهيم اما اگر قرار است عوض شود بايد زودتر اقدامات لازم صورت گيرد.

بنده توصيه ديگري هم به دولت دارم؛ گفته شده است كه آقاي روحاني سفرهايي را به استان‌ها خواهد داشت و سفر به استان بوشهر نيز، اولين سفر آقاي روحاني خواهد بود، معتقدم كه سفرهاي استاني اقدام خوبي بود.

پيش‌از اين كه منتقد سفرهاي استاني بوديد؟

انتقاد ما به سفرهاي استاني به دليل توقعات غيرمنطقي، بالا رفتن توقعات مردم و اجرايي نشدن مصوبات بود درحال حاضر هم نمي‌شود صرف ملاقات با مجامع نمايندگان مجلس هر استان همه مسائل استان‌ها را پيگيري و حل‌و‌فصل كرد.

چرا؟

چون قريب به اتفاق مجامع نمايندگان مجلس اصولگرا است و آقاي روحاني شخص مدنظر آنها براي سمت رياست‌جمهوري نبوده‌است.

شما به اين ادعا اعتقاد داريد؟

معتقدم كه بالاي 240 نفر از نمايندگان مجلس به افراد ديگري غير از آقاي روحاني رأي داده‌اند بنابراين نمايندگان، نماينده آن بخش از افكار عمومي كه به آقاي روحاني رأي دادند، نيستند. رئيس‌جمهور حتماً بايد از نزديك با مردم ملاقات داشته باشد چراكه هم‌صحبتي با مردم سبب بهتر لمس كردن مسائل و مشكلات استاني مي‌شود.

گفته شد دولت فرزندان انقلاب را از عرصه اجرايي كنار مي‌زند، اتفاقا من معتقدم كه برعكس است چون هيچ تحولي در استان‌ها وجود ندارد، بالاخره من صاحب يك حزب هستم و در 31 استان دفتر داريم. حقيقتاً به جز تعداد محدودي،‌ در بسياري از استان‌ها تحولات جدي از سوي دولت تدبير و اميد ديده نمي‌شود، البته ممكن است در يك وزارتخانه تعداد زيادي نيرو جابه‌جا شده باشد اما اين به بحث استان‌ها ربطي ندارد. بنابراين معتقدم كه دولت هرچه سريع‌تر تكليف خود را با مديريت‌هاي استاني مشخص كند، چون كار نمي‌چرخد. آقاي روحاني چندي پيش به استان بوشهر رفتند اما استاندار اين استان، از زمان آقاي احمدي‌نژاد تغيير نكرده است، اگر قرار است به مصدومان و زلزله‌زدگان با يك انگيزه قوي‌تر رسيدگي شود بايد به اين استاندار گفت كه شما همچنان هستيد و تغيير هم نمي‌كنيد تا اين استاندار با دلگرمي بيش‌تري كار كند و اگر قرار است استاندار فعلي تغيير كند، هر چه سريع‌تر استاندار ديگري منصوب شود تا وعده‌اي كه داده شد كه مدت 20 روز كارها انجام مي‌شود، صورت گيرد.

آقاي دكتر! شما گفتيد كه قاطبه نمايندگان اصولگرا هستند، شما معتقديد كه آقاي روحاني اصلاح‌طلب است؟

عرض بنده اين است كه منتخب اين نمايندگان آقاي روحاني نبوده است و طبيعتاً نمي‌توان گفت كه منويات آقاي روحاني را بازتاب مي‌دهند و زاويه ديد اين نمايندگان عيناً زاويه ديد آقاي روحاني است. بنابراين صرفاً ملاقات با مجمع نمايندگان همه رشته مسائل استان‌ها را به دست آقاي رئيس‌جمهور نخواهد سپرد.

به هر حال نمايندگان مشكلات را به آقاي روحاني منعكس مي‌كنند.

‌بله، ما نيز منكر اين نيستيم. بنده معتقدم كه ديدار با مجمع نمايندگان استان‌ها لازم است اما كافي نيست يعني خوب است كه اين ملاقات‌ها صورت گيرد اما كافي نيست و رئيس‌جمهور بايد در جمع مردم حاضر شود.

با توجه به اين صحبت‌ها، آقاي روحاني را يك فرد اصلاح‌طلب مي‌دانيد يا اصولگرا؟

وقتي خود شخص آقاي روحاني مي‌گويد كه من اصلاح‌طلب نيستم، بنده بگويم كه ايشان اصلاح‌طلب است؟! بنابراين معتقديم كه اصلاح‌طلبان در درون دولت يازدهم حضور دارند اما اين دولت، دولت اصلاحات نيست.

با اينكه خود آقاي روحاني معتقد است كه اصلاح‌طلب نيست پس چرا در جريان انتخابات رياست‌جمهوري يازدهم آقاي عارف به نوعي مجبور شد به نفع وي كنار بكشد يا به عبارت ديگر ايشان را كنار زديد و ترجيح داديد با پرچم آقاي روحاني به رقابت بپردازيد؟

اگر آقاي عارف و آقاي روحاني هر دو در صحنه باقي مي‌ماندند، معلوم نبود كه اين نتيجه حاصل شود يا خير. طبيعتاً بايد يكي از آنها مي‌ماند.

چرا اجماع بر روي شخصي صورت گرفت كه اصلاح‌طلب نبود؟

ما خودمان در حزب مردم سالاري از ميان چندين هزار نفر از جمعيت چند ميليوني ايران نظر‌سنجي كرديم؛ واقعيت اين است كه آقاي روحاني در نظرسنجي‌هاي حزب مردم‌سالاري 7 الي 8 درصد از آقاي عارف جلوتر بود، بنابراين منطقي اين است كه وقتي بخواهند از بين دو نفر، يكي را برگزينند، شخصي انتخاب شود كه در نظر‌سنجي‌ها از اقبال بيشتري برخوردار باشد.

پس چرا شما مخفيانه از آقاي روحاني حمايت كرديد؟

اول خرداد وقتي نتايج اعلام شد و صلاحيتم براي رياست‌جمهوري احراز نشد، براي ائتلاف آقايان عارف و روحاني به مدت يك هفته تلاش كرديم. ما در هفته دوم تبليغات رياست‌جمهوري بحث نظر‌سنجي را در كل كشور پيگيري مي‌كرديم، كه در نهايت به اين نتيجه رسيديم بايد از آقاي روحاني حمايت كنيم، در هفته سوم كه يك هفته به انتخابات مانده بود ما وسط ميدان آمديم و اطلاعيه داديم؛ حتي اطلاعيه ما قبل از حمايت آقاي خاتمي بود، چون ما فضا را به گونه‌اي ارزيابي مي‌كرديم كه آقاي روحاني در نظر‌سنجي‌ها، اقبال بيشتري دارند.

آقاي روحاني جدا از بحث اقبال مردمي چه ويژگي‌داشت كه شما اصلاح‌طلبان ترجيح داديد، بين آقايان عارف و روحاني، آقاي روحاني را انتخاب كنيد؟

ما از لحاظ تفكرات در بحث اصلاحات قطعاً با آقاي عارف همفكري بيشتري داشتيم اما يك فعال سياسي دنبال نتيجه‌گيري است، وقتي افكار عمومي و نظر‌سنجي‌ها را ديديم به طور قطع ديگر براي ما آقاي عارف و آقاي حسن روحاني فرقي نمي‌كرد چون ما مي‌خواستيم نتيجه را كسب كنيم. بنابراين منطقي است كه ما به سمت آقاي روحاني بروييم.

چه شد كه اين ريسك را كرديد كه قبل از حمايت خاتمي و هاشمي از روحاني حمايت كرديد، آيا فقط به خاطر همين نظر‌سنجي‌هاي انجام شده بود يا خير؟

ما چون در تشكيلات حزبي خود اين نظر‌سنجي را انجام داده بوديم براي ما روشن بود كه آقاي روحاني از آقاي عارف پيشتاز‌ است البته ما يقين داشتيم كه آقاي هاشمي رفسنجاني از آقاي روحاني حمايت مي‌كند اما در مورد آقاي خاتمي دچار شك بوديم اما آقاي هاشمي پشتوانه اصلي آقاي روحاني بودند و در حال حاضر نيز بخشي از نيروهايي كه در دولت حضور دارند همان نيروهاي آقاي هاشمي هستند و اين براي ما كاملا مسجل بود.

به آقاي هاشمي اشاره كرديد. به نظر شما چه شد كه پس از آن كش و قوس‌هاي فراوان مبني بر آمدن يا نيامدن آقاي هاشمي آمد و ثبت‌نام كرد؟

من شخصا خيلي مايل نبودم كه آقاي هاشمي براي انتخابات رياست‌جمهوري كانديدا شوند و جسته و گريخته در برخي جلسات نيز اظهار مي‌كرديم، اما تحليل شخص آقاي هاشمي اين بود كه احساس تكليف كردند.

چرا مخالف آمدن هاشمي رفسنجاني بوديد؟

استنباط من اين بود كه آقاي هاشمي با ارزيابي‌هايي كه از اوضاع كشور داشتند تصور مي‌كردند كه اقبال عمومي خوبي دارند و طبيعتا به اين نتيجه رسيدند كه بايد در عرصه انتخابات باشند ولي تحليل ما نه به اينكه آقاي هاشمي راي ندارد بلكه معتقد بوديم بايد به سمت گردش نخبگان برويم و اين يكي از تزهاي اصلي ماست و معتقديم اين بهتر جواب مي‌دهد. براي برخي از اصلاح‌طلبان ضرورت بود كه در نقطه آقاي هاشمي توقف كنيم اما ما چنين ديدگاهي نداشتيم و خيلي موافق نبوديم. اما اگر آقاي هاشمي تائيد مي‌شد در حزب بحث شده بود كه از ايشان حمايت كنيم و بنده اعلام انصراف كنم اما وضعيت به گونه‌اي پيش رفت كه به اين وضعيت نرسيديم.

به ياد دارم كه در مصاحبه گذشته كه با شما داشتيم، شما گفتيد كه آقاي خاتمي هنوز شرايط را مساعد نمي‌داند كه وارد صحنه شود. چرا اين صحنه براي آقاي خاتمي آماده نبود اما براي آقاي هاشمي مساعد بود و وي ثبت‌نام كرد؟

آقاي هاشمي كه يقين داشت تائيد مي‌شود، اينگونه شد، آقاي خاتمي كه با يك ترديدي...

يعني آقاي خاتمي از رد صلاحيت ترس داشت؟

نه ترس، بالاخره ترديدي وجود داشت.

ترديد از رد صلاحيت شدن؟

يك بخشي از اين ترديد مي‌تواند اين باشد ولي واقعيت اين است كه اين خود بخش كمي نيست. ما هم اگر يقين داشتيم كه مي‌خواهند صلاحيت ما را رد كنند ثبت‌نام نمي‌كرديم، به نظر من آقاي هاشمي يقين داشتند كه تائيد صلاحيت مي‌شوند.

شما در يك سخنراني در پاسخ به سوالي مبني بر اينكه اگر آقاي خاتمي بيايد رد صلاحيت مي‌شود گفتيد كه آقاي خاتمي هنوز نيامده و هنوز اتفاقي نيفتاده است. بنابراين نبايد چنين پيش‌داوري‌هايي صورت بگيرد چه شد كه خود خاتمي در اين پيش داوري خود را قرار داد؟

بعضي از دانشجويان به ما ايراد گرفتند كه چرا شما مي‌خواهيد از آقاي خاتمي حمايت كنيد چون من گفته‌ بودم اگر آقاي خاتمي بيايند بنده به نفع ايشان كنار مي‌روم. من اين ايراد را اينگونه جواب دادم كه اين نظر شما است كه من نبايد از ايشان حمايت كنم اگر شوراي نگهبان آقاي خاتمي را تائيد كند كه ديگر شما نمي‌توانيد اين اعتراض را داشته باشيد و صبر كنيد تا ببينيم شوراي نگهبان چه تصميمي مي‌گيرد.

سوال من هم، همين است كه چرا آقاي خاتمي ورود پيدا نكرد؟ شما نيز فرموديد كه مي‌‌دانستيد ايشان ورود پيدا نمي‌كند اما در مورد آقاي هاشمي با توجه به تحليل‌هايي كه در مورد سن و سال و قضيه 88 وجود داشت، مشخص بود كه در تائيد صلاحيت آقاي هاشمي ان‌قلت‌هايي وجود دارد.

در آن شرايطي كه آقاي هاشمي در وزارت كشور ثبت‌نام كردند اصلا كسي چنين چيزي را باور نمي‌كرد، اما بعدا گفتند گزارشي از دستگاه‌هاي اطلاعاتي و امنيتي به شوراي نگهبان داده شده كه تصميم آقايان را از تائيد صلاحيت ايشان تغيير داده است. اين موارد را بر اساس گفته‌ها عرض مي‌كنم. شايد شوراي نگهبان به هر دليلي به اين نتيجه رسيد كه نظر قبل خود را عوض كند چون در تصميم قبلي شوراي نگهبان آقاي هاشمي 8 الي 9 راي داشت.

يعني آقاي هاشمي قبل از ثبت‌نام استعلام كرده بودند؟

خير. در همان دو سه روز اول بعد از ثبت‌نام را عرض مي‌كنم بنابراين شوراي نگهبان در نهايت به اين نتيجه رسيد كه آقاي هاشمي را رد صلاحيت كند، شما خيلي در گذشته نمانيد.

با توجه به نظر‌سنجي‌هايي كه شما به آن اشاره كرديد در اين نظر‌سنجي سبد آراي آقاي روحاني بايد براي شما مشخص شده باشد اين سبد آرا بيشتر به چه قشري از جامعه تعلق داشت؟

نظر‌سنجي ما حالت خوشه‌اي و رندوم داشت يعني ما فقط از بين اصلاح‌طلبان و يا اصولگرايان نظر‌سنجي نمي‌كرديم بلكه به صورت تصادفي اين كار صورت مي‌گرفت و ما گفته بوديم از هزار نفر در هر استان بايد نظر‌سنجي صورت گيرد. اين نظر‌سنجي نيز سه مقطع داشت.

اين نظر‌سنجي را چه كساني براي شما انجام مي‌دادند؟

خود اعضاي حزب در استان‌ها اين نظر‌سنجي را انجام مي‌دادند. نظر‌سنجي از هزار نفر در هر استان بود اما به آنها ياد داده بوديم كه اين نظر‌سنجي‌ها در يك جلسه خاص صورت نگيرد.

اين نظر‌سنجي پيامكي و حضوري بود؟

در اين نظر‌سنجي به صورت حضوري از افراد انجام مي‌شد و فقط يك نقطه شهر نبوده و فقط نيز مختص آقاي عارف و آقاي روحاني بود. روزهاي اول نظر‌سنجي، پيشروي 8 درصدي روحاني را نشان مي‌داد اما بعد از مناظره‌ها فاصله‌هاي بيشتري صورت گرفت.

يعني مناظره‌ها اثر‌گذار بود؟

بله. بعد از عدم تائيد آقاي هاشمي و كنار رفتن آقاي عارف تقريبا فاصله به حدي بود كه ما يقين كرديم كه آقاي روحاني پيروز است.

اين نظر‌سنجي شما در چند مرحله بوده است؟

خير اينگونه نبود، نظر‌سنجي‌ها مقطع به مقطع براي ما ارسال مي‌شد. در استان‌هايي كه نظر‌سنجي بعد از مناظره‌ها صورت گرفته بود، اقبال بيشتر به آقاي روحاني ايجاد شده بود كه با تائيد و حمايت آقايان هاشمي و خاتمي نتايج بهتر شد. به نظر من آقاي عارف نيز يك تصميم تاريخي گرفت و به نوعي فداكاري كردند، شايد اگر آقاي عارف در انتخابات باقي مي‌ماند،‌ هيچ نتيجه‌اي نمي‌گرفتند اما كسي كه در انتخابات باشد، به چندين استان سفر كند و براي شما كف يا سوت بزنند متوجه خواهد شد كه كناره‌گيري كردن چقدر سخت است.ممكن است شما بگوييد در بين اصولگرايان نيز آقاي حداد عادل كنار كشيد اما واقعا تفاوت دارد چون سبد آراي آقاي حداد عادل با مجموع ...

به هر حال آقاي حداد عادل به عهدي كه در ائتلاف با آقايان ولايتي و قاليباف داشت، عمل كرد.

بله. درست است اما نوع فداكاري آقاي عارف از نوع فداكاري دكتر حداد عادل بيشتر بود چون سبد آراي آقاي حداد عادل بين آقايان جليلي، رضايي، ولايتي و قاليباف تقسيم مي‌شد اما در مورد آقاي عارف، رقابت بين ايشان و آقاي روحاني بود.

البته آقاي عارف در متن كناره‌گيري خود اعلام نكرد به نفع آقاي روحاني كنار كشيد. به هرحال آيا بعد از كناره‌گيري آقاي عارف كه سبب كدورت و دلخوري وي شد با ايشان صحبت كرديد؟ مثل سال 88 كه با آقاي كروبي براي انصراف از انتخابات صحبت كرديد با آقاي عارف نيز در خصوص منصرف شدنش صحبتي داشتيد؟

واقعيت اين است كه ما فقط يك هفته وقت داشتيم و آن هفته اول خرداد ماه بود، در اطلاعيه‌اي كه منتشر كرديم گفتيم آقايان روحاني و عارف بايد به ائتلاف برسند تا ما به نتيجه برسيم. البته به دليل عدم دسترسي به دفاتر انتخاباتي آقاي عارف، بنده با دوستان ستاد او چند ملاقات داشتم، قبل از ثبت‌نام انتخابات و پس از احراز صلاحيت و زماني كه عارف در سفرهاي استاني بود با دوستان ايشان صحبت‌هايي داشتيم.

در خصوص گله‌مندي آقاي عارف چطور؟

گله‌‌گذاري به حق بود، براي حفظ شئونات و جايگاه‌ها نبايد برخوردي صورت مي‌گرفت كه باعث دلخوري آقاي عارف شود اما چاره‌اي هم نبود چون سرعت تحولات...

يعني بايد يك نفر قرباني مي‌شد؟

شما كلمه قرباني را به كار نبريد، بايد زودتر به تصميم‌گيري مي‌رسيدند.

بعد از پيروزي آقاي روحاني بحث معاون اولي، رياست تحقيقات استراتژيك نظام، رياست مجلس و وزارت علوم مطرح شد اما هيچ يك از اينها تحقق نيافت و كرباسچي هم تاكيد داشت همه بايد پشت سر آقاي ناطق نوري قرار بگيريم.

بنده در يك گفت‌وگويي گفتم كه آقاي كرباسچي نظر‌ شخصي خودش را گفته است و نمي‌شود گفت مجموع اصلاح‌طلبان چنين ديدگاهي دارند، علاوه بر اين آقاي ناطق نوري نيز اين آمادگي را ندارد كه بخواهد سرليست اصلاح‌طلبان شود.

پس چرا چنين چيزي طرح شد؟

دوستان كارگزاران عموما بر اين باورند كه براي تمشيت بعضي از امور بهتر است از شيخوخيت بهره گرفت، لذا معتقدند حالا كه آقاي حسن روحاني به عنوان جريان ميانه‌اي رئيس قوه مجريه شده است، يك جريان ميانه نيز بر رياست قوه مقننه بنشيند.

يعني عبور از آقاي لاريجاني را كليد زده‌اند؟

بالاخره آن كسي كه مي‌گويد آقاي ناطق نوري بيايد لابد مي‌خواهد عبور كند؛ اما اين نظر آنهاست و اينكه بگويم اين نظر، همه مجموعه اصلاح‌طلبان است، صحيح نيست.

تعريف شما از اعتدال چيست؟

از اعتدال سه تفسير وجود دارد، ابتدا اينكه فرد مورد‌نظر از لحاظ شخصي، آدم معتدلي باشد و اهل افراط و تفريط نباشد. بحث ديگر اين است كه در بين دو جناح اصلي كشور يعني اصلاح‌طلبان و اصولگرايان فرد معتدلي باشد يعني نه شاخص اصلاح‌طلبي داشته باشد و نه شاخص اصولگرايي به عبارت ديگر در وسط و ميانه باشد. تفسير سوم هم اين است كه درون هر جناحي اين افراد جزو افراطي‌هاي آن جريان نباشند. يعني اصلاح طلب يا اصولگراي معتدل باشد. تصور بنده اين است كه آن چيزي كه آقاي روحاني مطرح مي‌كرد بيشتر حالت سوم است يعني ما از حد جريانات به خصوص معتدلين آنها استفاده مي‌كنيم.

آيا استفاده از معتدلين هر جريان در دولت محقق شده است؟

بنده فكر مي‌كنم كه تا حدود زيادي همينگونه است ولي اين كه بخواهيم به صورت قاطع قضاوت كنيم كه همه كساني كه بكار گرفته شده‌اند معتدل و اهل افراط و تفريط نيستند، نمي‌شود گفت چرا كه ما نمي‌توانيم قسم بخوريم. البته كابينه‌ آقاي روحاني به دليل نداشتن حزب، مجموعه‌اي از جرياناتي است كه خود ‌آقاي روحاني با آنان دوستي داشته است و به هر حال ايشان در شوراي امنيت ملي، مركز تحقيقات استراتژيك مجمع تشخيص، دوستاني داشته‌اند و همچنين از طريق آقاي هاشمي رفسنجاني نيز داراي دوستاني بودند، به گونه‌اي كه عموم كساني كه اصلاح‌طلب محسوب مي‌شوند از ناحيه آقاي هاشمي با آقاي حسن روحاني پيوند خوردند و در حال حاضر اين سه مجموعه در دولت حضور دارند. البته مجلس دوست داشت افرادي همچون رحماني فضلي يا دهقاني وارد دولت شود، بنابراين مي‌شود گفت كه اين چهار ضلعِ مجلس، دوستان كارگزاراني آقاي روحاني از ستاد آقاي هاشمي رفسنجاني...

لطفاً در صورت امكان مثالي بزنيد.

از دوستان كارگزاراني آقاي روحاني و آقاي هاشمي رفسنجاني مي‌توان اشخاصي همچون جهانگيري، نجفي و انصاري را نام برد.

كارگزاران جزو اصلاحات مي‌شود يا يك حزب جدا است؟

اين حزب قرابت بيشتري با آقاي هاشمي دارد، اما حزب كارگزاران جزو احزاب 16 گانه شوراي هماهنگي جبهه اصلاحات است.

گرايش و تفكر اعضاي حزب كارگزاران اصلاح‌طلبي است يا رويكرد ديگري دارند؟

بنده معتقدم كه حزب كارگزاران اصلاح‌طلب محسوب مي‌شود اما به دليل نگاه آقاي هاشمي رفسنجاني نيم‌نگاهي هم به اصولگرايان دارند. بنابراين معتقدم كه كابينه آقاي روحاني يك مجموعه‌اي از نيروهاي مختلف اصولگرا، اصلاح طلب البته بيشتر از نوع كارگزاراني است كه دوستان‌شان در مركز تحقيقات استراتژيك و شوراي امنيت ملي است.

آقاي دكتر! شما اين صحبت‌هاي برخي اصلاح‌طلبان را مبني براينكه روحاني اصلاح‌طلب است قبول داريد؟

بنده عرض كردم چنين چيزي واقعيت ندارد چون نه خود ايشان مدعي است كه اصلاح طلب است و نه اعضاي كابينه او اصلاح‌طلبان را نمايندگي مي‌كنند. به عنوان مثال آقاي سردار دهقان وزير دفاع مي‌گويد كه من به اصلاح‌طلبان ربطي ندارم، يا وزير كشور حتي وزير اطلاعات و آقاي ظريف نيز مي‌گويند اصلا در اين مقوله‌ها نيستيم، البته سه تا چهار چهره شاخص اصلاح‌طلب در كابينه آقاي روحاني حضور دارد اما نمي‌شود چنين گفت.

اما برخي از اصلاح‌طلبان مي‌گويند كه صحنه را ما مديريت مي‌كنيم و انتخاب روحاني، تنها قدم كوچكي بوده كه برداشته‌ايم.

من فكر مي‌كنم كه حسن و قبح دولت يازدهم به شخص حسن روحاني بر مي‌گردد و ايشان بايد پاسخگوي مسائل باشند و اينكه ما به عنوان يك حزب كنار بايستيم و بگوييم همه چيز به دست ما مي‌چرخد حرف منطقي نيست.

آقاي كواكبيان؛ شما در مورد بحث 8 ميلياردي كه دولت وصول آن را يك روز تائيد و فردا تكذيب مي‌كند چيزي شنيده‌ايد؟

مباحثي از سفر نيويورك شكل گرفت كه مربوط به بحث فروش نفت ما بود، آنها پول‌هاي ايران را بلوكه كردند و در مجموع نيز 14 ميليارد بوده است كه 6 ميليارد از قبل و 8 ميليارد آن نيز اخيرا آزاد شده است اما چون با مذاكرات ژنو همزمان شد بسياري تصورشان بر اين بود كه اين 8 ميليارد دستاورد توافقنامه ژنو است.

در خصوص شايعه استعفاي وزير بهداشت و وزير كار چيزي شنيد‌ه‌ايد؟

من خبر موثقي در اين زمينه ندارم.

خبر غيررسمي چطور؟

نه نشنيده‌ام.

شايعاتي در مورد بحث استانداري شما براي استان سمنان و رياست در وزارت ارشاد مطرح شد. قضيه چه بوده است؟

دو نامه تهيه شده بود كه يك نامه از سوي 30 مدير‌مسئول روزنامه غيردولتي براي آقاي دكتر روحاني بود كه بنده را براي رياست وزارت ارشاد پيشنهاد داده بودند و نامه ديگر نيز از طرف دانشگاه‌هاي غيردولتي بود چرا كه ما در آن جا تشكل داشتيم و بنده نيز جزو اتحاديه شوراي مركزي دانشگاه‌هاي غيردولتي محسوب مي شوم، اما بنده جلوي هر دو نامه را گرفتم چون اگر رسانه‌اي مي‌شد، هيچ اتفاقي هم نمي‌افتاد. اما در مورد استانداري بنده در استان سمنان اصلا بحثي مطرح نبود و اين گمانه‌زني رسانه‌ها بود. شايعه خيلي قوي بود و 60 الي 70 سايت‌ اين خبر را درج كردند و در نهايت هم بنده تكذيب كردم و هم وزير كشور ناچار شد تكذيب كند. اصل اين هم هيچ وقت مطرح نشده بود. دليل اينكه بنده با آن نامه‌نگاري‌ها مخالف بودم به اين دليل بود كه معتقدم نبايد هيچ ليستي پيشنهاد داده شود. من از سال 58 مسئول ستاد انتخاباتي آقاي روحاني در سمنان بودم و اينگونه نيست كه آقاي روحاني ما را نشناسد. آقاي روحاني مي‌داند بنده 5 بهمن سال 91 از كنگره حزب مردم‌سالاري اعلام حضور كردم و در آن جا گفتم دارم فكر مي‌كنم كه آيا به صورت مستقل كانديدا شوم يا خير و ما نيز از همه احزاب اصلاح‌طلب براي حمايت از ايشان زودتر اقدام كرديم اما در عين حال براي چاپ پوستر و ويژه‌نامه‌ها هزينه‌هايي متحمل شديم. به يكي از نزديكان آقاي روحاني گفتم اينكه آقاي روحاني گفته من وام‌دار هيچ حزبي نيستم، درست اما ما چند ميليوني براي ايشان خرج كرده‌ايم پول ما را پس بدهيد. (با خنده) بنابراين من تمايلي نداشتم كه بخواهم از كانال ديگران به آقاي روحاني توصيه شوم. اگر خود رئيس‌جمهور مطرح مي‌كردند شايد ما هم صحبتي را صورت مي‌داديم.

تاكنون براي پست‌هاي ديگر نيز پيشنهاد نداشته‌ايد؟

خير. واقعيت اين است كه سرشان شلوغ است البته ما در كارگروه‌ها، جلسات و رايزني‌ها هيچ نقشي نداشتيم. فقط در يك جلسه تقدير از ستادها بود كه شركت داشتم و ديگر در هيچ برنامه اي حضور پيدا نكردم.

آقاي كواكبيان؛ شما در انتخابات 92 شعار تبليغاتي خودتان را «دولت اخلاق» گذاشته بوديد و در سال 84 شعارتان را «تعميق مردم‌سالاري با دولت خدمت» انتخاب كرده بوديد چه شد كه در سال 84 چنين شعاري را انتخاب كرديد؟

من هنوزم به تعميق مردم‌سالاري اعتقاد دارم اما در سال 92 به دليل بداخلاقي‌هاي بيش از حد در عرصه سياست كه بخشي از آن به دولتمردان و بخشي از آن به رسانه‌ها برمي‌گشت؛ اين واژه را مطرح كردم، چون واژه خدمت را همه سر مي‌دادند احساس كرديم كه بحث اخلاق را مطرح كنيم از سوي ديگر نيز بسياري از نامزدها بحث اخلاق را مطرح كرده بودند. خود آقاي روحاني هم بحث اخلاق را مطرح كرده بود.

بحث تعميق مردم‌سالاري را براي چه مطرح كرديد؟

من هنوز به اين نكته اعتقاد دارم. همين منشور حقوق شهروندي كه از سوي دولت مطرح شده يكي از ابزارهاي مهم آن، تعميق مردم‌سالاري است. بالاخره در نظام مردم‌سالاري، مردم حق و حقوقي دارند و بايد با آنها آشنا شوند. اگر بخواهيم احزاب تقويت شود حتما داراي ساز و كاري است. يكي از گلايه‌هاي دوستان سياسي ما، نداشتن حزب در كشور بود. اين جمله شايد از يك دريچه واقعيت است كه حزب‌ها نقشي ندارند اما اينكه چرا حزب‌ها نقشي ندارند به دليل عملكرد خود دولت و حكومت است. در اصل 26 قانون اساسي آمده كه احزاي آزاد است اما بعد از 34 سال اين اتفاق نيفتاده است.

در بسياري از كشورهاي همسايه همچون عراق و افغانستان، احزاب هسته اصلي نظام‌هاي دموكراتيك و مردم‌سالار هستند. اگر امروز احزاب نداريم به خود آقاي روحاني برمي‌گردد كه 34 سال در حكومت بوده است البته به بنده نيز ايراد وارد است چون بنده نيز در مجلس شوراي اسلامي بودم. اما چرا در زمينه احزاب كاري انجام نداديم؟ رهبر معظم انقلاب در كرمانشاه در رابطه با نظام پارلماني بحث تقويت احزاب را تاكيد كردند. بالاخره وقتي نگاه رهبر انقلاب چنين است، دولتمردان به جاي اينكه بگويند حزب نداريم، راهكار داشتن احزاب را ارائه بدهند. البته قطعا احزاب مورد‌نظر آقاي رئيس‌جمهور حزب مردم‌سالاري نبوده است چون ما فعال هستيم و روزنامه داريم و در همه حوادث فعاليم و كنگره برگزار مي‌كنيم.

عده‌اي معتقدند كه شعار سال 84 شما در نقد دولت آقاي خاتمي بوده است و بر اين باور بوديد كه دولت آقاي خاتمي، مردم‌سالار نيست بلكه دولت سالار است؟

توقعي كه ما از دولت اصلاحات داشتيم خيلي بالاتر از توقعي است كه از دولت يازدهم داريم چون اصلاح‌طلبان در دو دولت نقش داشتند و انتظار بود نهادهاي تصميم ساز، سمت نهادينه كردن احزاب، نقش مطبوعات، همايش‌ها و ميتينگ‌هاي سياسي بروند و بخشي از ابزار مردم‌سالاري همين مواردي است كه ذكر كردم، اما اينها در پايان دولت خاتمي صورت نگرفت چراكه به گفته آقاي خاتمي هر 9 روز يك بحران در كشور به وجود مي‌آمد. تعداد روزنامه‌هايي كه در دولت آقاي خاتمي توسط قوه قضائيه توقيف شد بيشتر از دو دولت آقاي احمدي‌نژاد است، اين عملكردي را نشان مي‌داد و تعميق مردم‌سالاري تاكيد بر همين جنبه‌ها بود تا نهادهاي دموكراتيك را جا بيندازيم بنابراين ايراد به شخص نبود.

بله اشاره من نيز به دولت بود. آيا بستن روزنامه‌ها بي‌دليل بود؟

خير. ما اگر عملكرد خوبي داشتيم و جلوي بعضي از تندروي‌ها گرفته مي‌شد ديگر اين اتفاقات نمي‌افتاد.

شما به حقوق شهروندي اشاره كرديد. در اول صحبتتان نيز به دولت توصيه كرديد كه به توسعه سياسي نيز بپردازد. آيا اين حقوق شهروندي در راستاي توسعه سياسي قلمداد نمي‌شود؟

بله. اما فعلا در بحث، تنها يك منشور و پيش‌نويس است. بنده شخصا در اين زمينه شركت و سخنراني داشته‌ام. دلمان خوش است منشوري را تدوين و چاپ مي‌كنيم و در سايت مي‌گذاريم در حالي كه براي اجراي اين منشور تغيير 5 قانون الزامي است كه برخي از آنها قانون انتخابات مجلس، رياست‌جمهوري و شوراهاست كه بحث جدي دارد.

پس توسعه سياسي را مي‌شود در قالب حقوق شهروندي مطرح كرد؟

بله؛ اين نماد و منشوري است كه مستلزم تغيير قانون احزاب و مطبوعات است، يعني نظام جامع اطلاع‌رساني كه از برنامه سوم شروع و تا برنامه پنجم تبديل به قانون نشد، يكي از مواردي كه ما هنوز مشكل آن را حل نكرده‌ايم تعريف جرم سياسي است. اگر بنده مرتكب يك جرم سياسي شدم چه تعريفي دارد؟ در حال حاضر هر اقدامي در عرصه سياست بلافاصله جرم امنيتي تلقي مي‌شود.

جرم امنيتي تعريف خاص خود را دارد و ما نيز تاكنون مجرم سياسي نداشته‌ايم.

بنده مي‌گويم كه تعريف جرم سياسي چيست.

خوب وقتي مجرم سياسي نداريم تعريفي هم براي آن موردنياز نيست.

به عنوان فرض بنده در عرصه سياست خطايي را انجام دادم و جنبه امنيتي هم نداشت.

خطا يا تخلف...

نه اينگونه نمي‌شود. شما هم الان چون تعريفي نداريد مي‌گوئيد يا، يا.

شما براي خطا در عرصه سياسي مثال بزنيد.

مثالي نيست چون تعريفي از جرم سياسي نداريم.

خوب شما اگر بخواهيد جرم سياسي را تعريف كنيد، چگونه تعريف مي‌كنيد؟

قانون گذار بايد اين را تعريف كند نه من.

شما به عنوان يك كارشناس سياسي چه تعريفي از جرم سياسي داريد؟

در جامعه كساني وجود دارند كه به انگيزه سياسي با نظام مخالفت مي‌كنند اما قصد براندازي و نابودي نظام را ندارند و به همين خاطر سايت اينترنتي راه‌اندازي مي‌كنند و يا اطلاعيه پخش مي‌كند.

عليه چه كسي؟

عليه نظام. اما قصد براندازي ندارد.

خوب اين كه مي‌شود عليه امنيت ملي در نهايت باعث تشويش اذهان عمومي مي‌شود اين فعاليت.

چون تعريفي وجود ندارد تا عليه نظام اسم برده مي‌شود شما مي‌گوئيد عليه امنيت ملي است، بنابراين من معتقدم كه بايد بين جرم سياسي و جرم امنيتي تفكيك صورت بگيرد. كسي كه مي‌خواهد با انگيزه سياسي با نظام مخالفت كند...

اين انگيزه سياسي يعني چه؟

يعني از طريق سايت.

منظور من شيوه نيست بلكه انگيزه است؟

من براي شما مثالي بزنم. حضرت علي‌(ع) تا زماني كه خوارج دست به اسلحه نبرده بودند به آنها آزادي مي‌‌‌داد. حتي اين خوارج جلسه سخنراني حضرت علي‌(ع) را نيز به هم مي‌زدند كه حتي صحابه حضرت مي‌خواستند اينها را از بين ببرند اما امام علي‌(ع) اجازه نمي‌دادند. شعار بر عليه حضرت علي‌(ع) خطا بود اما اميرالمومنين آن زمان با خوارج برخورد كرد كه آنان دست به اسلحه بردند. بنابراين خوارج در ابتدا دچار جرم سياسي شدند اما در بخش دوم دچار جرم امنيتي شدند. ما نيز بايد جرايم امنيتي را از جرايم سياسي جدا كنيم بنابراين من معتقدم كه اينها مقدمات و لوازم است و تعريف جرم سياسي ما را به يك حقوق جامع شهروندي مي‌رساند و وقتي شما تعريفي نداريد هزار بار هم بگويم حقوق شهروندي چيزي دستمان نمي‌آيد.

اخيرا با توجه به بحث آلودگي هوا كه مهمترين حقوق هر شخص استفاده از هواي پاك است، دولت چه اقدام خاصي انجام داد؟

البته در منشور بحث رعايت محيط‌زيست و آلودگي هوا آمده و در پيش‌نويس نيز هست اما با شدت بيشتري بر آن تاكيد نشده است و ديده شده كه هواي پاك مثل ساير حقوق بايد ديده شود.

حال اين اولويت دارد يا مسائل سياسي؟

هواي پاك مهم است و بايد به آن توجه شود، مساله جاده‌هاي ايمن و سالم جزو حقوق شهروندي است؛ چرا ما هنوز سالانه شاهد 19 هزار كشته در جاده‌ها هستيم؟.

حتما چون متولي ندارد و شهردار، دولت و پليس راه هركدام يك چيزي مي‌گويند.

بالاخره همه آن عوامل و خطاهاي انساني سر جاي خود اما بخشي از اين حوادث نيز به دليل عدم جاده‌هاي ايمن و سالم است.

اولويت‌هاي حقوق شهروندي بايد چه چيز‌هايي باشد؛ باتوجه به اينكه شما فرموديد به احزاب و توسعه سياسي توجه شود اما شايد مشكلات معيشتي و اقتصادي از نگاه مردم ضرورت بيشتري داشته باشد. در واقع به نظر شما در حقوق شهروندي خواسته مردم چيست؟ آيا خواسته آنها، فعاليت احزاب و جرم سياسي است يا مشخص شدن تكليف جاده‌ها و آلودگي هوا؟

انتشار حقوق شهروندي به عنوان يك كالاي شيك‌و‌لوكس كار خوبي است اما اين همه كار نيست. البته من معتقدم اگر اين آئين نامه را دولت تصويب كند باز تا جنبه قانوني گرفتن فاصله‌ زيادي وجود دارد چون بايد در مجلس تصويب شود، اما اگر دولت اين آئين‌نامه را تصويب كند حداقل ادبيات حقوق شهروندي جا مي‌افتد.

اشاره به نظام پارلماني داشتيد شما خودتان با نظام رياستي موافقيد يا نظام پارلماني؟

بر اين باورم كه هر دو نظام مي‌تواند براي رسيدن به اهداف قانون اساسي موثر باشند. چيزي كه الان با آن روبرو هستيم مقداري مشكل است. معمولا دولت‌ها بايد با مجالس قانونگذاري همسويي داشته باشند تا كار كشور راحت‌تر پيش برود. به عنوان مثال اولين لايحه دولت يازدهم كه اصلاح بودجه





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مردم سالاری]
[مشاهده در: www.mardomsalari.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن