تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 29 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس رضاى خدا به خشم مردم جويد، خداوند از او خشنود شود و مردم را از او خشنود ك...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1842215574




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قصه، دماسنج فرهنگ ماست/ يونسكو به جزئيات مي‌پردازد و قصه، قالبي كلي است


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: قصه، دماسنج فرهنگ ماست/ يونسكو به جزئيات مي‌پردازد و قصه، قالبي كلي است
مديركل ثبت سازمان ميراث فرهنگي معتقد است: قصه دماسنج فرهنگ ماست و ويژگي‌هاي فرهنگي ما بيش از هرچيز در قصه نمود پيدا مي‌كند، اما سازمان ميراث فرهنگي نمي‌تواند قصه را به ثبت جهاني برساند؛ چون يونسكو به جزئيات توجه مي‌كند و قصه‌گويي تنها به ايرانيان تعلق ندارد. همه مادران در تمام دنيا براي كودكان خود قصه مي‌گويند.

خبرگزاري مهر ـ گروه فرهنگ و ادب: براساس كنوانسيون سال ۲۰۰۳ كه با هدف حفاظت از ميراث فرهنگي و معنوي شكل گرفت، ميراث فرهنگي معنوي يا ميراث زنده، انگيزه اصلي تنوع فرهنگي ما و حفظ آن و ضمانتي براي تداوم نوآوري است. اين كنوانسيون تاكيد دارد كه ميراث فرهنگي ناملموس يا غيرمادي، در حوزه‌هايي چون سنت‌ها و نمايش‌هاي شفاهي، هنرهاي اجرايي مانند موسيقي و تئاتر سنتي، آداب و رسوم ويژه، آيين‌ها و جشن‌ها، دانش و تجربيات مرتبط با طبيعت و جهان و صنعتگري سنتي، ظهور پيدا مي‌كند.

قصه را مي‌توان در شمار ميراث فرهنگي ناملموس به‌شمار آورد. سازمان ميراث فرهنگي، نقالي و شب چله را به ثبت رسانده، اما قصه و قصه‌گويي نه در فهرست ملي و نه جهاني ثبت نشده است. مديركل دفتر ثبت، قصه‌گويي را بسيار فراگير و يك ميراث بشري مي‌داند و مي‌گويد: همه مادران در سراسر جهان براي بچه‎هاي خود قصه مي‌گويند و لالايي مي‌خوانند پس نه قصه و نه لالايي، خاص ايرانيان نيست، اما نقالي و شاهنامه‌خواني به ايرانيان تعلق دارد.

گفتگوي مهر با دكتر فرهاد نظري، مديركل دفتر ثبت سازمان ميراث فرهنگي، گردشگري و صنايع دستي را به بهانه فرارسيدن شب چله و چگونگي ثبت قصه‌گويي به عنوان يك ميراث ارزشمند غيرمادي مي‌خوانيد؛ گفتگويي كه از كليات به جزئيات رسيده است:

چه تفاوتي ميان ميراث معنوي و ميراث ناملموس يا غيرمادي وجود دارد؟

طبق كنوانسيون سال 2003، آن بخش از ميراث فرهنگي كه جنبه مادي ندارد؛ چون آداب و رسوم و فرهنگ و نوع لباس پوشيدن و موسيقي و نمايش و ... در شمار ميراث غيرملموس به‌شمار مي‌آيد و ميراث معنوي، بخشي از ميراث غيرمادي يا ناملموس است. براي مثال، شيوه ساختن لنج در بنادر جنوبي ايران (حاشيه خليج فارس و درياي عمان)، ميراث ناملموس است، اما ميراث معنوي به حساب نمي ­آيد، اما نوروز، موسيقي بخشي‌هاي شمال خراسان يا نقالي را مي‌توان ميراث معنوي ايرانيان به‌شمار آورد؛ به عبارت ديگر اطلاق ميراث معنوي بر ميراث ناملموس، تعميم جزء بر كل است.

ميراث ملموس و غيرملموس در ارتباط با يكديگرند. وقتي قهوه‌خانه‌ جاي خود را به كافي‌شاپ و رستوران مي‌دهد، طبيعي است كه نقاشي قهوه‌خانه‌اي و پرده‌خواني هم كمرنگ مي‌شود يا چه بخواهيم چه نخواهيم با ورود تلويزيون و اينترنت و ماهواره، قصه‌گويي به فراموشي سپرده مي‌شود و حالا سازمان ميراث فرهنگي چگونه مي‌تواند جلوي اين دگرگون شدن شرايط جامعه و رنگ باختن فرهنگ‌ها و آداب و رسوم را بگيرد؟

قصه­‌گويي به دست فراموشي سپرده نمي‌شود. زيرا قصه و قصه­‌گويي بخشي از زندگي بشري است. اصل قصه­‌گويي، ثابت است و صورت آن دچار التباس مي‌شود. در ضمن تغيير و تحول جزو طبيعتِ فرهنگ و مظاهر فرهنگي است. بنابرين با تغيير قهوه‌خانه به كافي‌شاپ و نشستن تلويزيون در خانه­‌‎ها، قصه­‌گويي در معرض نابودي قرار نمي­‌گيرد. شكل روايت كردن قصه به اقتضاي حال و فضا ديگرگونه مي­‌شود و اين خودش موجد و موجب تنوع و تفاوت مي­‌شود.

سازمان ميراث فرهنگي، در شرايطي نقالي را در فهرست يونسكو به ثبت رسانده كه اين شيوه قصه‌گويي فراموش شده و به گفته برخي كارشناسان، پس از مرگ مرشد ولي‌الله ترابي، تنها يك نقال باقي مانده، سيدمصطفي سعيدي در لرستان. آيا ثبت ميراث غيرمادي ما به معني ثبت در دفتر مردگان است؟

نقالي رنگ باخته و رونق سابق را ندارد، اما كاملا از ميان ما رخت برنبسته است. اينكه به انحاء گوناگون به نقالي پرداخته مي­شود مؤيد اين است كه نقالي موضوع و دغدغه ماست. در خصوص نقالي كتاب و مقاله به رشته تحرير درمي‌آيد، فيلم مستند ساخته مي‌­شود و ثبت ملي و جهاني مي‌شود كه همگي گواه حضور نقالي در ذهن و زندگي ماست. ولي با اين همه شمع نقالي بسيار كم فروغ شده است.

اما ثبت يك ميراث ناملموس به جاري بودن آن كمك نمي‌كند. مردم، در تمام اين سال‌ها و با وجود همه تغييرات، نوروز و شب چله را حفظ كرده‌اند، اما واقعيت است كه ثبت يك اثر تنها به آن جنبه موزه‌اي مي‌دهد. منظور از موزه‌اي شدن اين‌كه ميراث ناملموسي كه به ثبت رسيده در زندگي مردم ساري و جاري نيست و تنها به كار پژوهشگران مي‌آيد و ثبت، نخستين گام در ثبت و ضبط ميراث ارزشمند ماست. واقعيت اين است كه «ثبت» موجب مي‌شود ميراث مادي و غيرمادي ما از خفا به درآيد و بيشتر شناخته شود، اما همه فعاليت ما در زمينه حفاظت و نگهداري از آثار، نبايد به ثبت محدود شود. ما با ثبت، توجه جامعه اعم از مردم و مسئولان را جلب مي‌كنيم و اين نخستين گام براي حراست از اثر و معرفي ارزش­هاي آن است.

حفاظت از ميراث غيرمادي، بسيار دشوارتر است؛ آن‌ هم در جوامع در حال گذار. شايد اگر مردم با آداب و رسوم و فرهنگ خود بيشتر آشنا شوند در حفظ آن بكوشند و اين مساله نيازمند فرهنگسازي است. سازمان ميراث فرهنگي در اين زمينه چه كرده است؟

كليد حفظ ميراث ناملموس، پيش از آن كه در دست دولت­ها باشد در دست مردم است. دولت‌ها مي‌بايد زمينه‌ساز حفظ و استمرار حيات ميراث ناملموس باشند. سازمان ميراث فرهنگي يكي از اجزاء دولت است كه سهم و وظيفه مشخصي در حفظ و صيانت از ميراث ناملموس دارد. در ماده 11 آيين­نامه اجرايي قانون الحاق جمهوري اسلامي ايران به كنوانسيون حراست از ميراث فرهنگي ناملموس، مصوب 2003 يونسكو، سازمان ميراث فرهنگي موظف شده است به منظور حُسن اجراي مقرات كنوانسيون «كارگروه ملي ميراث فرهنگي ناملموس» را تشكيل دهد. هدف اين كارگروه، انجام هماهنگي‌هاي لازم براي شناسايي ميراث ناملموس و حمايت از آن است. اعضاي اين كارگروه اينها هستند: 1. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي؛ 2. وزارت علوم، تحقيقات و فناوري؛ 3. وزارت آموزش و پرورش؛ 4. وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي؛ 5. وزارت اطلاعات؛ 6. سازمان ميراث فرهنگي، صنايع دستي و گردشگري؛ 7. سازمان تربيت بدني؛ 8. سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران؛ 9. فرهنگستان هنر؛ 10. فرهنگستان زبان و ادبيات فارسي.

در تبصره همين بند تصريح شده است: در صورت لزوم سازمان ميراث فرهنگي مي­تواند علاوه بر وزارتخانه­ها و دستگاه­هاي گفته شده از ظرفيت و توان دستگاه­هاي ديگر استفاده كند. ماده 12 همين آيين­ نامه اجرايي گفته است كه «تمام دستگاه‌هاي اجرايي مكلفند در شناسايي و ثبت ميراث با سازمان [ميراث فرهنگي] همكاري نمايند». متأسفانه اين كارگروه از 1387 تاكنون تشكيل نشده و سازمان ميراث به تنهايي به شناسايي و ثبت ميراث ناملموس كشور پرداخته است. تشكيل اين كارگروه، جزو اولويت­‌هاي ما در سازمان ميراث فرهنگي است. اصلا برايتان مثالي مي­آورم: ما دانش سنتي لنج‌سازي در خليج فارس را ثبت ملي و جهاني كرده‌ايم، اما آيا سازمان ميراث فرهنگي به تنهايي و بدون نقش و حمايت دستگاه‌هايي مانند بنادر و كشتيراني و وزارت صنايع و راه مي‌تواند به حفاظت از اين ميراث ارزشمند بپردازد؟

بخشي از اين فرهنگسازي برعهده صداوسيماست. رسانه ملي مي‌تواند قصه‌گويي را رواج دهد همان‌طور كه مي‌تواند به شيوه‌هاي ديگري قصه‌گويي توجه كند. شما اين موضوع را قبول داريد؟

بله. سازمان صدا و سيما به موازات سازمان ميراث فرهنگي در شناسايي، ثبت و معرفي ارزش‌هاي ميراث ناملموس مسئوليت دارد. ماده يك آيين‌نامه اجرايي كنوانسيون در تبيين نقش و وظيفه صدا و سيما است: «سازمان صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران موظف است همكاري لازم را با سازمان در امر معرفي و ترويج ميراث تأييدشده در سطوح داخلي و خارجي به عمل آورد». واقعا كدام رسانه مي‌تواند به اندازه رسانه ملي در معرفي ميراث فرهنگي ايران به مردم ايران و جهان مؤثر باشد؟

ما پرونده نقالي را ثبت كرده‌ايم. شب چله هم به ثبت ملي رسيده؛ چطور قصه‌گويي كه هم با شب چله مرتبط است و هم نقالي را شامل مي‌شود، هنوز به ثبت نرسيده است؟

ما نقالي، شبيه‌خواني، حمزه‌خواني و شاهنامه‌خواني را در فهرست ميراث ملي ثبت كرده‌ايم، اما قصه‌گويي بسيار فراگير است. قصه‌گويي يك ميراث بشري است. همه مادران در سراسر جهان و در طول تاريخ براي كودكانشان قصه گفته‌اند و مي‌گويند و خواهند گفت. ايرانيان هم قصه­گويي داشته و دارند. قصه و قصه­گويي در فرهنگ ما ريشه­اي عميق و نقشي اساسي داشته است. مؤثرترين شكل آموزش در فرهنگ ما قصه‌گويي بوده است. در پس هر قصه‌اي پند و اندرزي نهفته است. چنان كه مولانا جلال‌الدين بلخي فرموده است: كودكان افسانه‌ها مي‌آورند/ درج در افسانه‌شان صد سر و پند؛ بي‌سبب نيست مولانا آموزه‌هايش را در قالب قصه عرضه كرده است. اسلاف ما با قصه، درمان مي‌كرده‌اند. شاهدش قصه عجيب هزار و يك­‌شب و سليم جواهري و مانند اينهاست. در هر دوي اين قصه‌ها، پادشاه دچار آشفتگي و ناراحتي مي‌شود و دست به كشتار مي‌زند. قصه‌گوياني پيدا مي‌شوند و با قصه گفتن آنها را رام و آرام مي‌كنند. بر اساس داستان‌هاي به‌جا مانده مي­‌توان به ابعاد مهمي از تاريخ اجتماعي اشعار پيدا كرد. قصه، دماسنج فرهنگ ماست. ويژگي‌هاي فرهنگ ما بيش از هرجاي ديگر در قصه­ها نمودي ناب يافته‌اند. بر اساس قصص بهتر متوجه مي‌شويم كه در چه برهه­هايي از تاريخ دچار انحطاط و خمودي بوده و در چه مقاطعي بالنده و شكوفا شده‌ايم. من حيث المجموع آن بخش‌هايي از فرهنگ ما ماندگار شده­ كه به ساحت روايي درآمده ­اند. با اين همه ما مي‌بايد گونه‌ها و شاخه‌هايي از قصه‌گويي را ثبت كنيم كه خاص و مميزه فرهنگ سرزمين ماست؛ مانند نقالي و شاهنامه‌خواني.

و ظاهراً يونسكو، پرونده‌هاي كلي را نمي‌پذيرد.

از اهداف كنوانسيون 2003 اين است كه خرده فرهنگ‌ها و تنوع فرهنگي‌شان نشان داده شود. تفاوت‌ها موجب و موجد گفتگو ارتباط بيشتر مي‌شود. اگر تفاوتي نباشد، گفتگويي وجود ندارد. بايد پرونده‌هايي به يونسكو ارسال شود كه به جزئيات پرداخته‌اند، نه موارد كلي. قصه‌گويي به عام يك پرونده كلي اس،ت اما نقالي، گونه‌اي ممتاز و مشخص از قصه‌گويي است.

بگذريم از اين‌كه سازمان ميراث فرهنگي پرونده موسيقي اقوام ايراني، ازدواج ايراني و پرونده‌هاي اين‌چنين ديگري را به يونسكو ارسال كرد و به جهت كلي‌‌نگري پذيرفته نشد. چطور سازماني كه ضوابط يونسكو را مي‌شناسد، چنين كرده است؟

سياست سازمان ميراث فرهنگي در سال‌هاي گذشته، ارسال پرونده‌هاي كلي بوده كه در سراسر كشور، شموليت داشته باشند. از آن جمله مي‌توان به پرونده ازدواج اقوام ايراني يا پوشاك ايراني و طب سنتي در ايران اشاره كرد. اين پرونده‌ها بسيار فراگير و كلي هستند و مرتبط كردن اجزاي آن بسيار دشوار است و اغلب با شكست مواجه مي­شود. نمونه­ آن طب سنتي ايران بود كه برگردانده شد. متأسفانه هشت پرونده ديگر در فهرست انتظار ما در يونسكو موجود است كه سال‌هاي پيش ارسال شده و همين مشكل را دارند.

------------------------

گفتگو از: زهره نيلي

كد خبر: 2197166

تاريخ مخابره : ۱۳۹۲/۹/۲۶ - ۱۱:۲۵

سه شنبه 26 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن