تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 12 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):براستى كه اين زبان كليد همه خوبيها و بديهاست پس سزاوار است كه مؤمن بر زبان خود م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803625951




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

قصه پر غصه برهنگي در سرماي صفر درجه پايتخت!


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: قصه پر غصه برهنگي در سرماي صفر درجه پايتخت!
تهاجم فرهنگي يعني مورد حمله قرار دادن فرهنگ،ارزش ها و اعتقادات يك ملت و تغيير آن ها به سمت و سوي دلخواه...


به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران ،شبكه وبلاگي استان كردستان نوشت:
تهاجم فرهنگي يعني مورد حمله قرار دادن فرهنگ،ارزش ها و اعتقادات يك ملت و تغيير آن ها به سمت و سوي دلخواه...

دركشوري مانند ايران با مذهب رسمي شيعه،اعتقادات مردم مانند سدي محكم در برابر همه ي ضربه ها ايستاده است.باتوجه به اينكه دين مبين اسلام ديني جامع و كامل است و تمام جنبه هاي زندگي را تحت تاثير قرار مي دهد و فرهنگ،هويت،شخصيت و تمام ارمان هاي يك مسلمان واقعي را مي سازد،به همين خاطر تلاش براي كمرنگ كردن اعتقادات ديني مهم ترين هدف براي تخريب شخصيت و هويت مردم است.زيرا وقتي مردم اعتقادات خود را باختند به راحتي تغيير شخصيت مي دهند
تهاجم هاي فرهنگي صورت گرفته روي كشور ما به شكل فرهنگ برهنگي كاملا ملموس است.متاسفانه دشمن به مرور زمان به شكل چشم گيري روي اين مسئله موفقيت كسب كرده است.افكار آزادي طلبي از طريق ماهواره،انواع فيلم ها و فضاي سايبري به حدي روي ذهن جوانان تاثير گذار بوده است كه امروزه بدحجابي و حتي بي حجابي نشانه ي روشن فكري برخي تلقي ميگردد و حجاب(به خصوص چادر) نشانه ي افكاري مهجور و عقب مانده...
رهبر فرزانه ي انقلاب مي فرمايند: "دشمن از راه اشاعه ي فرهنگ غلط فساد و فحشا سعي مي كند جوان هاي مارا از دست ما بگيرد.فساد قلب يك مملكت را مي پوساند و تمام فضايل و كمالات انساني را در خود غرق مي كند و به دنبال آن تمام پيوندهاي اجتماعي و روابط خانوداگي و افتخارات يك جامعه را در كام خود فرو مي برد، و نيروهاي مجهزي كه بتوانند بااين سيل بنيان كن مقابله كنند،پيدا نمي شود"
افرادي كه تا حدودي تحت تاثيرات تبليغات بي حجابي قرار گرفته اند و از طرفي هنوز مي خواهند به اعتقادات ديني خود پايبند بمانند،اين مسئله را به شيوه هاي گوناگون توجيه مي كنند.مثلا :"بيرون بودن موها مهم نيست،آدم بايد خودش اراده ي قوي داشته باشد! و يا دل آدم مهم است،نه ظاهرش.... وامثال اين ها!"
روزي در همين كشور با زور تفنگ نتوانستند حجاب را از سر زنان ما بردارند،امروز چه آسوده پاروي خون هاي ريخته شده ميگذاريم و تمام هستي زن را در معرض نمايش گرگ صفتان مي گذاريم نقش هر مسلمان در تعيين سرنوشت جامعه و تعهدي كه بايد در پذيرش مسئوليت هاي اجتماعي داشته باشد، ايجاب مي‌كند كه او ناظر و مراقب اموري باشد كه پيرامون وي اتفاق مي افتد.
قرآن كريم در بيان صفات ممتاز مؤمنان مي‌فرمايد:«وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاهَ وَ يُؤْتُونَ الزَّكاهَ وَ يُطِيعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ»
مردان و زنان با ايمان ولي (و يار و ياور) يكديگرند، امربه معروف و نهي از منكر مي‌كنند، نماز را برپا مي‌دارند و زكات را مي‌پردازند و خدا و رسولش را اطاعت مي‌كنند.به موجب اين آيه، افراد مؤمن به سرنوشت يكديگر علاقمند بوده و به منزله يك پيكر هستند،‌ پيوند سرنوشت‌ها موجب مي‌شود كه تخلف و انحراف يك فرد، در كل جامعه تأثير بگذارد، چنان كه يك بيماري واگير در صورتي كه معالجه نگردد، از فرد به جامعه سرايت نموده و سلامت آن را به خطر مي‌اندازد.
به كارگيري لفظ معروف و منكر در امور مربوط به بايدها و نبايدهاي دين، بدين لحاظ است كه فطرت پاك انساني با كارهاي معروف آشنا و مأنوس و با زشتي ها و امور ناپسند، بيگانه و نامأنوس است. بنيان‌گذار كبير انقلاب و مقام معظم رهبري هم سخنان ارزشمندي را در رابطه با امر به معروف و نهي از منكر داشته‌اند كه در زير به آن‌ها اشاره شده است.
امام خميني (ره)
ـ اگر امر به معروف و نهي از منكر انجام بگيرد و در جامعه برقرار شود، همه واجبات، از آسان گرفته تا مشكل، همگي برقرار خواهد شد. امر به معروف و نهي از منكر مهمترين واجبات و اشرف آنهاست.
ـ سيد‌الشهدا(ع) از همان روز اول كه قيام كردند، انگيزه‌شان اين بود كه معروف را اقامه كنند و منكر را از بين ببرند.

ـ از آنجا كه دايره فكر عده‌اي از دايره همين مسجد تجاوز نمي‌كند و جولان و گسترش ندارد، وقتي گفته مي‌شود «اكل سحت»، يعني حرامخواري فقط بقال سر كوچه به نظرشان مي‌آيد كه، العياذ بالله، كم فروشي مي‌كند! ديگر آن دايره بزرگ حرامخواري وغارتگري به نظر نمي‌آيد كه يك سرمايه بزرگ را مي‌بلعند؛ بيت‌المال را اختلاس مي‌كنند؛.... اين يك «اكل سحت» و حرامخواري در مقياس وسيع و در مقياس بين‌آلمللي است «منكر» وحشتناك و خطرناكترين مذاكرات همين است. شما اوضاع جامعه و كارهاي دولت و دستگاهها را دقيقا مطالعه كنيد تا معلوم شود چه «اكل سحت»‌هاي وحشتناكي صورت مي‌گيرد.
ـ انحرافات همه از منكرات است. جز خط مستقيم توحيد هر چه هست منكرات است.
مقام معظم رهبري:ـ قوام حكومت اسلامي و بقاي حاكميت اخيار، به اين است كه در جامعه امر به معروف و نهي از منكر باشد.
ـ اين واجب به اين عظمت را، كه قوام همه چيز به آن است، بياورند در دايره‌اي محدود، در خيابان‌هاي تهران؛ آن هم نسبت به چند نفر زني كه وضع حجابشان مثلا درست نيست اين است معناي امر به معروف؟!
ـ بايد خطر را بشناسيم. بايد نقاطي را كه خطر، از آن نقاط جامعه اسلامي را تهديد مي‌كند، درست بشناسيم. نمي‌شود اين واجب بزرگ الهي را در دايره‌هاي كوچك، محدود كرد. قضيه، بالاتر از اين حرفهاست!
ـ امروز عليه ما، تهاجم نظامي نيست. در مقابل اين تهاجم، اين جامعه اسلامي، بايد زنده، هوشيار، آسيب‌ناپذير، پراميد، آماده مقاومت، آماده ضربه زدن و به صورت يك موجود زنده مقاوم بماند و مقاومت كند. اين چگونه ممكن است؟ اين است كه بنده موضوع امر به معروف و نهي از منكر را مطرح كردم.
ـ تخلفها يك اندازه و يك نوع نيست. تخلفها، تخلفهاي فردي نيست.
ـ بالاترين تخلفها، آن تخلفها و جرايمي است كه پايه‌هاي نظام را سست مي‌كند.
ـ نوميد كردن مردم، نوميد كردن دلهاي اميدوار، سوء‌استفاده كردن از اوضاع و احوال گوناگون در جامعه اسلامي،
ـ كج‌نشان دادن راه راست، گمراه كردن انسانهاي مؤمن و بااخلاص،
ـ كمك كردن به دشمن، و تلاش براي به فساد كشاندن نسل مؤمن. مخالفت كردن با احكام اسلامي، ظلم كردن، تعرض كردن، تجاوز به ديگران،
ـ اموال عمومي را حيف و ميل كردن، دست درازي به نواميس مردم، غيبت كردن، دروغ گفتن، نمامي كردن،
ـ توهين كردن، عليه نظام اسلامي كار كردن، با دشمن اسلام همكاري كردن
ـ امروز دستهايي تلاش مي‌كنند تا فساد را به صورت نامحسوس ـ نه آن طو ي كه شما در خيابان آن را ببينيد و بفهميد و مشاهده كنيد ـ به شكلهاي گروهكي، ترويج كنند و جوانان را به فساد بكشانند؛ پسرها را به فساد بكشانند، مردم را به بي‌اعتنايي بكشانند. منكرات اينهاست؛ منكرات اخلاقي، منكرات سياس، منكرات اقتصادي.
ـ نمي‌شود اين واجب بزرگ الهي را در دايره‌هاي كوچك، محدود كرد. بايد خطر را بشناسيم. بايد نقاطي را كه خطر، از آن نقاط جامعه اسلامي ار تهديد مي‌كند، درست بشناسيم. آن عبرتهاي قضاياي صدر اسلام را براي مردم و براي خودمان، باز كنيم؛ مهمترين وظيفه‌اي كه در صراط امر به معروف و نهي از منكر وجود دارد، اين است كه نيروهاي مؤمن و آمر به معروف و ناهي از منكر و آنهايي كه در نظام اسلامي انگيزه دارند، بايد در صحنه باشند.
ـ در مسئله امر به معروف و نهي از منكر، فقط نهي از منكر نيست؛ امر به معروف و كارهاي نيك هم هست. براي جوان، درس خواندن، عبادت كردن، اخلاق نيك، همكاري اجتماعي، ورزش صحيح و معقول و رعايت آداب و عادات پنسديده در زندگي، همه جزو اعمال خوب است. براي يك مردم، براي يك زن و براي يك خانواده، وظايف خوب و كارهاي بزرگي وجود دارد. نهي از منكر هم فقط نهي از گناهان شخصي نيست. تا مي‌گوييم نهي از منكر، فورا در ذهن مجسم مي‌شود كه اگر يك نفر در خيابان رفتار و لباسش خوب نبود، يكي بايد بيايد و او را نهي از منكر كند. فقط اين نيست؛ اين جزء دهم است.
ـ نهي از منكر در همه زمينه‌هاي مهم وجود دارد؛ مثلا كارهايي كه افراد توانا دستشان مي‌رسد و انجام مي‌دهند؛ همين سوء استفاده از منابع عمومي؛ همين رفيق‌بازي در مسائل عمومي كشور، در باب واردات، در باب شركت‌ها و در باب استفاه از منابع توليدي و غيره؛ همين رعايت رفاقتها از سوي مسئولان.
ـ در محيط خانواده هم مي‌شود نهي از منكر كرد. در بعضي از خانواده‌ها حقوق زنان رعايت نمي‌شود؛ در بعضي از خانواده‌ها حقوق جوانان رعايت نمي‌شود؛ در بعضي از خانواده‌ها، به خصوص حقوق كودكان رعايت نمي‌شود. اينها را بايد به آنها تذكر داد و از آنها خواست. حقوق كودكان را تضييع كردن، فقط به اين هم نيست كه انسان به آنها محبت نكند؛ نه سوء تربيتها، بي‌اهتتماميها، نرسيدنها، كمبود عواطف و از بين قبيل چيزها هم ظلم به آنهاست.
ـ منكراتي كه در سطح جامعه وجود دارد و مي‌شود از آنها نهي كرد و بايد نهي كرد، از جمله اينهاست: اتلاف منابع عمومي، اتلاف منابع حياتي، اتلاف برق، اتلاف وسايل سوخت، اتلاف مواد غذايي، اسراف در آب و اسراف در نان. ما اين همه ضايعات نان داريم؛ اصلا اين يك منكر است؛ يك منكر ديني است؛ يك منكر اقتصادي و اجتماعي؛ نهي از اين منكر هم لازم است.
ـ گناهكار هم فقط بدحجاب نيست؛ كه بعضي فقط به مسئله بدحجابي چسبيده‌اند. اين، يكي از گناهان است؛ و از خيلي از گناهان كوچكتر است، خلافهاي فراواني از طرف آدمهاي لاابالي در جامعه وجود دارد، خلافهاي سياسي، خلافهاي اقتصادي، خلاف در كسب و كار، خلاف در كار اداري، خلافهاي فرهنگي، اينها همه خلاف است، كسي غيبت مي‌كند، كسي دروغ مي‌گويد، كسي توطئه مي‌كند، كسي مسخره مي‌كند، كسي كم كاري مي‌كند، كسي ناراضي تراشي مي‌كند، كسي مال مردم را مي‌دزدد، كسي آبروي مردم را بر باد مي‌دهد. اينها همه منكر است.
هر يك از ما به عنوان يك انسان، وظايف خاصي داريم كه اگر از چيزي هم غفلت كرديم و به چيزي عمل نكرديم از خداي متعال مي‌خواهيم تا به وظايفمان درست عمل كنيم و اگر از محرمات دوري كرديم، دست‌كم از مشتبهات هم پرهيز كنيم. اين مسائل را هر انسان مكلفي بايد بداند، بشناسد و عمل كند. همان‌طور كه مي‌دانيم وظايف منحصر به اين‌ها نيست و سلسله وظايف ديگري نيز وجود دارد كه افراد در آن‌ها مساوي نيستند و نمي‌شود يك دستورالعمل كلي براي همه ارائه كرد.
درس خواندن، منبر رفتن و شركت در كارهاي اجتماعي، سياسي، اخلاقي و ارشاد ديگران چيزهايي نيست كه براي همه يكسان باشد؛ بلكه تابع امكانات و نعمت‌هايي است كه خدا به افراد داده است و بر اساس نعمت‌‌ها و امكانات، تكاليف خاصي نيز به عهده افراد مي‌باشد. تكليفي كه مراجع تقليد دارند ما نداريم. تكليفي هم كه ما داريم ساير مردم ندارند؛ همچنانكه تكليفي كه اغنيا دارند فقرا ندارند.
بنابراين، تكاليف تابع امكاناتي است كه خداي متعال به‌صورت تكويني يا اكتسابي در اختيار اشخاص گذاشته است. ما بايد ببينيم كه خداي متعال چه چيزهايي را به ما داده و در مقابل چه چيزهايي از ما مي‌خواهد. حال،‌ اندكي كه از تكاليف فردي فراتر مي‌رويم، بايد ديد وظيفه‌ ما نسبت به خانواده‌ و همسر و فرزندانمان چيست؟ قدري فراتر، تكليف ما نسبت به همسايه‌‌ها و خويشاوندان چيست؟ كم‌كم در مسئوليت‌هاي اجتماعي بايد ديد معلم نسبت به شاگردان چه تكليفي دارد؟ در اين‌ موارد، هم امكانات افراد دخالت دارد و هم افق ديد آنان. گاهي توجه نداريم كه كارهايي وجود دارد كه مي‌شود انجام داد ولي به دليل غفلت از آنها، نه خود را براي آن‌ها آماده مي‌كنيم و نه به فكر انجام آن‌ها مي‌افتيم. اگر مي‌دانستيم و توجه داشتيم، مي‌توانستيم خود را آماده كنيم و تكاليفي در آن زمينه‌‌ها را عهده‌دار شويم. البته علت اين غفلت قابل بحث است.
موانع شناخت وظيفه
گاهي تعلقات قلبي و دلبستگي‌هاي انسان به چيزهايي بيشتر است و نسبت به آن‌ها بيشتر توجه پيدا مي‌كند. وقتي اين تعلقات و دلبستگي‌‌ها به چيزي كمتر باشد ممكن است از دايره افكار انسان خارج شود. يكي از آسيب‌هاي شناخت تكاليف اجتماعي و انجام آن‌ها اين است كه برخوردهايي كه در اجتماع اتفاق مي‌افتد و مشكلي اعم از ضرر مالي، عرضي و آبرويي براي ما ايجاد مي‌كند، ذهن‌ ما را به خود مشغول مي‌كند. اگر كسي در كوچه به ما فحش دهد يا به آخوند‌ها بد بگويد، يا مقاله‌اي بنويسد يا مثلا كاريكاتوري بكشد كه گوشه‌ ما را نيز بگيرد، ناراحت مي‌شويم و توجه‌ ما به آن معطوف مي‌شود؛ تا جايي كه حتي وقتي نماز مي‌خوانيم فكر همين هستيم كه چرا با ما اين‌گونه رفتار شده است، بايد چه كار كنيم و چگونه با او برخورد كنيم. گاهي مدتي طولاني مي‌گذرد و اكثر وقت و نيروي انسان صرف مي‌شود كه احمقي حرفي زده و من بايد با او چه كار كنم، در حالي كه اين ضرر قابل توجه نيست و صرف وقت براي آن كار غلطي است.
مسئولان فرهنگي كشور بيدار شده و چشمانشان را باز كنند؛ در خيابان‌هاي شهرهاي بزرگ و به خصوص پايتخت چه خبر است. ايمان داريم كه زنان و دختران ايران مظهر عفت و پاكدامني هستند، اما كجاي كار لنگ است كه وضعيت پوشش زنان و دختران جامعه به اينجا رسيده است؟
اگر در گذشته در فصل گرما پوشش ضعيف دختران به مسأله تبديل مي‌شد امروز در سرماي صفر درجه پايتخت بايد غصه بخوريم كه برهنگي برخي زنان در جامعه بيداد مي‌كند. همه ما مسئوليم هركسي كه نمي‌تواند به وظايفش عمل كند دست از ميز و مديريت بر دارد.بهبود وضعيت حجاب آغاز نخواهد شد مگر آنكه مسئولين پيش‌گام شوند و در ادارات خود ضوابطي براي حجاب وضع كنند.

فيلمي ماهواره‌اي كه نياز به دوبله ندارد!!
شايد ۲۰ سال پيش كسي به مخيله‌اش هم نمي رسيد روزي در خيابانهاي شهر، دختراني را مشاهده كند كه آن سالها مردم شايد آنها را در سالن هاي عروسي هم نمي ديدند... دختراني بزك كرده با موهاي پف كرده و بيرون ريخته و مانتوهايي كوتاه و تنگ و شلوارهايي تنگتر! اين روند ۲۰ سال طول كشيد تا به اينجا رسيد. استعمار و استكبار صبر و حوصله زيادي دارد، بر عكس بعضي از ماها...
اولين كار، گرفتن چادر بود از زنان ما... گفتند چادر حجاب برتر است و مي‌شود برتر نبود! بين خوب و خوب ‌تر، خوب را هم انتخاب كني به جايي بر نمي‌خورد .مي‌شود مانتوي گشاد و مقنعه بزرگ پوشيد و با حجاب بود... حرف قابل قبولي بود؛ كسي نمي‌تواست به اين حرف اعتراض كند، حتي اهالي مذهب.
گام دوم، گرفتن مقنعه بود... مي‌شود روسري بزرگ سر كرد! هم تنوّع دارد هم حجاب است. يادم‌ مي آيد روسري‌هايي بود با ضلع بيشتر از يك متر كه تا كمر خانمها هم مي‌رسيد... خوب البته روسري مثل مقنعه نبود گاهي مو بيرون مي‌زد.در فيلمهاي سينمايي هي مدل گذاشتن، زن هاي هنرپيشه مدل شدن و به تبع آن دختران جوان هم از آن ها ياد مي‌گرفتند.چشم هاي ما متوجّه اين آب رفتن نمي شد و آنقدر كم كم اين كار را كردند كه چشم ما عادت مي‌كرد...
امروزه بر هيچ كس پوشيده نيست كه رسانه‌هاي ديداري و شنيداري مي‌توانند بر روح و روان مخاطبان خود تاثيرات شگرف و بزرگي داشته باشند تاثيراتي كه هم مي‌تواند جنبه مثبت داشته باشد و هم اينكه تاثيرات مخرب و منفي مي‌تواند بر روي مخاطبان داشته باشد گاهي اوقات تاثير يك برنامه نمايشي و ديداري مي‌تواند مخاطب آن برنامه را تا سر حد امكان مسرور وسرزنده كند. در مقابل گاهي اتفاق مي‌افتد كه تماشاي فيلم يا سريالي باعث ترس و اضطراب فردي شده و باعث بيماري‌هاي شديد روحي و رواني مي‌شود. تاجايي كه فرد دچار جنوني آني شده و دست به اعمال ناشايست و منفي به لحاظ جنبه اجتماعي و فردي مي‌زند.
شايد بتوان گفت با توجه به پيشرفت‌هايي كه امروزه در زمينه گسترش رسانه‌هاي ديداري و شنيداري صورت گرفته و تعداد شبكه‌هاي ماهواره‌اي و راديويي افرايش چشمگيري را تجربه مي‌كنند. تاثيرات شبكه‌هاي ماهواره‌اي را مي‌توان در غالب نوعي تهاجم فرهنگي به حساب آورد. تهاجمي كه در آن كشتار يا ويراني در ظاهر نيست اما كشته شدن و ويراني اصلي زماني صورت مي‌گيرد كه فرد به نوعي برنامه‌هاي شبكه‌هاي ماهواره‌اي را الگو سرمشقي براي زندگي خود قرار دهد درست اتفاق همين جا مي‌افتد. تماشاي فيلم‌ها و سريالهاي شبكه‌هاي ماهواره‌اي به بهانه نبود جذابيت و تازگي در توليدات داخلي. كشته شدن فقط گرفتن جان كسي نيست. كشته شدن در تهاجم جديد (فرهنگي) يعني افزايش بي‌رويه تماشاي شبكه‌هاي رنگارنگ ماهواره‌اي و در نتيجه گرفتن، دين، انديشه، آزادي فكري و روحي، دروغ پراكني و پر كردن انواع و اقسام برنامه‌هاي مبتذل و بي‌خاصيت در فكر و دهن مخاطب تجربه ثابت كرده كه تماشاي شبكه‌هاي ماهواره‌اي در طولاني مدت باعث آسيب‌هاي فردي، روحي، رواني، خانوادگي، اجتماعي، ديني واعتقادي در تك تك افراد يك جامعه مي‌شود. در گذشته و در زماني كه استفاده از دستگاه ويدئو هم ممنوع بود. خانواده‌هاي ايراني با هزار دردسر و بدبختي مي‌توانستند فيلم خارجي و هندي و شوهاي تلويزيوني خواننده‌هاي مطرح ايراني و خارجي را مخفيانه ببينند. اين مخفي كاري، شايد در عمل نوعي ماجراجويي و حادثه آفريني براي لذت بيشتر براي ديدن فيلم‌هاي سينمايي ايراني و خارجي بود. اما در باطن باعث حرمت و احترام خانواده در بين تك تك اعضاي خود مي‌شد. فرد در برابر والدين و حتي دوستان نوعي شرم و حيا را داشت و به خود اجازه نمي‌داد كه به همراه خانواده راحت و بدون حجب و حيا به تماشاي فيلم‌هاي هندي و نوع حركات موزون آن‌ها بنشيند. اما امروزه با افزايش رسانه‌هاي ديداري و شنيداري و دسترسي آسان به انواع فيلم‌هاي و سريال‌هاي تلويزيوني مخاطبان نوجوان و جوان در كمال ناباوري و با توجه نوع زندگي و ازبين رفتن بسياري از حد و حدود‌ها، حرمت‌ها و حيا‌ها در بين خانواده‌هاي شده است. تاجايي كه برخي از برنامه‌هاي كليشه‌اي و تكراري امروز باعث بي‌انگيزگي زنان و مردان در زندگي خصوصي آن شده است.
سريال‌ها و فيلم‌هاي خارجي با افزايش شبكه‌هاي ماهواره‌اي آرام آرام در طي يك دهه گذشته نفود به درون خانواه‌هاي ايراني را آغاز كردند و امروز بركسي اهداف ضد فرهنگي و اجتماعي آن‌ها برضد خانواده‌هاي ايراني بركسي پوشيده نيست. اهدافي كه در پس آن مي‌توان به مهم‌ترين آن‌ها يعني از بين بردن تعصب، افزايش فساد خانوادگي و اجتماعي، كاهش قبح روابط غير اخلاقي، سست شدن بنيان خانواده، اختلاف بين همسران، طلاق، جدايي، ترويج هوس خواهي، تنوع طلبي، ابتذال، بي‌حجابي و بي‌حيايي در بين مردم و نسل‌هاي مختلف اجتماعي و مخصوصا در زندگي زناشويي زنان و مردان اشاره كرد.
برهيچ كس پوشيده نيست كه در زندگي زناشويي زن و مرد به طور قطع بايد مايه آرامش همديگر باشند، اما امروز به دليل از بين رفتن بسياري از حرمت‌ها ميان مزدان زنان در زندگي خصوصي خود برخي از زنان و مردان خود را براي بيرون از كانون خانواده بزك كرده و به دنبال دلخوشي‌هاي خود در محيطي خارج از نهاد خانواده هستند. در واقع در اثر تماشاي بيش از اندازه برخي از برنامه‌هاي شبكه‌هاي ماهواره‌اي حيا، حجب و كم رويي كه در اين خصوص وجود داشته از بين رفته و فرد خود را مجاب مي‌داند كه به راحتي بر همه چيز پشت پا زده و خود را در معرض انواع گناه‌ها قرار دهد در اين گونه زندگي‌ها و بر اثر رسيدن به نوعي بي‌خيالي در برابر عفيات جامعه برخي از زنان و مردان متأهل خود را ملزم به پايبندي به خانواده نمي‌دانند، در نتيجه تعهدات در حال رنگ باختن است. اين درخالي است كه هميشه در نهاد خانواده زنان و مردان مايه آرامش يكديگر بوده‌اند اما در كمال تاسف امروز برخي‌ها با تاثير از برنامه‌هاي شبكه‌هاي ماهواره‌اي و الگو پذيرفتن از زندگي كاركترهاي سريال و فيلم‌هاي شبكه‌هاي ماهواره‌اي باعث شده كه مثلا مرد محبتي را كه بايد صرف زن و فرزندان خود كند، به بيرون از نهاد خانواده برده و آن را در راه هوا و هوس خويش خرج ‌كند و به همسر و فرزندان‌اش نگاه محبت آميز نداشته باشد درست در همين جا است كه طلاق عاطفي شكل مي‌گيرد و در نتيجه رفته رفته منجر به روپاشي و متلاشي كانون خانواده‌ها مي‌شود.
مجموعه‌هاي تلويزيوني شبكه‌هاي ماهواره‌اي كه امروز در طول يك سال هر شب روي آنتن مي‌روند و بالاي ۱۵۰ قسمت هستند علاوه بر تاثيرات منفي بر روي تك تك خانواده‌ها در وسعتي بيشتر برروي جامعه نيز تاثيرات منفي داشته و باعث بروز بسياري از ناهنجاري مي‌شوند. مساله‌اي كه در جامعه خودمان به راحتي نمادآن را مي‌توان در خيابان‌ها امروز مشاهد كرد. مجموعه‌هاي تلويزيوني ماهواره‌اي با عادي سازي روابط نامشروع و غير اخلاقي ميان مردان و زنان متاهل و همچنين مجرد مدام در حال تاكيد بر اين نكته هستند كه زنان هرچقدر به لحاظ ظاهري خود را بزك كنند، مي‌توانند نظرمردان را جلب كنند. بايد واقعيت‌ها را بپذيريم كه امروز در خيابان‌ها شاهد نوعي رواج بدحجابي و حضور برخي از دختران وپسران با چهره‌هاي مانكن گونه هستيم. چهره‌هايي كه صرفا براي خودنمايي و جلب نظر بزك شده‌اند و كاركردي اجتماعي يا فرهنگي نمي‌تواند داشته باشند و بيشتر مي‌تواند تهديدي براي نهاد خانواده و افزايش ناهنجارهاي اجتماعي و اخلافقي در جامعه باشد.
در سال‌هاي اخير و در ادامه روند جنگ نرم و تهاجم فرهنگي دشمنان قسم‌خورده انقلاب، شبكه‌هاي ماهواره‌اي متعددي نظير فارسي ‌وان، جم كلاسيك، زمزمه و… به راه افتاده است كه سريال‌هاي متنوع و جذابي را با هدف تضعيف نظام خانواده، قبح‌زدايي خيانت زن و شوهر به يكديگر، گسترش بي‌بند‌و‌باري و تبليغ سبك زندگي مدرن و… پخش مي‌كنند. اين شبكه‌ها به دليل پخش اين‌گونه سريال‌ها از سوي سياست‌گذاران فرهنگي كشور تكفير شده‌اند و حتي از سوي بعضي از مراجع ديدن آن‌ها حرام اعلام شده است. مضمون كلي اين سريال‌ها روايت زندگي خانواده‌ها و زوج‌هاي جواني است كه عليرغم تعهد به زندگي و خانواده، دچار عشق‌هاي ديگري مي‌شوند و عشق را دست‌مايه و توجيه‌گر خيانت به همسر قرار مي‌دهند.
سال گذشته فيلم‌هايي ساخته و برپرده سينما رفت كه به لحاظ مضموني بي‌شباهت به سريال‌هاي فارسي وان نيستند و فقط براي گرفتن مجوز پخش در ايران، اقدام به چپاندن چند نكته مزخرف و سطحي اخلاقي در فيلم نموده‌اند و سير كلي داستان فيلم‌ها مملو از خيانت زن و شوهر، عشق‌هاي ضربدري، علايق و محبت‌هاي دوست دختر و دوست پسري، تمسخر و تحقير غيرت، قبح‌زدايي از بي‌حيايي و بي‌عفتي زنان و… است. حالا تيكه‌ها و متلك‌هاي سياسي به مديران ارشد نظام و تحقير ارزش‌هاي سنتي و مذهبي جامعه ايران به جاي خود! تنها تفاوت اين فيلم‌ها با سريال‌هاي شبكه‌هاي ماهواره‌اي اين است كه نياز به دوبله ندارد!
اگرچه وضعيت مطلوب هنر و از جمله سينما در جامعه اسلامي اين است كه سينما به مسئله‌هاي اولويت‌دار انقلاب و نظام اسلامي بپردازد و مفاهيم و ارزش‌هاي ديني را در قالب هنري و سينما به مخاطب منتقل نمايد، اما هيچ‌كس اين انتظار را ندارد كه همه توليدات سينمايي كشوربه سمت طرح مسائل انقلاب و نظام اسلامي پيش رفته و از منظر ديدگاه انقلاب و اسلام به پاسخگويي راجع به مسائل بپردازند، اما حداقل انتظار از سينماي ايران و يا سياست‌گذاران فرهنگي و سينمايي كشور اين است كه بعد از گذشت بيش از ۳۰ سال از عمر پربركت انقلاب، توليدات سينمايي ما به سمت تحقير و تمسخر ارزش‌هاي انقلاب گام برندارند و مفاهيم و ارزش‌‌هاي سبك زندگي مدرن و غرب‌زده را در جامعه اسلامي تبليغ نكنند و با رسانه‌هاي دشمن در جهت تضعيف نهاد خانواده و ايجاد تزلزل در روابط زناشويي همگام و همصدا نباشند.
به طور كلي فيلم‌هاي مانند پل چوبي,برف روي كاج‌ها، يه عاشقانه ساده، شيرين قناري بود و… مضموني مشابه هم و همگام با سريال‌هاي ماهواره‌اي در راستاي اهداف از قبل تعيين شده دشمن حركت كرده‌اند و جاي تاسف است كه يك چنين فيلم‌هايي با اين مضامين زننده در اين كشور اسلامي ، مجوز مي‌گيرند
شناخت وظيفه يك جهاد است
۶ عامل موثر در بي حجاب شدن زنان
پديده‌ي حجاب با لايه‌هاي مختلف فرهنگ مرتبط است. دانش، آگاهي و معرفت ممكن است در درون فرد تبديل به اعتقاد و باور شود. تا اينجا تحول در حيطه‌ي ذهن اتفاق مي‌افتد. بعد از اينكه تمايل براي انجام يك رفتار در درون فرد به وجود آمد، در صورتي كه محيط مساعد باشد، آن رفتار شكل مي‌گيرد و به مرور تثبيت مي‌شود. وقتي آن رفتار به صورت الگو درآمد، مي‌گوييم در وجود فرد نهادينه شده و به فرهنگ تبديل شده است.
بنابراين اگر بخواهيم مقوله‌ي پوشش زن و مرد در جامعه ماندگار و فرهنگي باشد و با عامل بيروني شكل نگيرد، بايد اين لايه‌هاي فرهنگي را دنبال بكنيم. ابتدا بايد ببينيم چه مشكلي در ايجاد معرفت و آگاهي در جامعه داريم و چرا نمي‌توانيم اين آگاهي و معرفتي كه از راه سازمان‌ها و نهادهاي آموزشي و تربيتي به جوانان كشور القا مي‌شود، تبديل به اعتقاد و باور كنيم.
اولين عامل نارسايي‌ها و كاستي‌هايي است كه در سازمان‌ها و نهادهاي مسئول فرهنگي مي‌توان آن‌ها را شناسايي كرد. عامل دوم بي‌توجهي به پيامدهاي فرهنگي سازمان‌ها و نهادهاي غيرفرهنگي است. براي مثال، وقتي درباره‌ي مقوله‌ي حجاب مطالعه مي‌كنيد، مي‌بينيد نقش اصناف در اين زمينه مخرب بوده است. رفتار فروشندگان بعضاً به صورت ناخودآگاه مشوق بدحجابي است. در بسياري مواقع، شكل ظاهري مغازه‌هايي كه براي فروش لباس خانم‌ها و جلب مشتري سازماندهي مي‌شوند زمينه‌هاي تخريب فرهنگ را به وجود مي‌آورند.
بنابراين بخش اقتصادي هم مي‌تواند بر فرهنگ مؤثر باشد. همين موضوع را در سازمان‌هاي مختلف دولتي و غيردولتي هم مي‌توانيم ببينيم. بايد بررسي كنيم كه فضاي عمومي داخل سازمان‌ها، شركت‌ها و كارخانه‌‌ها به زنان با وقار و محجبه بيشتر احترام مي‌گذارد يا برعكس. مي‌خواهم توجه‌تان را جلب كنم به اين موضوع كه اگر سازمان‌هاي فرهنگي هم كارشان را به خوبي انجام بدهند، تا زماني كه سازمان‌هاي غيرفرهنگي درك درستي از تأثيرگذاري‌هاي خودشان بر فرهنگ نداشته باشند، مسئله حل‌شدني نيست.
بايد به توسعه‌ي شهرها و شكلي كه از غرب اقتباس كرده‌ايم توجه كنيم. به عنوان نمونه، ۵۰۰ خانه در يك برج مي‌سازيم و هيچ نهاد فرهنگي در درون آن پيش‌بيني نمي‌كنيم. در صورتي كه اگر اين ۵۰۰ خانه روي زمين قرار داشت، چندين مسجد و نهاد فرهنگي در بين آن‌ها بود. بنابراين پيشرفت، توسعه اي كه در معماري شهرها و جابه‌جايي جمعيت اتفاق مي‌افتد تأثيرات فرهنگي به دنبال دارد.
اينجا اهميت پيوست فرهنگي كه مقام معظم رهبري فرمودند، مشخص مي‌شود. عزيزاني كه سرمايه‌گذاري مي‌كنند و يك پاساژ با ۲۰۰ يا ۳۰۰ مغازه مي‌سازند، مي‌توانند يك نفر را بياورند تا مطالعه كند و بگويد كه فضاي فرهنگي اين پاساژ چه ارزش‌هايي را به جوانان ما القا مي‌كند. آيا ارزش‌هاي بومي و اصيل ديني ما را به جوانان منتقل مي‌كند؟ ‌بايد همه‌ي جوانب، از جمله آرايش ظاهري‌ فروشندگان و حرف زدن آن‌ها، را مد نظر داشته باشيم. ممكن است، در كنار بعضي از پيامدهاي منفي، پيامدهاي مثبتي هم شناسايي شود. تا زماني كه اين اتفاق نيفتد، نمي‌توانيم تك‌تك كاركردهاي فرهنگي درون جامعه را به نفع ارزش‌هاي خودمان اصلاح كنيم.
عامل سوم، نفس تحولات، پيشرفت و توسعه‌اي است كه در كشور اتفاق مي‌افتد. بايد به توسعه‌ي شهرها و شكلي كه از غرب اقتباس كرده‌ايم توجه كنيم. به عنوان نمونه، ۵۰۰ خانه در يك برج مي‌سازيم و هيچ نهاد فرهنگي در درون آن پيش‌بيني نمي‌كنيم. در صورتي كه اگر اين ۵۰۰ خانه روي زمين قرار داشت، چندين مسجد و نهاد فرهنگي در بين آن‌ها بود. بنابراين پيشرفت، توسعه و تغيير و تحولاتي كه در معماري شهرها و جابه‌جايي جمعيت اتفاق مي‌افتد تأثيرات فرهنگي به دنبال دارد. در گذشته چون شهرسازي از فرهنگ و داشته‌هاي خودمان الگو مي‌گرفت، به طور طبيعي به مسائل فرهنگي جامعه توجه داشت. به همين دليل ما امروز ميراث فرهنگي ماندگاري داريم.
اما متأسفانه هرچه با تمدن غرب آشنا مي‌شويم و تغيير و تحولات در كشور ما شكل مي‌گيرد، به پيامدهاي فرهنگي اين تحولات توجه نمي‌شود. براي مثال، در ۲۰۰ متري حرم حضرت معصومه(سلام‌الله‌عليها) دارند پاساژهاي مدرن غربي مي‌سازند، در حالي كه در شهرهايي مثل مشهد و قم بايد معماري اصيل اسلامي تجلي پيدا كند و گرايش‌هاي اخلاقي و ديني آدم‌ها تقويت شود. شكل اين پاساژها تلويحاً اين موضوع را به افراد مذهبي منتقل مي‌كند كه آنجا جاي اين افراد نيست.
بنابراين سه عامل داخلي بر اين موضوع تأثير دارند:
۱. كاركردهاي ناقص سازمان‌هاي فرهنگي؛
۲. كاركردها و پيامدهاي فرهنگي سازمان‌ها و نهادهايي كه در حوزه‌هاي اقتصادي، سياسي، اجتماعي، قضايي، نظامي و... كار مي‌كنند؛
۳. نفس تحولات و توسعه‌اي كه در كشورمان با الگوگيري از غرب تعقيب مي‌كنيم.
در كنار اين ۳ عامل داخلي، ۳ عامل ديگر از سوي غرب ما را تحت فشار گذاشته است:
۱. تهاجم فرهنگي؛
يعني، دشمن به صورت آگاهانه و مديريت ‌شده در جهت متلاشي كردن نهاد خانواده در ايران تلاش مي‌كند. از آنجايي كه خانواده در جوامع غربي متلاشي شده است، به طور طبيعي آن‌ها بحران‌هاي زيادي در روابط اجتماعي‌شان دارند، اما چون دنيا را استثمار مي‌كنند، كشورشان ثروتمند است و بنابراين اجازه نمي‌دهند بحران‌هايشان به مرحله‌ي انفجار برسد. براي آن‌ها راه‌حل‌هاي مقطعي پيدا مي‌كنند.
آن‌ها وقتي جوامع ما را مطالعه مي‌كنند تا بفهمند چگونه كشوري با ۷۰ ميليون جمعيت در مقابل استكبار جهاني ايستاده است، به اين نقطه مي‌رسند كه مذهب در اينجا عنصر كليدي مقاومت است. دنبال اين را مي‌گيرند و متوجه مي‌شوند كه مفهومي به نام نهاد خانواده در اينجا بسيار قدرتمند عمل مي‌كند و تخم دين‌باوري در خانواده‌ها شكل مي‌گيرد. بنابراين وقتي آن‌ها به كاركرد نهاد خانواده در كشور ما پي مي‌برند، سياست محوري‌شان را معطوف به تخريب خانواده مي‌كنند. به طور طبيعي يكي از عوامل كليدي تخريب خانواده اين است كه روابط جنسي را از درون خانواده به سطح جامعه بكشانند. به اين ترتيب طلاق‌ها زياد مي‌شود، مهر و محبت افراد به محيط خانواده كاهش مي‌يابد، بچه‌ها از خانه فرار مي‌كنند و محيط خانواده پر از تشنج مي‌شود.
به هر حال اين تهاجم فرهنگي در كشور ما بسيار جدّي است و تلاش مي‌شود كه اين تخريب فرهنگي، به خصوص از راه دعوت به بدحجابي، در نسل جوان صورت گيرد. به همين دليل هم بيش از ۱۱۰ شبكه‌ي ماهواره‌اي فارسي زبان داريم كه اگر مستقيم هم بدحجابي را تبليغ نكنند، نفس برنامه‌هايشان قبح موضوع را مي‌شكند. قصه‌هايي كه در سريال‌هاي اين شبكه‌ها روايت مي‌شود در پي متزلزل‌كردن نهاد خانواده است. تقريباً همه‌ي سريال‌هاي اين شبكه‌ها مضامين اين‌چنيني دارند. بنابراين همه‌ي آن‌ها نمي‌توانند اتفاقي باشند.
۲. علوم انساني غربي كه در فرآيند جهاني شدن و توسعه‌‌ي ارتباطات به طور طبيعي وارد فضاي ذهني جامعه‌ي ما مي‌شود؛براي مثال، دانشجويي كه جامعه‌شناسي مي‌خواند، نياز دارد بداند نظر دانشمندان غربي چيست؟ وقتي نظرهاي آن‌ها را مي‌خواند، طبيعتاً انديشه‌ها، اعتقادها و جهان‌بيني آن‌ها وارد ضمير دانشجو مي‌شود و او را تحت تأثير قرار مي‌دهد.
بعضي وقت‌ها ما به اين جمع‌بندي مي‌رسيم كه اثر تخريبي علوم انساني غرب از تهاجم فرهنگي بيشتر است. در مقابل تهاجم فرهنگي افراد مقداري مقاومت مي‌كنند، چون مي‌دانند دشمن در حال برنامه‌ريزي است. اما در مقابل علوم انساني مقاومتي وجود ندارد، چون افراد به ظاهر دنبال علم هستند. اين علوم وارد فضاي ذهني ما مي‌شوند و طبيعتاً بسياري از آن‌ها با انديشه‌هاي بنيادين ما در تضاد است.
۳. پيشرفت علم و تكنولوژي در سطح جهان.
همان طور كه مي‌دانيد، علم و تكنولوژي مرز نمي‌شناسد و با يك تأخير فاز از محل تولدش به ساير كشورها منتقل مي‌شود. از آنجا كه محوريت اين علوم تأمين نيازهاي حيواني انسان است، كمتر به نيازهاي انساني افراد مي‌پردازد. ما هم به طور طبيعي تحت تأثير علم و تكنولوژي بي‌هويت غربي قرار مي‌گيريم.
در مجموع اين ۶ متغير داخلي و خارجي در جامعه‌ي ما نقش‌آفريني مي‌كنند. خوشبختانه مقام معظم رهبري با شناخت كامل، جامع و عميق اين پديده‌ها، رهنمودهايي ارائه مي‌دهند كه حلّال اين مشكلات هستند. منتها متأسفانه به دلايلي مديران اجرايي جامعه اين رهنمودها را مد نظر قرار نمي‌دهند.
اينكه انسان ببيند چه كارهايي مي‌شود كرد، چه كارهايي بايد كرد و چه وظايفي ممكن است متوجه ما بشود و سپس با توجه به امكانات، ظرفيت‌‌ها و قدرت‌هاي خدادادي گزينه‌اي را انتخاب كند و درنهايت براي رعايت اولويت‌‌ها در مقام عمل تلاش كند، خود نوعي جهاد است. يكي از نكته‌هايي كه رهبر معظم انقلاب بر آن تأكيد دارند اين است كه مواظب باشيد دشمنان كاري نكنند كه شما را از كار مهمتر باز بدارند؛ افق ديد‌تان را باز كنيد و مصالح كلان را در نظر داشته باشيد. خيلي‌‌ها هستند كه واقعا انگيزه‌ پيدا مي‌كنند ‌كه كار خوبي انجام بدهند؛ آن كار نيز كار خوبي است و نيرو نيز صرف مي‌كنند، اما توجه ندارند كه پرداختن به اين كار، آن‌ها را از كار مهمتر باز مي‌دارد. البته صورت بدتر جايي است كه پرداختن به اين كار، مانع كار بزرگتر حتي از طرف ديگران شود؛ البته تكيه رهبر معظم انقلاب بيشتر روي اختلافات مذهبي و مطرح كردن بعضي از مطالب اختصاصي شيعه، توهين به مقدسات ساير مذاهب و امثال آن است، ولي منحصر به اين‌ موارد نيست و ما بايد توجه داشته باشيم و واقع‌بينانه به دنبال اين باشيم ازميان كارهايي كه از ما ساخته است كدام مهمتر است.

شنبه 23 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 24]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن