تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  بنر تستی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827758602




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

به دل داری آسمان دل نمی بندم


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: به دل‌داری آسمان دل نمی‌بندم
به دل داری آسمان دل نمی بندم
1شیرینی‌‌های زند‌گی‌ام را ضرب در تو می‌کنم! 2- کی می‌توانم روی ابر‌ها راه بروم؟- نمی‌شود.- چرا، من شجاع‌ام.- همه چیز شجاعت نیست. این کار محال است، نمی‌‌بینی؟- چرا؟ ابر‌ها ساکن‌اند! شاید فرصتی برای من باشد ...هنگامی که از اتاق بیرون رفت، لب‌خندی از سر دل‌سوزی زد و گفت: «یادش به خیر کودکی! چه آرزو‌هایی که پر کشید!»از آفتاب فراری‌ام، به باد پشت می‌کنم، چتر را بر روی باران می‌گشایم، از آسمان و زمین فاصله می‌گیرم، نمی‌خواهم به گرمی آفتاب و نوازش باد و دل‌داری‌های آسمان دل ببندم! 3قلب‌ام، روح‌ام و نفس‌هایم رادر دستان بی‌نیازت گم کردم
به دل داری آسمان دل نمی بندم
4بی‌صدا بشکن!این رسم تنهایی‌ست ... 5شاید پرواز بهانه‌ی اوج گرفتن بود و اوج گرفتن، بهانه‌ی پرواز ... 6دستان‌اش را پشت‌اش قلاب کرده بود و با قدم‌های بلند از جلو نقاشی‌های گالری رد می‌شد. یک فرقی در صورت‌اش بود که از بقیه آدم‌ها متمایز می‌شد. انگار خودش یکی از آن نقاشی‌ها بود و برای مدتی از آن‌ها بیرون آمده. به یکی از نقاشی‌‌ها خیره شد. صاحب گالری با کنج‌کاوی پرسید: «نظرتون چیه؟ می‌خواین‌اش؟» مرد لب‌خند از لبان‌اش افتاد و اخم کرد و گفت: «نمی‌خواهم!» و بعد دوباره قدم‌زنان گالری را دور زد. ساعت‌ها آن‌جا ماند و به هر نقاشی که نگاه‌اش می‌افتاد، لب‌خند می‌زد. مرد به صاحب گالری گفت: «این نقاشی‌‌ها خیلی طبیعی‌اند، صورت‌هایشان را می‌گویم.» صاحب گالری گیج شده بود، پرسید: «خوب مگه چه عیبی داره؟» مرد بدون این که جوابی بدهد، نفس عمیقی کشید و از گالری بیرون زد. هیچ کس نفهمید که کجا رفت، اما من می‌دانستم که می‌خواهد به تابلوش برگردد ... مریم ابوالحسنیتنظیم:بخش ادبیات تبیان 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 244]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن