واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
پيشينه عزادارى نويسنده:محمد رضا کاشفیمنبع:مجله پرسمان آيا عزادارى براى امام حسين عليهالسلام، در زمان امامان عليهمالسلام سابقه دارد؟ بلى، در اينجا تنها به ذكر نمونههاى اندكى از آن چه كه در تاريخ نقل شده، بسنده مىكنيم:1- عزادارى بنىهاشم در ماتم سيدالشهدا؛ از امام صادق عليهالسلام چنين روايت شده است: «پس از حادثه عاشورا، هيچ بانويى از بانوان بنىهاشم، سرمه نكشيد و خضاب ننمود و از خانه هيچ يك از بنىهاشم دودى كه نشانه پختن غذا باشد، بلند نشد تا آن كه ابن زياد به هلاكت رسيد. ما پس از فاجعه خونين عاشورا پيوسته اشك بر چشم داشتهايم».12- عزادارى امام سجاد عليهالسلام؛ حزن امام سجاد عليهالسلام بر آن حضرت به صورتى بود كه دوران زندگى او، همراه با اشك بود. عمده اشك آن حضرت بر مصايب سيدالشهداء عليهالسلام بود و آن چه بر عموها، برادران، عموزادهها، عمهها و خواهرانش گذشته بود تا آنجا كه وقتى آب مىآوردند تا حضرت ميل كند، اشك مباركشان جارى مىشد و مىفرمود: چگونه بياشامم؛ در حالى كه پسر پيامبر را تشنه كشتند؟2 و مىفرمود: «هرگاه شهادت اولاد فاطمه زهرا سلاماللهعليها را به ياد مىآورم، گريهام مىگيرد».3امام صادق عليهالسلام به زراره فرمود: «جدم علىبنالحسين عليهالسلام هرگاه حسينبنعلى عليهالسلام را به ياد مىآورد، آن قدر اشك مىريخت كه محاسن شريفش پر از اشك مىشد و بر گريه او حاضران گريه مىكردند».43- عزادارى امام محمد باقر عليهالسلام؛ امام باقر عليهالسلام در روز عاشورا براى امام حسين عليهالسلام مجلس عزا برپا مىكرد و بر مصايب آن حضرت گريه مىكرد. در يكى از مجالس عزا، در حضور امام باقر عليهالسلام، كميت شعر مىخواند. وقتى به اينجا رسيد كه: «قتيلبالطف...»، امام باقر عليهالسلام گريه زيادى كرده، فرمود: «اى كميت! اگر سرمايهاى داشتيم در پاداش اين شعرت به تو مىبخشيديم؛ اما پاداش تو همان دعايى است كه رسول خدا صلىاللهعليهوآله درباره حسّانبنثابت فرمود كه همواره به جهت دفاع از ما اهلبيت عليهمالسلام، مورد تأييد روحالقدس خواهى بود».54- عزادارى امام صادق عليهالسلام؛ امام موسى كاظم عليهالسلام مىفرمايد: «چون ماه محرم فرا مىرسيد، ديگر پدرم خندان نبود؛ بلكه اندوه از چهرهاش نمايان مىشد و اشك بر گونهاش جارى بود، تا آنكه روز دهم محرم فرا مىرسيد. در اين روز، مصيبت و اندوه امام به نهايت مىرسيد. پيوسته مىگريست و مىفرمود: امروز، روزى است كه جدم حسينبنعلى عليهالسلام به شهادت رسيد».65- عزادارى امام موسى كاظم عليهالسلام؛ از امام رضا عليهالسلام نقل شده است كه فرمود: «چون ماه محرم فرا مىرسيد، كسى پدرم را خندان نمىديد و اين وضع ادامه داشت تا روز عاشورا؛ در اين روز، پدرم را اندوه و حزن و مصيبت فرا مىگرفت و مىگريست و مىگفت: در چنين روزى حسين را - كه درود خدا بر او باد - كشتند».76- عزادارى امام رضا عليهالسلام؛ گريه امام رضا عليهالسلام در حدى بود كه فرمود: «همانا روز مصيبت امام حسين عليهالسلام ، پلك چشمان ما را مجروح نموده و اشك ما را جارى ساخته است».8دعبل خدمت حضرت رضا عليهالسلام آمد. آن حضرت درباره شعر و گريه بر سيدالشهدا عليهالسلام كلماتى چند فرمود؛ از جمله اينكه: «اى دعبل! كسى كه بر مصايب جدم حسين عليهالسلام گريه كند، خداوند گناهان او را مىآمرزد» آن گاه حضرت بين حاضران و خانواده خود پردهاى زد تا بر مصايب امام حسين عليهالسلام اشك بريزند.سپس به دعبل فرمود: «براى امام حسين عليهالسلام مرثيه بخوان كه تا زندهاى، تو ناصر و مادح ما هستى؛ تا قدرتدارى، از نصرت ما كوتاهى مكن». دعبل در حالتى كه اشك از چشمانش مىريخت، قرائت كرد:أفاطم لوخلت الحسين مجد لاو قد مات عطشاناً بشط فراتصداى گريه امام رضا عليهالسلام و اهلبيت آن حضرت بلند شد.97- عزادارى امام زمان عليهالسلام ؛ بنابر روايات، امام زمان عليهالسلام در زمان غيبت و ظهور، بر شهادت جدّشان گريه مىكند. آن حضرت خطاب به جد بزرگوارشان سيدالشهدا عليهالسلام مىفرمايد:«فلئن اخرتنى الدهور و عاقنى عن نصرك المقدور و لم اكن لمن حاربك محارباً و لمن نصب لك العداوة مناصبا فلاَنْدُبنّك صباحا و مساء و لابكين لك بدل الدموع دما، حسرة عليك و تأسفاً على ما دهاك؛10 اگر روزگار مرا به تأخير انداخت و دور ماندم از يارى تو و نبودم تا با دشمنان تو جنگ كنم و با بدخواهان تو پيكار نمايم، هم اكنون هر صبح و شام بر شما اشك مىريزم و به جاى اشك، در مصيبت شما خون از ديده مىبارم و آه حسرت از دل پردرد بر اين ماجرا مىكشم».در سوگ تو، با سوز درون مىگريماز نيل و فرات و شط، فزون مىگريمگر چشمه چشم من، بخشكد تا حشراز ديده به جاى اشك، خون مىگريم11 تذكر: پىنوشتها در پرسمان موجود مىباشد. پىنوشت1- نگا: امام حسن و امام حسين، ص 145.2- بحارالانوار، ج 44، ص 145.3- خصال، ج 1، ص 131.4- بحارالانوار، ج 45، ص 207.5- مصباح المتهجد، ص 713. 6- امام حسن و امام حسين، ص 143.7- حسين، نفس مطمئنة، ص 56. 8- بحارالانوار، ج 44، ص284. 9- همان، ج 45، ص 257. 10- بحارالانوار، ج 101، ص 320.11- مصطفى آرنگ به نقل از اشك حسينى، سرمايه شيعه، ص 66.
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 219]