واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
در بین تعدادی از كشورهای جهان، معلمان سه كشور ایران، تایلند و یونان بیشترین تكالیف خانگی را به دانش آموزان می دهند. تكالیفی كه معمولاً برای دانش آموزان تعیین می شود، اغلب دارای ساختار حل تمرین و رونویسی و حفظ كردن است كه هر دانش آموز با انگیزه متفاوت به انجام آن می پردازد. تحسین والدین ، فشار والدین و مدرسه ، دقت و علاقه برای شروع و دلزدگی در به پایان رساندن اعطای جایزه و سایر امتیازات،می تواند از علل انجام تکلیف باشد. نگرانی از تنبیه و سرزنش در حضور جمع به دلیل انجام ندادن تكالیف، از عواملی است كه دانش آموزان را دچار پریشانی و اضطراب می كند. ترس از واكنش های غیراصولی معلمان و اولیا كه آمیخته با تهدید و تحقیر است، در لابه لای نوشته های دانش آموزان، بیشتر از هر مطلب دیگری نمایان است. در ارائه تکلیف باید نیاز های رشدی کودکان در نظر گرفته شود. کودکان علاوه بر دانش آموز بودن و اجرای تکالیف حیطه های دیگری را نیز دنبال می کنند. آنان نیاز به بازی و تحرک نیز دارند و باید به عنوان مربیان آموزشی زمان هایی را برای فعالیت های غیر درسی انها نیز در نظر بگیریم . لذا دلیلی ندارد که به محض برخورد بایک روز تعطیل تکالیف دانش آموزان را دو چندان کنیم. هنگامی كه نمره محوری، مدرك یا صرفاً ورود به دانشگاه هدف اصلی است، نحوه تدریس نیز نتیجه محور می شود. در اینجا مهم این نیست كه دانش آموز چقدر مهارت دارد، بلكه مهم این است كه چه نمره ای گرفته است شیوه بازبینی تكالیف، خود موجب عدم توجه دانش آموزان به ارزش این فعالیت شده زیرا برخی از دانش آموزان، معتقدند كه به تكالیفشان درست رسیدگی نمی شود. کافیست معلم به یک نکته ریز در تکالیف دانش آموزش توجه ویژه نشان دهد و یا با یک جمله زیبا و جدید و تشویق کننده تکلیف او را تایید کند این موضوع می تواند بهترین عامل ایجاد انگیزه برای او باشد. یكی از ویژگی های معلمان خلاق برای هر درس این است كه روش های گوناگون را در نظر می گیرند، همه فراگیران با یك روش یاد نمی گیرند. فردی قوه شنیداری قوی تری دارد و كس دیگری از طریق تمرین كردن، نتیجه بهتری می گیرد. با توجه به تفاوت های فردی و فرهنگی- اجتماعی نمی توان گفت یك روش كاملاً درست است. بنا بر این باید ویژگی های یك تكلیف خوب را دانست. و بسته به شرایط فرهنگی و اجتماعی خانواده تكلیف داده شود. به زبانی دیگر ما نیازمند ساختارشكنی و ابداع روش های نو هستیم. ارتقای حرفه ای معلمان و اصلاح نگرش مدیران، زمینه مناسبی برای رشد دانش آموزان فراهم می كند. تکلیف شب چه بسا، هیچ یك از این دانش آموزان، انگیزه مطلوبی برای انجام تكالیف ندارند، زیرا پژوهش ها نشان می دهند بهترین انگیزه، یك انگیزه درونی و میل به یادگیری است. دانش آموزی كه به این مرحله برسد، از یادگیری بیشتر احساس لذت می كند و برای جلوگیری از فراموشی و دریافت حدود آگاهی و ناآگاهی های خویش به خودارزیابی می پردازد. حجم زیاد تكالیف در مدارس، خود بازتاب مسئله فراگیری چون نمره محوری در آموزش و پرورش است. هنگامی كه نمره محوری، مدرك یا صرفاً ورود به دانشگاه هدف اصلی است، نحوه تدریس نیز نتیجه محور می شود. در اینجا مهم این نیست كه دانش آموز چقدر مهارت دارد، بلكه مهم این است كه چه نمره ای گرفته پس باید به سمت حفظیات و تكالیف خاص یا به سمت تست زنی برود. این نگاه سطحی شده یا نگاه تجاری موجب می شود كلاس های تست حتی از سطوح پایین تر شروع شود كه همین آموزش و پرورش را با چالش های جدی روبه رو كرده. اینجاست كه یادگیری یا آمادگی برای بهتر زیستن دیگر وجود خارجی ندارد. نتیجه محور بودن و گذشتن از آزمون های این چنینی جای آمادگی فرد برای ورود به اجتماع را می گیرد. در اینجا دیگر هدف از آموزش كسب مهارت های زندگی نیست. مسئله دیگری كه وجود دارد به سطح مطالبات و خواست های غیر واقعی والدین بر می گردد. نبود تكلیف یا حتی حجم كم آن برای آنها نگران كننده می نماید. این قضیه در مدارس غیر دولتی به نوعی تشدید می شود حجم سنگین تكالیف، كلاس های مكرر و متعدد و آموزش های خانگی و خارج از نرم والدین در خانه و تأكید و پافشاری آنها بر دروس، به نوعی دانش آموز را دچار بمباران درسی می كند. کلاس درس چه بسا كه یكی از علل بی انگیزگی دانش آموزان، نسبت به درس و مدرسه، بازخورد افراطی چنین رفتارهایی است. و این در حالی است که ما می توانیم به تكالیف جهت دهیم به شكلی كه آنها را خوشایند سازیم. دانش آموز می تواند برای دوستان و خویشان نامه بنویسد. و این كه در پایان هفته به جای تكلیف و كار در مورد تعطیلات بنویسند. چیزهای خوبی كه در جامعه می بینند یا در روزنامه می خوانند یا نكته برجسته ای كه در زندگی به آن بر می خورند را بنویسند و در كلاس ارائه كنند یادگیری تنها منوط به كتاب های درسی نیست. می توان منابع دیگر یادگیری را در خارج از مدرسه ایجاد كرد. گاهی والدین بیش از حد وارد جریان یادگیری می شوند تا آن كه نقش راهنمایی و نظارتی و حمایتی داشته باشند. والدین نباید سعی كنند پاسخ سؤالات را به بچه ها آموزش دهند، تنها راهنمایی در مورد راه های كسب درست منابع صدق می كند. از سویی در تكلیف دادن، هویت موفق را ایجاد كنیم نه این كه هویت شكست را آموزش دهیم. اگر تكالیف سنگین باشد به احتمال زیاد در انجام تكلیف، شكست می خورد و یك هویت ناموفق شكل می گیرد. همه فراگیران با یك روش یاد نمی گیرند. فردی قوه شنیداری قوی تری دارد و كس دیگری از طریق تمرین كردن، نتیجه بهتری می گیرد. با توجه به تفاوت های فردی و فرهنگی- اجتماعی نمی توان گفت یك روش كاملاً درست است. هرگونه نقش والدین، غیر از نقش حمایتی باعث آسیب می شود. درس خواندن باید به عنوان یك فعالیت لذت بخش معرفی شود نه به عنوان تنبیه كردن. اجازه دهیم بچه ها مسئولیت رفتارهایشان را بشناسند. كمك، تنها در حد سؤال، ابهام یا نیاز است اما انجام دادن آن به عهده خود بچه ها است. بدترین والدین، والدینی هستند كه جواب سؤالات را می دهند. از سویی والدین و معلمان باید بدانند كه بازی نقش مهمی در یادگیری برای بچه ها دارد، حتی مهارت های درسی را هم تقویت می كند.بررسی حجم زیاد تكالیف می تواند به این چكیده نهایی پایان یابد كه تكلیف باید در سه بخش اهداف، انواع و استراتژی تكلیف تنظیم شود. معلمان باید تكلیف را مطابق توانایی ها و علایق هر یك از دانش آموزان تعیین كنند. حتی به جای عنوان تكلیف شب مناسب تر است از تركیب تمرین روزانه استفاده شود كه در تمام اوقات، هر زمانی كه فرصت مناسب فراهم آید، باید به انجام آن اقدام شود. تنظیم برای تبیان: کهتری پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 528]