تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):باعلما همنشینی کن تا سعادتمند شوی
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821109308




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

ظرایف نوشتن داستان كوتاه


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ظرایف نوشتن داستان كوتاهبخش دوم :ظرایف و طرایف نویسندگی (2)
داستان
داستان كوتاه در یك نشست خوانده می‌شود به نظر ادگار آلن‌پو ، این امر، ویژگی لازم داستان كوتاه است. به همین دلیل، خواندن داستان كوتاه بیشتر تجربه‌ای است فشرده و نه بطئی. به ندرت پیش می‌آید كه هنگام خواندن داستان كوتاه به تفكر طولانی فرو رویم. داستان كوتاه معمولاً به برش كوچكی از زمان، محدود است و همان گونه كه او فائولین اعتقاد دارد، به جای تكوین و تكمیل شخصیتها، آنها را در یك لحظة بحرانی برملاسازی ـ درونی و بیرونی نشان می‌دهد.داستان كوتاه اغلب طرح پیچیده‌ای ندارد. در اینجا نیز تمركز بیشتر بر یك حادثة مستقل یا یك موقعیت خاص است و نه بر زنجیره‌ای از رویدادها. از این رو، تلاش نویسندة داستان كوتاه باید بیشتر در این جهت به كار رود كه شخصیتها، با آنكه آنها را فقط در برش زمانی كوتاه می‌بینیم، سه بعدی به نظر بیایند. به علاوه، فضا و موقعیت نیز باید شكل قانع‌كننده‌ای داشته باشد. در بسیاری موارد نویسندة داستان كوتاه برای اینكه خواننده را به تفكر و واكنش وادارد از شگردهایی مانند ایجاد شوك استفاده می‌كند، پایان دور از انتظار، برملاسازی نمایشی، چرخش شگفت‌انگیز طرح، به اعتقاد بسیاری از افراد، این شگردها از نظر هنری تكنیكهای نازلی است و در مقایسه با سایر شگردهای ایجاد عمق و كیفیت در داستان كوتاه، پیچیدگی كمتری دارد این شگردها كدامند؟پیش از این به دلالت اشاره كردم. آشكار است كه شگردهایی وجود دارد كه به وسیلة آنها تخیل خواننده را به شدت تحریك می‌كنیم. ضمن اینكه می‌پذیریم در اینجا امكان ساده‌انگاری در مورد موضوعی پیچیده وجود دارد. به این نكته اشاره می‌كنم كه به طور كلی دو نوع دلالت وجود دارد. حالت اول: دقیقاً می‌دانیم كه می‌خواهیم خوانندة مورد نظر را به چه فكری بیندازیم. (همان‌طور كه ایاگو، اتل‍ّو را به فكر می‌اندازد كه دزدمونا به او خیانت كرده است، بی‌آنكه عملاً سخنان زیادی گفته باشد.حالت دوم: زمانی است كه تخیل خواننده در جهت نوآوری تحریك می‌شود و به چیزهایی می‌اندیشد كه هرگز منظور دلالتگر نبوده است. بی‌تردید راه دوم، بالقوه غنی‌تر و به لحاظ زیباشناختی راضی كننده‌تر است.لوازم مورد نیاز نویسندگییكی از اندیشمندان می‌گوید: در مغزهای بزرگ، به ایده‌های (فكرها) می‌اندیشند. مغزهای متوسط، به اتفاقات و مغزهای كوچك، به دیگران. برای نویسنده شدن، بعد از داشتن استعداد، باید مغز بزرگی هم داشت. باید به ایده‌ها و مفاهیم بدیع و بكر اندیشید. آنچه كشور ما كم دارد، نویسنده نیست، بلكه نویسندة نوآور و خلاق است.نویسنده بی‌تجربهنویسنده بی‌تجربه می‌تواند با انتقاد از خود در نوشتنِ داستان و مطالعه داستانهای خوب و تحلیل آنها در كشف تكنیك، فرم، محتوا و غیره، داستان بنویسد.داستان‌نویسی به زور آموزشبه زور آموزش، كسی نویسنده نمی‌شود؛ این حتمی است. اما اگر رگه‌ای عشق و علاقه وسط باشد، همین رگه، اعجاز می‌كند. عشق و علاقه به كار است كه آموزش را به خدمت می‌گیرد و همه چیز به سامان می‌رسد.نوشتن داستان در خوف و رجاءبه نظر من كار نوشتن یك داستان، مثل فرو رفتن به یك عمق ذهن است. هر قصه‌ای محتاج به عمق در خور خودش است، برای اینكه هر قصه‌ای برای خودش سرنوشت مستقلی دارد و باید به هدف مخصوص خودش برسد: عجله داشتن، تحت تأثیر این و آن قرار گرفتن، برای تحسین این و آن در روند داستان دست بردن، قصه را از اُفت مخصوص خودش می‌اندازد. باید صبر كرد، جربزه داشت و در این سیر به اعماق، از مواجهه با بیگانگی ها نهراسید، همان كه قدما اسمش را گذاشته بودند: خوف و رجا.
داستان
نوشتن داستان كوتاه و آثار بلندامكان دارد كه یك داستان كوتاه را در یك ضرب، و طی یك فوران نیروی خلاقه نوشت. اما هیچ كار خلاقه مفصلی را نمی‌توان پیش از نوشتن عملی و اصلی، بدون كار زیاد بر سر عوامل ساختمانی آن در دست گرفت.سوءتفاهم درباره رمان«آندره برتون» ضمن اشاره به سوءتفاهم نسبت به رمان می‌گوید: رمان، زندگی را شكل داده است. رمان، خواه جبری و خواه ضد جبری، هنوز هم انسجام‌دهنده، سازمان دهنده و هماهنگ كننده است. برای مثال رمان گریز، جز آزادی و درون آن آرزو، لذت، و بالاتر از همه، تخیل، با چارچوب اجتماعی دیگر، یعنی چارچوبی تصنیف شده، مجدداً ساخته و پرداخته می‌شود.ادبیات از نگاه كارلوس فوئنتسكارلوس فوئنتس: «فكر می‌كنم كه به طور كلی ادبیات، حاصل یك نداست. آدم ندایی را كشف می‌كند و می‌خواهد كه روی كاغذ به آن جان ببخشد، اما همان نداست كه واقعیت رمان را می‌سازد.»ابداع شخصیت از نگاه تونی موریسونآنچه می‌نویسید مسلماً تجربه مستقیم شما نیست. آیا این كار را آگاهانه انجام می‌دهید؟ منظورم این است كه شما در واقع، شخصیتها را اختراع و ابداع می‌كنید و نمی‌خواهید واقعیتها و تجربه‌ها جلو ابداع شما را بگیرند، این طور نیست؟ تونی موریسون: «حتماً همین طور است. من با چهره‌های واقعی تاریخی سر و كاری ندارم. من می‌خواهم این شخصیتها را ابداع كنم و زندگی آنها را به كمك قدرت تخیل تا جایی كه ممكن است به طور كامل روشن كنم.»‌ادامه دارد.... حسین حدادتنظیم : بخش ادبیات تبیان





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن