تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 30 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خداوند اِبا دارد از اين كه باطلى را حق معرفى نمايد، خداوند اِبا دارد از اين كه حق...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816894887




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مرورى بر رابطه متقابل داستان و نمايشنامهداستان نويسان نمايشنامه نويس


واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: مرورى بر رابطه متقابل داستان و نمايشنامهداستان نويسان نمايشنامه نويس
در كشور ما با وجود انواع حكايت‌ها و روايت‌هاى منظوم و منثور، داستان و نمايشنامه جزء اشكال نو ادبى محسوب مى‌شوند. هر چند كه بسيارى از شگرد‌هاى اين گونه‌هاى ادبى كه ما امروزه فكر مى‌كنيم ضمن آشنايى با ادبيات غرب به آنها رسيده ايم، در نمونه‌هاى كهن ادبيات فارسى موجود است. مگر مى‌توان تصوير سازى‌ها، ديالوگ‌هاى پيش رونده منطقي، تحول درست و به جاى شخصيت‌ها و علاوه بر آن تخيل بى حد در داستان گويى و هزار نكته ظريف ديگر را در نثر ترجمه تفسير طبرى به جا مانده از فارسى قرن چهارم، ناديده گرفت. فارغ از اين، بررسى پيوند‌هاى اين دو گونه ادبى در طول حياتشان در ادبيات فارسى امروز نياز به بحث مفصلى دارد و در اين مجال كوتاه مى‌كوشيم مرورى بر روابط متقابل آنها داشته باشيم.

نكته قابل توجه در تاريخ فرهنگى صد ساله اخير به زعم بسيارى از كتاب‌هاى تاريخ ادبيات، پيوند تولد انواع ادبى نو در سال 1300 خورشيدى است كه همه اين‌ها را محصول انقلاب مشروطيت مى‌پندارند. در اين سال نخستين رمان اجتماعى با عنوان تهران مخوف نوشته مشفق كاظمى‌، نمايشنامه جعفر خان از فرنگ بر گشته اثر حسن مقدم، نخستين محصول شعر نو؛ افسانه از نيما يوشيج و مجموعه داستان كوتاه ؛ يكى بود، يكى نبود نوشته محمد على جمالزاده به جامعه ايرانى عرضه مى‌شود. البته همه اين آثار به نوعى از شاخص‌ها و تاثير گذار ترين‌ها بوده اند كه اين سال را تبديل به مقطعى در جريان ادبى ما كرده اند. اما در نخستين بودن همه اين كوشش‌ها، جاى درنگ است. اين نكته را نمى‌توان فراموش كرد كه حتى در همين جمع چهار نفره هم، حسن مقدم پيش از اين تاريخ، به نوشتن داستان كوتاه مشغول بوده است. حسن عابدينى در صد سال داستان نويسى آورده است: هم زمان با جمالزاده، حسن مقدم (1304- 1278 ) نيز چندين داستان كوتاه نوشت. اولين داستانش با نام هندوانه در 1295 در استانبول منتشر شد. استقبال اهل كتاب از اين نوشته فكاهي، حسن مقدم على نوروز را به نوشتن داستان‌هايى چون ؛ نرگس، شاهزاده خانم تاجي، زن حاجى آقا و حكايت واداشت. حكايت كه بافتى نمايشى دارد از گفت و گوى راوى با پسرك باربرى كه چمدانش را مى‌آورد، ساخته شده است. مقدم با نثرى ساده، طرحى از گستردگى فقر، جهل و بيمارى در تهران سالهاى 1300 ترسيم مى‌كند. البته مقدم داستان نويسى را جدى نگرفت و بيشترين نيروى هنرى خود را صرف نمايشنامه نويسى كرد.

اما جالب است بدانيد كه نخستين تجربه‌ها براى شكل گيرى محصول ادبى با نام داستان توسط ميرزا فتحعلى آخوند زاده در دامن نمايشنامه نويسى و سالها پيشتر – 1236 خورشيدى – با عنوان يوسف شاه انجام گرفته است كه با وجود مبناى تاريخى داستان، جنسى از انتقاد اجتماعى را نيز در بر دارد.آخوند زاده (1257- 1191 ) نويسنده، متفكر سياسى و منتقد ادبى و اجتماعى بود كه نخستين نمايشنامه اش را در سال 1229 خورشيدى با نام ملا ابراهيم خليل كيمياگر در تفليس و به زبان تركى نوشت. در سال 1236، هم زمان با نگارش داستان يوسف شاه، مجموعه شش نمايشنامه و اين داستان، در كتابى با نام تمثيلات منتشر شد. در سال 1253 خورشيدي، ترجمه فارسى ميرزا جعفر قراجه داغى از تمثيلات منتشر شد. آخوند زاده، پرورده جغرافياى پر جنب و جوش تفليس و متاثر از واقع گرايى انتقادى روسيه است و با رويكردى نقادانه به نگارش نمايشنامه و داستان مى‌پردازد. كما اينكه در نامه اى به ميرزا جعفر قراجه داغى آورده است: به تجارب حكماى يوروپا و براهين قطعيه به ثبوت رسيده است كه قبايح و ذمايم را از طبيعت بشريه، هيچ چيز قلع نمى‌كند. مگر كريتيكا و استهزا و تمسخر. اگر نصايح و مواعظ موثر واقع مى‌شد، گلستان و بوستان شيخ سعدى رحمه الله اليه، من اوله الى آخر، وعظ و نصيحت است. پس چرا اهل ايران در مدت ششصد سال هرگز ملتفت مواعظ و نصايح او نمى‌باشند ؟ ظلم و جور آنا فآنا در تزايد است و نه در تناقص. علاوه بر به كارگيرى آگاهانه از اثر ادبى براى نقد و اصلاح اجتماعي،از ديگر ويژگى‌هاى اين آثار، مى‌توان به زبان ساده و به دور از الفاظ مشكل ادبيات رسمى‌آن زمان اشاره كرد. با اين وجود بهتر است نگاه حميد امجد در كتاب تياتر قرن سيزدهم را بپذيريم كه خلق محصولات هنرى و فرهنگى را زمينه اى براى انجام انقلاب مشروطه به سال 1285 خورشيدى مى‌داند. چه اگر زبان را به عنوان نخستين سلول هر فرهنگ بدانيم، رجوع به زبان مردم در ادبيات مكتوب، نخستين گام به سوى شكل گيرى طبقه متوسط است كه در نهايت منجر به اهميت يافتن فردانيت انسان در آثار ادبى نو مى‌شود. البته جريان‌هاى ديگرى از جمله اعزام دانشجو به خارج از كشور، سفرنامه نويسى وانتشار روزنامه و... موازى با اين حركت پيش مى‌روند.تا اينكه على اكبر دهخدا از زبان مردم كوچه و بازار براى نوشتن حكايت‌هاى چرند و پرند در روزنامه صور اسرافيل در سال 1286 استفاده كرد. به اين ترتيب همه خطوط فرهنگي، همچون اندام‌هاى يك نظام ارگانيك به هم متصل هستند و از هم بار مى‌گيرند تا جريانى در ابعاد اجتماع شكل گيرد. اين بده بستان‌ها، در طول سالها به كرات در حوزه داستان و نمايشنامه اتفاق افتاده است. كما اينكه صادق هدايت در قله داستان نويسى ايران از طبع آزمايى در نمايشنامه نويسى پرهيز نكرده است. هر چند كه در نمايشنامه‌ها به قدرت داستان، رخ نمى‌نمايد. پروين دختر ساسان، مازيار و افسانه آفرينش ، آثارى هستند كه هدايت غالب نمايشنامه را براى ارائه آنها برگزيده است. دو اثر نخست به نوعى نوستالژى ايران باستان و افسون گذشته هدايت را در بر دارند و افسانه آفرينش با وجود ريشخندى كه در لايه لايه آن تنيده شده است، آثار قابل دفاعى در حوزه نمايشنامه به عنوان يك گونه ادبى با معيارهاى خاص خود نيستند.

فارغ از اين،صادق چوبك هم از جمله نويسندگانى است كه با وجود اينكه صاحب مجموعه داستان‌هاى بى نظيرى است، هوس نمايشنامه نويسى را بر خود حرام نمى‌كند و نمايشنامه‌هاى كوتاه توپ لاستيكى و روز اول قبر را همراه با مجموعه داستان‌هاى انترى كه لوطيش مرده بود و روز اول قبر منتشر مى‌كند.

اما در اين ميان غلامحسين ساعدى راست قامت ايستاده كه در هر دو حوزه به موازات هم قلم زده است. شروع نوشتن‌هاى ساعدى از روزنامه است و اتفاقا نخستين داستان‌هايش را هم در روزنامه‌ها چاپ مى‌كند. اما با فاصله اندكي، شروع به نمايشنامه نويسى مى‌كند. به اين ترتيب كه داستان پيگماليون را در غالب نمايشنامه هم تجربه مى‌كند و پس از آن موجى از نمايشنامه‌ها و داستان‌هاى بسيار كه خونى تازه در رگ‌هاى تئاتر سالهاى دهه چهل و ابتداى دهه پنجاه و ادبيات داستانى ما مى‌دمد. نكته بارز در آثار ساعدى اين است كه هر دو اين گونه‌هاى ادبى را به خوبى مى‌شناسد و از هم تمييز مى‌دهد. علاوه بر آن ساعدى شناخت درستى اززبان فارسى معيار و البته كوچه دارد، كه اين نكته در تفاوت زبان شخصيت‌ها در نمايشنامه‌ها و پيرو آن، زبان مستقل هرداستان كه البته امكان دارد تفاوت هر يك با ديگرى در برخى ظرايف باشد، آشكار است. فارغ از اين، وى از قدرت نمايشنامه نويسى اش در حوزه داستان هم بهره برده است. به اين معنا كه داستان‌هاى ساعدى از معدود آثار ادبيات داستانى ما است كه شخصيت‌ها با كنش و گفت وگو‌هايشان، خود را نشان مى‌دهند. نكته اى كه از همان ابتدا دامن ادبيات داستانى ما را – به دلايل مختلف اجتماعى و... – گرفت كه به نوعى روايت درون گرا و تك گويى دچار شد. اما آبروى نمايشنامه نويسى ايران، اكبر رادى هم داستان‌هايى نوشته است. رادى شروع مطالعه جدى اش را در حوزه ادبيات ايران در سال 1335 مى‌داند كه هم زمان تحت تاثير هدايت، شوق داستان نويسى در او بيدار مى‌شود. حتى در سال 1338 در مسابقه داستان نويسى كه اطلاعات جوانان برگزار كرده بود، موفق به كسب رتبه نخست شد. اما رادى جوان در سال 1337 براى اولين بار در لاله زار نمايشى از اسكويى‌ها به نام خانه عروسك - اثر ايبسن -را مى‌بيند و اين اجرا آنقدر بر وى تاثير مى‌گذارد كه با فاصله يك ماه پيش نويس نمايشنامه روزنه آبى را نوشت و پس از چند بار باز نويسي، احمد شاملو نخستين كسى بود كه جهت چاپ آن كوشيد و البته تاكيد بسيار كه ؛ جزء نمايشنامه چيزى ننويس! به اين ترتيب رادى استوار در نمايشنامه نويسى ايران ماند و قد كشيد. و از پس نمايشنامه‌هاى بسيار، مجموعه جاده، شامل 7هفت داستان از روزگار جوانى رادى است كه اغلب در حال و هواى روايت‌هاى درونى شخصيت‌ها مى‌گذرد. جريان نوشتن بهمن فرسى هم با داستان نويسى شروع مى‌شود و به تدريج با حضور در كلاس‌هاى عبدالحسين نوشين به تئاتر هم علاقه مند مى‌شود. اولين كتاب فرسى در سال 1332 به سبك قضيه‌هاى هدايت در وغ وغ ساهاب با نام نبيره‌هاى بابا آدم منتشر شد. پس از آن، نمايشنامه گلدان و باهو را در سال 1340 منتشر كرد. فرسى از آن دست نويسندگانى است كه سعى مى‌كند در هر كار به دستاورد جديدى برسد و هم در نمايشنامه و هم در داستان، فرم و زبان از نكات مورد توجه فرسى هستند. علاوه بر نمايشنامه‌هايى چون ؛ موش، چوب زير بغل و...« شب يك، شب دو» رمان ماندگار فرسى در تاريخ ادبيات ايران است كه از فرم بازخوانى نامه براى روايت گذشته بهره برده است. ديگر نمايشنامه نويس تجربى آن سال‌ها عباس نعلبنديان است كه در كارگاه نمايش كار مى‌كرد و اغلب نمايشنامه‌هايش به كارگردانى آربى اوانسيان به صحنه مى‌آمد، به شكستن غالب‌هاى شناخته شده و پرواز در سطحى بالاتر علاقه مند بود. در رمان وصال در وادى هفتم: يك غزل غمناك هم مانند ساير نمايشنامه‌هايش جنسى از زندگى و آدم‌هاى ايرانى وجود دارد. اما به شيوه خودش و باز هم در هواى اين روايت‌هاى شكسته و آدم‌ها عجيب، صداى قرآن مى‌آيد. رضا قاسمى‌ هم كه بسيارى از ما او را با رمان همنوايى شبانه اركستر چوب‌ها شناختيم، از نمايشنامه نويسى برخاسته است. اولين نمايشنامه اش را در سن 18 سالگى با نامكسوف نوشت و بعد نمايشنامه‌هاى چو ضحاك شد بر جهان شهريار، اتاق تمشيت، معماى ماهان كوشيار و معماى ماهيار معمار را پيش از مهاجرت نوشت و روى صحنه برد. قاسمى‌ در فرانسه پس از نوشتن دو نمايشنامه حركت با شماست مركوشيو ! و تمثال، همه فعاليت‌هايش را متوقف كرد و در داستان نويسى متمركز شد. از ديگر نويسندگان جدى عرصه داستان نويسي، محمود دولت آبادى است كه علاوه بر بازى در تئاتر، خود نيز به نويسندگى در اين زمينه پرداخته است كه از آن جمله مى‌توان به درخت، ققنوس و تنگنا اشاره كرد. البته تجربه‌هايى نيز در حوزه نمايشنامه راديويى دارد. اما در هر حال خانه نخست دولت آبادى ادبيات داستانى است.از ديگر داستان نويسانى كه از تئاتر شروع كردند، مى‌توان به عباس معروفى اشاره كرد كه از دانش آموختگان تئاتر است و نمايشنامه‌هاى نظير دلى با و آهو هم نوشت اما در عرصه داستان و با سال بلوا و سمفونى مردگان در خاطره ادبيات فارسى ماندگار شدو خلاصه اينكه اين دو ولايت را راهى به هم متصل مى‌كند كه هوس خنكاى سايه سار درخت‌هاى ولايت ديگر، گاه اهالى را از اين ولايت به ولايت ديگر مى‌كشاند. چه بسا كه هوشنگ گلشيرى هم نمايش نامه اى با نام سلامان و ابسال نوشت. يا رضا دانشور كه اغلب ما با داستان بلند نماز ميت مى‌شناسيمش، نمايشنامه اى هم به نام عقرب دارد كه همراه با دفتر سوم لوح منتشر شد و نام‌هاى بسيار ديگر كه مجال اندك صفحه روز نامه امان مان نمى‌دهد تا خاطره شان را مرور كنيم. اما داشته‌هاى ما حاكى از آن است كه به ندرت پيش آمده كه كسى در هر دو وادى قد بكشد و ماندگار شود.
 شنبه 22 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: حيات نو]
[مشاهده در: www.hayateno.ws]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن