واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: t=16862">گفت وگو با دکتر حسين غريبى:به اندازه دانشمان صحبت کنيم MrMohi 31 مرداد 1383, 21:31نظريههاى مختلف براى جامعه اطلاعات را بهطور خلاصه بيان فرماييد. جامعهى امروز با تغييراتى بىسابقه مواجه است و بشريت در ميان دگرگونىهايى زندگى مىكند كه كل زندگى او را دستخوش تغييرات اساسى نمودهاند. ضرباهنگ زندگى، تجربههاى روزمره و برنامههاى زمانى معمول انسانها چنان دگرگون شدهاند كه در هيچ برههاى از تاريخ، مانند آن مشاهده نمىشود. با نگاهى به يك دههى پيش، بهراحتى مىتوان سرعت گسترش فناورى اطلاعات را در تمامى اركان جامه مانند خانه، محل كار و آموزش مشاهده كرد. در مدتى كوتاه رقمىسازى، خواه از طريق رايانه، تلويزيون يا تلفن همراه، مسائل معمولى زندگى شدهاند. اين تغييرات چنان با حيات بشر آميختهاند كه هيچ كس نمىتواند حتى براى يك لحظه انتظار انسداد در وضع موجود را داشته باشد. دگرگونىهاى اجتماعى ناشى از فناورى اطلاعات از تبديل اطلاعات به رقمهاى صفر و يك آغاز گرديد. در حقيقت اين ديدگاهى است كه آقاى برك در سال 2001 مطرح كرد. اين دگرگونىها با تحولات وسيع در سيستمهاى ارتباطى ادامه يافتند و به سرانجامى منتهى شدند كه با نامهاى گوناگون شناخته مىشوند. كاستول اين دوران را عصر اطلاعات مىخواند. عنوانى كه شايد پركاربردترين نام دوران معاصر به شمار رود. اين عصر در واقع محصول توسعه گسترده فناورى ارتباطات و اطلاعات است. توسعه پرشتاب رشد فناورى اطلاعات كه از سالها پيش آغاز شدهاست و همچنان ادامه دارد منجر به كاربرد وسيع آن در ابعاد گوناگون جامعه گرديده است. از اينرو فناورى اطلاعات بهعنوان عامل پرقدرت تغييرات اقتصادى و اجتماعى شناخته مىشود. اين ديدگاه را آقايان وينفر و تيلور در سال 2001 مطرح كردند. چنين كاربردى از زاويههاى مختلف بررسى گرديده و نامهاى گوناگونى را براى جوامع اين عصر به همراه آوردهاست. واتيمو جامهى شفاف را مطرح مىكند. فضاى سايبرنتيك توسط آقاى وايت ليت در سال 1997 مطرح مىشود. جامعهى دانشمدار توسط آقاى سنرون در سال 1998 مطرح مىشود. جامعهى سايبرنتيك و جامعهى برخط توسط آقاى جان در سال 1990 مطرح مىشود. جامعهى رقابتى توسط آقاى ليون در سال 2001 و جامعهى شبكهاى توسط آقاى كاستول در سال 2001 مطرح مىشود و جامعهى اطلاعاتى كه توسط آقاى استيونسن عنوان مىشود, از جمله تعاريفى است كه كاربردهاى وسيع فناورى اطلاعات در جوامع اين عصر را نشان مىدهد. لستور هرچند بهعنوان يك منتقد مفهوم جامعهى اطلاعاتى مطرح است ، اما به روشنى به توصيف تاثيرات فناورى اطلاعات در جامعه پرداخته است. براساس دستهبندى وى اين تاثيرات مىتواند 5 گروه فناورانه، اقتصادى، شغلى، قضايى و فرهنگى تقسيم كرد و مىتوان در هر يك از ابعاد اينها وارد بحث شد. اينكه در بعد فناورانه به چه موضوعاتى اشاره مىشود، در بعد اقتصادى به چه موضوعاتى اشاره مىشود و همينطور در بعد شغلى و فرهنگى چگونه نگاه مىشود, مىتوان نگاهى داشت به اين شكل كه سير تحول اين اسامى كه بيان شد، به چه شكل بوده و الان هم بحثى كه بهعنوان آخرين بحث مطرح است، بهعنوان بحث جامعه اطلاعاتى است. ضرورت برگزارى اجلاس جهانى چه بود؟ شايد يكى از عوامل مهمى كه به آن مىتوان نگاه كرد اين است كه اگر ما مبتنى بر اطلاعات و يا يك حدى بالاتر از اطلاعات اگر پردازش هم شده باشد، در دانش مسايل مختلف بخواهيم صحبت كنيم، نيازمند مشاركت عمومى در همهى دنياست. اگر شما بهدنبال اين مساله باشيد كه در جامعهى اطلاعاتى كه بخش زيادى ازارتباطاتى كه در دنيا ايجاد مىشود، بهشكل ديجيتالى است ، طبيعتاً نمىشود كه من بگويم كه كشورى مثل ايران، داراى نظام ديجيتالى نباشد, اما يك كشور اروپايى داراى نظام ديجيتالى باشد. اگر آنها بخواهند در دنيا مشاركت و تعامل داشته باشند، چارهاى جز اين نيست كه اين مساله بهصورت استاندارد در بخشهاى مختلف دنيا بيايد و ظهور پيدا كند. در بخشهايى توسعهنيافتگى به گونهاى است كه بهراحتى مىتوانند هم به اين موضوع فكر كنند هم فكرشان را در قالب مطالعاتى انجام بدهند و حاصل آن مطالعات را بهصورت طرحهاى اجرايى استخراج كنند، آن را اجرا كنند و بعد از اجرا, ارزيابى كنند و بعد از ارزيابى، نسبت به اصلاحش قدمهاى مثبتى بردارند. اگر بخواهند اين حركت را داشته باشند، هيچ چارهاى جز اين نيست كه كشورهاى مختلف دنيا با هم هماهنگ باشند. هماهنگى معنايش اين است كه ما هم از جهت ورودىهايى كه به اين سيستم داريم، داراى استانداردهاى خاص باشيم. هم در زمينهى خروجى كه ما مىخواهيم در ابعاد متفاوتى از اين سيستم داشته باشيم، داراى استانداردى باشيم ، و هم اينكه مىشود به روش نظارت مستقيم به اين موضوع نگاه كرد. هم مىشود به شكل اشتراك روياروى به قضيه نگاه كرد. اشتراك روياروى يعنى همين گذاشتن اجلاسها و از نزديك بهقول غربىها Face To Face و بهقول ما ايرانىها چهرهبهچهره با همديگر صحبت كردن. اينها روشهاى هماهنگ شدن و يكنواخت نمودن موضوعى است كه در دنيا تحت عنوان جامعهى اطلاعاتى موردبحث قرار گرفته. فكر كنم كه نمىشود ما وارد اين عصر شويم و يا بهعبارت ديگر در اين عصر باشيم كه اين ويژگىها را داشته باشد، اما نتوانيم تعاملات اينگونه با همديگر داشته باشيم. بنابراين ضرورت زمانى و محيطى امروز ايجاب نمود كه چنين حركتى انجام شود. اجلاس تا چه اندازه در ايجاد همبستگى بين کشورها موفق بود؟ از سالها قبل روى اين مساله بحث شده . اجلاسهاى متفاوتى چه ITU و چه يونسكو, چه WTO و بخشهاى مختلف ديگر, از ديدگاههاى متفاوتى به اين مطلب نگاه كردند. اجلاسهاى متفاوتى در كشورهاى مختلف گذاشته شد. روى مباحث مختلف و ديدگاههاى متفاوتى كه از بخشهاى دنيا مىآمد, بحث شد. هر كدام از اينها در مقاطع بالاتر جمعبندى شده و حاصل آن جمعبندى در اجلاس ژنو مطرح شد. ضمن اين كه در يك چنين تعامل جهانى، رسيدن به اين نقطه كه همهى موارد يك موضوع را قبول داشته باشند، شايد خيلى راحت نباشد. بديهى است سهم آن كسانى بيشتر خواهد شد كه از دانش بيشترى برخوردارند. يعنى جوامعى كه من ذكر كردم, اسم اينها را چيزهاى مختلفى گذاشتند. برحسب وضعيت تغييرى كه در طى اين مدت برايشان اتفاق افتاده, اين مطلب را انتخاب كردند. مثلا ابتدا آن را تحت عنوان جامعهى شفاف مطرح كردند و گفتند كه ما بايد جامعهى شفاف داشته باشيم. جامعهى شفاف يعنى اينكه شما اطلاعاتتان بهگونهاى باشد كه مردم بهراحتى به آن دسترسى داشته باشند و بتوانند از آن اطلاعات استفاده كنند و آن اطلاعات كه از آن استفاده مىكنند, اثربخش هم باشد. ابتدا تحت عنوان شفافيت مطرح مىشود، بعد مىبينيم كه تحت عنوان جامعه برخط مطرح مىشود. بعد جامعهى دانشمدار، كه بر مدار دانش بگردد. اين است كه ما اگر مىخواهيم حركتى داشته باشيم بايد قبل از آن مطالعه كرده باشيم. اگر مطالعه كرديم ، به اهل فن نشان بدهيم و بعد آن را بهعنوان برنامه يك كشو اعلام بكنيم. طبيعتاً اين برنامه يك برنامهى 5 سالهى مدون مبتنى بر دانش است . چقدر مطالعه براى تدوين برنامه چهارم صورت گرفته است؟ اکنون بودجه برنامه چهارم كشور با محاسبهى بخش خصوصى، چيزى نزديك 700 هزار ميليارد تومان است - البته اين رقم دقيق نيست. شما مىتوانيد مراجعه كنيد و رقم دقيقش را از بودجهاى كه دولت تقديم كرده به مجلس به دست بياوريد - اگر ما براى يك رقم 700 هزار ميليارد تومانى چقدر بايد مطالعه كرده باشيم ؟ اگر بخواهيم يك درصد مطالعه كرده باشيم، معنايش اين است كه ما براى برنامه 7000 ميليارد تومان هزينه كردهايم كه خروجى اين برنامه براى نسل آينده باشد ، براى نسل جوان ما. اگر بگوييم 1/0 درصد هزينه كردهايم ، 9/99 درصد ما براى آن كارها و 1/0 درصد هم براى مطالعه در نظر بگيريم، مىشود 700 ميليارد تومان. اگر بگوييم 01/0 درصد ما مطالعه كردهايم ، 01/0 درصد مىشود 70 ميليارد تومان.حالا اگر شما بهعنوان يك جوان سراغ مسوولين كشور برويد و بگوييد كه : اگر ما براى اين برنامه 70 ميليارد تومان يعنى 01/0 درصد مطالعه كردهايم, بايد چيزى نزديك - اگر فرض كنيد ما 7000 طرح عمرانى و طرحهاى متفاوت در كشور داشته باشيم، چون كلى از اين بخشها، بخشهاى عمرانى است و يك بخش هم جارى هست - اگر ما 7000 طرح را در كشور بخواهيم نگاه كنيم و براى طرحها 10 ميليون تومان مطالعه كرده باشيم، بايد 7000 گزارش 10 ميليون تومانى داشته باشيم كه بشود 70 ميليارد تومان. الان شما مىتوانيد بپرسي تکفا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 282]