واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ستاره ميشود
آسيبشناسي پشت صحنه سينما در "ستاره ميشود" فيلم سينمايي "ستاره ميشود" که اين روزها بر اکران سينماهاست، به بخشي از معضلات پشت صحنه سينماي ايران ميپردازد اما در نسخه فعلي فيلم بسياري از وجوه و طراحيها الکن مانده است. بالاخره دومين فيلم از سهگانه "ستارهها" ساخته فريدون جيراني که به مسائل پشت پرده سينماي ايران ميپردازد به نمايش درآمد. پيش از اين "ستاره است" از اين سهگانه اکران عمومي شده بود. "ستارهها" داراي مولفههاي مشترک در مضمون، ساختار و پرداخت تصويرياند. پشت صحنه سينماي ايران موضوعي مشترک است که با محوريت شخصيت اصلي در هر يک از اين سهگانهها ـ ستارههاي سينما در سه موقعيت مختلف ـ آميزهاي از دنياي واقعي و نمايشي را به تصوير ميکشد. ستاره ميشود" به زندگي دختري (انديشه فولادوند) ميپردازد که قصد دارد پلههاي ترقي و ستاره شدن را از راه ميانبر طي کند. "ستاره ميشود" به زندگي دختري (انديشه فولادوند) ميپردازد که قصد دارد پلههاي ترقي و ستاره شدن را از راه ميانبر طي کند. در کنار جاهطلبي اين دختر، گذشته پدر افليج او (عزتالله انتظامي) که با دنياي نمايش و سينما گره خورده روايت ميشود. در اين فيلم به شرايط نابرابر و چه بسا نادرست پشت صحنه سينما براي تازهواردها و نابازيگران پرداخته ميشود و البته روابط ميانبر حاکم بر سيستم ستارهسازي.طرح گذشته پدر در تئاتر و روابط عاطفي قديم او با يک نابازيگر (آهو خردمند) وقتي اهميت پيدا ميکند که با زندگي دختر جوان قرينهپردازي ميشود. زني که براي ستاره شدن و گرفتن نقش اول، نه تنها زندگي آينده و کار بلکه مهر عشق را از سرنوشت خود پاک کرده و ... همه چيز تصويرگر پاياني است که انتظار دختر را ميکشد.همان پاياني که در انتظار دختر است. بخش عمده فيلم به فضاسازي موقعيت پشت صحنه يک فيلم ميپردازد که فضايي غريب از روابط انساني و زير سوال رفتن فرديت و شخصيت آدمها است. متأسفانه در جرح و تعديل انجام شده راه ميانبري که در مسير دختر جوان قرار گرفته و انگيزههاي او شکل ميگيرد، حذف شده است. در چنين موقعيتي هم ديگر نميتوان به قرينهپردازي خط فرعي زن نابازيگر اشاره کرد چون با اين حذف اصل ماجرا دچار ابهامي شده که کليت ماجرا و انگيزه شخصيتها را تحت تأثير قرار ميدهد. به اين ترتيب تأثيرگذاري سرانجام پدر افليج که به نوعي با فيلمنامهاي که از پس اجراي آن برنيامده منطبق ميشود نيز دچار لکنت ميشود."ستاره است" به زندگي فرزانه مشرقي (نيکي کريمي) ستاره سينما ميپردازد که داراي شهرت و محبوبيت است و دغدغه حضور در نقشهاي متفاوت و ناهمخوان با توانايي و فيزيکش را دارد. پذيرش نقش يک معتاد موادفروش در فيلم تجربي کارگرداني که اولين اثرش را ميسازد، سرآغاز يک بازي است که مشرقي ناخواسته واردش ميشود.بخشي از پشت صحنه سينما که در اين فيلم پررنگ و برجسته شده، به نظارت و سانسورهاي حاکم بر سينما ميپردازد. شايعات پيرامون ستارگان مشهور بخصوص در نشريات زرد، تصويري کاريکاتوري از يک تهيهکننده و مدير توليد سينما و مأمور نيروي انتظامي، ... برخي از وجوه برجسته فيلم هستند. اما آنچه در فيلم به چالش کشيده شده، درهم آميختگي دنياي واقعي و نمايش است. بازيهايي که منجر به زندگي و زندگيهايي که منجر به بازي ميشوند. وقتي مشرقي بازي قناري (انديشه فولادوند) را در پارک باور ميکند و النگوهايي را که بر دست ندارد در مقابل مواد مخدر قلابي از او ميگيرد، مفهوم بازي نمايشي و بازي برخاسته از زندگي، مقابل هم قرار ميگيرند.به گزارش خبرنگار مهر، از آنجا که مواجهه دو زن در بخش مياني پيشبرنده قصه است، خط موازي (جستجوي گروه فيلمبرداري به دنبال مشرقي) که براي تغيير فضا و موقعيت طراحي شده نتوانسته کارايي پيدا کند. هر چند از جهت سير منطقي داستان، گروه فيلمبرداري بايد در جستجوي بازيگر گمشده باشند، ولي کميت و نوع پرداخت اين خط سئوال برانگيز است. به نظر ميآيد اين اشکال بيشتر برآمده از نقطه شکلگيري اوليه اين سهگانه بازگردد. سه اپيزود از يک فيلم سينمايي که هر يک تبديل به فيلمي مستقل شدهاند و کمبود بار روايي قصه در کليت کار به چشم ميخورد. در اين فيلم نيز خط اصلي که به نظر ميآيد در مواجهه دو زن جريان دارد با کمبود بار روايي دچار ضعف شده که منجر به يکدست نشدن کل کار شده است. در کنار جاهطلبي اين دختر، گذشته پدر افليج او (عزتالله انتظامي) که با دنياي نمايش و سينما گره خورده روايت ميشود. در اين فيلم به شرايط نابرابر و چه بسا نادرست پشت صحنه سينما براي تازهواردها و نابازيگران پرداخته ميشود و البته روابط ميانبر حاکم بر سيستم ستارهسازي. "ستاره بود" شخصيرين فيلم اين سهانه است که به زندگي ستارهي قديمي ميردازد که فراموش شده و پس از مرگ، بازيگران قديمي تئاتر و سينما سعي مينند او را به ياد بياورند. شخصيت سرايدار هم عاشق قديمي وي است که بودن در کنارش و مرور گذشته را بر هر چيز ديگر ترجيح داده و تاريخ مصور ستاره قديمي است.
فيلم بدون آنکه اوج و فرود پررنگي را دنبال کند از ابتدا با جستجوي خبرنگاري (انديشه فولادوند) که خبر مرگ ستاره قديمي را دريافت کرده، همراه ميشود. حضور بازيگران قديمي سينما و تئاتر براي شناسايي ستارهاي که مرده، به عنوان نقطه عطفي تلقي ميشود که در ادامه به تهديد شدن آنها از سوي سرايدار ميانجامد و تنها کنش محوري فيلم است. ذکر اين نکته لازم است که اپيزوديک بودن فيلمها با نمايش همزمان ميتوانست به درکي بهتر از طراحي و پرداخت مولفههاي مشترک در سه موقعيت مختلف بينجامد. ساختار و پرداخت نيمهمستند هر سه فيلم که با قرار گرفتن بخشهايي از پشت صحنه در انتهاي جلد دوم، ديالوگهاي تمريني پدر در انتهاي جلد اول و پرداختي مشابه در جلد سوم دنبال ميشود، از اين تمهيدات هستند."ستاره است" ميتواند تصوير پاياني "ستاره ميشود" محسوب شود، همانطور که "ستاره بود" به نوعي پايان "ستاره است" به حساب ميآيد. آغاز، ميان و پايان يک ستاره ... ستارهاي که زود ميميرد. "ستاره ميشود" از چهارشنبه 23 بهمن در گروه سينما آفريقا اکران شده است.اين فيلم در بيست و چهارمين جشنواره فجر به نمايش درآمد و از عوامل آن ميتوان به عزتالله انتظامي، امين حيايي، انديشه فولادوند، آهو خردمند و رضا رويگري بازيگران، محمد آلادپوش مدير فيلمبرداري و مهرداد ميرکياني چهرهپرداز اشاره کرد. "ستاره است" ديماه 85 در چند سينماي محدود به نمايش درآمده است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 366]