تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 28 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شيطان به سپاهيانش مى گويد: ميان مردم حسد و تجاوزگرى بياندازيد چون اين دو، نزد خدا بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830594135




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. رسالت: ريخت‌شناسي آراي ميرحسين موسوي «ريخت‌شناسي آراي ميرحسين موسوي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛آقاي مهندس ميرحسين موسوي در دهمين دوره انتخابات رياست جمهوري در حالي كه مجمع روحانيون مبارز، مجاهدين انقلاب ، جبهه مشاركت ايران اسلامي و جمع زيادي از شخصيتهاي سياسي، فرهنگي و هنري از او حمايت مي‌كردند موفق شد 13/338/121 راي را به خود اختصاص دهد و در جايگاه دوم بايستد . آقاي دكتر محمود احمدي نژاد نفر اول انتخابات دهم 24/593/793 راي را به خود اختصاص داد و بدين ترتيب با تفاضل 11/255/672 راي با ميرحسين موسوي در جايگاه نخست ايستاد.2/166/245 راي ميرحسين موسوي از 13 ميليون راي وي فقط  در شهر تهران بوده است و او در تهران بيش از 300 هزار راي از رقيب اصلي خود جلو است. ميرحسين موسوي علاوه برتهران در سيستان و بلوچستان و آذربايجان غربي از رقيب خود جلو است. اما در بقيه استانها نتيجه را به رقيب واگذار كرده است . ترديدي نيست بخش عظيمي از آرايي كه به صندوقها و به نفع آقاي ميرحسين موسوي ريخته شده ، به خاطر تصويري مثبت از او به عنوان يك فرد متدين، دلسوز، انقلابي و معتقد به نظام و با كارنامه‌اي نسبتا روشن در زمان نخست وزيري وي در دهه اول انقلاب بوده است. اين تصوير كاملا ارزشي و مثبت و به تعبير برخي سبز است. بخش ديگري از آرا به ميرحسين «نه به احمدي‌نژاد» بوده است. حساب اين عده از جماعت اول كاملا جداست. اينها اعتقادي به مهندس موسوي ندارند و با دادن راي  مثبت به او درصدد نفي احمدي‌نژاد بودند. دسته ديگر بخشي از طبقه اشراف وسرمايه‌داران هستند . اين خبر يكي از مقامات اتاق بازرگاني و صنايع معادن كه 80 درصد صاحبان سرمايه با احمدي‌نژاد مخالفند شنيدني است . آناليز آراي صندوقها و نيز رويه‌هاي خشونت بار در برخي خيابانها و ميادين بالاي شهر تهران هم اين گزاره را تائيد مي‌كند. اين عده به لحاظ خاستگاه طبقاتي ميرحسين را به احمدي‌نژاد ترجيح دادند و از او با آراي خود به طور جدي حمايت كردند. دسته ديگر بخشي از تكنوكراتها و بوروكراتها هستند. كنش‌ها و واكنشهاي آنها قبل از راي‌گيري و پس از آن بركسي پوشيده نيست.و بالاخره دسته آخر كساني هستند كه هيچ علاقه‌اي به نظام و مردم ندارند و از باب بغض به نظام و نه حب به موسوي، به وي راي داده‌اند. همين‌ها هستند كه قبل از انتخابات سعي مي‌كردند تظاهرات خياباني را به سمت خشونت ببرند كه خوشبختانه با هوشياري مردم موفق نشدند. آنها بعد از انتخابات از ظرفيت و هيجان پديد آمده و غفلت آقاي موسوي سوء استفاده كردند و خشونت ، آدمكشي، مردم آزاري و نهايتا به خيال خود اخلال در نظام امنيتي كشور به وجود آوردند. اينها از راديو‌هاي بيگانه و شبكه‌هاي تلويزيوني ماهواره‌اي دشمن ساماندهي و سازماندهي مي‌شوند و هدف آنها برخورد با اصل نظام است . شعارهاي تند و افراطي آنها در ميان متدينين اين نگراني را به وجود آورده است كه خاتمه اين غائله كجاست و طراحان آن چه كساني هستند؟ آنچه امروز ما شاهد آن هستيم ريزش آراي 13 ميليوني مهندس ميرحسين موسوي به خاطر رفتار غيرمدني او است . چون شمار زيادي از كساني كه به او راي داده‌اند و در دسته اول جاي مي‌گيرند، قاعده مردمسالاري و ادب رقابت را قبول دارند.سياست فشار در خيابان، چانه‌زني در شوراي نگهبان بدون ارائه هيچ مستند قانوني را برنمي‌تابند و آن را خلاف تصويري مي‌دانند كه از مهندس موسوي دارند.اگر اقليت به خود حق دهد كه به اكثريت حكم برابطال انتخابات بدون هيچ دليل مستند دهد اين خود يك سنت مي‌شود كه در هر انتخاباتي اقليت از اين حق غيرمدني استفاده كند. اگر اين را بپذيريم تير خلاصي به آزادي و دموكراسي و نهايتا به جمهوري اسلامي زده‌ايم. آنها اين روزها در خيابان فرياد مي‌زنند شما بايد حكومت اقليت را بپذيريد و راي اكثريت را فراموش كنيد.  از اين صداها بوي بي‌مهري به امام، نظام و انقلاب مي‌آيد . اين صداها تداعي كننده صداي چكمه ديكتاتوري و فاشيسم است. مردم اين صداها را برنمي‌تابند چون صداي 24 ميليون راي پرقدرت‌تر از 13 ميليون راي است بويژه اينكه اكنون با اين رفتار غيرمدني اساسا 13 ميليوني هم در كار نيست فقط يك ميليشاي خشن است كه قصد مردم‌آزاري دارد. بسياري را مي‌شناسم كه مي‌گويند ما به مهندس موسوي راي داده‌ايم اما با ديدن صحنه‌هاي تجاوز به حقوق مردم در خيابانها راي خود را پس گرفتيم و ممكن است اگر اين لات‌بازيهاي سياسي ادامه پيدا كند به خيابانها بريزيم و بگوييم: «راي ما را پس بده»مقام معظم رهبري در ديدار نمايندگان ستادهاي 4 نامزد انتخابات دهم فرمودند: «همه بايد در مقابل اغتشاش موضع بگيرند و بگويند تشنج و اغتشاش خواسته آنان نيست»اگر اين موضع از سوي موسوي صريح گفته شود مي‌شود از راي 13 ميليوني صيانت كرد.اگر هم آقايان هنوز بر سر موضع خود مبني برابطال انتخابات و همنوايي با راديوهاي بيگانه باشند مفهوم آن اين است كه سرمايه اجتماعي خود را مي‌‌خواهند به توفان حوادث خيابانها بسپارند. از روي خيرخواهي و نصح مي‌گوييم اين انتخاب خوبي نيست . كافي است قدري جلوي عصبانيت و خشم خودتان را بگيريد تا بتوانيد خوب تصميم بگيريد و عاقلانه به آينده نگاه كنيد. مردم سالاري: لااقل آزاده باشيد «لااقل آزاده باشيد» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم  حميدرضا شکوهي است كه در آن مي‌خوانيد؛آنچه طي روزهاي اخير بيش از گذشته در کشور احساس مي شود وجود نابرابري  رسانه اي در کشور است; آن هم در شرايطي که  رئيس جمهور، آزادي در کشور را نزديک به مطلق ارزيابي مي کند. البته شايد در ايران، آزادي، از جمله آزادي رسانه اي نزديک به مطلق باشد اما صرفا براي رسانه هاي نزديک به دولت. در حقيقت، رسانه هاي نزديک به دولت داراي آزادي مطلق - و نه نزديک به مطلق- هستند و هرگونه که بخواهند رويدادها را پوشش مي دهند. به عنوان مثال اتهام زني به مقامات رسمي کشور و شخصيت ها و فعالان سياسي، اقتصادي و رسانه اي اگر از سوي رسانه هاي داراي آزادي مطلق صورت گيرد،  نه تنها اشکالي ندارد بلکه افشاگري محسوب مي شود. اما اطلاع رساني معمولي از سوي رسانه هاي  داراي «آزادي نزديک به مطلق»، سياه نمايي قلمداد مي گردد. اين وضعيت طي سال هاي اخير وجود داشته  و طي يک هفته اخير شدت بيشتري يافته است. فقط اگر عملکرد رسانه ها را طي روزهاي پس از برگزاري انتخابات رياست جمهوري مرور کنيم، متوجه مي شويم که کدام رسانه ها از آزادي مطلق برخوردارند و کدام رسانه ها از «آزادي نزديک به مطلق»! دلايل بروز اين شرايط هم بر مردم پوشيده نيست. اما يک نکته ديگر هم قابل ذکر است و آن حرمت قلم است. در شرايط ايده آل که شاهد رشد احزاب و نهادهاي مدني باشيم، نيازي به حضور مستقيم رسانه ها در عرصه سياسي و جانبداري آشکار آنها از کانديداهاي مختلف يا جناح هاي سياسي وجود ندارد. اما در کشور ما که رسانه ها با وجود تمام محدوديت ها، درصدد پرکردن خلا» احزاب و نهادهاي مدني هستند، به جانبداري از جناح هاي سياسي مورد نظر خود مي پردازند و ايرادي به اين مساله نمي توان گرفت. ولي مشکل از جايي آغاز مي شود که اين جانبداري به حمايت کورکورانه تبديل شود و حرمت قلم و اين «آزادي مطلق»، از بين برود. متاسفانه برخي رسانه ها که عملکردشان برمردم آشکار است، روزهاي اخير نه تنها حرمت قلم را نگاه نداشته اند، بلکه فرمايش تاريخي و گهربار حضرت امام حسين «ع» مبني بر آنکه «اگر دين نداريد لااقل آزاده باشيد» را هم فراموش کرده اند. اين رسانه هانه تنها به پنهان کردن واقعيات مي پردازند، بلکه در مواردي، پا از گليم خود فراتر مي گذارند و قلب واقعيت هم مي کنند و نه تنها حرمت قلم را حفظ نمي کنند، بلکه رعايت اصول ديني و مذهبي ما مبني بر جلوگيري از ارتکاب گناهاني همچون دروغ و تهمت و افترا را هم به فراموشي مي سپارند. آنها تصور مي کنند در شرايطي که رقابت نابرابر رسانه اي در کشور حاکم است و قدرت مادي و حمايت هاي دولتي به صورت يک جانبه در اختيار آنهاست و رسانه هاي منتقد با محدوديت هاي فراواني مواجه هستند، همچنين به دليل قطع سيستم پيامک که اکنون به يک هفته رسيده، قطع گاه به گاه سيستم تلفن همراه، فيلتر شدن سايت هاي اينترنتي و عدم انتشار برخي روزنامه ها دسترسي مردم به اطلاعات، با دشواري مواجه شده است، مي توانند هرگونه که بخواهند رفتار کنند و با بهره گيري از اين رانت باد  آورده، اطلاعات موجود را تغيير دهند و با قلب واقعيت ها، خبرها را به صورت گزينشي و همراه با تخريب و تغيير به مخاطبان برسانند. آنها در اين مسير، حتي تلاش مي کنند خبرهاي کذب را با هيجان پوشش دهند و براي آنکه از آب گل آلود، ماهي مراد را - که همانا تخريب رقيب است- صيد کنند براي تحريک مردم سنگ تمام مي گذارند و منافع ملي را فداي منافع حزبي و جناحي خود مي کنند. اين چند سطر را نوشتيم تا به آنها يادآوري کنيم که مردم واقعيت ها را مي دانند و قلب واقعيت ها به منظور نيل به هدف واهي خط دهي به افکار عمومي تغييري در اصل واقعيت ها ايجاد نمي کند و همچنين به آنها تذکر دهيم که اگر چه در اين فضاي نابرابر رسانه اي- به ويژه با توجه به امکانات مادي نابرابر - مدتي است که بر اسب مراد سوار شده ايد، اما اگر حرمت قلم و دين را هم نگه نمي داريد، لااقل آزاده باشيد. قدس: اغتشاشگران سربازان بي مواجب دشمن «اغتشاشگران سربازان بي مواجب دشمن»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي قدس به قلم غلامرضا قلندريان است كه در آتن مي‌خوانيد؛در روزهاي اخير برخي از افراد فرصت طلب و ماجراجو، با سؤاستفاده از شرايط کنوني و اعتراض تعدادي از نامزدها به نتايج انتخابات، به آشوب و تخريب اموال عمومي پرداختند که واکنش و مداخله بعضي کشورهاي خارجي را نيز در پي داشت. کشورهاي بيگانه که استراتژي استقلال طلبانه ايران را مغاير با منافع استکباري خود مي دانند، همواره تلاش مي کنند با اتهامهاي تکراري جمهوري اسلامي را فاقد مؤلفه هاي دمکراتيک معرفي کنند، اين در حالي است که جمهوري اسلامي در مقايسه با نظامهاي سياسي داعيه دار دموکراسي که از پيشينه و قدمت در عرصه دموکراسي خواهي برخوردارند، از حيث مشارکت سياسي مردم منحصر به فرد است، به گونه اي که حضور 85 درصدي مردم در انتخابات رياست جمهوري دهم، صحت اين ادعا را تأييد مي نمايد. پس از پيروزي انقلاب اسلامي و تحکيم نظام مردم سالاري ديني، جمهوري اسلامي را مي توان به لحاظ عملکرد دمکراتيک در حوزه احقاق حقوق شهروندي، ويترين دموکراسي در منطقه خاورميانه و جهان اسلام معرفي نمود. بررسي انتخابات در طول سه دهه گذشته بيانگر اين موضوع است که ايران بر اساس معيارهاي دموکراسي اعم از مشارکت گسترده، کميت انتخابات و کيفيت آن، در مقايسه با ديگر کشورها جايگاه بالاتر و برجسته تري را داراست. اغتشاشگران و افرادي که دل در گرو منافع و امنيت ملي ندارند و خواسته هايشان را با منافع بيگانگان گره زده اند، اين فضا را فرصت مغتنمي براي عملي نمودن نقشه هاي شوم خود ارزيابي نموده و با هدايت جريانهاي خارج از کشور، تخريب اموال عمومي و خصوصي را به عنوان يک راهبرد در دستور کار قرار داده اند. بيگانگان و دشمنان جمهوري اسلامي نتوانستند خرسندي خود را از رخدادهاي اخير پنهان نمايند. آنها که همواره با رصد کردن اتفاقات در ايران کوچکترين حادثه را با تعبيرهاي ژورناليستي در قالب ادبيات سياسي و بين المللي حمل بر وقوع يک حادثه عظيم نموده اند، به گونه اي پديده ها را تحليل مي نمايند که به مخاطب القا کنند انقلاب اسلامي با تکانه هاي شديد مواجه شده است. رژيم صهيونيستي که حيات متزلزل و نامشروع خود را در مقابل عنصر الهام بخشي انقلاب اسلامي آسيب پذير و در آستانه اضمحلال ارزيابي مي کند، نمي تواند نسبت به اين اتفاقها بي تفاوت باشد، لذا در مسابقه واژه گزيني از ديگر رقباي خويش عقب نمانده است، به نحوي که «ايهود باراک» مدعي شد: «مطمئن نيستم نتايج انتخابات ايران منعکس کننده اراده واقعي ملت ايران باشد.» در پي اظهارات گستاخانه و مداخله جويانه «گوردون براون» نخست وزير و «ميلي بند» وزير امورخارجه انگليس در خصوص انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري اسلامي ايران و نيز انعکاس اخبار غيرواقعي، مغرضانه و شيطنت آميز درباره حضور شکوهمند ملت ايران در اين رويداد بي نظير توسط شبکه هاي رسانه هاي مختلف استعماري و دولتي انگليس، «سايمون گس» سفير انگليس در تهران براي دومين بار در هفته جاري به وزارت امورخارجه احضار شد و مراتب اعتراض و ناخشنودي شديد کشورمان به وي ابلاغ گرديد. گفتني است که اوباما و معاون وي «بايدن» و ديگر همکارانش نيز در اظهارات جداگانه و مداخله جويانه با ديگر بازيگران جهان غرب، در يک هارموني سياسي تشريک مساعي نمودند. آنچه مسلم است، نظام مقدس اسلامي تاکنون در مقابله با بحرانها تجربه هاي موفقي را از خود بر جاي گذاشته است و در هر مرحله با همت مردم شهيدپرور و امت حزب ا... توانسته با کمترين هزينه بر مشکلات امنيتي و سياسي فايق آيد.بر کسي پوشيده نيست، حادثه 18 تير 1378 يکي از مقاطع حساس نظام اسلامي براي مهار غائله مذکور بود که توانست با ظرفيت مردمي، در مدت کوتاهي سوژه ياد شده را مديريت نمايد. در همان مقطع برخي از دشمنان نظام در محاسباتي غلط و برآوردهايي فاقد منطق، سرنوشت کشور را با برخي کشورهاي آسيب پذير مقايسه مي کردند و نتيجه اي که مي گرفتند سقوط نظام بود، به گونه اي که برخي مقامهاي ترکيه در اظهارنظري مداخله جويانه ايران را در آستانه يک انقلاب ارزيابي کردند و يا رسانه هاي وابسته به متروپل استعماري در تحليلهاي مغرضانه و جانبدارانه با تحريک جوانان و تماسهاي مشکوک، تهران را کاملاً بحراني معرفي و شرايط را از سوي نظام کنترل ناپذير تفسير مي نمودند. اکنون وضعيت موجود نسبت به مقطع ياد شده از لحاظ گستردگي و تأثيرگذاري، با سال 78 قابل مقايسه نيست، لذا جمهوري اسلامي در حل و فصل اين موضوع از قابليت کنترل و مهار لازم برخوردار مي باشد. اغتشاشگران نبايد فراموش نمايند که بزودي ملت انقلابي به صحنه حمايت از نظام خواهند آمد و با سيل خروشان دفاع مردم شهيدپرور، بدخواهان از صحنه روزگار محو خواهند شد. آناني که وضعيت موجود را مهياي يک انقلاب رنگي از نوع اوکراين، گرجستان و قرقيزستان مي دانند، نبايد فراموش کنند که در اين کشور ايدئولوژي اسلامي حاکم است و رهبري به عنوان عمود خيمه نظام اسلامي، جايگاه والا و رفيعي دارد. اين مؤلفه ها ويژگي منحصر به فردي است که نظام اسلامي را در مقابله با آسيبها و تهديدهاي داخلي و خارجي، مصونيت مثال زدني بخشيده است. بنابراين، جمهوري اسلامي همان گونه که تاکنون بحرانهاي سخت و نيمه سخت را توانسته است با اهتمام به ظرفيتهاي مادي، ملي و متافيزيکي خود با رويکرد منافع و امنيت ملي مديريت نمايد، اکنون نيز قادر است کشور را از لوث اغتشاشهاي موجود پاکسازي نمايد، چنان که حضور ميليوني 23 تير 87 ، واقعه 18 تير را که دشمنان اين نظام به آن اميد بسته بودند، مهار کرد و آرزوهاي آنها را بر باد رفته معرفي نمود. فردا، مراسم باشکوه نماز جمعه تهران به امامت رهبر فرزانه انقلاب برگزار خواهد شد. مقام معظم رهبري در خطبه هاي نماز جمعه فردا، همچون ساير هدايتگريها و ارشادات عالمانه اي که بارها داشته اند و گره گشاي بسياري از مشکلات و رفع کننده دغدغه ها و نگرانيها بوده است، رهنمودهايي ارزشمند و راهگشا در ارتباط با حوادث اخير خواهند داشت. انتظار مي رود تمامي احزاب، جناحها و طيفهاي مختلف سياسي با هر سليقه و گرايش، فرمايشهاي معظم له را فصل الخطاب جريانهاي اخير قرار دهند و از ديگر سو مردم فهيم ايران اسلامي نيز با وحدت و همدلي، بار ديگر وحدت، انسجام، همبستگي و اقتدار ملي ايران را در شرايط حساس کنوني به رخ جهانيان بکشند. صداي عدالت: تجربه جديد محيط سياسي ايران «تجربه جديد محيط سياسي ايران»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي صداي عدالت است كه در آن مي‌خوانيد؛هر چند اين روزها ، کام ملت ايران ، تلخ از حوادثي است که اخيراً روي داده و سرانجام هم به کشته شدن چند نفر منجر شد ، اما از دل تجمعات و راهپيمايي هاي طرفين در حمايت از نامزد مورد علاقه خود ، يک پديده جديد در فضاي سياسي کشور به وجود آمده که البته در ساير کشورهاي جهان و دموکراسي ها ، امري آشناست. ‏ روز دوشنبه ، حاميان ميرحسين موسوي ، در اعتراض به نتايج انتخابات ، يک راهپيمايي خودجوش را از شرق تهران (فردوسي به سمت امام حسين"ع") تا غرب تهران ‏(ميدان آزادي) شکل دادند.‏آنها در طول راهپيمايي خود ، رفتاري آرام و مسالمت آميز داشتند و هر چند با سر دادن شعارهايي خواستار صيانت از آرايشان بودند ، اما ، در بخش اعظم راهپيمايي خود ، شعار"سکوت" سر دادند تا به نوعي تداعي گر فضاي آرامش و جدا کردن حساب خود از اغتشاشگراني باشند که در روز هاي گذشته به اموال عمومي آسيب زده اند. درست يک روز بعد ، حاميان محمود احمدي نژاد ، در حمايت از نتيجه انتخابات ، تجمعي را در ميدان ولي عصر(عج) تهران و بخشي از مسيرهاي اطراف ترتيب دادند و باسر دادن شعارهايي از احمدي نژاد حمايت کردند. اينان نيز ، در طول تجمع خود ، رفتاري مسالمت آميز داشتند و صرفاً به سر دادن شعارهاي خود بسنده کردند.‏ در واقع ، آنچه در اين دو راهپيمايي و تجمع رخ داد ، قدرت نمايي دو طرف بود که هر کدام مي کوشيد با گردهم آوردن افراد بيشتري ، توان مردمي خود را به رخ ديگري بکشد و بدين ترتيب حقانيت ادعاي خود درباره نتيجه انتخابات را ثابت کند.‏ به بيان ديگر ، اين دو رويداد ، نشانه اي از آن است که در جامعه امروزين ما ، اين باور نهادينه شده که"قدرت با مردم است" و هرکس همراهي مردمي بيشتري داشته باشد ، برنده است و نه الزاماً طرفي که ابزارهاي ديگر قدرت سنتي را دارد. اگر در تعريف قديمي قدرت ، حضور جمعيت براي "قدرت يابي" و "انجام اقدامات بعدي" مانند حمله به يک هدف بود ، امروز ، اصل حضور جمعيت ، خود ، "هدف" و "قدرت" است و نيازي به اقدامات بعدي نيست زيرا همين که طرفي بتواند تعداد بيشتري از مردم را با خود همراه کند ، خود به خود قدرتمند و برنده است.‏ ‏‏فايده بزرگ اين قدرت نمايي هاي مدني اين است که برخلاف مسائل ناپيدايي مانند آراي درون صندوق ها ، همه چيز عيان است و هيچ چيز ، قابل پنهان کردن نيست چه آن که اين تجمعات اساساً براي نماياندن است و نه براي کتمان کردن.‏در واقع شايد بتوان با اغماض ، انتخابات را دموکراسي پنهان ناميد که تا شمارش آرا‏ ، کسي از نتيجه آن مطلع نيست ولي تجمعات مسالمت آميز مدني را دموکراسي آشکار ناميد که هر لحظه وزن آن ، قابل اندازه گيري است.‏ اين نکته اي است که احمدي نژاد روز يکشنبه در کنفرانس خبري اخيرش نيز بدان پرداخت و با اشاره به حرف و حديث هاي انتخاباتي و تجمع حاميانش‏ در ميدان ولي عصر(عج) خطاب به خبرنگاران خارجي گفت برويد يک ساعت بعد "مردم" را آنجا ببينيد ؛ همچنين ميرحسين موسوي نيز اشاره مشابهي در اين موضوع به راهپيمايي حاميانش در روز دوشنبه داشت.‏ البته ، از آنجا که چنين تجربه اي در ادبيات سياسي امروز ايران ، نوپاست ، هنوز نارسايي هاي زيادي در قواعد اين بخش از بازي وجود دارد ؛ از جمله اين که مکان هاي مشخصي براي اين تجمعات وجود ندارد تا مشکلاتي مانند ترافيک و ايجاد مزاحمت براي ساکنين و کسبه به حداقل برسد. همچنين ، فارغ از امکانات اختصاصي هر طرف ، هنوز قاعده الزام آوري براي برخورداري مساوي طرفين از امکانات عمومي مانند رسانه ملي و وسايل حمل و نقل عمومي وجود ندارد.‏بايد گفت اگر چنين رفتارهاي مدني و مسالمت آميزي در ادبيات سياسي ايران نهادينه شود ، اساساً جلوي بسياري از تخلفات سياسي مرتبط با دموکراسي گرفته مي شود چه آنکه متخلفان ، حتي اگر بتوانند در پشت پرده کارهاي انجام دهند ، در مواجهه با دموکراسي آشکار ، حرفي براي گفتن نخواهند داشت. ‏فايده مهم ديگر نهادينه شدن چنين فرهنگي ، اين است که مخالفان سياسي در مواقع حساس ، نياز به رفتارهاي خشونت آميز براي اثبات قدرت خود يا منکوب کردن رقيب نخواهند داشت بلکه با تجمعات قانوني و آرام ، حرف خود را مي زنند و ميزان قدرت عمومي شان را در معرض ديد ناظران قرار مي دهند.‏اکنون نيز با برگزاري دو تجمع اخير طرفين وزن مردمي را به نمايش گذاشته اند و مردم نيز به چشم خود همه چيز را مي بينند و قضاوت مي کنند ولي گذشته از اينها ، آنچه بايد مورد توجه باشد اين است که در شرايط کنوني ، روندها بايد در بستري آرام ، مدني ، قانوني و مسالمت آميز طي شود چه آن که نبايد فراموش کرد همه طرف ها ، قبل از اين که طرفدار اين و آن باشند ، "ايراني" هستند و شايسته ايراني نيست که با هموطن اش گلاويز شود ، بر او رگ گردن متورم کند و زور بازو به رخ هم ميهن اش کشد.‏ آفتاب يزد: چهار سال مي‌گذرد اما...   «چهار سال مي‌گذرد اما...»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفتاب يزد است كه در آن مي‌خوانيد؛ همه شواهد و قرائن حاكي است كه عده‌اي مايل نيستند هيچ‌گونه تغييري در نتيجه انتخابات حاصل شود. مثلاً در اوج تبليغات رسانه‌اي در خـصـوص اقـدامـات شـوراي نگهبان براي رسيدگي به شكايات كانديداها، يك مقام بسيار موثر در اين شورا اعلام مي‌كند كه »تخلفات انتخاباتي در اين دوره، بسيار كمتر از همه انتخابات گذشته بوده است«. رسانه‌اي هم كه نام ملي دارد به پوشش وسيع برنامه‌اي مي‌پردازد كه عده‌اي از حاميان دولت نهم، آن را »شكرگزاري به خاطر پيروزي احمدي نژاد« ناميده‌اند. كانديدايي هم كه به عنوان پيروز انتخابات اعلام شده است ساعاتي پس از اعلام پيروزي، در جمع حاميان خود به تكرار اظهاراتي مي‌پردازد تا ثابت كند از نظر او هم نـتـايـج انـتـخـابـات، قطعي و غيرقابل خدشه است و او آراي اعلام شده براي خود را به مفهوم لزوم پيگيري برخي اظهارات و اقدامات مي‌داند كه حتي بسياري از اصولگرايان، در روزهاي اخير با آن به مخالفت پرداخته‌‌اند. هـمـچنيـن در اظهـار نـظـري كـه مـوجـب واكنـش سياستمداران دو جناح شده است معترضان خياباني، به خاشاك و گرد تشبيه مي‌شوند. همه اينها نشان مي‌دهد كـه بخش‌هايي از با نفوذترين كارگزاران نظام، انگيزه قوي براي رسيدگي به شكايات انتخاباتي ندارند و يا حداكثر به رفع تكليف خواهند پرداخت. اگر اين افراد به نتيجه دلخواه خـود بـرسـنـد مـفـهـوم آن، تداوم رياست جمهوري احمدي نژاد، براي چهار سال ديگر است. اما آيا براي روزهاي بعد از اين چهار سال، فكري شده است؟ ‌‌ احمدي نژاد باشد يا نباشد اين چهار سال مي‌گذرد. اما آيا قرار است در اين چهار سال، همچنان درب‌ها بر پاشنه‌هايي بچرخد كه در چهار سال گذشته چرخيده است؟ آيا قرار است رئيس و اعضاي قوه مجريه، همچنان درجايگاه قـوه قـضـائـيـه بـنـشينند و ضمن تعيين استانداردهاي خودساخته به شـنـاسـايي جاسوس، مفسد اقتصادي، عامل استكبار جهاني، رانت خوار و خس و خاشاك بپردازند و في‌المجلس حكم هم صادر كنند و نهايتاً عده‌اي را به خاطر عدم اجراي اين احكام، زير سوال ببرند؟! آيا قرار است در آن چهار سال فرضي، رسانه‌هاي وابسته به بيت المال به صورت يكطرفه حرف عده‌اي را »حق مطلق« بنامند و سخن ديگران را عقده گشايي و ناحق گويي، جلوه دهند؟ آيا در چهار سال آينده هم، راهپيمايي خود جوش صدها هزار تهراني را غير قانوني خواهند ناميد و در عين حال در روزنامه مـتـعلـق به دولت، حاميان خود را به صورت رسمي به انجام تجمع و راهپيمايي غير قانوني دعوت خواهند كرد؟ آيا در چهار سال آينده، هر گاه لازم باشد همه مردم از سيستم پيامك محروم خواهند بود و تنها عده‌اي خاص مي‌توانند براي برنامه سياسي تلويزيوني، پيامك بفرستند؟!‌ اين چهارسال مي‌گذرد اما آيا باز هم قرار است يك مقام دولتي با استفاده از رسانه ملي ادعاي غير دقيق خوددر خصوص »مختومه شدن پرونده يك ميليارد دلار« را بر سر مخالفان بكوبد اما ديوان محاسبات به عنوان رسمي تـريـن نـهاد نظارتي نتواند عدم صحت اين ادعا را به اطلاع مردم برساند؟ احـمـدي نـژاد رئـيس جمهور باشد يا موسوي، آيا قرار است باز هم عده‌اي خاص، دسترسي ويژه به رسانه ملي و تريبون‌هاي مذهبي داشته باشند و ديگران در اين حسرت بمانند كه اجازه پاسخگويي به افتراها و اتهامات در همان رسانه‌ها به آنها داده نمي‌شود؟ آيا در چهار سال آينده هم عده‌اي به خود اجازه مي‌دهند كه در روندي معكوس، تقليد مراجع تقليد از برخي زياده‌خواهي‌هاي خود را خواستار شوند و اگر اين اتفاق نيفتاد، از رسانه‌هاي حكومتي براي اهانت يا حمله به مراجع تقليد استفاده كنند؟ ‌‌ آيا در چهار سال آينده هم قرار است هر چه خوبي است بـه دولت نسبت داده شود و توپ همه نابساماني‌ها، كژي‌ها، كمبودها و بي‌برنامگي‌ها به زمين مجلس، قوه قضائيه و حتي رقباي موهوم فرستاده شود؟ آيا چهار سال آينده هم، وقت دولت به افشاگري‌هاي مبهم و ابتر، طي خواهد شد؟ نگارنده از كساني است كه رسيدگي دقيق به شكايات كانديداها و احقاق حقوق تضييع شده احتمالي را خواستار است. اما اگر قرار است به هر قيمت، آقاي احمدي نژاد رئيس جمهور باشد به نظر مي‌رسد از همين امروز بايستي به فكر جلوگيري از اقداماتي بود كه نهادينه شدن آنهابه معناي زير پا گذاشتن همه قواعد حقوقي و اصولقانون اساسي و در راس آنها تفكيك قوا و پاسخگويي شفاف دولت در برابر ملت و نمايندگان ملت است. اما يك توصيه براي كساني كه به دنبال حفظ آرامش در كشور هستند و نمي خواهند برخي بي‌اعتمادي‌ها در كشور نهادينه شود. آنها بايد بدانند اين چهار سال مي‌گذرد اما كشور براي هميشه به آرامش نياز دارد شرط آرامش، جلب اعتماد مردم است نه آنكه با صراحت يا تلويحا به مردم اين پيام داده شود كه رسيدگي به شكايت معترضان، منجر به ايجاد تغييري در نتيجه انتخابات نخواهد شد! ! كيهان: آشوب در خدمت قدرت طلبي «آشوب در خدمت قدرت طلبي»يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم سعدالله زارعي است كه در آن مي‌خوانيد؛«بازشماري آراء دردي را دوا نمي كند ما بايد به اصل انتخابات نگاه بياندازيم. انتخابات ايران موقعيتي را فراهم كرد كه در هر صورت به يك زلزله سياسي تبديل مي شد. شما فرض را بر اين بگذاريد كه به جاي دكتر محمود احمدي نژاد، ميرحسين موسوي موفق به كسب اكثريت آراء مي شد، باز هم ايران شاهد وقايعي بود كه اين روزها همه شاهد آن هستند. حالا صحبت بر سر عدم سلامت انتخابات و عدم صلاحيت دستگاه برگزاركننده است اما در آن صورت بحث اين بود كه حالا كه ما راي آورده ايم بايد نظر ما در عرصه سياست هاي نظام تامين شود.» آنچه در اين مقدمه آمد بخشي از ميزگرد كارشناسي است كه سه روز پيش در راديو آمريكا برگزار شده و به تحليل آشوب هاي تهران- پس از اعلام نتايج انتخاباتي- پرداخته است اين راديو در تحليل خود از «طراحي آشوب گسترده» در صورت پيروزي يا شكست ميرحسين موسوي خبر مي دهد اين تحليل با آنچه اين روزها در بعضي از خيابان هاي تهران مي بينيم، انطباق دارد. عده اي به دنبال آشوبند و گويا اصولاً كاري به اين ندارند كه اين آشوب ها چه پيامدهايي را به همراه مي آورد. بعضي از مدعيان اصلاحات كه سوابق ناخوشايندي نيز دارند هم در تحليل به اين جمعبندي رسيده اند كه وقتي آراء مردم به سمت ديگري است و نخبگان نيز از تحرك لازم برخوردار نيستند، استفاده از آشوب طلباني كه ريسك پذيرند و استدلال و منطق نمي دانند تا به تأمل درباره عواقب اقدامات خود بنشينند، مطلوب و شايد «آخرين» گزينه باشد!! به نظر مي رسد كه «پروژه آشوب» بر مبناي استفاده از فضاي باز انتخاباتي از مدت ها پيش به جريان افتاده است و ما در اين روزها شاهد نمودهاي اجتماعي آن هستيم. يادتان هست كه حدود يك سال پيش كه وزيرخارجه وقت آمريكا مي خواست از نظر خود مبني بر لزوم بازگشايي سفارت آمريكا و يا راه اندازي دفتر حافظ منافع در ايران دفاع كند و تلاش كرد تا همه، آن را «بسيار مهم» بدانند، گفت: «ما نياز به ارتباط نزديك با ايرانيان داريم تا از طريق آنان به تغيير شرايط ايران نائل گرديم.» حدود يك ماه بعد روزنامه واشنگتن پست نوشت: «تغيير در ايران آنقدرها كه گمان مي شود، دشوار نيست، اين تغيير با يا بدون احمدي نژاد در دسترس قرار دارد». آمريكا و دو متحد استراتژيك آن- انگليس و فرانسه- طي اين مدت تلاش وسيعي كردند تا حلقه مفقوده ارتباط با ايرانيان را ايجاد كنند و از اين طريق ناكارآمدي ديپلماتيك- اعمال محدوديت هاي ايران بر سر راه ارتباط گيري سفارت خانه ها با شهروندان- را جبران نمايند. در اين يك سال شمار شبكه هاي تلويزيوني فارسي زبان گسترش يافت و برجسته سازي اپوزيسيون و راه اندازي اتاق فرماندهي عمليات شورش از طريق اين شبكه ها در دستور كار قرار گرفت تا جايي كه شبكه هاي فارسي بي بي سي و صداي آمريكا از ساعت 23 جمعه شب خبر پيروزي ميرحسين موسوي در انتخابات را منتشر كردند! طبعا پخش اين خبر هواداران موسوي را به خيابان مي كشاند و وقتي حدود دو ساعت بعد از قول دست اندركاران وزارت كشور خبر شكست ميرحسين پخش مي شد جمعيت به دليل شوك وارده به اقدامات جنون آميز و تخريب در سطح بالا روي مي آورد و اولين گام براي آشوب برداشته مي شد. در انتخابات ايران پاسخ اين سؤال كه چه كسي پيروز و چه كسي شكست مي خورد، كاملا معلوم بود. رسانه هاي معتبر غربي نظير «تاكس اشپيگل»، «لوموند ديپلماتيك» و «فيگارو» از حدود شش ماه قبل، پيروزي احمدي نژاد را قطعي خوانده بودند و خاتمي و موسوي يا هر كانديداي ديگري كه در مقابل احمدي نژاد قرار بگيرد را شكست خورده دانسته اند. همين دو روز پيش واشنگتن پست در مقاله اي ضمن رد بروز تقلب در انتخابات رياست جمهوري ايران نوشت: سه هفته پيش از انتخابات نظرسنجي ما نشان مي داد كه دكتر احمدي نژاد حتي در بين آذري ها- كه هم استاني ميرحسين هستند- دو برابر وي راي دارد از نظر داخلي ها نيز اين پيروزي قاطع پيش بيني شده بود. بنابراين نتايج انتخاباتي براي ميرحسين و... به هيچ وجه غيرمنتظره نبود. هر چند او در نامه اي كه خطاب به رهبر معظم انقلاب نوشت خود را متعجب معرفي كرد! مي توانيم بگوئيم از حدود شش ماه قبل يك برنامه ويژه و استراتژيك توام با يك طراحي جامع- داراي دو ضلع داخلي و خارجي- به اجرا گذاشته شد به گمان آنان فرصت دو ماهه منتهي به انتخابات و دسترسي آسان به صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران ظرفيت هاي مخالف را به صحنه مي آورد و با آن ها مي توان كاري كرد. در واقع در تحليل آنان آشوب و بازتاب وسيع رسانه اي آن و به وجود آمدن فضاي مناسب شايعه و عمليات رواني مي تواند كار جمهوري اسلامي را بسازد!! آشوب يك اقدام محدود است كه خلق آن انرژي چنداني نمي خواهد ولي بسيار توجه برانگيز است و از طريق آن مي توان يك حكومت بسيار مستحكم و پرنفوذ را لرزان و رفتني معرفي كرد. آنان معتقدند آشوب چنين حكومتي را ويران نمي كند ولي از قدرت تأثير آن در محيط داخلي و بين المللي مي كاهد. اين در واقع راز گره خوردن دست هايي در خارج و داخل است. خصوصيت ديگر آشوب از نگاه غربي ها اين است كه حكومت را وادار به تصميم گيري عصبي مي نمايد و عملاً كنترل از دست حكومت خارج مي شود. در اين ميدان حكومت به ورطه ارتكاب تصميمات اشتباه مي افتد و هر اشتباه او اشتباه ديگري را پديد مي آورد در اين صورت حكومت با دست خود به خود ضربه مي زند. اما برخلاف تحليل و تصور آنان نظام جمهوري اسلامي با سعه صدر به اتفاقات اين روزها نگاه مي كند و شتابي براي برچيدن آن نشان نداده است تا جائي كه براي پر نشان دادن دست هاي خالي از ديروز كه رهبر معظم انقلاب اسلامي با تعدادي از اعضاي ستاد كانديداهاي دوره دهم رياست جمهوري گفت وگو كرد، بعضي از رسانه هاي اروپايي و اپوزيسيون آن را امتياز نظام به معترضان نام نهادند در حالي كه ارجاع آنان به شوراي نگهبان بخشي از حقوق شناخته شده كانديداهايي است كه به نتيجه آراء اعتراض دارند و در همان حال، مدعيان دست خالي از دليل را خلع سلاح مي كند. دنياي اقتصاد: درباره كارآمدي و ناكارآمدي «درباره كارآمدي و ناكارآمدي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمدصادق جنان‌صفت است كه در آن مي‌خوانيد؛اكثريت انسان‌ها، سازمان‌ها و گروه‌هاي همفكر تمايل به پيشرفت و ترقي و رسيدن به نقطه اوج در زمينه‌هاي گوناگون را در ذات خويش دارند. گروهي از آنها با مدد بخت و اقبال و توانايي‌هاي ذاتي پله‌هايي از نردبان ترقي را نيز طي مي‌كنند، اما انسان‌ها و گروه‌ها و سازمان‌هاي خاصي هستند كه به همه خواسته‌هاي بلندمدت و دور و دراز خويش دست مي‌يابند و در نقطه اوج ماندگار مي‌شوند. اين انسان‌ها، گروه‌ها و سازمان‌ها علاوه بر شانس و اقبال و توانايي‌هاي ذاتي به عنصر كارآمدي تجهيز مي‌شوند تا در ميانه راه نمانند. كارآمدي و كفايت چيزي نيست كه به سادگي به دست آيد و نيازمند دورنگري، ياد گرفتن، تمرين و ممارست، داشتن سعه صدر و ظرفيت بزرگ شدن، برنامه‌ريزي دقيق، مهرباني و دلسوزي و... است. مهيا نكردن اين عوامل براي كارآمد شدن موجب مي‌شود كه بخشي از راه با شتاب طي شود و در نقطه‌اي به توقف كامل منجر شود. چه عواملي سد راه كارآمد شدن انسان‌ها، گروه‌ها و سازمان‌ها مي‌شود؟ قدر ناشناسي و اندازه‌گيري نادرست از توانايي‌ها و امكانات نسبت به هدف‌هاي تعيين شده بزرگ، يكي از دلايل ناكارآمدي است. بسيار ديده شده كه سازمان‌ها و گروه‌هايي چنين اندازه‌گيري غيردقيقي از توانايي‌هاي خود داشته و بدون توجه به آن، هدف‌هاي بزرگي را نشانه مي‌گيرند و در نيمه راه مي‌فهمند كه چه اشتباه بزرگي كرده‌اند. اندازه‌گيري غيردقيق از توانايي‌ها و امكانات رقيب كه همان آرزوهاي ما را دارند، از ديگر عوامل ناكارآمدي است و به بازماندن در نيمه راه منجر مي‌شود. وقتي يك انسان، سازمان و گروه نمي‌تواند ارزيابي دقيقي از نيرومندي و قدرت رقيب داشته باشد، در ميدان مبارزه در مي‌يابد كه چه اشتباه بزرگي كرده است و دچار سردرگمي و نااميدي مي‌شود و به جاي نيرومندتر كردن خود، سعي مي‌كند توانايي‌هاي رقيب را به پايين بكشاند. يك انسان، سازمان و گروه براي كاميابي و رسيدن به نقطه اوج، به همكاران و همراهان سرزنده، نيرومند، ورزيده و كارآمد نياز دارد تا سرعت حركت يكسان باشد و ناسازگاري پديدار نشود. همكاران و همراهان ناكارآمد و ضعيف دردسر درست كرده و براي توجيه سستي خويش اطلاعات غيردقيق به مجموعه تزريق مي‌كنند و موجب انحراف خواهند شد. كارآمدي به عنوان يك متغير بسيار سرنوشت‌ساز در ميان انسان‌ها، سازمان‌ها و گروه‌هاي مدرن، يك اصل خدشه‌ناپذير است و آنها تلاش مي‌كنند كه به اين ابزار اصيل و كارساز مجهز شوند تا در نيمه راه به دردسر نيفتند. اگر يك گروه و سازمان ناكارآمد به هر دليل بر مراكز تصميم‌سازي دست پيدا كند، براي كل جامعه دردسرساز شده و نظم را بر هم زده و بي‌تعادلي ايجاد مي‌شود. كارآمدي پايه و اساس پيشرفت و رسيدن به آرزوهاي بلند است و نبايد آن را ناديده گرفت و جامعه هوشمند، جامعه‌اي است كه راه را براي ورود گروه‌هاي ناكارآمد به هسته مركزي تصميم‌گيري‌هاي كلان ناهموار و سخت مي‌كند.براي درك دقيق آنچه در سطور بالا نگاشته شد، مي‌توان نمونه‌هاي پرشماري از رفتار گروه‌هاي ناكارآمد و پيامدهاي تاسف‌آور آن را در جامعه‌هاي گوناگون از جمله جامعه ايران به عنوان شاهد آورد و گروه‌هاي ناكارآمد را به خوبي ديد. داشتن يك چارچوب تحليلي قوي از علل كارآمدي و ناكارآمدي، ضمن اينكه ابزار مهمي براي تحليل رفتار جوامع است، بلكه توانايي لازم براي اتخاذ تصميمات مهم را فراهم مي‌كند.  جمهوري اسلامي: تحليل سياسي هفته «تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛انتخابات رياست جمهوري دهم به لحاظ ميزان مشاركت عمومي برگ زرين ديگري در تاريخ انقلاب اسلامي شد زيرا در روز بيست و دوم خرداد مردم با كمال شور و اشتياق و در نهايت متانت و ادب و بدون هيچگونه تنش و ايجاد مشكل امنيتي كه معمولا در روز برگزاري انتخابات در همه كشورهاي جهان ديده مي شود به حوزه هاي راي آمده و در صفوف فشرده ساعتها صبورانه ايستادند تا راي خود را در صندوق ها بريزند. براستي حضور خردمندانه قانون گرايانه و كريمانه نزديك به چهل ميليون زن و مرد جوان و پير حماسه آفريد كه طبعا شكرانه اين حضور سرافراز بايد رعايت نهايت قانون و برخورد مودبانه و قدرشناسانه با مردم باشد. بزرگترين و مهمترين اقدامي كه مي توان براي شكر نعمت الهي و معجزه حضور حماسي مردم در انتخابات رياست جمهوري دهم انجام داد دانستن قدر اين نعمت است و آن هم به اينست كه از فرصتي كه اين حضور حماسي پديد آورده حداكثر بهره برداري را در جهت تحكيم اعتماد عمومي و پايه هاي اقتدار نظام به عمل آيد. شركت 85 درصد از واجدين شرايط در پاي صندوق هاي راي براي انتخاب رئيس جمهور از ميان داوطلبان خط بطلاني بود كه ملت ايران بر تبليغات مسموم دشمنان مبني بر جدايي مردم از نظام كشيد و حضور آگاهانه مردم در صحنه نشان داد كه نسبت به سرنوشت خود كاملا حساس هستند و پيوند مردم و نظام همچنان پابرجاست . بنابراين مسئولين بايد قدر حضور مردم را بدانند و اين حضور حماسي را با تدبير حفظ كنند. اين مردم با اين حضور شگفتي آفرين نشان دادند كه به اسلام و نظام جمهوري اسلامي وفادارند و تنها در چارچوب گرايشات موجود در نظام و تقيد بر قانون اساسي قصد دارند سليقه اي از ميان سلايق را براي اداره بهتر كشور انتخاب كنند. بنابراين تلاش براي تخريب طيف وسيعي از مردم كه معتقد به نظام بوده و هستند و ايجاد مرزبندي بين مردم و به بيرون راندن آنها از خيمه گاه انقلاب و نظام همان چيزي است كه دشمنان انقلاب به دنبال آن هستند. قطعا شكرانه حضور قانون مند مردم در انتخابات اقتضا مي كند مسئولين با ملاطفت رفتار كرده و با توجيه افكار عمومي بويژه هواداران كانديداها آنها را در زير خيمه انقلاب حفظ كنند و از شيوه ها و ادبياتي نامانوس استفاده نشود كه طبعا اين گونه برخوردهاي متصلب و متعصبانه نه تنها هزينه نظام را در رويارويي با مسائل بالا مي برد بلكه شيريني ها را نيز به تلخكامي تبديل مي كند و امكان سواستفاده و ايجاد صحنه هايي مشمئز كننده را به مغرضين مي دهد كه دود آن به چشم مردم و نظام مي رود. بنابراين مسئولين وظيفه دارند حفظ اعتماد مردم را مهم تر از نتيجه انتخابات دانسته و به اين نكته توجه كنند كه امروز جدي ترين نياز جامعه بكارگيري تدبير افراد ذي مدخل و دورانديشي خواص است تا با ساز و كارهاي شفاف و اعتمادسازي آب رفته را به جوي بازگردانند. شايد امروز سنگيني مسئوليت بر دوش شوراي نگهبان بيشتر از همه باشد كه به عنوان پاسدار آرا مردم و ناظر بر حسن اجراي انتخابات بايد مطالبات طرفداران كانديداها را پيگيري كرده و با رسيدگي به شكايات و بازشماري آرا و بررسي عملكرد ستاد انتخاباتي وزارت كشور به وضعيت اخير خاتمه دهد. از مناسبت هاي بزرگ هفته جاري ميلاد خجسته بانوي بزرگ عالم خلقت و هديه آسماني خداوند سبحان به پيامبر اعظم حضرت فاطمه زهرا سلام الله عليها بود. بي شك هيچ واژه اي نمي تواند ابعاد وجودي حضرت زهراي مرضيه (س ) را قلم زند زيرا كه او تجلي ارزشهاي متعالي همچون محبت حيا عفاف پاكدامني وفاداري است و به همين دليل خاكيان و حتي افلاكيان از وصف بزرگيها و صفات او ناتوانند. اين مناسبت فرخنده سالهاست كه در كشور ما به عنوان روز زن نامگذاري شده و زنان فهيم ايران اين بانوي با فضيلت و بي همتا را به عنوان الگوي انسان بودن برگزيده اند. امروز بهترين درسي كه از مكتب فرهنگ فاطمي براي دختران و بانوان ايراني قابل بهره گيري است درسهايي از حيا عفاف همسرداري و فرزندپروري است كه مي تواند مبناي تربيت خانواده هاي متعالي گرديده و منشا تحولات شگرفي در جهان شود. در مرور مسائل خارجي هفته اظهارات نخست وزير رژيم صهيونيستي درباره فلسطين ساير رخدادها را تحت الشعاع قرار داد. بنيامين نتانياهو صهيونيست افراطي در تشريح مواضع اين رژيم درخصوص فلسطين و تشكيل كشور مستقل براي فلسطيني ها بار ديگر بر سياستهاي توسعه طلبانه و زياده خواهانه اين رژيم تاكيد كرد. نتانياهو در سخنان خود كه از مدتها قبل رسانه هاي غربي برروي آن تبليغ نموده و چنين وانمود مي كردند كه گويا اين رژيم درصدد تغيير در سياستهايش مي باشد مواضع غيرقانوني و توسعه طلبانه گذشته اين رژيم را تكرار كرد. وي تاكيد نمود كه رژيم صهيونيستي درصورتي با تشكيل كشور فلسطين موافقت خواهد كرد كه كشور فلسطيني ها فاقد ارتش باشد آوارگان فلسيطني به فلسطين باز نگردند و فلسطيني هاي ساكن در داخل مناطق تحت تسلط اسرائيل موسوم به سرزمين هاي 1348 كه از ابتدا در اين مناطق ساكن بوده اند به محدوده تحت حكومت فلسطيني ها كوچ كنند . نتانياهو همچنين خواستار به رسميت شناخته شدن كل فلسطين اشغالي به عنوان يك « كشور يهودي » شد. اين موضع گيري هاي كاملا افراطي و ضد صلح نتانياهو درحالي ابراز مي شود كه برخي عنوان مي كردند وي تحت فشار اوباما رئيس جمهور آمريكا قرار دارد و مجبور است تا مواضعي معتدل اتخاذ كند. اكنون با اظهارات جديد نتانياهو يكبار ديگر اين واقعيت مورد تاكيد قرار گرفت كه اين رژيم هيچ گونه اعتقادي به استرداد سرزمين هاي اشغالي ندارد و اساسا حقي را براي فلسطيني ها به رسميت نمي شناسد. سخنان نتانياهو در عين حال براي جناح سازش طلب فلسطين و تمامي رهبران عرب منطقه پيام تازه اي است كه در قبال مواضع شان درخصوص مسائل منطقه بازنگري كنند و متوجه اين نكته باشند همچنانكه در گذشته نيز به كرات به اثبات رسيده است صهيونيستها از طريق ديپلماسي هيچ امتيازي به فلسطيني ها و ديگر اعراب نخواهند داد و آنچه مي تواند اين رژيم اشغالگر را به تجديد در ديدگاههاي هميشگي و توسعه طلبانه اش وادار سازد توسل به راهكار مقاومت و مبارزه است . ديگر رخداد مهم خبري خارجي هفته فراهم شدن زمينه تشكيل دولت وحدت ملي در لبنان پس از انتخابات اخير پارلماني اين كشور است . در اين انتخابات جناح « 14 مارس » كه قبلا نيز اكثريت را دردست داشت در اين دوره نيز صاحب اكثريت شد و « سعد حريري » رئيس جريان « المستقبل » و رهبر جريان غربگراي حاكم براي تشكيل يك دولت فراگير با گروههاي رقيب اعلام آمادگي كرد. اين بدان معني است كه جناح حاكم كنوني به اين نكته كاملا واقف است كه اگرچه اين جريان اكثريت را دردست دارد ولي بدون جلب همكاري مخالفان به خصوص جنبش حزب الله و رهبري آن كه نقش غيرقابل انكاري در معادله سياسي لبنان و حتي منطقه دارد نمي تواند كاري پيش ببرد. سيدحسن نصرالله دبيركل حزب الله لبنان هفته گذشته نتيجه انتخابات را به جناح مقابل تبريك گفت و براي همكاري با آن اعلام آمادگي كرد. مجموعه اين تحولات نشان مي دهد كه صحنه سياسي فعلي لبنان با شكل مشابه گذشته ادامه خواهد داشت و چشم انداز ثبات اين كشور روشن است . از ديگر موضوعات مهم خبري بايد به موضوع تغيير تاكتيك آمريكا در افغانستان اشاره كرد. آمريكائيها از زمان لشكركشي به افغانستان در 8 سال قبل تاكنون روش هاي گوناگون را در رويارويي با بحران افغانستان به كار گرفته اند كه تقريبا همگي آنها به شكست منتهي شده است و ارتش و دولت آمريكا را كه با هدف تسلط زودهنگام بر افغانستان به اين كشور وارد شده بودند به بحراني بي انتها و باتلاقي مخوف گرفتار ساخته است . دولت باراك اوباما كه با شعار تغيير از جمله در سياستهاي خارجي آمريكا بر سر كار آمده است اكنون مي كوشد تا با اتخاذ رويكردهاي جديد بلكه بتواند راهي براي نجات از باتلاق افغانستان بيابد. در اين زمينه خبرگزاري فرانسه هفته جاري گزارش داد آمريكا تاكتيك خود را در افغانستان تغيير مي دهد و به جنگ اطلاعاتي در مقابله با طالبان روي مي آورد. به گزارش اين خبرگزاري مقامات آمريكايي اعتراف مي كنند طالبان در ماههاي اخير به توان تبليغاتي قابل ملاحظه اي در استفاده از رسانه ها دست يافته است . به اعتقاد مقامات آمريكايي و ناتو ارتباط عمومي و تبليغات يكي از عوامل تاثيرگذار در موفقيت هاي طالبان در سالهاي اخير بود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 485]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن