واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ترور نکرده اند ولي تروريستند!
در اين مقاله به بازخواني گزارشي مي پردازيم که سنگ بناي حمله به عراق و افغانستان از آن آغاز شد. گزارش وزارت امور خارجه آمريکا تحت عنوان "الگوهاي تروريسم جهاني در سال 1999" که در اول ماه ميسال 2000 ميلادي منتشر شد،اين بيانات را در بر ميگيرند:«سرچشمه تهديدات تروريستي که متوجه ايالات متحده است، از دو منطقه ناشي ميشود: جنوب آسيا و خاورميانه. تروريستها که توسط دولتها حمايت ميشوند، آزادانه در اين مناطق زندگي کرده و خارج از اين مناطق عمل ميکنند. آنها به کشورهايي پناهنده ميشوند که يا با اعمال خشونت در جهت اهداف سياسي موافقند، يا از پناه دادن به تروريستها سود ميبرند، يا اينکه حکومتهاي ضعيفي دارند.» در حالي که آمار و رواياتي که بيانگر حملات ضد آمريکايي و فعاليتهاي "تروريستي" از جانب اين مناطقند، حکايت ديگري را نقل ميکنند:از ميان 196 حمله ضد آمريکايي که در سال 1999 گزارش شده، سهم آمريکاي جنوبي 96 حمله، اروپاي غربي 30 حمله، اوراسيا 9 حمله و آفريقا 16 حمله ميباشد. در حالي که خاورميانه تنها 11 و آسيا 6 حمله را در کارنامه خود داشته اند. اکثر اين حملات، بمب گذاري بوده است. مطابق ارقامي که در اين گزارش بر اساس تعداد کلي حملات تروريستي بر حسب منطقه آمده، در سالهاي اخير، آمريکاي جنوبي و اروپا، هر يک به تنهايي تعداد حملاتي بيش از مجموع حملات از سوي خاورميانه و آسيا داشته اند. اين الگوي حملات در سال 1999 است. بخش مربوط به خاورميانه، هيچ دليلي مبني بر اينکه چرا اين منطقه يکي از دو مکان بسيار تهديد آميز براي ايالات متحده اعلام شده را در اختيار نميگذارد. با اين که گزارش وزارت خارجه، سوريه، ايران، عراق و ليبي را در ليست "دولتهاي حامي تروريسم" قرار ميدهد، هيچ فعاليتي از سوي اين کشورها که نشانگر آن باشد که منطقه خاورميانه يکي از دو تهديد اصلي براي ايالات متحده محسوب شود را بيان نميکند.از ميان 196 حمله ضد آمريکايي که در سال 1999 گزارش شده، سهم آمريکاي جنوبي 96 حمله، اروپاي غربي 30 حمله، اوراسيا 9 حمله و آفريقا 16 حمله ميباشد. در حالي که خاورميانه تنها 11 و آسيا 6 حمله را در کارنامه خود داشته اند اما آمريکا در گزارش همان سال خاورميانه و جنوب آسيا را تهديد تروريستي قلمداد مي کند.فعاليتهاي "تروريستي" در خاورميانه، تا جايي که در اين گزارش آمده، متوجه ايالات متحده نيستند، بلکه هدف عمده آنها اسراييل - کشوري که به طور غيرقانوني سرزمين اقوام ديگر را اشغال کرده- ميباشد. اين گزارش، همچنين مقاومت در برابر نيروهاي اشغالگر اسراييلي در لبنان را عمل تروريستي ميخواند. "تروريستي" خواندن فعاليتهاي حزب الله، بر خلاف حق بين المللي شناخته شده گروهها در مقابله با اشغال خارجي است، اما اگر حداقل به عنوان اصلي ثابت پذيرفته شود، قابل توجيه است، ليکن در حالي که حزب الله به عنوان سازماني "تروريستي" لقب گرفته، اين عنوان به گروه اسراييلي و تابع دولت "ارتش جنوب لبنان" که مکرراً به غيرنظاميان لبناني حمله ميکند، گروگانهاي غيرنظامي ميگيرد و آنها را شکنجه ميکند، و از روشهاي ديگري نيز در تهديد و اعمال خشونت عليه غيرنظاميان لبناني استفاده ميکند، تعلق نميگيرد.
به نظر ميرسد، نام نهادن برخي کشورها به عنوان "دولتهاي حامي تروريسم" اقدامي سياسي است. براي مثال، در گزارش آمده: "هر گونه قرارداد صلحي در خاورميانه بايد مسائل تروريستي را مورد بررسي قرار داده و سوريه را در مسير خارج شدن از ليست دولتهاي حامي تروريست قرار دهد." اين سخنان شايد به هر ناظر باتجربهاي متذکر شود که قرار گرفتن سوريه در ميان "دولتهاي حامي تروريسم"، در واقع وسيلهاي است که اين کشور را مجبور به امضاي قراردادي با اسراييل مطابق تمايلات ايالات متحده کند و چنين نيست که به خاطر تحليل درست و منطقي سياستهاي اين کشور، آن را در اين ليست قراردادهاند.بخش مربوط به ايران مدعي است که اين کشور "فعال ترين دولت حامي تروريسم" در سال 1999 بوده است؛ در حالي که تقريباً تمام عملياتهاي نامبرده در اين قسمت، نه عليه ايالات متحده، که در مساعدت به گروههايي بوده که بر ضد اشغال جنوب لبنان توسط نيروهاي اسراييلي ميجنگيدند. اين گزارش، همچنين مقاومت در برابر نيروهاي اشغالگر اسراييلي در لبنان را عمل تروريستي ميخواند. هيچ يک از ديگر کشورهاي خاورميانه، هيچ گونه فعاليت گروهي يا دولتي که توجيه کننده اين ادعا باشد که خاور ميانه يکي از تهديدهاي تروريستي اصلي براي ايالات متحده است را در کارنامه خود ندارند. به يقين اين ادعا بر اساس اطلاعات واقعي به دست آمده از حملات و صدمات تروريستي نيست؛ زيرا همان طور که آمار سالهاي اخير نشان ميدهد، تعداد نسبتاً کمي از "حملات ضد آمريکايي" از سوي کشورهاي خاورميانه بوده است.همچنين، طبق اين گزارش، بيشتر حوادث در اروپا، مرتبط با جدايي طلبان باسک در اسپانيا، درگيريها در ايرلند شمالي، جنبش کردها در ترکيه و برخي گروههاي آنارشيست در يونان بوده است. تروريسم خاورميانهاي يا "اسلامي" هم عامل مهمي در اين منطقه نبوده است. بيشتر حملات ضد آمريکايي در آمريکاي لاتين رخ داده اند. بيشتر اين اعمال تروريستي که شامل آدم ربايي و بمب گذاري ميشود، توسط شورشيان چپ گرا و گروههاي شبه نظامي راست در کلمبيا و پرو روي داده اند. شهروندان آمريکايي و منافع تجاري، تا حدي به خاطر پول عايده از آدم رباييها براي تأمين مالي شورشها، و تا حدي نيز براي تحليل بردن اقتصاد ملي مورد حمله قرار گرفته اند. اين گروهها که بيشترين خسارت را به شهروندان آمريکايي و اموال آنان در خارج از مرزهاي اين کشور زده اند، کمتر از گروههاي عرب يا مسلمان مورد توجه قرار ميگيرند. سياحت غرب شماره 63
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 197]