واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
«رزیتا غفاری» متولد 1351،متأهل و فارغالتحصیل کارگردانی سینما است. همه او را از بازی در سریال «در قلب من» حمید لبخنده میشناسند. غفاری خیلی زود پلههای ترقی را طی کرد ... «رزیتا غفاری» متولد 1351،متأهل و فارغالتحصیل کارگردانی سینما است. همه او را از بازی در سریال «در قلب من» حمید لبخنده میشناسند. غفاری خیلی زود پلههای ترقی را طی کرد و پس از چندی در فیلم «شوکران» بهروز افخمی به ایفای نقش پرداخت. او معمولا گزیده کار میکند و هیچ اصراری ندارد که سالی چند فیلم و سریال بازی نماید! اگر چه او کمتر توانسته در نقشهای اول چه در سینما و چه تلویزیون بازی کند. اما ما با بازیهای خوبی از غفاری در سریالهای در قلب من،در پناه تو،همسفر،ملاصدرا،شب آفتابی، فیلمسینمایی هتل کارتن،یکی بود و یکی نبود و آوازهخوان دیدهایم. گفتوگوی ما را با رزیتا غفاری که بعد از 4سال دوری از وطن به ایران برگشته را در ذیل با هم میخوانیم. *چه شد که رزیتا غفاری تصمیم رفتن به کانادا را گرفت؟ من 4سال پیش به دلیل ادامه تحصیل همسرم عباس صالحی که از گریمورهای خوب کشورمان هستند و بارداریام از ایران به کانادا سفر کردم و ضمن اینکه دخترم تارا را تا 3سالگی در کانادا بزرگ کردم،به ادامه تحصیل هم پرداختم. *در کدام شهر کانادا اقامت داشتید؟ من به مدت 4سال در تورنتوکانادا اقامت داشتم. *چرا به ایران برگشتید؟ برای اینکه دوست داشتم دخترم «تارا» در ایران و با فرهنگ ایرانی بزرگ شود که این مسأله برای من خیلی مهم بود. *نسلهای دوم و سوم ایرانیان خارج از کشور در حال فراموش کردن زبان فارسی،فرهنگ و هویت ایرانی خود هستند. به عنوان یک هنرمندی که 4سال در کانادا اقامت داشتید چه راهکاری برای رفع این مشکل دارید؟ بله. متأسفانه بچههای نسل دوم و سوم ایران در خارج از کشور در حال فراموش کردن زبان فارسی هستند. یکی از چیزهایی که ما پدر و مادرها باید به آن توجه کنیم،اینست که بچههای ما ابتدا یک ایرانی هستند،پس باید نذاریم که زبان فارسی را به فراموشی بسپارند. دختر من در کانادا به دنیا آمد،ولی اول شناسنامه ایرانی آن را گرفتم و بعد برای شناسنامه کاناداییاش اقدام کردم. برای من ایرانی بودن آن در ارجحیت است و هر کجای دنیا باشم با افتخار از ایران یاد میکنم. من فکر میکنم همه ایرانیها این عرق به وطن را با خودشان دارند و ما باید توجه کنیم که بچههای خودمان را هم اینگونه بار بیاریم. *ایرانیان مقیم کانادا با رزیتا غفاری که یک چهره هنری بود،چه برخوردی داشتند؟ برخوردهای خوبی بود. ایرانیانی که به تازگی به کانادا مهاجرت کرده بودند به هر حال من را میشناختند و همیشه افتخار همصحبتی با آنها را داشتم. به من ابرازمحبت میکردند و برای من توی غربت خیلی لذتبخش بود. *ایرانیان مقیم کانادا اغلب به چه کارهایی مشغول هستند؟ ایرانیان مقیم کانادا متأسفانه مشغول حرفه اصلی خودشان نیستند؛کلا مهاجرها در دنیا وقتی به کشور دیگری مهاجرت میکنند،کار خودشان را دنبال نمیکنند و این خیلی باعث تأسف است. *شما توانستید تو رشته تحصیلیتان کار کنید؟ بله. من و همسرم توانستیم در کشور کانادا رشته تحصیلی و کاری خودمان که سالها در ایران روی آن زحمت کشیده بودیم،هم ادامه تحصیل بدهیم و هم کار کنیم. خدا را شکر با گروههای کانادایی هم کار کردیم. *نظرتان درباره ایرانیان مقیم کانادا چیست؟ به هر حال قابل احترام هستند. آنها انسانهای شریف و محترمی بودند که در اون دوران غربت خیلی به من همدلی و کمک کردند. *مسائل و مشکلات آنان از لحاظ فرهنگی و اجتماعی چیست؟ به هر حال خیلی مشکل دارند. بیشتر آنها برای کار به کانادا مهاجرت کردند. همه آنها دوست دارند سریع به کشورشان برگردند و دوست دارند بچههایشان تو ایران بزرگ شوند. *به نظر شما چگونه میتوان از تواناییها و تجربیات آنان در جهت پیشرفت ایران استفاده نمود؟ آنجا کار از نظر تکنیک پیشرفتهتر است. همسرم در دانشکدههای کانادایی توانست رشته تحصیلی گریم را ادامه دهد،وقتی به ایران برگشت در حال تأسیس یک آموزشگاه است،این یکی از راههایی است که ما میتوانیم از کسانی که در خارج از کشور دورههایی را گذراندند و یا به صورت حرفهای مشغول کار هستند، بعد از واردشدن به ایران از آنها دعوت کنیم که بتوانند این هنر را در اختیار بچههای داخل قرار دهند که انشاءا... سطح فرهنگی و علمی کارمان بالا میرود. *در بین صحبتهایتان به کلمه مهاجرت بارها اشاره داشتید،تلقی رزیتا غفاری از پدیده مهاجرت چیست؟ هر کسی برای بهتر زندگی کردن به خارج از کشور میرود ولی ممکن است به بنبست بخورد و همیشه باید این را به ایرانیانی که به اقصی نقاط دنیا مهاجرت کردند،گوشزد کنیم که هیچوقت برای بازگشت به ایران و از نو شروع کردن دیر نیست و تشویق کنیم مهاجرینی که شاید نتوانند به آن هدفی که در خارج از کشور داشتند دست پیدا کنند به وطن بازگردند. به هر حال اینجا وطن ماست و برای پیشرفت بچههای ما و حتی خودمان مسلما بیشتر خواهد بود و راحتتر میتوانیم به هدفمان برسیم. *چه تفاوتهایی میان کار در ایران و کانادا وجود داشت؟ تفاوت در کارشان است و کارکردن با آنها همیشه مطمئنتر بود. مثل اینجا نیست که من بازیام در سریال روزهای زیبا را کار کردم ولی هنوز قسط آخر را از تهیهکننده نگرفتم و تسویه نمیکند. کار کردن با عوامل کانادائی اینطوری نیست. ما آنجا تحت پوشش یک صنف هالیوودی بودیم و زمانیکه حتی از طرف صنف برای کار به جایی فرستاده نمیشدیم چک حقوق بیکاری برای ما فرستاده میشد و موجب شگفتی من و همسرم بود. آنجا رسم است که صنف بچههای هنری را تحت پوشش خود قرار میدهد. *چه شد که به عوامل سریال روزهای زیبا که این روزها شاهد پخش آن از تلویزیون هستیم،پیوستید؟ 6ماه بعد از برگشتن از کانادا پیشنهاد بازی در سریال روزهایزیبا به من داده شد. همانطور که اطلاع دارید پیشتولید این مجموعه 2سال طول کشیده و کارگردانهای مختلفی برای ساختن این سریال در نظر گرفته شده بودند و برای بازی در این نقش بازیگران متفاوت و حرفهای زیادی حتی تا مرحله عقد قرارداد هم انتخاب شده بودند،ولی میگویند قسمت هر چه باشد پیش میآید. با اینکه بازیگران دیگری حتی تست گریم هم شده بودند،خوشبختانه قسمت شد تا پس از چند سالی که ایران نبودم،شروع دوباره و خوبی داشته باشم. *چه انگیزهای باعث شد که این نقش را بپذیرید؟ به هر حال نقش اول و از همه مهمتر اصلی و محوری بود و به نظر من خیلی نقش خوبی بود و من دوست داشتم که این نقش را بازی کنم. *کار با جواد افشار چهطور بود؟ خیلی خوب بود. من طی هشت ماه همکاری با آقای افشار و عوامل گروه هیچ مشکلی نداشتم. همه گروه مثل یک خانواده در کنار هم بدون مشکل و مسأله کار کردیم. *چقدر دست بازیگر را آزاد میگذاشت؟ خیلی. آقای افشار همیشه نواقص کار را همزمان با فیلمبرداری به من گوشزد میکرد و من هم همیشه از نظرات ایشان استفاده میکردم. *تجربه دوری رزیتا غفاری از کار آن هم در یک کشور غریب چگونه بود؟ این سالها خیلی سخت،اما خوب گذشت. دوری از ایران برای من خیلی مشکل بود،البته شاید بهتر است بگویم تنها مشکل من دوری از ایران و کارم بود. ولی الان خیلی خوشحالم که به وطن و کارم بازگشتهام. *چرا ما همیشه شما را در نقشهای مثبت میبینیم؟ من همیشه در نقشهای مثبت بازی کردم و اینگونه بین مردم جا افتاده و خدا رو شکر مردم خیلی منو دوست دارند و وقتی با آنها مواجه میشوم از من میخواهند که اصلا نقش منفی بازی نکنم،میگویند نقش مثبت بهت مییاد ولی منفی نه. *آیا دوست دارید ژانرهای دیگری را هم تجربه کنید؟ بله. من به تازگی مشغول بازی در یک تله تئاتر شدم که نقش یک زنی را بازی میکنم که با نقشهایی که قبلا کار کردم متفاوت است. این تله تئاتر به کارگردانی آقای یعقوبی است. من نقش یک زن پولپرست که بسیار جاهطلب و متکبر را بازی میکنم که انشاءا... مردم راضی باشند ولی من از بازی کردن در این نقش خیلی راضی هستم. *چه سالی وارد دانشگاه شدید؟ من سال 72-73 وارد دانشگاه شدم. *چه رشتهای؟ کارگردانی سینما. *انتخاب خودتان بود؟ بله. من 2تا رشته قبول شده بودم. مجسمهسازی و کارگردانی سینما. البته پدرم خیلی مرا برای تحصیل در رشته کارگردانی سینما تشویق کردند. *خانواده موافق بازیگریتان بودند یا مخالف؟ خانوادههای ایرانی به خاطر آن تعصبی که نسبت به خانمها دارند مخالفت میکنند ولی بعدا محیط کار منو دیدند که از طریق تحصیلات آکادمیک این کار را انجام میدهم موافقت خودشان را اعلام کردند و بعدها هم مشوق اصلی من شدند. *برای بازیگر شدن هدفی داشتید؟ تنها هدفم ترقی بود و دوست داشتم پیشرفت کنم و هر روزم بهتر از روز گذشته باشد و در جاییکه قرار دارم آیندهام را بسازم. منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 210]