واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: تصاویر را نمی شود کتمان کرد. خبر، سایت به سایت و دهان به دهان گشته و به همه رسیده؛ تالار قشقایی تئاتر شهر میزبان نمایشی است با عنوان اتللو. عکس هایی که از نمایش اتللو درز کرده حالا همه را عصبانی کرده است. نه به این خاطر که در آن از حرکات موزون استفاده شده، نه به این دلیل که بخشی از حرکات طراحی شده توسط کارگردانش (عاطفه تهرانی) شنیع است نه به این دلیل که زن و مرد بازیگر، حرکات نامناسبی را به نمایش می گذارند. مشکل این جاست که اتللو با مجوز و حمایت ارشاد روی صحنه رفته و مهم تر این که سال گذشته جایزه دولتی جشنواره فجر به کارگردان اتللو داده شد. اتللو اتللوی شکسپیر یکی از آثار دشواری است که کارگردان های زیادی در ایران و جهان به زورآزمایی با آن پرداخته اند. اما نمایش عاطفه تهرانی تفاوت هایی با اتللوهای دیگر دارد؛ این نمایش در سبک «پرفورمنس آرت» طراحی و اجرا شده و اشکال کار در همین جاست... بد نیست قبل از هرچیز کمی درباره این سبک هنری بدانیم: سبک پرفورمنس آرت از نقاشی و مجسمه سازی به تئاتر وارد شد و اساس آن چیزی نبود جز استفاده از دست و بدن هنرمند به عنوان ابزار اجرا. در این سبک نقاش و مجسمه ساز قلم مو و کاردک را کنار می گذارند و با اندام خود نقش را ایجاد می کنند. در تئاتر هم بازیگر تنها با استفاده از حرکات بدن می تواند پیام و احساس را منتقل کند و کلام در نمایش جایی ندارد. این سبک که در سال 1970 ابداع شد، معمولا ترکیبی از فاکتورهایی مثل ویدئو، نقاشی، موسیقی، درام و باله است. به عبارتی پرفورمنس آرت در تئاتر جزء تفکیک ناپذیری به نام رقص دارد که در اتللو هم به نوعی دیگر شاهد آن هستیم. اما این که مسئولان و ممیزان فرهنگی اجازه اجرای این نمایش را داده اند همچنان جزو همان مسائلی است که قرار است هر روز به خاطرش غافلگیر بشویم. می توان ادعا کرد تئاتر بدون برداشتن باری از دوش فرهنگ ایران، سربار فرهنگ شده، نتیجه سه دهه تصدی گری دولت در این عرصه است. تئاتر پس از 30 سال که از انقلاب می گذرد از نگاه مدیران فرهنگی هنوز هنری درجه دوم، بی تاثیر و کم مخاطب ارزیابی می شود. مسئولان فرهنگی کشور تصور می کنند تئاتر، خوب باشد یا بد تاثیر زیادی بر مخاطبش نخواهد داشت و در پستویی است که هر اتفاقی در آن بیافتد به بیرون درز نمی کند. لطفا به این اسامی توجه کنید: خانه برنارد آلبا، نبردومده آ، كالیگولا، راز ماهی طلایی آكواریوم آقای ژان و... در آخر اتللو. این ها تقریبا آخرین نمایش های روی صحنه بودند. به شهادت این اسامی تقریبا تمام آثار نمایشی روی صحنه غربی هستند. برای همین بود که مدتی پیش حمید شاه آبادی معاون وزیر ارشاد از آغاز یک نهضت سناریو نویسی خبر داد و برای چند ساعتی دل دوستداران تئاتر متعهد را شاد کرد با این فرمول ، نه برای تئاتر هزینه می شود، نه سالن تئاتری برایش ساخته می شود، نه بازیگرانشان مورد حمایت قرار می گیرند، نه بر آن نظارت می شود و نه برای رسیدن به یک تئاتر ملی و اسلامی برنامه ریزی می شود. آمارها هم می گویند که بزرگ ترین مجموعه نمایشی کشور یعنی تئاتر شهر از ابتدای سال تا همین حالا که به نیمه اش رسیده، نتوانسته بیشتر از 100 هزار تماشاگر را جذب کند، این یعنی ورشکستگی. مسیر تئاتر ملی این طور ترسیم شده و انگار قرار بوده به همین نقطه برسیم؛ ورشکستگی مالی و فرهنگی. لطفا به این اسامی توجه کنید: خانه برنارد آلبا، نبردومده آ، كالیگولا، راز ماهی طلایی آكواریوم آقای ژان و... در آخر اتللو. این ها تقریبا آخرین نمایش های روی صحنه بودند. به شهادت این اسامی تقریبا تمام آثار نمایشی روی صحنه غربی هستند. برای همین بود که مدتی پیش حمید شاه آبادی معاون وزیر ارشاد از آغاز یک نهضت سناریو نویسی خبر داد و برای چند ساعتی دل دوستداران تئاتر متعهد را شاد کرد. شاه آبادی اصرار داشت تا اسم این حرکت دولتی را نهضت بگذارد چرا که کارد به استخوان رسیده و مدت هاست تقریبا هیچ متن و نمایش ایرانی اورجینالی روی صحنه نمی رود. آن هم در تئاتری که مهم ترین سالن ها و مهم ترین فستیوال های آن دولتی است و دولت تنها متصدی برگزاری آن است. غفلت مدیران تئاتر از نمایش های آیینی و بی توجهی به تعزیه خوانی هم اتفاق وحشتناک دیگری است که راه را برای غربی شدن هر چه بیشتر تئاتر ایران باز می کند. در سفری که سال گذشته سفیر واتیکان به قم داشت، صحبتی کرده بود که پرده از کم کاری های مدیران فرهنگی ما برمی دارد. ژان پل گوبل در بازدید کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی گفته بود: «در كتابخانه واتیكان نسخ خطی اسلامی فراوانی وجود دارد و بزرگترین مجموعه تعزیه خوانی امام حسین در 1200 جلد در كتابخانه های واتیكان نگه داری می شود كه حتی یك نسخه از آن در كتابخانههای ایران وجود ندارد.» شاید مدیران فرهنگ و ارشاد در زیر فشار افکار عمومی تساهل و تسامح را کنار بگذارند و اجرای این نمایش را متوقف کنند اما به نظر می رسد این بیماری، ریشه دارتر از آن است که با جراحی سرپایی درمان شود. نویسنده: لقمان یدالهی گروه هنر تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]