واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: بهاره افشار نزد عموم مردم با سریال «او یك فرشته بود» شناخته شد. نقشی متفاوت كه زیاد دوست داشتنی نبود، اما توانایی افشار در زمینه بازیگری را به تصویر كشید. افشار بعد از این شهرت خیلی آرام به راهش ادامه داد و در فیلمهای سینمایی چون تسویه حساب و صد سال به این سالها بازی كرد كه هنوز هیچكدام اكران نشدهاند. شاید برایتان جالب باشد كه بدانید اولین كار افشار به عنوان بازیگر سریال «روزگار قریب» بوده كه اكنون در حال پخش است. روزگار قریب بهانهای شد تا با افشار به گفتگو بنشینیم تا بدانیم او چگونه وارد دنیای بازیگری شد. چگونه ایفاگر نقش زری مامان در سریال روزگار قریب شدید؟ توسط كیانوش عیاری (كارگردان) انتخاب شدم. یكی از دستیاران عیاری با من تماس گرفت و گفت قسمتهایی از بازی خانم عبیسی را گرفتهایم و دنبال بازیگری هستیم كه به ایشان شباهت داشته باشد. در آن زمان من كار مونتاژ میكردم پرسیدم كارگردان چه كسی است؟ وقتی گفتند عیاری باورم نمیشد و فكر كردم حتما یك نقش دمدستی است، اما برخلاف تصورم یك نقش محوری بود و نتیجه صحبتهایمان در نهایت به قرارداد بستن من منجر شد. و برای جالبم بود كه نه تنها نقش دمدستی نبود بلكه، یكی از زنهای اصلی داستان هم بود. وقتی بازیام با شهاب كسرایی تمام شد دوباره تست دادم و برای مرحله دوم و بازی با ناصر هاشمی هم مجددا انتخاب شدم. پس اصلا فكر نمیكردید كه چنین نقشی را به شما واگذار كنند؟ خیر. من اصلا نمیخواستم بازی كنم چون آن زمان فكر میكردم قرار است كه تدوینگر شوم. بنابراین بازیگری دغدغه اصلی بهاره افشار نبود؟ چرا بود. آن زمان هم پیشنهاد بازی داشتم اما نه كارگردانها مطلوبم بودند و نه نقشهای پیشنهادی آنها. میخواستم با یك اتفاق خوب شروع كنم. و بالاخره همین اتفاق هم برایتان افتاد و با كارگردانی مثل عیاری شروع كردید؟ بله، شروع خوبی برایم بود. ولی در هر حال ایشان یكباره فضای ذهنیام را به هم ریختند. چرا؟ من این روال را برای خودم گذاشته بودم كه سالی یكبار بازی كنم كه البته الان به این نتیجه رسیدهام كه اشتباه فكر میكردم. یك دوستی به من میگفت: اگر من هم با یكی از خاصترین نقشهای تلویزیون معرفی شده بودم و سینما را هم با فیلم تهمینه میلانی تجربه میكردم، قطعا سینما را میبوسیدم و كنار میگذاشتم. كار با عیاری برای من جذاب و خوب بود. اما از یك نظر هم سطح توقع مخاطب را از من بالا برد و هم توقع خود را از خودم. البته خیلی تلاش كردم كه دچار توهم نشوم. اما به هر حال شروع سادهای برایم نبود. كمی به عقب برگردیم. از كی دچار بازیگری و دنیای هنر شدید؟ من با دیدن سه فیلم عاشق سینما شدم. لیلا و پری (مهرجویی) و دیگه چه خبر تهمینه میلانی. در هنرستان تئاتر خواندم و در آن زمان در یك سری از كارها، در حد چند سكانس بازی كردم و بعد تصمیم گرفتم بازیگر و طراح صحنه و لباس شوم و از یك جایی به بعد فكر كردم یا نباید كار كنم یا زمانی باید كار كنم كه در یك جای درست با یك نقش خیلی خاص دیده شوم. در نتیجه بازی نكردم و تدوینگر شدم؛ چون فكر میكردم در این كار زودتر پیشرفت خواهم كرد. اما بالاخره توسط عیاری آن اتفاق برای شما افتاد و جای درستی قرار گرفتید؟ بله. یك روزی به آقای عیاری گفتم این كار كه تمام بشود، من دیگر بازی نمیكنم. این اولین و آخرین بازی من است. اما عیاری به من گفت تو بازی میكنی و اتفاقات خوبی هم برایت میافتد؛ حتی بعدها فهمیدم عیاری و برزو نیكنژاد من را به افخمی برای «او یك فرشته بود» معرفی كردهاند. بعد از اتمام سریال «او یك فرشته بود» روزی عیاری من را دید و گفت: دیدی گفتم تو بازیگر میشوی و دیده هم میشوی! چرا در مورد انتخاب نقشهایتان در تلویزیون، دچار وسواس هستید؟ یكی بهخاطر مخاطب گستردهای كه تلویزیون دارد و دوم این كه سطح توقع مردم در تلویزیون از من خیلی بالا رفته است. برای مثال اكثرا فكر میكنند او یك فرشته بود اولین كار من است در حالی كه نیست و برای همین وقتی من را میبینند میگویند: روزگار قریب كار خوبی است و چرا بعد از او یك فرشته بود این نقش را بازی كردی. ضمن این كه وقتی تو سطح عالیای از یك چیزی را تجربه كردهای دیگر نباید به پایینتر از آن تن بدهی. از زیاد دیده شدن میترسید؟ در تلویزیون بله دوست دارم زیاد دیده نشوم. ولی ذات بازی، دیده شدن و مورد قضاوت قرار گرفتن است؟ بله، اما زیاد دیده شدن در تلویزیون را دوست ندارم. در سینما مخاطب تو را انتخاب میكند و برای دیدن تو هزینه میكند در حالی كه در تلویزیون، تو خودت را به مخاطب تحمیل میكنی. اگر مخاطب برای دیدن تو هزینه كرد، یعنی تو و كارت را دوست دارد و آن موقع است كه بازیگر حتی میتواند قضاوت دیگران را نسبت به خودش بداند و بعد اگر این اتفاق برایت افتاد، با خیال راحت میتوانی كارت را در تلویزیون ادامه دهی. اما مخاطب تلویزیون، با توجه به شناختی كه از شما پیدا كرده است كارهایتان را هم در سینما پیگیری میكند و اینجاست كه تلویزیون خیلی در دیده شدن به شما كمك میكند؟ بله، خیلی هم به من كمك كرده است. ولی فكر میكنم از اینجا به بعد خرج كردنم در تلویزیون اشتباه است. دوست دارم در تلویزیون بازی كنم اما با یك اتفاق بهتر و خاصتر از او یك فرشته بود. این همه حساسیت نشأت گرفته از چه چیزی است؟ از ایده آلیست بودنم. اما تنها این نیست، یك ترسی هم دارید؟ یك ترس پنهان. خب همه آدمها در زندگیشان ترس دارند. مثل ترس از دست دادن موقعیتی كه دارند. خانم افشار، در اوج شهرت چقدر نگران حذف شدن بودید؟ در آن روزها، حرف و حدیثهای زیادی برای من پیش آمد اما من در مقابل همه آنها سكوت كردم. در آن زمان من زیادی دیده شدم. ولی میخواستم آدمها درست در مورد من قضاوت كنند. نمیخواستم خودنمایی كنم. ماندگاری برایم معتبر بود تا شهرت. بنابر این خیلی دغدغه حذف شدن را نداشتم. خودتان را یك بازیگر حسی میدانید یا تكنیكی؟ من كاملا حسی بازی میكنم. واقعا از تكنیك كمك نمیگیرم. برای همین هم مقابل دوربین راحت بازی میكنم. قشنگترین بازی شما؟ همه كارهایم را دوست دارم، چون آنها را انتخاب كردهام. یك مسالهای كه در مورد بازیهای شما وجود دارد این است كه در اكثر نقشهایتان یك آرامش خاص وجود دارد. حتی در نقش فرشته كه نقشی كاملا منفی بود، این آرامش كاملا محسوس بود؟ در این مورد توضیح دهید؟ این مساله را خیلیها به من گفتند. نمیدانم از چه چیزی نشأت میگیرد. اما خودم اصلا آرام نیستم و بعكس خیلی هم شلوغ هستم. اما شاید جنس نگاه كردنم این آرامش را به مخاطب انتقال میدهد. چه نقشهایی را دوست دارید تجربه كنید؟ همه نقشهای دنیا را. (میخندد). بازیگران محبوب شما؟ بازیگر فیلم دختران ازهمگسیخته و همین طور لیلا حاتمی را در فیلم لیلا. دلم میخواست به جای ایشان در آن فیلم بازی میكردم. البته شاید میتوانستم به جای او بازی كنم! به هر حال همه فیلمهای ایشان را دوست دارم. اولین نقاشی كه كشیدید را بخاطر دارید؟ بله، یك شیطان كشیدم و یك روح كه در كنار آن بود. از آن دوران به دنیای ماورایی علاقه داشتم. كارهای بعدی...؟ در سریال فاصله ها نقشی بازی خواهم کرد shop-faseleha.mihanblog.com
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1653]