واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > علایی، حسین - از زمانی که در اوایل زمستان سال 1389 قیام مردم کشور آفریقایی تونس در اعتراض به برخورد خشن پلیس با یک دست فروش و خود سوزی وی شروع شد، تاکنون ناآرامیها و التهابات سیاسی بسیاری از کشورهای شمال آفریقا و خاورمیانه را فرا گرفته است. فرار بن علی رئیسجمهوری تونس با 23 سال حکومت، پس از اوج گیری اعتراضات مردم و کنارهگیری اجباری حسنی مبارک، رئیسجمهوری مصر با 30 سال حکومت، پس از یک دوره تظاهرات گسترده و خونین، امیدواریهای زیادی را در بین مردم کشورهای عربی خاورمیانه برای تکرار مبارزات مسالمتآمیز بوجود آورده است. مردم در صدد برپایی اجتماعات اعتراضآمیز و اِعمال فشار بر روسای جمهوری مادامالعمر و موروثی، پادشاهان و رهبران خودخوانده کشورهای خاورمیانه هستند تا آنها را از حاکمیت کنار زده و حکومتهای استبدادی و ظالمانة موجود را تغییر دهند و سرنوشت خویش را به دست گیرند. هم اکنون بیش از دو ماه است که در کشورهایی مانند یمن،لیبی و بحرین قیام عمومی مردم آغاز شده و علیرغم سرکوبهای خونین، اقشار مختلف مردم همچنان حضور خود در خیابانها و میدانهای مرکزی را حفظ کرده و به دنبال سقوط حکومتهای فاسد و خشن خود هستند. در کشورهایی مانند عربستان، اردن، الجزایر، عمان و اخیراً در سوریه هم اخباری حاکی از تظاهراتها و ناآرامیهای وسیع به گوش میرسد که بیانگر خاموش نشدن شعلههای نهضتهای آزادی خواهانه در جهان عرب است. گرچه ماهیت و دلایل خروش و خشم مردم در هر کشور و نیز خواستههای آنها متفاوت است، ولی مطالبة مشترک اکثر مردم مسلمان در تمامی این کشورها، رهایی از استبداد و دیکتاتوری،آزادی زندانیان سیاسی و ایجاد حکومتها و دولتهایی است که به خواست و رأی ملت وفادار باشند و با آحاد مردم کشورشان با احترام رفتار کنند. حکومتهایی که حق تعیین سرنوشت مردم را به رسمیت بشناسند و زندانها را پر از مخالفین و آزادیخواهان و ابرار نکنند و بکارگیری زور علیه مردم را کنار بگذارند. طبیعی است که در صورت به ثمر رسیدن جنبشهای آزادی خواهانه در این کشورها که با فریادهای الله اکبر صورت میگیرد، تغییراتی در معادلات سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا رخ خواهد داد و روابط بین این کشورها با سایر دولتها، بویژه قدرتهای بزرگ و منطقهای دچار دگرگونی خواهد شد. از آنجا که هر نوع تغییر در حاکمیت سیاسی دو کشور مصر و بحرین در وضع کشورهای عربی تأثیر بیشتری دارد، در اینجا به این موضوع اشاره میشود. حسنی مبارک در طول دوران حکومت خود مورد حمایت غرب بویژه آمریکا و از متحدین منطقهای اسرائیل در برابر فلسطینیان بوده. از زمان انعقاد پیمان کمپ دیوید توسط انور سادات، مصر سالانه حدود 5/1 میلیارد دلار کمک نظامی از آمریکا دریافت کرده است تا مرزهای اسرائیل را امن نگه داشته و ضامن بقای اسرائیل باشد. در دوران انور سادات و حسنی مبارک، تمامی جریانهای سیاسی مخالف صهیونیستها سرکوب و قلع و قمع شدند تا خیال اسرائیل راحت باشد. مردم مصر ظرف 30 سال گذشته تحقیر شده و حتی اجازه نداشتند تا در روز قدس تظاهرات و با فلسطینیهای قربانی جنایات اسرائیل اعلام همبستگی کنند. حال مرحلة اول قیام مردم در این کشور به نتیجه رسیده، زندانیان سیاسی آزاد شده، احزاب اجازة فعالیت یافته و مردم موفق شدهاند بندهایی از قانون اساسی را تغییر دهند و هم اکنون در پی ایجاد شرایطی برای برگزاری انتخابات آزاد و تعیین نمایندگان مجلس و دولت منتخب خود هستند. طبیعی است که اگر رأی مردم بدون تقلب، سرنوشت دولت آیندة مصر را تعیین کند، دیگر روابط دوران مبارک با آمریکا و اسرائیل برقرار نخواهد بود و مصر به کشورهای اسلامی و مردم فلسطین نزدیکتر خواهد شد. از آن پس دیگر دولت مصر تأمین کنندة منافع اسرائیل نخواهد بود و دولتمردان بر اساس علائق و منافع ملی تصمیم گیری خواهند کرد. ثروت گاز کشور به جای انتقال به اسرائیل و حل مشکلات این رژیم، برای توسعة ملی مصر بکار گرفته خواهد شد و سوخت ماشین جنگی اسرائیل را تأمین نخواهد کرد. در چنین شرایطی روحیة فلسطینیها افزایش یافته و امکان مقاومت مردم فلسطین علیه صهیونیستها فراهم میشود. با چنین تحولی، نگاه آمریکا به مصر تغییر کرده و دولت مصر از یک دولت مجری سیاستهای آمریکا به کشوری مستقل در سیاست خارجی تبدیل خواهد شد. شاید با چنین رویکردی، تحولی عظیم در انتفاضة مردم فلسطین پدید آید و دورة سلطة افرادی مانند محمود عباس به پایان برسد و کرانة باختری نیز مانند نوار غزه از حضور تانکها و نیروهای مسلح اسرائیل رهایی یابد.اما در بحرین عمق دستاوردهای مردم حتی از مصر هم میتواند بیشتر باشد.چنانچه قیام مردم در بحرین به عمر نظام موروثی سلطنتی پایان دهد،بیش از همه، خانوادة سلطنتی عربستان سعودی دچار بی ثباتی و تزلزل خواهد شد. شاید به همین دلیل باشد که عربستان با چراغ سبز آمریکا زرهپوشهای خود را راهی بحرین کرد تا از سرکوب قیام مردم مطمئن شود. با پیروزی مردم در بحرین، حکومت عربستان نه فقط مجبور میشود نظامیان و نیروهای امنیتی خود را از کشور بحرین بیرون بکشد، بلکه این جزیره را برای همیشه از دست خواهد داد و شاهد افزایش مطالبات مردم کشور خود بویژه شیعیان خواهد بود. به همین دلیل است که هم اکنون عربستان سعی میکند قیام شیعیان «قطیف» را که در مناطق نفتخیز زندگی میکنند، به شدت سرکوب کند. در چنین شرایطی پادشاهی سعودی یا بایستی به باز کردن فضای سیاسی و رسیدگی به مشکلات مردم بپردازد یا این که آمادة برخورد با اعتراضات شهروندان خود باشد. در هردو صورت اقتدار خاندان سلطنتی دیگر مثل قبل نخواهد بود. تضعیف پادشاهی عربستان به مفهوم بی ثباتی در تمامی حکومتهای شاه نشین در کشورهای عربی و امیر نشین در کشورهای حاشیة خلیج فارس و در نتیجه موجب ناامن شدن پایگاههای نظامی آمریکا در این کشورها خواهد شد. با روی آوردن به مردم، دیگر افزایش تولید نفت در عربستان برای ایمنسازی کشورهای صنعتی غربی تداوم نخواهد یافت. با تغییر حکومت در بحرین، دولت آمریکا ناچار است در مورد بقای سرفرماندهی ناوگان پنجم خود در بندر سلمان تجدید نظر کرده و آن را به جای مطمئن تری منتقل کند که در این صورت محل جدید به احتمال زیاد در کشورهای حاشیة جنوبی خلیج فارس نخواهد بود. با دور شدن کشتیهای جنگی آمریکا از خلیج فارس، همگرایی بین کشورهای منطقه افزایش خواهد یافت و طرح امنیت دسته جمعی که جمهوری اسلامی ایران به دنبال آن بوده است هوادار بیشتری خواهد یافت. با تحقق چنین وضعی، دریای خلیج فارس به سوی امنیت بیشتر و پایدارتر حرکت خواهد کرد و همگرایی منطقهای افزایش مییابد. بنابراین تحولات دنیای عرب نه فقط دیکتاتوریهای موجود در خاورمیانه را متزلزل خواهد کرد، بلکه تغییراتی را در صحنة سیاسی خاورمیانه و فلسطین به دنبال خواهد آورد که برای مردم و ساکنین این دیار مبارک خواهد بود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 246]