تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):ما اهل بيت، وعده‏هاى خود را براى خودمان، بدهى و دِين حساب مى‏كنيم، چنانكه رسول اكر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820783934




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درباره فیلم «طبقه سوم»


واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: كم‌تر پیش آمده كه مهناز افشار نقشی را بازی كند كه دارای لایه‌های پیچیده باشد و آنگاه كسی بخواهد درباره توانایی‌های او به عنوان بازیگر حرف بزند. او بازیگری است با مشخصات كامل و دقیق یك...   تلقین ترسبیژن میرباقری با نخستین ساخته‌اش با نام «ما همه خوبیم» توانست نظر مساعد تماشاگران، داوران و منتقدان جشنواره را جلب كند و با همین فیلم خود را به عنوان استعدادی درخشان مطرح سازد. پس از آن میرباقری فیلم «روز برمی‌آید» را ساخت كه اقتباسی آزاد بود از نمایشنامه «مرگ و دوشیزه» اثر آریل دورفمان. «دوزخ، برزخ، بهشت» فیلم سوم این كارگردان بود با سه اپیزود جداگانه و با حضور بازیگران مطرح كه چندان مورد توجه واقع نشد و پس از آن «طبقه سوم» را ساخت كه سال گذشته در جشنواره شركت كرد، اما موفق به دریافت جایزه نشد و هم‌اكنون روی پرده سینماهای تهران است.ویژگی مهم فیلم‌های میرباقری، كارگردان‌محوری و نیز استفاده خلاق از محیط‌های كوچك و فضاهای بسته برای روایت است. بیژن میرباقری در هر 4 فیلمی كه تاكنون ساخته ترجیح داده تا با كم‌ترین شخصیت، فضایی را ایجاد كند كه قصه‌های متنوعش را روان و پذیرفتنی برای تماشاگر به تصویر بكشد. كار كردن در محیط‌های بسته و بازیگران كم‌ تعداد، نیازمند طراحی دقیقی است كه اولا نماها تكراری نبوده و به یكدیگر شباهت نداشته باشند و ثانیا این محدودیت‌ها، فیلم را برای تماشاگر تبدیل به دقایقی كسالت‌بار نكنند. در كنار این‌ها، میرباقری قصه‌هایی مدرن را برای روایت برمی‌گزیند. در آثار او كم‌تر هیجانی از نوع فیلم‌های اكشن و پرحادثه دیده می‌شود و آنچه جایگزین این هیجان می‌شود، درام‌پردازی براساس روان‌شناسی شخصیت‌هاست. این مهم، در آثار این كارگردان، زمانی نمود پیدا می‌كند كه می‌بینیم هم درونمایه آثارش مربوط به جنبه‌های ناپیدا از گذشته و درونیات شخصیت‌هاست و هم این‌كه در چنین آثاری است كه كار بازیگران، بیش از پیش نمود پیدا می‌كند. میرباقری از جمله كارگردان‌هایی است كه بیش از بقیه فرصت برای درخشش در اختیار بازیگرانش قرار می‌دهد. در فیلم اولش سوای بازی‌های خوب آهو خردمند و محسن قاضی‌مرادی، این لیلا زارع بود كه در اولین نقش‌آفرینی جدی‌اش موفق به دریافت بلورین جشنواره شد. در فیلم دوم بازی یكتا ناصر و امیر آقایی كاملا به چشم آمد. در فیلم سوم مسعود كرامتی بازی درونی و اثرگذاری از خود به نمایش گذاشت و در «طبقه سوم» كه موضوع این بحث است، شاهد بازی متفاوتی از مهناز افشار هستیم. نقش‌های سطحی یك بازیگراو را سال‌هاست كه در نقش‌های ساده و ظاهری دختران و زنانی می‌بینیم كه دغدغه‌های كوچكی دارند. مثلا یا در آرزوی ازدواج با همسر مورد علاقه‌شان هستند یا به دلایلی بی‌اهمیت و سبك، قصد راندن مزاحمی را از خود دارند. كم‌تر پیش آمده كه مهناز افشار نقشی را بازی كند كه دارای لایه‌های پیچیده باشد و آنگاه كسی بخواهد درباره توانایی‌های او به عنوان بازیگر حرف بزند. او بازیگری است با مشخصات كامل و دقیق یك ستاره در سینمای ایران كه فیلم‌هایش را عموم مردم می‌بینند و چون این آثار با عامه مردم ارتباط برقرار می‌كنند، بنابراین كم‌تر پیش می‌آید كه كارگردانی بخواهد نقشی جدی و سنگین را به او بسپارد. البته سوالی كه ممكن است در اینجا مطرح شود این كه آیا این بازیگر قابلیت بازی در نقش‌های سنگین و پیچیده را دارد یا خیر. پیش از این یكبار فریدون جیرانی از مهناز افشار در نقش كوتاهی در «سالاد فصل» استفاده كرد كه آن نقش با معیارهای موجود، می‌توانست سنگ محكی باشد برای توانایی‌های این بازیگر، اما نه آن فیلم اثر ماندگاری شد و نه بازی افشار در آن، چیزی بیشتر از بازی‌های مرحوم خسرو شكیبایی و لیلا حاتمی داشت. در این میان «طبقه سوم» موقعیت دیگری بود برای این كه ببینیم آیا این بازیگر می‌تواند در حرفه خود قلمرو تازه‌ای را پیموده و پیشرفت كند یا خیر كه به اعتقاد آنها كه آخرین فیلم بیژن میرباقری را دیده‌اند، افشار از این تجربه سربلند بیرون آمده است. ویژگی بسیار مهم نقش او در این فیلم، چندگونگی، ابهام و مرموز بودن است. این شخصیت در ابتدا جوری نمایانده می‌شود و سپس به گونه‌ای دیگر تعریف شده و پیش می‌رود. این چندوجهی بودن، نیازمند درك درست حس‌ها و موقعیت‌هایی است كه فیلمنامه پیش پای یك بازیگر می‌گذارد. درباره فیلمجدا از دو نكته كلیدی این فیلم كه یكی كارگردانی میرباقری و دیگری بازی خوب و باورپذیر مهناز افشار است، باید به پتانسیل‌هایی اشاره كرد كه می‌تواند یك قصه را از حالتی تخت و تك‌بعدی درآورده و تبدیل به اثری جذاب كند. همچنان كه اشاره شد «طبقه سوم» فیلمی است كه در نگاه اول به دلیل ویژگی‌های ظاهری‌اش به تله‌تئاتر شبیه‌تر است تا یك اثر سینمایی. بنابراین برای به تصویر كشیدن آن و طراحی موقعیت‌های خاص، احتیاج به درام‌پردازی و شخصیت‌سازی مبتكرانه‌ای است كه بتواند تماشاگر را روی صندلی نگه دارد. در حقیقت آنچه كه كمبود شخصیت و كمبود اتفاق و كمبود فضا را در «طبقه سوم» جبران می‌كند، دو شخصیت محوری فیلم هستند كه به مرور و به تدریج گوشه‌هایی از شخصیت نامكشوف خود را آشكار می‌كنند و به این ترتیب موقعیت‌های كلیدی فیلم، آنهایی هستند كه منجر به برخی جابه‌جایی‌ها می‌شوند و خلاف تصور و پیش‌بینی تماشاگر پیش می‌روند. مثلا از ابتدا چنین به نظر می‌رسد كه دختر جوانی، وحشت‌زده از ورود ماموران، وارد خانه زنی تنها شده و زن با پناه دادن این دختر، درواقع ریسك بزرگی را پذیرفته است، اما مدتی بعد این معادله معكوس می‌شود و این بار تماشاگر، زن را در موقعیت یك زندانبان می‌بیند كه با گروگان‌ گرفتن دختر، قصد دیگری بجز پناه دادن او در سر دارد. سپس این وضعیت نیز ثابت نمی‌ماند و دختر پس از به دست آوردن اعتماد به نفس ازدست‌رفته‌اش، زن را واقعا زندانی می‌كند و با به‌دست آوردن قدرت، قصد برآورده كردن خواسته‌های خود را دارد. پیش از این نیز میرباقری در «روز برمی‌آید» چنین مبادله و جنگ قدرتی را میان دو شخصیت اصلی آزموده بود و سابقه این شیوه قصه‌گویی را داشت با این تفاوت كه در آنجا دو سوی مخاصمه از قبل یكدیگر را می‌شناختند، اما در «طبقه سوم» مواجهه این دو، بدون هرگونه پیشینه و شناخت قبلی است. از این حیث می‌توان دلبستگی میرباقری در این‌گونه قصه‌گویی را با كار بزرگ اینگمار برگمن كارگردان بزرگ و افسانه‌ای سینمای سوئد در فیلمی به مانند «پرسونا» مقایسه كرد. این مقایسه البته به معنای كنار هم گذاشتن ارزش‌های فنی و قابلیت‌های معنایی این دو فیلم نیست، بلكه هدف از نام بردن از برگمن و فیلم «پرسونا» ارائه الگویی است برای چنین فیلم‌هایی. در آنجا نیز لیو اولمن و بی‌بی اندرسون دو زنی هستند كه یكی به دلیل بیماری و دومی به دلیل پرستاری، مجبور به تحمل یكدیگرند. ابتدا زن بیمار فردی درونگرا، عمیق و صاحب قدرت معرفی می‌شود و پرستار موجودی پرحرف، ساده‌لوح و بی‌هنر می‌نماید، اما با وقوع اتفاقاتی در موقعیت‌های تازه، ورق برمی‌گردد و شاهد شخصیت‌پردازی عجیب كارگردان هستیم كه انسان را منشوری چندگانه و پیچیده نشان می‌دهد كه به راحتی نمی‌توان او را براساس رفتارها و نیازهای آشكارش شناخت و ارزیابی كرد.«طبقه سوم» واجد عنصر تعلیق نیز هست. وجود ماموران در محوطه بیرونی خانه و آمادگی آنها برای دستگیری دختر، همواره این اضطراب را برای تماشاگر حفظ می‌كند كه هر لحظه ممكن است این اتفاق بیفتد، اما مانند بسیاری از فیلم‌های خوب سینما، در اینجا نیز این نیروی تهدید بهانه‌ای بیش نیست. آنچه تهدیدگر و مهیب است، احساس جاه‌طلبی و قدرت است كه در یك مصاف رودررو نیز می‌تواند تاثیری خوفناك‌تر از هر فاجعه‌ای داشته باشد.    




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 660]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن