واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: اثر تفکر در زندگی | رموز موفقيت شانس و اقبال او بود كه … ، عجب شانس دارم…! چقدر خوش شانسي كه رئيس شدي ! بله ما مي توانيم تمام عمر را صرف برچسب زدن به رويدادها كنيم : اين خوب است ، آن بد است ...،بيفايده است و علت اينكه به هر حادثه اي برچسب فاجعه و مصيبت مي زنيم آن است كه تنها يك درصد از كل واقعيت را مي بينيم . تا زماني كه به بد بودن اوضاع و احوال ، ايمان داشته باشيم هيچ تغييري در اوضاع و احوال بوجود نخواهد آمد!. تا زمانيكه با داد و فرياد و جنگ و دعوا به استقبال روزهاي زندگيتان مي رويد هيچ پيشرفتي در زنگي نخواهيد ديد !. شما مي توانيد با يك استدلال منطقي خارق العاده ، ثابت كنيد كه حق با شما بوده است ولي اين بحثها ، گره اي از زندگي شما نمي گشايد چرا كه زندگي ، تابع منطق نيست .! اگر در پي آرامش بيشتري هستيد به رويدادهاي زندگي برچسب خوب و بد نزنيد . اصولا هر كسي مي تواند در دنيا از دو زاويه مختلف بنگرد : دنياي كثيفي است دنيا به همين صورت هم زيباست. × ما براي بافت عيبها و كاستي هاي ديگران ، انرژي فراواني صرف مي كنيم، مصرانه و در كمال عصبانيت مي كوشيم ثابت كنيم كه آدمها متقلب ، پرخور ، تنبل و دلخور و ولخرج و دزد هستند و نتيجه اين تلاشها و انتقادها چيست ؟ هيچ ، جز اينكه زندگي خود ما از شادي و نشاط تهي مي گردد. ×× راه دوم اين است كه دنيا را به همين صورتي كه هست بپذيريم . شايد بپرسيد : چه دليل و مدركي براي خوب بودن در دنيا داري ؟ دليل و مدرك لازم نيست . دنيا همين است كه هست. ماه ، گرد زمين مي چرخد و زمين ، گرد خورشيد ، گلهاي رز شكفته مي شوند ، پرندگان آواز مي خوانند ، آدمها ازدواج مي كنند … و جدا مي شوند ، همسايه ما جنگ و دعوا راه مي اندازد و … همه اينها بخشي از برنامه بزرگ هستي است . اينكه بگوييم : مردم نبايد مريض بشوند ، نبايد دروغ بگويند ، درست مثل اين است كه بگوييم : اين خورشيد لعنتي چرا اينقدر بزرگه! اين امكان براي همه ما وجود دارد كه جهان را به همين صورتي كه هست بپذيريم و آنگاه براي بهتر كردن آن بخشي از مسئوليت ها را به گردن بگيريم . اين رسم زندگي است . ما براي نگراني هاي خود ، سلسله مراتبي داريم . وقتي پايمان شكسته باشد ديگر به سردردمان اهميتي نمي دهيم . خب حال ببينيم كه چگونه مي توانيم از حساسيتهاي خود بكاهيم ؟ اولا بايد بپذيريم كه منشا همه آزردگيها و مصيبتها ، قوانيني خود ساخته هستند كه در ذهن ما جاي گرفته اند . اگر خود ما اقدام به تعديل يا دور انداختن اين قوانين كنيم آنوقت ديگر از بي اعتنايي دنياي واقعي نسبت به قوانين مان آزرده خاطر نخواهيم شد . راههاي مختلفي براي عصباني شدن وجود دارد. براي لذت بردن و سرگرم شدن هم ، راههاي مختلفي پيش روي ماست. اگر براي شاد زيستن به دنبال يك راه ساده هستيد قوانين كمتري براي خود وضع كنيد و بي جهت ، زندگي را با بايدها و نبايدهاي خود ساخته پيچيده نكنيد. چرا بايد ياد بگيريم كه انديشه هايم را كنترل كنم ؟ به دو دليل : 1ـ شما نمي توانيد بر محيط پيرامون خود ، بر اوضاع جوي و يا بر عقايدي كه ديگران درباره شما دارند كنترلي داشته باشند . مهمترين و تنها چيزي كه مي توانيد تسلط كامل داشته باشيد ، افكار و انديشه هاي خود شماست. 2ـ آنچه مايه خوشبختي و شادي انسان مي شود ، درون اوست و نه عوامل بيروني ! من مي گويم : اگر x داشتم ، مي توانستم خوشبخت باشم ! اما اشتباه است . حتي اگر x را بدست بياوريم هنوز بيست و چهار ساعت نگذشته ، حسرت y پيدا مي شود … ما در تمام طول زندگي مان به گونه اي برنامه ريزي مي شويم كه در هر زمينه خاص ، تفكري خاص داشته باشيم و همين تفكرات خاص هستند كه شادي و خوشبختي ما را تحت الشعاع خود قرار مي دهند اما هميشه به خاطر داشته باشيد كه ما مي توانيم انديشه هاي خود را تغيير دهيم. نتيجه : روي انديشه هاي خود كار كنيد تا كيفيت زندگيتان را بهبود ببخشيد . آنگاه همين انديشه هاي نو ، احساسات شما را متحول مي كنند . آنچه شما را آزرده مي كند نفس حادثه نيست بلكه تفكرات شما درباره آن حادثه است .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]