تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):اولین چیزی که از انسانها سؤال می شود، نمازهای پنج گانه است .
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820074342




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مطهري: احمدي‌نژاد در مسائل فكري عميق نيست


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: مطهري: احمدي‌نژاد در مسائل فكري عميق نيست
علي مطهري با ورود به مجلس هشتم، گاه به تنهايي نقش يك حزب را ايفا مي‌كند. به پاي استيضاح وزير مي‌نشيند و براي اصولگرايان نيز كانديدا تعيين مي‌كند. او به تعيين كانديدا اكتفا نكرده و مدلي هم براي انتخابات رياست‌جمهوري ارائه كرده است؛ مدلي كه به گفته او در انتخابات رياست‌جمهوري گذشته نيز ارائه شده و براساس آن، ولا‌يتي كانديداي رياست‌جمهوري بوده است و علي لا‌ريجاني معاون اول. در نبود ولا‌يتي او البته همچنان احمدي‌نژاد اصلا‌ح‌شده را بر چهره‌هايي چون ميرحسين و خاتمي ترجيح مي‌دهد و دلا‌يلي تفصيلي براي اين نظر خود تشريح مي‌كند. گفت‌وگو با مطهري در روزي برگزار مي‌شود كه چند ساعتي بعد‌تر يك كوچه بالا‌تر از خانه او بزرگداشت بازرگان در حسينيه ارشاد ممكن نمي‌شود. علي مطهري كه پدر شهيدش معرف بازرگان براي سمت نخست‌وزيري دولت موقت بوده، توصيه به ديدن نقاط مثبت و منفي افراد همراه يكديگر مي‌كند. ‌ آمدي جانم به قربانت ولي حالا‌ چرا؟ به اين معنا كه علي مطهري به واسطه فرزند شهيدمطهري هم كه شده، مي‌توانست در مجالس پيشين نيز وارد مجلس شود، اما چرا مجلس هشتم و ديگر مجالس نه؟

دليل اصلي آن تدوين آثار استاد مطهري بود. تدوين و تنظيم آثار باقيمانده از زمان شهادت ايشان از هر كار ديگري براي من واجب‌تر بود و چون اين كار رو به اتمام است ديدم فرصت خوبي است كه وارد عالم سياست شوم اگرچه پيش از اين نيز با ارائه مقاله و سخنراني در عالم سياست حضور داشته‌ام. به‌علا‌وه معتقدم هر كسي بايد در زمان پختگي خود وارد سياست شود و لا‌اقل تا حدي پخته شده باشد، بعد وارد سياست شود. كساني كه خام وارد سياست مي‌شوند، زود حذف مي‌شوند. ‌

گفته بوديد براي اينكه تاثيرگذار باشيد وارد عرصه سياست شده‌ايد.
بله، اين هم دليل ديگر بود. سال‌ها بود كه مقاله مي‌نوشتم اما احساس كردم براي اين كه كارم موثرتر باشد بايد جايگاه قانوني پيدا كنم. ‌

آيا شرايط و وضعيت كشور هم در اين تصميم تاثيرگذار بود؟
شرايط روز موثر بوده است ولي نه زياد. ما معمولا‌ در شرايط خاص هستيم. شايد شرايط امروز خيلي اقتضا نمي‌كرد وارد مجلس شوم؛ چرا كه چندان نگراني‌اي از اينكه اصولگرايان راي نياورند وجود نداشت. ‌

گفتيد كه يك نفر بايد پخته شده و وارد عرصه سياست شود. اين تاكيدي كه شما بر آقاي ولا‌يتي داريد به دليل همان پختگي ايشان است؟
كسي كه مي‌خواهد رئيس‌جمهور شود، بايد ظرفيت اين كار را داشته و مراتب قبلي را طي كرده باشد. اينكه فردي يكباره از سمت مثلا‌ مديركلي رئيس‌جمهور شود، هم به خود ضربه مي‌زند هم به كشور. امام(ره) هم فرمودند خدا نكند كه انسان قبل از آنكه خودش را ساخته باشد مردم به او روي آورند. از كساني كه براي رياست‌جمهوري مطرح هستند آقاي ولا‌يتي شرايط مناسب را دارد و حتي در دوره گذشته هم اين شرايط را داشت و اگر همه اصولگرايان از ايشان حمايت مي‌كردند تعدد كانديدا پيدا نمي‌شد. در دوره قبل هم من پيشنهادي شبيه همين پيشنهاد را به اصولگرايان دادم كه آقاي ولا‌يتي كانديداي رياست‌جمهوري شوند و يكي از كانديداها معاون اول ايشان باشد و بقيه كنار روند. ابتدا استقبال شد و بعد پشيمان شدند چون همه مي‌خواستند رئيس‌جمهور شوند و هيچ‌كس نمي‌خواست كوتاه بيايد. كار به آنجا كشيد كه چند كانديداي اصولگرا در ميدان ماندند و در نهايت برخلا‌ف همه پيش‌بيني‌ها آقاي احمدي‌نژاد پيروز انتخابات شدند.

اين سوال مطرح مي‌شود كه چرا آقاي ولا‌يتي؟ چرا آقاي حدادعادل، پورمحمدي، قاليباف و از همه مهمتر آقاي لا‌ريجاني نه؟
در مورد آقاي لا‌ريجاني معتقدم كه ايشان به تازگي رئيس مجلس شده‌اند. اگر كسي عهده‌دار مسئوليتي شد بايد آن را به پايان برساند و ايشان بايد يك دوره رئيس مجلس باشند. همان‌طور كه در گذشته هم با كانديداتوري آقاي قاليباف مخالف بودم و مي‌گفتم كه ايشان تازه به نيروي انتظامي انتظام داده‌اند و رها كردن آنجا كار درستي نيست و‌ اي كاش اين كار را نمي‌كردند. در مورد آقاي احمدي‌نژاد هم همين‌طور. ‌

پس شما هم مانند خيلي ديگر آرزو مي‌كرديد كه آقاي احمدي‌نژاد در شهرداري مي‌ماندند؟
مي‌ماندند به اين معنا كه ما بايد كار را به سامان برسانيم نه اينكه يك‌دفعه رها كنيم و جاي بالا‌تر برويم. درباره آقاي لا‌ريجاني هم صورت خوبي ندارد كه مردم ببينند ايشان بعد از هشت نه ماه، رياست مجلس را رها كرده و جاي ديگر بروند. احساس مردم اين مي‌شود كه اينها اين پست‌ها را به عنوان سكوي پرش مي‌خواهند. در مورد بقيه كانديداها هم من معتقدم كه آقاي ولا‌يتي از نظر سابقه و پيشينه مناسب‌ترين فرد براي اين مقام است. دنيا ايشان را مي‌شناسد، مراتب پيشرفت سياسي را پله‌پله طي كرده است و ظرفيت رياست‌جمهوري را هم دارد. برخي از اين افرادي كه نام برديد در حد رياست‌جمهوري نيستند. ما نبايد اين مساله را كوچك بگيريم. رياست‌جمهوري سعه‌صدر، دريادلي و تجربه كافي مي‌خواهد. بنابراين بهتر است دنبال آدم‌هاي پخته برويم. ‌

طبق گفته خودتان در دوره قبل هم نظر شما روي آقاي ولا‌يتي بوده و روي آقاي لا‌ريجاني نبوده است؟
در دوره قبل نظر من اين بود كه آقاي ولا‌يتي كانديداي رياست‌جمهوري و آقاي لا‌ريجاني معاون اول باشند كه عملا‌ ممكن نشد. البته آقاي لا‌ريجاني پذيرفته بودند، موانعي به وجود آمد و نشد.

شما حدي را براي رياست‌جمهوري بيان كرديد. آيا فكر نمي‌كنيد با انتخابات رياست‌جمهوري گذشته نه‌تنها حد رياست‌جمهوري بلكه حد همه سمت‌ها به هم ريخته و بازگرداندن اين حد كار سختي است؟
بله، شوراي نگهبان نبايد به راحتي هر كسي را به عنوان رجل سياسي قبول كند و كانديداي رياست‌جمهوري بايد يك حداقلي داشته باشد. به طور مثال حداقل يك دوره وزير بوده و پله‌پله بالا‌ آمده باشد. ‌

اشاره كرديد كه رئيس‌جمهور بايد ظرفيت لا‌زم را براي اين سمت داشته باشد. شما اين ظرفيت را در آقاي احمدي‌نژاد مي‌بينيد؟
با توجه به يك دوره رياست‌جمهوري، حالا‌ تجربه و ظرفيت را پيدا كرده‌اند. در دوره قبل مي‌شد ترديد كرد اما اكنون با تجربه 4 ساله اين ظرفيت را پيدا كرده است. ‌

بر اساس آخرين اظهارنظري كه از شما منتشر شده بود، گفته بوديد: «وقتي اعلا‌م شد يا آقاي خاتمي يا آقاي موسوي خواهند آمد، من گفتم اگر يكي از اينها بيايد قاعدتا ما ناچاريم از آقاي احمدي‌نژاد حمايت كنيم»، اما اين مدلي كه شما بيان مي‌كنيد يك نوع عملگرايي صرف است و فكر نمي‌كنيد اصولگرايي شما را خدشه‌دار مي‌كند چراكه اگر شما به امري اعتقاد نداريد نبايد از ترس پيروزي ديگران عقب‌نشيني كنيد.
نه، اين اتفاقا عين اصولگرايي است. يك اصولگرا هم اصلح را بر صالح ترجيح مي‌دهد و اهم و مهم مي‌كند. ممكن است فرد مورد نظر ما ايده‌آل نباشد اما در قياس با افراد ديگر بهتر باشد و خطر كمتري داشته باشد، بايد سراغ او برويم. ما در انتخابات مي‌خواهيم به يك نتيجه عملي برسيم و به اصطلا‌ح مامور به نتيجه هستيم، صرف بحث تئوريك و نظري نيست، لذا بايد ببينيم مي‌خواهيم چه نتيجه‌اي بگيريم. ممكن است رئيس‌جمهور ايده‌آل ما فرد ديگري باشد اما وقتي با خطر بزرگ‌تري مواجهيم بايد ببينيم بهترين نتيجه را در چه شرايطي مي‌توان گرفت و چاره‌اي نداريم جز اينكه از فرد ديگري كه نزديك‌تر به آن ايده‌آل است حمايت كنيم. ‌

ولي اين حمايت به هر حال بايد مرزي داشته باشد. به فرض اگر آقاي كردان هم به عنوان يك اصولگرا راي بالا‌ي 30 ميليون داشته باشند و شما احساس كنيد كه اگر از ايشان حمايت نكنيد يك اصلا‌ح‌طلب راي مي‌آورد از آقاي كردان حمايت مي‌كنيد؟
اصلا‌ بحث اصولگرا و اصلا‌ح‌طلب و تعصب گروهي مطرح نيست، بحث صلا‌حيت‌ها است. بالا‌خره ما بسياري از شرايط را در آقاي احمدي‌نژاد مي‌بينيم منتها انتقاداتي هم داريم. اينطور نيست كه فقط به اين دليل كه در مقابل رقيبان راي مي‌آورد از او حمايت كنيم بلكه نقاط مثبت او از نقاط مثبت طرف مقابل بيشتر است، بنابراين ما در شرايط خاص از ايشان حمايت مي‌كنيم. ‌

شما در نامه‌اي به آقاي احمدي‌نژاد درباره سخنان آقاي مشايي بحث وجود تفكري مانند تفكر گروه فرقان در دولت را مطرح كرده بوديد. بعد، آن سخنان آقاي مشايي توسط آقاي احمدي‌نژاد تاييد شد. اگر شما آقاي مشايي را يك اصولگرا نمي‌دانستيد و معتقد بوديد ايشان بايد بركنار شوند آقاي احمدي‌نژاد هم كه اعلا‌م كرده‌اند حرف‌هاي آقاي مشايي حرف ايشان هم هست، چگونه حكم به بركناري آقاي مشايي مي‌دهيد و از رياست‌جمهوري مجدد آقاي احمدي‌نژاد حمايت مي‌كنيد؟
اين اختلا‌ف، مصداقي است. ما مي‌گوييم آقاي الف اصولگرا نيست، ايشان مي‌گويند هست. ممكن است اصول ما يكسان باشد اما در تشخيص مصداق اختلا‌ف داريم. در اين حد اختلا‌ف‌نظر طبيعي است. البته آقاي احمدي‌نژاد بهتر است از برخي افكار و اعمال آقاي مشايي تبري جويد. در اين صورت حمايت از دست رفته برخي مراجع و بخشي از روحانيت را به دست خواهد آورد. مشكل اينجاست كه خود آقاي احمدي‌نژاد در مسائل فكري عميق نيست.

اينجا بحث، مصداقي نيست. وقتي شما بحث تفكر فرقاني را مطرح مي‌كنيد كه به ترور پدر شما يعني شهيدمطهري منجر شده است، ديگر بحث مصداق نيست بلكه اختلا‌ف مباني است.
خير. من گفتم افرادي شبيه گروه فرقان در روش اسلا‌م‌شناسي، يعني با گروه فرقان شباهتي در روش شناخت دارند. گروه فرقان خود را در شناخت اسلا‌م خودكفا مي‌دانستند و مي‌گفتند ما نيازي به روحانيت نداريم و خودشان اجتهاد و تفسير قرآن مي‌كردند. من در آن نامه گفتم كه چنين روشي را در دولت نهم استشمام مي‌كنيم و افرادي در درون اين دولت هستند كه خود را خودكفا در شناخت اسلا‌م مي‌دانند و اين اصطكاك‌هايي هم كه بين دولت نهم و مراجع پيدا شد به همين دليل بود. در تشبيه، لا‌زم نيست مشبه و مشبه‌به از هر جهت مانند يكديگر باشند، بلكه يك جهت شباهت كافي است.

به هر حال شباهت به گروه فرقان هم نسبتي است كه مي‌تواند فرد را نه‌تنها از دايره اصولگرايي بلكه از دايره انقلا‌ب هم خارج كند.
خير، برخي از ما ممكن است از جهتي شباهت به منافقين داشته باشيم، مثلا‌ از حيث روش تبليغ مانند آنها عمل كنيم، اين به آن معنا نيست كه اين افراد منافقند. ‌

اشاره مستقيم شما به آقاي مشايي بود كه آقاي احمدي‌نژاد بارها اعلا‌م كردند حرف‌هاي آقاي مشايي را قبول دارند. به اين ترتيب آقاي احمدي‌نژاد هم روشي شبيه به روش گروه فرقان دارند؟
خير، اين دو ربطي به هم ندارند. اينكه آقاي احمدي‌نژاد حرف‌هاي آقاي مشايي را قبول دارد يك مساله فكري است كه به ايشان هم ضربه زده است. ولي معلوم نيست كه ايشان روش اسلا‌م‌شناسي اينگونه اطرافيان خود را هم قبول داشته باشد، خصوصا كه ايشان از شيفتگان استاد مطهري است. ‌

با وجود اينگونه تفكر در تعدادي از اعضاي دولت، اين دولت همچنان اصولگرا است؟
به هر حال اين يكي از نقص‌هاي دولت است ولي شما بايد نقاط مثبت را هم ببينيد و بررسي كنيد كه درمجموع اين دولت اصولگرا است يا نه؟

خيلي از اصلا‌ح‌طلبان بيان مي‌كنند كه مراد ما از اصلا‌ح‌طلبي انديشه‌هاي شهيدمطهري بوده است اما شما به عنوان فرزند شهيدمطهري اصرار داريد كه خود را اصولگرا معرفي كنيد.
هر دو طرف بخش‌هايي از انديشه‌هاي شهيد مطهري را دارند و به بخش‌هايي از انديشه‌هاي ايشان كم‌توجه هستند. لذا نسبت هيچكدام با شهيدمطهري بيشتر نيست. اصولگرايان به بخش‌هايي از انديشه شهيدمطهري مانند تاكيد بر آزادي بيان، نوع نگاه ايشان به ولا‌يت فقيه، حريت و آزادگي، اصلا‌حات اجتماعي، مبارزه با خرافات و نقدهايي كه به روحانيت داشتند كم‌توجه هستند. از آن طرف اصلا‌ح‌طلبان توجه خوبي به آزادي و اصلا‌حات اجتماعي و مبارزه با خرافات و خلا‌صه جنبه روشنفكري ايشان دارند ولي آنجا كه شهيدمطهري مرز آزادي بيان را نفاق، فريب، دروغ و نيرنگ معرفي مي‌كنند و يا مي‌گويند مرز آزادي فقط اين نيست كه آزادي ديگران محدود شود بلكه مصلحت فرد و مصلحت اجتماع هم آزادي را محدود مي‌كند يا به آنچه كه استاد مطهري درباره اهميت عفاف در قرآن و موازين شرعي روابط زن و مرد مي‌گويد توجه چنداني ندارند. ما نبايد نومن ببعض و نكفر ببعض باشيم. ‌

با اين تفسير شما انديشه‌هاي شهيدمطهري را در جايگاه وسط و يا بالا‌يي مي‌دانيد كه هيچ كدام از گروه‌ها به آن دست پيدا نكرده‌اند، پس چرا شما به جاي اينكه در ميانه بايستيد در يكي از دو جناح ايستاده‌ايد؟
در واقع در ميانه هستيم. ما اصلا‌ح‌طلب هم هستيم. هر اصولگرايي بايد اصلا‌ح‌طلب هم باشد. يكي از اصول اصولگرايي اصلا‌ح‌طلبي است. يك اصولگرا حتما اصلا‌ح‌طلب هم هست زيرا امر به معروف و نهي از منكر يعني اصلا‌ح‌طلبي مستمر. و از آن طرف يك اصلا‌ح‌طلب هم اصلا‌ح خود را براساس يك اصولي انجام مي‌دهد. من اين دسته‌بندي‌ها را قبول ندارم. اگر ما از آن گروه اصلا‌ح‌طلب‌ها كه به دنبال دموكراسي غربي هستند و مي‌خواستند تغييري در نظام جمهوري اسلا‌مي ايجاد كرده و اصل ولا‌يت فقيه و شوراي نگهبان را از نظام حذف كنند صرف نظر كنيم بقيه اصلا‌ح‌طلبان با اصولگرايان اختلا‌ف زيادي ندارند و بايد يك گروه را تشكيل دهند. ‌

شما اصلا‌ح‌طلباني را گفتيد كه به دنبال دموكراسي غربي هستند. اما كساني مانند ميرحسين موسوي، كروبي و خاتمي كه اينگونه نيستند. شما چگونه احمدي‌نژاد را بر اين افراد ترجيح مي‌دهيد؟
حساب آقاي كروبي جدا است. وجهه روحانيت و آخوندي آقاي كروبي بر وجهه روشنفكري ايشان مي‌چربد. اما آقاي خاتمي برعكس است و جنبه روشنفكري ايشان بر جنبه روحانيت و آخوندي او غلبه دارد. ما اصلا‌ كار نداريم كه آقاي خاتمي و موسوي در كدام گروه قرار گرفته‌اند. شرايط طرفين را مي‌سنجيم و بعد نتيجه‌گيري مي‌كنيم. اصلا‌ كاري به اين دسته‌بندي‌ها نداريم. بالا‌خره ما دلا‌يلي براي ترجيح آقاي احمدي‌نژاد بر آقاي موسوي يا آقاي خاتمي داريم.

دليل اين ترجيح چيست؟ چرا شما آقاي احمدي‌نژاد را بر كانديداهاي اصلا‌ح‌طلب ترجيح مي‌دهيد؟
آقاي خاتمي يك شخصيت اجرايي نيست، بيشتر يك شخصيت فكري است و جنبه‌هاي روشنفكرانه استاد مطهري را خوب دريافته است اما به جنبه‌هاي اصولگرايانه و ضدغربي ايشان كم‌توجه است. دموكراسي را به عنوان يك ايدئولوژي تلقي كرده است نه يك ابزار. براي ميل مردم اصالت قائل است و در ملا‌قات با برخي رهبران غربي نيز مي‌گفت ما در ابتداي راه دموكراسي هستيم و تا به شما برسيم خيلي كار داريم، در حالي كه اساسا ما دموكراسي مطلق غربي را قبول نداريم و معتقديم صراط مستقيم را خدا و پيامبر معين كرده‌اند نه تمايلا‌ت مردم. اين راه را حاكمان جامعه بايد بپيمايند و البته حاكمان را مردم تعيين مي‌كنند و ميان آنها و مردم حقوق متقابل برقرار است. نگاه ايشان به مسائل فرهنگي نيز يك نگاه متاثر از غرب است، لذا در ميان برخي مردم نام ايشان علي‌رغم شخصيت ايشان، تسامح و تساهل در مسائل ديني را تداعي مي‌كند، درحالي كه عملكرد فرهنگي آقاي احمدي‌نژاد تفاوتي با عملكرد آقاي خاتمي نداشته است و بي‌تفاوتي و كم‌توجهي نسبت به مسائل فرهنگي و ارزش‌هايي مانند حفظ هويت اسلا‌مي و مقابله با نفوذ فرهنگ غربي و مسائلي مانند پوشش اسلا‌مي در هر دو يكسان بوده است اما در عين حال نام احمدي‌نژاد تداعي‌گر فرهنگ غربي نيست.

به هر حال آقاي خاتمي را مناسب براي رياست‌جمهوري نمي‌دانم و در صورت انتخاب ايشان بار ديگر كشور به آشوب كشيده مي‌شود. احمدي‌نژاد اصلا‌ح‌شده را به ايشان ترجيح مي‌دهم. آقاي موسوي هم در نهايت يك روشنفكر است و اسلا‌م خود را در اصل از روشنفكران مسلمان گرفته نه از روحانيت؛ لذا قابل پيش‌بيني نيست و ميزان اطاعت ايشان از ولا‌يت فقيه روشن نيست. هشت سال نخست‌وزيري ايشان ملا‌ك نيست؛ زيرا امكان سركشي در مقابل امام وجود نداشت و اداره كشور در دوره جنگ با رهبري امام خميني(ره)، در حالي كه در زمان جنگ محدوديت‌هايي به وجود مي‌آيد و انتظارات مردم كم مي‌شود و مردم خود را براي سختي‌ها آماده مي‌كنند ملا‌ك كافي نيست. به‌علا‌وه جنبه هنري شخصيت ايشان بر جنبه اجرايي آن مي‌چربد. همچنين در 20 سال گذشته ايشان غايب بوده و در مقابل خطراتي كه كشور از ناحيه اصلا‌ح‌طلبان يا از ناحيه اين دولت با آنها مواجه بوده بي‌تفاوت بوده است. بعلا‌وه تفكر اقتصادي ايشان همچنان تفكر اقتصاد دولتي است. در مجموع باز آقاي احمدي‌نژاد اصلا‌ح‌شده را بر ايشان ترجيح مي‌دهم. البته ارزيابي كانديداها نياز به وقت بيشتر دارد. ‌

آينده سياسي خود را چه مي‌دانيد؟ ما چهره‌هايي در مجلس هفتم داشتيم كه انتقاداتي به اصولگرايان داشتند و در نهايت حذف شدند. هرچند شايد آنها پشتوانه شما را نداشتند اما به هر حال اين عاقبت را براي خود متصور نيستيد؟
والله من نمي‌دانم. ما به تكليف خود عمل مي‌كنيم و به هر جا منجر شود خوب است. ‌

اين ظرفيت براي تحمل شما در جريان اصولگرايي وجود دارد؟
برخي از اصولگرايان ظرفيت تحمل انتقادات ما را ندارند. آنهايي كه نگاه غلطي به اصولگرايي و ولا‌يت فقيه دارند بايد خود را اصلا‌ح كنند. اگر بنا است كسي از جريان اصولگرايي خارج شود ما نيستيم بلكه آنها هستند. ‌

آنها چه كساني هستند؟
كساني كه نگاه غلطي به ولا‌يت فقيه دارند. يك كار فكري قوي در بين اصولگراها لا‌زم است. اصولگرايان و يا حداقل سران اصولگرا چه ميزان آثار شهيدمطهري را مطالعه كرده‌اند؟ برخي از اين افراد حرف‌هايي مي‌زنند كه نقطه مقابل افكار شهيدمطهري است. آنها بايد خود را اصلا‌ح كنند.

شايد آنها مي‌گويند ما شهيدمطهري زمان يعني آيت‌الله مصباح‌يزدي داريم و نيازي به مطالعه آثار شهيدمطهري نداريم؟
نه، حتي اگر ايشان را هم ملا‌ك قرار دهند باز كارشان مي‌لنگد. بالا‌خره ما بايد مباني‌اي داشته باشيم. شما مباني خود را از كجا گرفته‌ايد؟ مباني خود را در وهله اول بايد از امام، شهيدمطهري و رهبري گرفته باشيد. با اين تفاسير يك كار فكري قوي در بين اصولگرايان لا‌زم است. ‌

شما انتقاداتي به آقاي ‌هاشمي داشتيد و از سوي ديگر معتقد به كانديداتوري آقاي ولا‌يتي هستيد كه نزديك‌ترين فرد از بين كانديداها به ايشان است.
من دو بار از ايشان انتقاد كردم. يك بار سال 1380 در مصاحبه‌اي با روزنامه كيهان از اينكه برخي اطرافيان و نزديكان آقاي ‌هاشمي در دوره رياست‌جمهوري ايشان وارد امور اقتصادي شده بودند انتقاد كردم. يك بار هم يك پيشنهاد به ايشان دادم و شايد انتقاد نبود. چند ماه قبل از انتخابات رياست‌جمهوري سال 84 بود كه از ايشان خواستم كه كانديداي رياست‌جمهوري نشوند، به دليل تز شهيدمطهري كه اصرار دارند روحانيون در جمهوري اسلا‌مي پست‌هاي اجرايي دولتي نپذيرند و همچنان در كنار مردم و درمقابل و ناظر بر دولت‌ها باشند تا استقلا‌ل روحانيت شيعه همچنان محفوظ بماند حتي در جمهوري اسلا‌مي. شهيدمطهري و امام روي اين فكر اصرار داشتند. بعد از آنكه داستان بني‌صدر پيش آمد امام مجبور شدند از روحانيون در رياست‌جمهوري استفاده كنند. حتي امروز هم معتقدم روحانيون با وجود افراد صالح غيرروحاني رئيس‌جمهور نشوند و تنها در شرايط اضطراري كه فرد صالح غيرروحاني نيست وارد ميدان شوند. آنجا هم تاكيد بر يك نظريه سياسي بوده است كه انتقاد به حساب نمي‌آيد. آقاي هاشمي را يك شخصيت فكور مي‌دانم. ايشان از دوستان نزديك استاد مطهري بودند. ‌

بعدازظهر هم در نزديكي منزل شما ختم مهندس بازرگان است. با توجه به اينكه شهيدمطهري مرحوم بازرگان را براي نخست‌وزيري معرفي كردند نظر شما درباره ايشان چيست؟
ما بايد هر كسي را همانطور كه بوده ببينيم. به هر حال ايشان در جذب نسل جوان به سوي نهضت اسلا‌مي موثر و درمجموع يك شخصيت مثبت بوده‌اند. البته انتقادات فكري و سياسي هم به ايشان وارد است. شهيد مطهري آراي مهندس بازرگان در توحيد و نبوت و معاد را كه در كتاب راه طي شده و درس دينداري مطرح شده بود مورد انتقاد قرار مي‌دهند و در ساير آثار هم جاهايي انتقاد و جاهايي هم تمجيد كرده‌اند. به هر حال بايد انصاف را در مورد اين شخصيت‌ها مد نظر قرار داده و نقاط مثبت و نقاط منقي را با هم ببينيم. نوع برخورد شهيد مطهري با مهندس بازرگان مي‌تواند درس خوبي باشد كه با قشر تحصيلكرده مذهبي و روشنفكران مسلمان چگونه بايد برخورد كرد. در عين انتقاد ايشان به مهندس بازرگان رابطه دوستي پابرجا بود تا آنجا كه مهندس بازرگان را به عنوان نخست‌وزير دولت موقت به امام معرفي كردند.

وقتي كه امام از ايشان سوال كردند كه مهندس بازرگان را چگونه مي‌بينيد ايشان گفتند اين نقاط مثبت را دارد و اين نقاط منفي را. بعدا امام گفته بودند كه من با افراد زيادي درباره مهندس بازرگان مشورت كردم و هيچ‌كس منصفانه‌تر از آقاي مطهري قضاوت نكرد. علت اعتماد امام به شهيدمطهري اين بود كه مي‌دانست ايشان از حب و بغض‌ها و تعصبات فردي و گروهي خالي است. شهيدمطهري معتقد بودند تا جايي كه پاي نفاق و دروغ در ميان نباشد ما مي‌توانيم همكاري داشته باشيم اگرچه اختلا‌ف عقيدتي باشد. لذا برخورد ايشان با مهندس بازرگان دوستانه اما با مجاهدين خلق خيلي تند و سخت است براي اينكه مي‌گفتند اينها دروغ مي‌گويند و داراي نفاق هستند ولي درباره مهندس بازرگان معتقد بودند كه از روي فكر به اين عقيده رسيده است، ساختار فكري او را علوم تجربي ساخته و با فلسفه بيگانه است و اينگونه فكر مي‌كند و هيچ‌گونه نفاقي در او نيست و در عقايد خود صادق است. افرادي كه صادق نبودند مانند دكتر پيمان مورد توجه شهيدمطهري نبودند بلكه مورد بغض ايشان بودند. ‌

منبع: اعتماد ملي

سه|ا|شنبه|ا|8|ا|بهمن|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن