تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820390045
شوراي سردبيري «مديا لنز»: رسانه هاي انگليس در تصرف پنتاگون است
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: شوراي سردبيري «مديا لنز»: رسانه هاي انگليس در تصرف پنتاگون است
خبرگزاري فارس: روزنامه گاردين كه به عنوان روزنامهاي ليبرال و مترقي در انگلستان شناخته ميشود؛با استناد به منابع ناشناس، اتهامات بي اساسي را به ايران وارد كرده كه باور آنها غير ممكن است.به اين ترتيب انگلستان نه تنها نيروهاي نظامي خود را در اختيار آمريكاقرار داده، بلكه نيروي رسانهاي خود را نيز وقف دولت بوش كرده است.
"رويكرد گاردين اين است كه محتوايي مستقل و راهبردي ارائه دهد و در وضع موجود، ما را به عنوان رقيبي مدرن، پيشرو و فعال مطرح سازد."
«آلن راسبريجر، سردبير گاردين»
*مكتب كان كافلين در اخبار ناخوشايند
تفسير طرح "مبارزه عليه تحريمها و دخالت نظامي در ايران" كه كان كافلين "با استناد به منابع اطلاعاتي ناشناس، در چند مقاله غير قابل قبول در مورد ايران" ارائه داد، خصوصيتهايي كليدي را در گزارشها مشخص ساخت. اين گزارشها توسط مدير اجرايي صفحه خارجي ديلي تلگراف بايگاني شد:
"منابع، بي نام و نشان و نامشخص بودند؛ مثلاً مقامات عالي سازمانهاي اطلاعاتي غربي و يا مقامات ارشد وزارت امور خارجه (انگلستان). مقالات در زمانهاي حساس و حياتي منتشر شدند، زماني كه حركتهاي تقريباً مثبتي نسبت به ايران وجود داشت. مقالات، افشاگريهاي منحصر به فردي را شامل ميشد كه با عناويني خيره كننده و جنجال برانگيز منتشر شده بودند."
طرح "مبارزه عليه تحريمها و دخالت نظامي در ايران" نشان داد كه اين كافلين بود كه به كمك منابع ناشناس اطلاعاتي متوجه شد، صدام حسين ميتواند سلاحهاي كشتار جمعي خود را در مدت 45 دقيقه آماده شليك كند و او بود كه رابطه ميان محمد عطا، هواپيمارباي 11 سپتامبر و سازمان اطلاعات عراق را روشن ساخت. والبته بي پايه و اساس بودن هر دو ادعا، مشخص شده است.
با اين حال، انتشار اين افشاگريها در "ديلي تلگراف" باعث ميشود، بسياري از خوانندگان آنها را باور كنند. همين خوانند گان با خواندن داستان صفحه اول گاردين در 22 مي، ممكن است در ترسي كه به ما دست داده، سهيم شوند: "برنامه مخفي ايران براي يورش به آمريكا به منظور خارج كردن اين كشور از عراق"، نوشته سيمون تيسدال. در اين مقاله پرسر و صدا، تيسدال ادعا ميكند، ايران در پي آن است كه با اجراي نقشه سري خود در ماه آگوست، جنگي را عليه نيروهاي آمريكايي به راه انداخته و آنها را نابود سازد:
"به نظر ميرسد، ايران به منظور آماده شدن براي حمله نهايي در تابستان، روابط خود را با عناصر القاعده و نظاميان سني عرب تقويت ميكند و در ارتباط با نيروهاي ائتلافي، بر آن است، رأي كنگره را به سمت خروج كامل نيروها از عراق منحرف سازد."
اين ادعا بر اساس بيانيههاي غير قابل دفاعي بنا گرديده كه توسط مقامات ناشناس آمريكايي ارائه شده است. در 22 پاراگراف از 23 پاراگراف اين داستان، به دعاوي مقامات آمريكايي استناد شده است: يعني بيش از 95% داستان. مجموعه زير، سطوح تعادل و واقعيت را مشخص ميسازد:
"مقامات ايالات متحده گفتند"؛ "يك مقام عالي رتبه ايالات متحده در بغداد هشدار داد"؛ "مقام رسمي گفت"؛ "مقامات رسمي گفتند"؛ "مقام رسمي چنين گفت"؛ "مقامات ايالات متحده اكنون ميگويند"؛ "يك مقام عالي رتبه در بغداد گفت"؛ " وي (مقام عالي رتبه در بغداد) افزود"؛ "مقام رسمي گفت"؛ "وي (مقام رسمي) مشخص ساخت"؛ "وي (مقام رسمي) اخطار كرد"؛ "يك مقام عالي رتبه دولت در واشنگتن گفت"؛ "مقامات دولتي نيز ادعا كردند"؛ "وي (مقام رسمي دولت) گفت"؛ "مقامات ايالات متحده گفتند"؛ "مقام عالي رتبه در بغداد گفت"؛ "او (مقام عالي رتبه در بغداد) گفت"؛ "مقام عالي رتبه دولت گفت"؛ "وي (مقام عالي رتبه دولت) گفت"؛ "مقامات مدعي شدند"؛ "او (مقام رسمي) گفت"؛ "ژنرال پطرس به كاخ سفيد و كنگره گزارش داد"؛ "يكي از مقامات پيشين در دولت بوش گفت"؛"يكي از مشاورين ارشد پطرس گزارش داد"؛ "مشاور تصديق كرد."
در اين مقاله گاردين، بيش از 26 ارجاع به اظهارات مقامات رسمي شده است كه در هيچ يك از آنها دقت نظر، تعادل و يا صحت شواهد و مدارك ديده نميشود. پرگوييهاي بالا را فراموش كنيد و بدانيد كه گزارش خبر? صفحه اول گاردين به خروجي مطبوعاتي غير قابل انكار پنتاگون تبديل شده است:
تيسدل به نقل از "يك مقام ارشد در بغداد" چنين ميگويد: "ايران جنگي را به نمايندگي از عراق در اين كشور اداره ميكند كه ادامه دادن آن براي آنها خطر دارد. ايرانيها هر روز فعاليتهاي جنگي بسياري را عليه نيروهاي ايالات متحده و انگلستان به انجام ميرسانند." و: مقام رسمي ناشناخته افزود:"ايران با حمايت از كشتارهاي غير رسمي و گروههاي جنايتكار، در حال پايدار ساختن روند خشونت فرقهاي ميباشد. آنها نيروهاي نظاميهاي عراقي و گروههاي شورشي را به داخل خاك ايران برده و پس از آموزش دادن، آنها را به داخل خاك عراق روانه ميكنند. ما شواهد فراواني از منابع مختلف در اين باره به دست آورده ايم. هيچ شكي در اين باره وجود ندارد. اين يك حقيقت است."
تيسدال رقت انگيز ترين بخش ادعاهاي خود را در پاراگراف مقاله بلند بالاي خود ميآورد: "مقامات ايراني آشكارا ادعاهاي ايالات متحده و انگلستان در مورد دخالت در خشونتهاي داخلي عراق و حمله به نيروهاي ائتلاف را رد ميكنند."
*گاردين خود را تقويت ميكند
ادواردهارمن در تفسيري براي ما چنين مينويسد:
"من آن داستان را ديدم و بسيار متحير شدم، آن چيزي كه ما در اينجا آن را "سندروم جودي مايلر" ميناميم و "رسانه ليبرال" انگلستان را نيز دچار ساخته است، بسيار شگفت انگيز بود؛ بعد از شواهد آشكار و بسياري كه در پنج سال گذشته به دست آمده و مشخص گرديد، حكومت بوش در ايالات متحده، تجارت اطلاعات نادرست را به راه انداخته است و علاقه هميشگي و آشكار آنها در منفي نشان دادن چهره ايرانيان نيز بر كسي پوشيده نيست، اين گونه تبليغات غير واقعي و نادرست، به عنوان خبر تلقي ميگردند و هيچ گونه آسيب شناسي خبري در مورد آنها صورت نميگيرد."
جان كل پرفسور تاريخ مدرن خاور ميانه و آفريقاي جنوبي در دانشگاه ميشيگان، مقاله احمقانه تيسدل را بي ارزش خواند و منابع نا مشخص او را اين چنين توصيف كرد: "ديوانههايي كه ميخواهند يورش هماهنگ ايران، سپاه المهدي و القاعده را ثابت كنند." وي اضافه كرد: "سخنگويان ارتش ايالات متحده سالها تلاش كرده اند، مقالات غير قابل قبولي را درباره حمايتهاي شيعيان ايران از شورشيهاي سني در عراق به چاپ برسانند و به غير از "نيويورك تايمز"، ديگر اعضاي جامعه ژورناليستي، اين اتهامات وحشيانه را جدي نميگيرند؛ اما گاردين چطور؟"
گاردين به سرعت خود را در مقابل نتايج داستان تيسدل تقويت كرد. ماري آرمسترانگ، يكي از معاونان سردبير، در وبلاگ شخصي خود گفت كه آن روز صبح، مقاله تيسدل در بحث شوراي سردبيري به عنوان سر مقاله انتخاب شد. تيسدل در مورد اينكه كارمندان گاردين از انتشار تبليغات ايالات متحده در داستان صفحه اول، ناراحت، بي ميل و يا ترسيده اند، چيزي نگفت. اما وي اين چنين گزارش داد: "سيمون تأكيد كرد كه بسياري از خوانندگان، او را به انتشار تبليغات ايالات متحده، متهم ساخته اند."
تيسدل به يكي از رقبا از طريق ايميل چنين پاسخ داد:
"مقاله امروز بر اساس اظهارات مقامات ارشد ايالات متحده نوشته شده است. اين افراد با مشكلاتي كه نيروهاي ائتلاف در عراق با آنها مواجهند، كاملاً آشنا هستند. بر خلاف انتظار، من خواستار انجام مصاحبه بودم. اين مقامات خواستند كه نامشان فاش نشود. من مطمئنم كه آنها واقعيت را همان گونه كه ديده اند بيان ميكنند؛ بر اساس اطلاعاتي كه از منابع متعدد به دست آورده اند."
به نظر ميرسد، خوانندگان با دفاعيه تيسدل به اطمينان رسيده اند، چرا كه وي به صورتي فعال به دنبال تبليغات ايالات متحده ميباشد و مانند يك مجراي منفعل عمل نميكند.
چندي بعد، دو مقاله انتقادي در بخش آنلاين گاردين ظاهر شد. گاتن پلن خبرنگار لندني مجله "نيشن" نوشت: "در واقع تاريخ به خودي خود تكرار نميشود. خواه نا خواه دولت بوش تصميم گرفته است، با به گردش درآوردن دروغ، تعهد خود را به جامعه جهاني نشان دهد. اينها تنها نتايج اطمينان بخشي است كه ميتوان از داستان امروز صبح صفحه اول گاردين گرفت."
تحليلگر مسائل خاور ميانه، ديليپ هيرو هشدار داد كه گزارشهايي كه مقامات رسمي در اختيار گاردين قرار داده اند، به وسيله دستور جلسههاي سياسي ايالات متحده تنظيم شده اند. برنامه ريزي بسيار تعيين كننده بود: رايان كروكر سفير ايالات متحده در عراق در صدد است، با فرستاده ايران، حسن كاظمي قمي در بغداد ملاقات كرده و در مورد مسائل امنيتي عراق گفت وگو كند. (به نكته دومي كه در طرح "مبارزه عليه تحريمها و دخالت نظامي در ايران" ذكر شده و در ابتداي اين مقاله آورده شده است، توجه كنيد.)
هيرو همچنين به ناهماهنگيهاي آشكار اين داستان اشاره كرده است: "ادعاي اينكه يك گروه به شدت ضد شيعي به نام القاعده با شيعيان ايران در عراق متحد شود، فراي تصور و غير قابل قبول است." پس چرا چنين ادعاي غير قابل قبولي، بيان ميشود؟ هيرو توضيح ميدهد: "هيچ عبارت قوي تري از "القاعده" وجود ندارد كه آمريكاييها و ديگر غربيها را متوجه خود كرده و يا حتي ايشان را مضطرب سازد. قرار دادن اين گروه در كنار ايران، تركيبي را به وجود ميآورد كه ميتواند زنگ خطر را در بسياري از كشورهاي بزرگ غربي به صدا در آورد."
نوام چامسكي پوششي كه گاردين به داستان داد را اين گونه توصيف ميكند: "منزجر كننده، اما نه بيش از حد"، و اضافه ميكند كه در هر حال "بحث كاملاً احمقانه بود." وي چنين توضيح ميدهد:" پوچي كل داستان به وسيله اظهارات حيرت آور چند روز پيش كاندوليزا رايس مشخص شد. وي پرسيد: راه حل عراق چيست و تقريباً چنين پاسخي داد: "مشخص است. تمام نيروها و سلاحهاي خارجي را خارج كنيد." منتظر ماندم ببينم،آيا هيچ مفسري متوجه حضور نيروي خارجي ديگري غير از ايرانيان در عراق كه كاندوليزا رايس به آن اشاره كرد، خواهد شد كه حتي يك اشاره جزئي هم نديدم.
چامسكي مي افزايد: "فرض اصلي، كه به دليل عمق خود قابل مشاهده نيست، اين است كه ايالات متحده مالك دنيا است (و انگلستان بايد قدم به قدم از وي فرمانبرداري كند)، بنابراين طبيعتاً نيروها و سلاحهاي ايالات متحده در هيچ جاي جهان، خارجي به حساب نميآيند. شك دارم مذهب و يا دولت استبدادياي وجود داشته باشد كه دستور به اين چنين فرمانبرداري متعصبانهاي بدهد. شايد در كره شمالي يا بعضي از فرقههاي مذهبي افراطي، چنين باشد."
پاسخهاي اينترنتي به مقاله تيسدل، غالباً تند بوده و در همه جا گسترده شده است. اين بدين معني است كه سالهاي متمادي كه رسانههاي نخبه ميتوانستند تبليغات مقامات رسمي را بدون چالش جدي و بدون هيچ هزينهاي تقويت كنند، در حال پايان يافتن است. تفاسيري كه در وب سايت گاردين درج شده اند، بسيار قابل تأمل بوده اند. يك خواننده دو سؤال را مطرح كرده است:
1. چگونه يك خروجي مطبوعاتي كاخ سفيد به صفحه اول گاردين راه پيدا كرده است؟
2. چرا در برابر اين كار معذرت خواهي نشده است و همچنان مقاله در آنجا قرار دارد؟
متوجه هستيد، اين يكي به قلم يك ژورناليست نوشته شده است كه بعضي از سلولهاي مغز او كار ميكنند و قسمتي از قدرت انتقادي او باقي مانده است.يكي ديگر از خوانندگان پرسيد: "چرا استراتژيهاي ايالات متحده، انگلستان و قدرتهاي غربي، به وسيله "ژورناليست"هايي مانند تيسدال گزارش نميشوند؟ حتي شايد بتوانيم گزارشهاي مشابهي از استراتژيهاي ايالات متحده در صفحه اول گاردين داشته باشيم. گزارشهايي كه بر اساس منابع ناشناس ايراني نتظيم شده اند و درصدد مخفي كردن بيشتر نقشههاي مخفي ايالات متحده هستند.
لذا بسياري از خوانندگان احساس ميكنند، گاردين صرفاً به عنوان حامي تبليغات خام ايالات متحده است و اعتبار اين روزنامه مطمئناً لطمه خواهد ديد.
*منبع: www.medialens.org
«ويژه نامه شيطان بزرگ»در خبرگزاري فارس
انتهاي پيام/
سه شنبه 3 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]
-
گوناگون
پربازدیدترینها