تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند،‌ انتظار فرج و گشایش است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820158343




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درباره آناماریا ماتوته، بانوی داستان.نویسی اسپانیا


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: ساز ناکوک جهان
آناماریا ماتوته، بانوی داستان نویسی و ادبیات اسپانیا، دیر زمانی است که مرزهای شهرت را در جهان در نوردیده است.
او در خانواده ای مرفه از اعیان اسپانیا به دنیا آمد؛ بارسلون ۱۹۲۶. ده ساله بود که اسپانیا دچار تلاطم سیاسی شد و جنگ داخلی در آن کشور آغاز شد.

جنگی که نام.های فراوانی را در ذهن تاریخ جهان چنان حک کرد که با هیچ مته و مغاری ممکن نبود. یکی ازآن نام.ها فدریکو گارسیالورکا بود. در صف آرایی نیروهای درگیر، پدر آنا در صف طرفداران جمهوری قرار گرفت و علیه نیروهای فاشیست ژنرال فرانکو جنگید. در این هنگامه وحشت به تعبیر نرودا، آناماریا که مادرش را از دست داده بود، همراه برادران و خواهرانش تحت حمایت خانواده مادرش در املاک پدر زندگی می.کرد. پدری که درگیر مبارزه بود و چند سال فرصت دیدار با خانواده را نداشت.
دوران زندگی پر فراز و نشیب آناماریا و مشاهداتش از اوضاع بغرنج زمانه، او را سرسخت و در عین حال پخته بار آورد. فجایعی که در دوران جنگ داخلی بر آدم.های اطراف ماتوته رفت، بر روح لطیف و ذهن جوان او چنان تاثیری گذاشت که در همه آثارش ردی از آن فجایع است.
داستان نویس و داستانسرای ادبیات کودک و نوجوان، در شانزده سالگی نخستین اثرش را نوشت و دربیست و دو سالگی نخستین رمان خود را با نام. هابیل به چاپ رساند که بلافاصله مورد توجه محافل ادبی قرار گرفت.

ماتوته، وسواس غریبی داشت و هر اثری را که می.نوشت بلافاصله به چاپ نمی.سپرد. شاید اولین داستان بلند او «تماشاخانه کوچک من» باشد که سالهای سال منتشر نکرد، اما به محض انتشار، جایزه معتبر پلانتا را از آن خود کرد. «سربازان شبانه می.گریند»، جایزه فاستنرات را از آکادمی. زبان اسپانیایی نصیب او کرد و «تنها یک پای برهنه - مجموعه داستان برای نوجوانان» جایزه ملی کتاب کودک و نوجوان را برایش به ارمغان آورد. آناماریا ماتوته نخستین زنی است که به عضویت آکادمی.زبان اسپانیا درآمد.

ماتوته را در ایران با ترجمه محمد قاضی شناخته ایم که بسیاری از نویسندگان درجه اول جهان را به ما فارسی زبانها شناسانده است و قلم شیوای او در مطابقت زبان و ادبیات اسپانیایی با زبان فارسی کلکی شیرین بوده است!
اهمیت کارقاضی آنجایی رخ می.نماید که بدانیم اواین شاهکار را از زبان واسط دیگری به فارسی برگردانده است. کتاب «پولینا، چشم و چراغ کوهپایه» کتابی است که نام ماتوته و محمد قاضی را بر جلد خود دارد و از سال ۱۳۵۳ تا به حال قریب به بیست بار تجدید چاپ شده است.
شاید روح کلام آناماریا ماتوته را در عشق ورزیدن به جهان خلاصه کرد. چه خود اعتقاد داشت که نفرت را برنمی.تابد. بسیار خجول است و به قول خودش، قلم جای زبان او را گرفته و در بسیاری از موارد، مانع از کارکرد واقعی آن می.شود. ماتوته، دون کیخوته (دون کیشوت) را شاهکار بی بدیل ادبیات جهان می.داند و اعتقاد دارد سروانتس با انتشار این رمان، خدمت بزرگی به زبان اسپانیایی، به طور اخص و به ادبیات جهان به طور اعم کرده است.
ادبیات آمریکای لاتین، رئالیسم جادویی و عنصر خیال سه مؤلفه ای هستند که از نظر بانوی ادبیات اسپانیا وامدار دون کیخوته و سروانتس هستند.

اما او ادبیات امریکای لاتین را به عنوان یک سرفصل کلی برای همه آن چه در آمریکای مرکزی و امریکای جنوبی و مکزیک می.گذرد، نمی.پسندد. او اعتقاد دارد وجه غالب و فصل مشترک ادبیات آن کشورها، زبان اسپانیایی است، به استثنای برزیل که آن هم با توجه به قرابت زبان پرتغالی با زبان کاتالانی و اسپانیایی رایج درشبه جزیره ایبری، دوراز ذهن نمی.نماید.
به نظر ماتوته ادبیات آرژانتین با ادبیات مکزیک و شیلی تفاوت دارد. «ماریو بارگاس یوسا» با «گابریل گارسیا مارکز» یکی نیست. شکوه و جلال آثار «خوان رولفو» را با «خولیو کورتاسار» یکی نمی.بیند.

ماتوته، جهان را به گونه ای دیگر می.بیند و اعتقاد دارد که جهان اندیشه امروز نمی.تواند فارغ از گذشته باشد، نویسنده اگر بخواهد امروز را به بشر بشناساند، طبعا باید شناختی از گذشته داشته باشد. او می.گوید: بشر امروز باید یادش باشد که آسایش امروز او، شاید نیم قرن است که حاصل شده و در خوش بینانه.ترین حالت یک قرن.
در سال ۱۹۲۶ که من به دنیا آمدم و ده سال بعد از آن که جنگ داخلی اسپانیا آغاز شد و حتی تا چند سال بعد از آن، فجایعی به دست بشر به بشریت رفت که تاریخ بدتر از آن را به یاد ندارد.
علم و پیشرفت فنی به وسیله کشتار بدل شد و عشق از جهان رخت بربست. سیاست مایه فریب و زمینه ساز قدرت است و رنگ و لعاب و تفسیرهای زیبایی که بر اندیشه.های ویران گر و خردکننده خرد و عزت آدمی. می.نویسد، دل هر ناظر بی.طرفی را به درد می.آورد، در سال ۱۹۹۶ آخرین رمان خود را با نام «گودو، شاه فراموش شده» منتشر کرد. رمانی که چندین سال وقت صرف آن کرده بود و وسواسی غریب مانع از انتشارش می.شد. این رمان ماجرای به قدرت رسیدن سلسله اولار است که در ۸۶۵ صفحه و به سبک فانتزی نگاشته شده.
او به دشواری آنچه می.خواهد بگوید، آگاه است. از این رو نه ادعای تشریح نوشته.هایش را دارد و نه بر آنها تاکید می.ورزد.

ماموریت نویسنده و شاعر را برانگیختن می.داند و به معنی واقعی کلمه: «جان بخشیدن و زنده کردن». اما اعتقاد دارد آنچه در نظر دانته، روشنایی است در نزد استفن مالارمه شاعر بزرگ و سمبولیت فرانسه ظلمت می.باشد. آنچه برای ادبیات، مایه فروماندن است، بی.تفاوتی است یا شاید بهتر بگوییم بی.اعتنایی.
این جمله به یک معنی، حرفی است که برتولت برشت می.گوید: «آیا هر حقیقتی، ارزش بیان دارد؟ این که بگویم این صندلی است و به شرح صندلی در زیر نور آفتاب یا مهتاب یا کناره پنجره بپردازیم، چه قدر ارزش گفتن دارد. پس لفاظی.های بی مقدار در ادبیات، گاه آن قدر مضحک می.شود که ارزش واگویی هم ندارد.»

تخیل نویسنده زمانی ارزش می.یابد که سفری شاعرانه را آغاز کند و اشیا را دگرگون سازد و روابط آنها را به ناب.ترین شکل کشف کند و آنجایی که باید به استعاره پناه ببرد، شگرد نویسنده در تخیل اوست. تخیل نویسنده برجی است که نویسنده برای خود می.سازد و از فراز آن، فرمان می.راند. حال هر چه فرمان.هایش رساتر باشد، مخاطبان بیشتری خواهد یافت.
تخیل ابزار آفرینش هنری است، برای همین است که می.بینیم تخیل انسان، غول.هایی می.آفریند که به واقع وجود ندارد. شهرهای طلسم شده ای که هر کدام بر دروازه.شان خورد و خوراک و پنیر گذاشته اند تا دیو و جن و پری آنها را بخورند و به محصول اهالی شهر و ده کاری نداشته باشند.

«آناماریا ماتوته» با این توشه و اندیشه غنی و اطلاعات کافی از تاریخ و فولکلور و ادبیات کهن اروپای قرون وسطی، قلم در دست می.گیرد و پا پیش می.گذارد تا رمانی نفس.گیر بنویسد که در جای جای آن ردپای زنی را بیابیم. هر چند خودش اعتقاد دارد که ادبیات، زنانه و مردانه ندارد، ولی باز هم معتقد است که زنان هر چند سهم زیادی در ادبیات جهان دارند، اما چنان که شایسته حضورشان باشد، از ایشان تقدیر به عمل نمی.آید.

او ادبیاتی را که در خدمت مردم نباشد، به رسمیت نمی.شناسد. سفارشی نمی.نویسد و حاضر نیست برای فروش کارهایش از شیوه.های مرسوم تبلیغی بهره ببرد. دنیای کودکان را دنیایی بی.پیرایه می.داند. هر چند دوران کودکی خودش، دورانی آمیخته با فقر نبوده، اما روایت او از فقر و از دهشت.های زندگی، چنان است که گویی آن همه بی عدالتی را لمس کرده است.
بسیاری از آثار آناماریا ماتوته، هر چند به ظاهر برای کودکان است و عنصر تخیل در آنها نمایی کودکانه دارد، اما به واقع برای بزرگسالان نوشته شده و تقابل نیروهای خیر وشر در جامعه به بهترین شکل در آثار آناماریا ماتوته آمده است.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن