تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):اگر به تعداد اهل بدر [مؤمن كامل] در ميان شما بود، قائم ما قيام می ‏كرد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819903312




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قتل ترحم آميز، چالشي نو فراروي اخلاق و حقوق پزشكي مرگ آسان و ترحم آميز


واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: قتل ترحم آميز، چالشي نو فراروي اخلاق و حقوق پزشكي مرگ آسان و ترحم آميز
علي وظيفه

واژه اتانازي كه ريشه آن از اصطلاح يوناني Eu به معناي خوب و راحت و thanatous به معناي مرگ گرفته شده مرگ خوب يا مرگ راحت معني مي شود و اما مفهوم آن پايان دادن ارادي به حيات بيمار غيرقابل درمان توسط پزشك يا اعضاي گروه درماني است كه بنابر رضايت بيمار يا نزديكان او صورت مي پذيرد.

اين نوع قتل به دو دسته تقسيم مي شود؛ قتل ترحم آميز فعال يا مستقيم انجام اقداماتي آشكار به منظور پايان دادن به حيات بيمار است و قتل ترحم آميز انفعالي يا غيرمستقيم خودداري از انجام اعمالي است كه سبب زنده ماندن بيمار مي شود يعني پزشك از اقداماتي چون دارودرماني، عمل جراحي و موارد مشابه در مورد بيماران غيرقابل درمان پرهيز مي كند.

قتل ترحم آميز براي اولين بار در سال 1984 توسط انجمن سلطنتي پزشكان هلند مورد تصويب قرار گرفت. درباره چگونگي و شرايط اجراي آن دستورالعملي صادر شد كه شاخصه هاي آن عبارت است از بيمار بايد مبتلا به بيماري غيرقابل تحمل شود كه مداوا براي او غيرممكن باشد همچنين بيمار بايد آزادانه تقاضاي مرگ كند و به آن رضايت دهد و پزشك معالج براي اقدام به چنين عملي بايد با پزشك ديگري مشورت كند. امروزه مرگ آسان در برخي از كشورهاي اروپايي چون سوئيس، بلژيك، اتريش و فرانسه و پاره يي از ايالت هاي امريكا با شرايط خاص به صورت امري قانوني و رسمي پذيرفته شده و در بسياري موارد اجرا مي شود و فاقد جنبه جزايي و تعقيب كيفري است.اما همچنان به دور از ملاحظات اخلاقي، فلسفي و مذهبي حاكم بر كشورها رويه مرگ آسان مخالفان بسياري دارد.

براي واشكافي و چينش درست نظريات موافق و مخالف درباره اتانازي ابتدا بايد فلسفه وجودي آن را بدانيم. اتانازي يكي از شاخصه هاي حقوق پزشكي است كه از دستاوردهاي تفكر بشر در عصر جديد به شمار مي آيد و بررسي پيرامون آن در «فلسفه اخلاق» مورد چالش قرار مي گيرد.

بنابراين از آنجا كه گزينه هاي اخلاق بسته، فراگير و غيرقابل انعطاف نيستند اتانازي هم با توجه به شرايط فردي و اجتماعي افراد پويا و متغير است و در جوامع مختلف نگاه به آن متفاوت است. برخي از فلاسفه اخلاق زيستن و حيات را شرط لازم براي دستيابي به ديگر ارزش ها مي دانند. در برابر آن پاره يي از فلاسفه كيفيت و چگونگي زيستن را ارزشمندتر از خود آن مي دانند هر چند كيفيت زندگي هم امري متعالي و ثابت نيست بلكه نسبي و متغير با توجه به شرايط و ديدگاه هاي فردي و اجتماعي معنا مي شود. در مجموع براي بررسي اين پديده از نگاه اخلاق هنجاري بايد چهار سطح فرد، خانواده، پزشك و جامعه را در نظر گرفت و با توجه به اهميت و غلبه هر كدام از آن «اتانازي» را معنا بخشيد.هنوز اين چهار شاخصه براي پذيرش يا عدم پذيرش اتانازي به همگوني و تعادل منطقي نرسيده اند به همين دليل مخالفان اتانازي بر موافقان آن فزوني دارند.

مهم ترين دليل مخالفت با پذيرش و گسترش اتانازي در ميان جوامع «مذهب» است. اديان الهي و آسماني قتل نفس و خودكشي را مورد نكوهش قرار داده و آن را به دو علت گناه دانسته و نمي پذيرند؛ نخست اينكه زندگي هديه و موهبتي الهي از سوي پروردگار است و جان آدمي امانت خداوند است و ديگر اينكه كشتن سرپيچي و مخالفت با مشيت و خواست الهي است و انسان با كشتن خويش ارزش و كرامت انساني و الهي را در خود از بين مي برد.

يهوديان به استناد آموزه هاي كتاب تورات به ويژه فرمان ششم از فرمان هاي ده گانه يعني «قتل ممكن» بر اين باورند كه اتانازي به معناي اقدام ارادي فرد به مرگ با استفاده از دارو يا موارد ديگر با هر نيتي و در هر شرايطي نادرست و ممنوع است و نوعي قتل نفس به شمار مي آيد.در آيين مسيح هم خودكشي مورد نكوهش قرار گرفته است. در قرون وسطي قانون ضمن اينكه از دفن افرادي كه مرتكب خودكشي مي شدند در قبرستان عمومي ممانعت مي كرد همچنين اموال آنها را توقيف مي كرد. ديدگاه مسيحيان بر اين باور استوار است كه زندگي هديه و موهبتي از جانب پروردگار و قتل انسان دخالت در روند طبيعي هستي است.

در دين اسلام هم زندگي و حيات بشر مقدس است و اين بعد بارها در آيات مختلف قرآن مورد تاكيد قرار گرفته است.در آيه 29 سوره نسا اشاره شده است؛ «خود را نابود نسازيد كه مطمئناً خداوند نسبت به شما آمرزنده و مهربان است.»و همچنين هيچ كس حق دخل و تصرف در جان خود را ندارد زيرا موهبت و امانتي از سوي پروردگار است چنانچه در آيه 145 سوره آل عمران خداوند مي فرمايد؛ «هيچ كس جز به فرمان خداوند نخواهد مرد كه اجل و زمان مرگ هر كس در لوح قضاي الهي ثبت شده است.»

همچنين در آيه 61 سوره نحل آمده است؛ «... و آنگاه كه اجل آنها (مردمان) فرا رسد ديگر يك لحظه مقدم و موخر نخواهد شد.»در دين مبين اسلام از سختي زندگي و مشكلات به عنوان امتحان و آزمايش الهي ياد شده است. همچنين مسلمانان با اعتقاد به معجزه و كرامت انبيا و امامان معصوم(ع) اتانازي را مطرود و متروك دانسته و آن را نمي پذيرند.نگاه فقه هم به مساله اتانازي واپس گرا و ارتجاعي است و متاسفانه هنوز مسائل جديد فراروي حقوق پزشكي با توجه به سازواره پوياي فقه مورد چالش و ارزيابي قرار نگرفته و بستر نقد درباره آنها آن طور كه بايسته و شايسته است، فراهم نيامده است.

در نتيجه آنچه از فتواي فقها مستناد مي شود اين است كه قتل بيمار ولو با اذن و رضايت وي و با انگيزه خيرخواهي و ترحم داراي دو جنبه تعرض به حق الله و حق الناس است و اگرچه ممكن است جنبه حق الناس آن كه قصاص و ديه است با رضايت مجني عليه يا اولياي دم ساقط شود چنانچه در ماده 268 قانون مجازات اسلامي هم به آن اشاره شده است. «اگر مجني عليه قبل از مرگ جاني را از قصاص نفس عفو نمايد حق قصاص ساقط مي شود و اولياي دم نمي توانند پس از مرگ او مطالبه قصاص نمايند.» اما همچنان حرمتي كه در قتل وجود دارد با رضايت مقتول از بين نمي رود و عمل او به عنوان يك فعل حرام و معصيت باقي است و با رضايت بيمار مشروع و حلال نمي شود.پاره يي از مجتهدان آگاه كه دردهاي جامعه را درك مي كنند و از دستاوردهاي پزشكي آگاهي دارند براي پاسخ به مساله اتانازي قاعده «تسليط» را فراگير دانسته و عموميت مي بخشند. قاعده تسليط (انسان مسلطون باموالهم و انفسهم) بيانگر سلطه، اقتدار و اختيار فرد بر جان و مال خويش است اما بسياري ديگر از فقيهان دين طرح و بسط اين قاعده فقهي را جواز مشروعيت و پذيرش اتانازي نمي دانند.

به هر حال مي توان گفت به دليل نوع نگاه فقهي قانونگذار به كليه گرايشات اخلاق پزشكي از يك سو و همچنين بافت مذهبي لايه هاي اجتماع و اعتقادات مذهبي و غيرقابل استدلال و چالش مردم درباره مقوله مرگ و زندگي از سوي ديگر، طرح موضوع جنجال برانگيز و پرهياهويي چون «قتل از روي ترحم» چيزي بيشتر از يك مزاح علمي نمي تواند باشد.

بدون شك اگر زماني بستر طرح موضوع اتانازي در كشور ما ايران فراهم شود مستلزم كارشناسي هاي دقيق علمي، فني، فقهي، اجتماعي و فردي است و هميشه تشريفات و فرآيند و آيين دادرسي اينچنين موارد از ماهيت خود آنها پيچيده تر است.
 دوشنبه 4 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 299]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن