تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):دورترین مردم ار خداوند عزّو جل در روز قیامت سرکشانِ متکبّر هستند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820924487




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

حديث دل در غربت بقيع


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: خبرگزاري فارس: درهاي بزرگ و آهنين قبرستان بقيع كه باز مي‌شود بند پاهايت پاره مي‌شود، اجازه ورود مي‌دهند و تو مي‌تواني فقط از پشت نرده‌ها به عزيزانت سلام كني. به گزارش خبرنگار اعزامي فارس به عمره دانشجويي، از پله‌هاي قبرستان بقيع بالا مي‌روي در بزرگ و آهني جلوي ورودت را به جرم زن بودن مي‌گيرد.اشك در چشم‌هايت حلقه مي‌زند اما يادت نمي‌رود كه شيعه علي (ع) هستي. به سمت راست مزار يكي از مظلوم‌ترين بانوان عالم مي‌روي به سمت مزار ام‌البنين، مادر حضرت ابوالفضل، مزار ام‌البنين كنار مزار عاتكه و صفيه دختران عبدالمطلب، عمه‌هاي رسول خدا قرار دارد مستطيلي از خاك. قبرها با تكه‌هايي از سنگ مشخص شده‌اند. غوغايي در دلت برپا مي‌شود باورت نيست كه در كنار مزار مادر اسوه ادب و جوانمردي ايستاده‌اي. دلت مي‌لرزد اشك‌هايت ناخودآگاه مي‌جوشد به ياد عشق‌بازي‌هاي ابوالفضل مي‌افتي حس مي‌كني لبهايت خشك شده‌اند گلويت مي‌سوزد، كسي آرام در گوشت روضه ابوالفضل را زمزمه مي‌كند. مزار در مقابل چشم‌هايت تيره و تار مي‌شود اشك‌ از چشم‌هاي داغدارت مي‌جوشد و بر گونه‌هاي آفتاب‌خورده‌ات مي‌غلطتد به ياد فرموده مهدي موعود (عج) مي‌افتي كه «هرجا روضه عباس خوانده شود من آنجايم». تك‌تك كساني كه دورت ايستاده‌اند را نگاه مي‌كني دلت پر از درخواست مي‌شود مي‌داني كه اينجا باب عشق‌بازي باز است و امكان ندارد كه اسوه ادب و جوانمردي دست رد به درخواست مادر بزند. پس ام البنبن را واسطه مي‌كني و حديث دل با علمدار كربلا مي‌گويي. به سمت مزار پاك ائمه خفته در بقيع حركت مي‌كنيم آنقدر از ميله‌ها دورند كه نمي‌تواني مزارشان را ببيني، دلت مي‌گيرد و غصه با تمام وجودش در تار و پودت رخنه مي‌كند. زني براي كبوترها گندم مي‌ريزد. به كبوترهاي بقيع حسادت مي‌كني كه سبك‌بار پر مي‌گشايند و به هرگوشه كه مي‌خواهند سر مي‌زنند. مي‌داني كه كريم اهل بيت اينجا خفته‌ است، دست خالي گوشه‌اي مي‌نشيني و دعا مي‌كني. غروب نزديك مي‌شود ديگر اجازه ماندن نداري درهاي بزرگ و آهنين بقيع بار ديگر بسته مي‌شود و تا فردايي ديگر، همه را از قبرستان بيرون مي‌كنند؛ بجز كبوترها. انتهاي پيام/ز




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 339]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن