تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):روز غدیر در آسمان مشهورتر از زمین است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819865514




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

«پیغمبر بند شش» کمیته مشترک ساواک چه کسی بود؟


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: تاریخ  - پرویز خرسند از هم​بندی​های علی شریعتی در زندان سال​های 46 و 47 بود که می​گوید: زندان ما را بیشتر می‌ساخت و فکر مبارزه را در ما بیشتر زنده می‌کرد. کتک خوردن داشت، شکنجه داشت، اما مبارزه و بیداری بود. وی در گفت​وگو با گروه تاریخ خبرآنلاین، در تشریح خاطراتش از آن دوران گفت: مرا هم پیش کسی به نام «رسولی» بردند که بازجوی زندان بود. داخل اتاق بازجویی دیدم کتاب‌هایی روی میز ریخته بودند. کتاب‌های «شریعتی»، «طالقانی» و «بازرگان» و حتی کتاب من هم بود. نگهبان سلول ما برای ترساندن من گفت: اگر پیغمبر بند شش نبود، همه تان را تیرباران می‌کردیم.» بعد دستور دادند مرا هم به بند شش کمیته مشترک بردند. قبلاً از «پیغمبر بند شش» شنیده بودم و خیلی مشتاق بودم او را بشناسم. وی افزود: بعد از بازجویی ها "رسولی" چند تا سیگار به من داد و مرا با سرباز به بند فرستاد. وارد سلول که شدم، یکی جلو آمد و سلام و احوال‌پرسی کردیم و به من پتو داد. همه خواب بودند. تا نشستم و گفتم از بند چهار آمده‌ام، به من گفت: تو خرسند هستی؟ دست و پاهایم را وارسی کرد و می‌خواست ببیند آیا ناخن‌های دست و پایم را کشیده‌اند؟ پرسیدم پیغمبر بند شش که می‌گویند، کیست؟ گفت دکتر علی شریعتی است. خرسند با اشاره به اینکه شریعتی در سلول شش بود اما او در سلول هشت نگهداری می​شد، از تلاشش برای پیوستن به شریعتی می​گوید و می​افزاید: شریعتی با هزار ترفند شروع می کرد با سربازهای نگهبان که اکثراً هم بیسواد بودند، بلند بلند حرف می زد.ما پشت درهای سلول مان صدای او را می شنیدیم. شریعتی به بهانه ها مختلف با سرباز های دهاتی حرف می زد. یادم هست از حال و روز آنها می پرسید. به انها می گفت شما با این همه تولید روستایی نباید وضع اقتصادی بدی داشته باشید. همین ها را بهانه می کرد با آن طنین صدایش ، خودش مثل یک سخنرانی می شد. او که خود را محرم شریعتی معرفی می​کند، در شرح خاطرات شریعتی در زمان تدریسش در مشهد، گفت: در آن زمان رژیم با شریعتی کاری نداشت. یعنی حساسیت رژیم در آن زمان هنوز برانگیخته نشده بود. اما قبل از رژیم و بیش از رژیم رئیس دانشکده دکتر جلال متینی که البته سواد چندانی نداشت و خودش هم به آن اقرار می کرد، اولین مانع او بود. کلاس دکتر که باید 50 نفر می بود، گاهی به 200 نفر می رسید و دکتر متینی با این بهانه که چرا حضور و غیاب نمی کنید به دکتر گیر می داد. شریعتی هم می گفت 150 دانشجو برای شما و 50 دانشجو هم که حضور دارند برای من و در ثانی کسانی که دوست ندارند در کلاس حضور داشته باشند چرا مجبورشان کنیم تا حاضر شوند و کسانی که عاشق هستند جلوی آنها بگیریم؟ خرسند با بیان اینکه شریعتی در کلاس درس، حرف های ضد رژیم نمی زد ، ادامه داد: حرف های او عقیدتی بود، تا سیاسی. او اسلام را راحت باز می کرد. اسطوره را می شناساند و تحلیل می کرد و این زبان شریعتی بود. به رژیم کاری نداشت و این خود دانشجویان بودند که تشخیص می دادند. / 62




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 342]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن