تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833431925
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد. سياست روز - روزنامه سياست روز در سرمقاله امروز خود با عنوان مژدگاني اي خيابان خوابها..... هشداري بر محروميت صاحبان اصلي انقلاب به قلم محسن مقصودي آورده است: پيامبر اعظم (ص) «هر كس سير بخوابد، در حالي كه همسايه مسلمانش گرسنه باشد، به من ايمان نياورده است.» اگر هياهوي جنگهاي انتخاباتي و نزاع بر سر شكلگيري ائتلافهاي قدرت به مسئولان و رسانهها فرصت داده باشد، حتما تا به حال در خيابانهاي شهر تهران، افرادي را كه شبها، روزيشان را در سطلهيا بزرگ زباله جستجو ميكنند. ديدهاند! هر يك از ما هم شايد بارها برخي از همشهريهايمان را ديدهايم كه رد سرماي زمستان، گوئي به دست در ميان آشغالها و زبالهها به دنبال چيزي هستند، تا بخورند يا بپوشند و يا بفروشند و امرار معاش كنند و البته ما از كنار آنها بيتفاوت عبور كردهايم. البته اخيرا با اجراي طرح مكانيزاسيون جمعآوري زبالههيا تهران، بحمدا... ديگر، گربهها و موشها شريك روزي آنها نخواهند بود، و هموطنان مستضعف شهر ما، روزي خود را در شرايطي بهداشتي تر از قبل به دست مي آورند كه به اين خاطر بايد خدا را شكر كرد و از همه مسئولان تشكر نمود! براستي آيا آنها در برجهاي شبشهاي سر به فلك كشيده خود نشستهاند و از پشت شيشه دودي بنزهاي الگانس و خودروهاي تشرفاتي صد ميليوي به تهران مينگرند، اين چيزها را ميبينند!؟ آيا به ياد ميآورند كه خون همين مستضعفين و محرومان بود كه آنها را به اين پست و مقامها و ثروتهاي ميلياردي رساند؟! حقيقت اين است كه امروز تهران كه امالقراي اسلام ميناميمش، به هيچ وجه چهره يك شهر اسلامي را ندارد. شهري كه در آن عدهاي به عنوان پاداش به كودكانشان هدايايي چند ميليوني ميدهند و سالي چند بار براي تفريخ يا عيش و نوش به اروپا سفر ميكنند و عدهاي ديگر درآمد ماهيانهشان كمتر از صد هزار تومان است و توان درمان كودك بيمارشان را نيز ندارند ... و با شهر اسلامي فاصلههاي زيادي دارد. آنها كه در اين سالها، مرتبا فرياد فقير ستيزي و فقرزدايي، تنها به شيوه صدقه و امداد و تامين اجتماعي زدهاند، آيا گمان كردهاند، كه عدالت اجتماعي و رفع فقر و محروميت از جامعه بدون مبارزه با تكاثر و ثروتاندوزيهاي ظالمانه ميسر است؟! شكي نيست كه پس از انقلاب اسلامي تلاشهاي فراواني شد تا محروميت شديد به جا مانده از رژيم ستمشاهي، كاهش يابد، اين تلاشها اگرچه قابل تقدير است، اما با نگاه آرماني انقلاب اسلامي و مباني فقر ستيز احكام اسلامي فاصله زيادي دارد و امروز كتمان اين نقايص دردي را دوا نخواهد كرد و هشدارهاي رسانهها، از آنروست كه اين معضل نيازمند نگاهي انقلابي و برنامهريزي اصولي خواهد بود. علما، روحانيون، اساتيد و دانشجويان چگونه سكوت خود را در برابر برخي بيعدالتيها و تبعيضها توجيه ميكنند؟! چگونه «شكم بارگي ظالمان و گرسنگي مظلومان» را به تما نشستهايم و خود را پيرو علي (ع) هم ميدانيم؟! در اين سالها رسانهها، مطبوعات و از همه مهمتر رسانه ملي چقدر در راستاي «جنگ فقر و غنا» قدم برداشته و مستضعفين - كه به تعبير امام (ره) صاحبان اصلي انقلاب اند - چه سهمي از رسانه ملي داشتهاند؟ رهبر معظم انقلاب نيز همواره تاكيد كردهاند: «مبارزه با فقر و حمايت از مستضعفين از مهمترين هدفهاي انقلاب اسلامي ايران است». به ياد داريم سال 83 كه سرماي تهران جان حدود 74 نفر از كارتن خوابها (محرومان و فقرا) را گرفت، در ميان سكوت مسوولان و رسانهها، كارتن خوابي دانشجويان عدالتخواه در اعتراض به سهلانگاري مسوولان در اين خصوص موجب توجه و فشار رسانهها شد و پس از آن به تصويب بودجه خاص و ايجاد گرمخانهها و .... اين معضل بزرگ تا چند سالي برطرف شد و نشان داد اگر مسوولان بخواهد، ميتوانند امور راس امان دهند. اين حركت دانشجويان كه بعدها با تقدير رهبر معظم انقلاب نيز مواجه شد، نشان داد، كه حل اين معضلات اجتماعي دغدغه و روح انقلابي ميخواهد در صورتي كه رسانهها و دانشجويان و مسوولان به تكليف انقلابي خود در اين زمينه عمل كنند، ميتوان اميدوار بود تا به مرور چهره شهر به سمت جامعه اسلامي تغيير صورت دهد. مردم سالاري روزنامه مردم سالاري در سرمقاله امروز خود با عنوان « ترور بوتو و تاثير آن بر اوضاع افغانستان» به قلم شهرام مظفريان آورده است: مرگ نابهنگام بي نظير بوتو، حزب مردم پاكستان را كه بزرگترين جنبش اعتدال گرا دراين كشور محسوب مي شود با بحران رهبري مواجه كرده است. اين مسئله يكي از مهم ترين مقاصد قاتلا ن بوتو به شمار مي رفته، زيرا حزب مردم پاكستان به مهم ترين اپوزيسيون سياسي مبدل شده بود و ائتلا ف و تفاهم احتمالي اين حزب با رئيس جمهور پرويز مشرف به گمان بسياري مي توانست زمينه هاي سكولا ريسم در پاكستان را تقويت كند. خانواده بوتو را مي توان با خانواده هاي كندي در آمريكا و گاندي در هند مقايسه كرد. پول، شهرت و محبوبيت از ويژگي هاي مهم اين خانواده هاي مهم سياسي جهان به شمار مي رود كه قرباني سياست شدند. بي نظير بوتو مي توانست به نقش تخريب شده مشرف كه از متحدان نزديك آمريكا در مبارزه عليه تروريسم است، كمك شاياني كند. دولت افغانستان به نتايج اين انتخابات اميدوار بود زيرا ثبات سياسي در پاكستان تاثير مهمي بر اوضاع سياسي افغانستان دارد اما اكنون با مرگ بي نظير بوتو و اعلام تحريم انتخابات از سوي نواز شريف، رهبر حزب مسلم ليگ گفت: مشروعيت ارزشي اين انتخابات زير سوال است. حالا پرسش مهم اين است كه در بحران رهبري بزرگترين اپوزيسيون سياسي، انتخابات چه معنايي پيدا خواهد كرد؟ حامد كرزاي، رئيس جمهور افغانستان فقط چند ساعت پيش از قتل خانم بوتو با وي ملا قات كرد كه اين ملا قات معني حمايت از قاطعيت خانم بوتو در برابر تروريسم را مي رسانيد. افغانستان به اعلا م چنين قاطعيتي به خصوص در مقابله با تروريسم و به ويژه ازجانب پاكستان نياز دارد. رئيس جمهور مشرف نيز يك روز پيش از قتل بوتو اين قاطعيت را به حامد كرزاي وعده داده بود اما قتل بوتو اين اميد ديرينه دولت افغانستان را با ياس مواجه كرد. بحران سياسي پاكستان به ويژه اكنون و با ترور خانم بوتو سبب تقويت گروه هاي تندرو در مرزهاي افغانستان مي گردد و مبارزه با اين گروه هاي خطرناك را دشوارتر از هميشه خواهد ساخت. اين بحران باعث ناهنجاري هاي اقتصادي در افغانستان مي شود; افغانستان بيشترين مواد مورد نياز، به خصوص مواد اوليه را از پاكستان تامين مي كند، نبود امنيت مواصلا تي و بحران اقتصادي پاكستان تاثير مستقيم بر بازار اقتصادي افغانستان خواهد گذاشت. افزايش قيمت ها در بازارهاي كابل از همين حالا محسوس است. نكته مهم و سرنوشت ساز ديگر در پاكستان، نقش ارتش اين كشور است، آيا ارتش حمايتش را از پرويز مشرف ادامه خواهد داد، يا اين كه دست به اقدام ناگهاني ديگري خواهد زد؟ معضل مهم ديگر ضعف كنترل در مناطق آزاد مرزي از سوي هر دو دولت است، جايي كه گروه هاي تروريست فعاليت مي كنند. پاكستان بار ديگر به يكي از تاثيرگذارترين كشورها براي افغانستان مبدل شده و از سوي ديگر حضور گروه هاي تندرو اسلا مي به ويژه القاعده و طالبان در مرزهاي پاكستان و افغانستان، بي ثباتي سياسي، اجتماعي و اقتصادي و رشد بنيادگرايي در منطقه، دلا يل روشني است براي افزايش تشويش جهان نسبت به سرنوشت پاكستان و افغانستان. همبستگي روزنامه همبستگي در سرمقاله امروز خود با عنوان ترور دموكراسي به قلم علي صالحآبادي آورده است: تا پيش از سال 1947 يعني 60 سال پيش، پاكستان جـزو هـندوستان بود. در آن زمان با مبارزات مستمر مهاتما گاندي، نهرو، محمدعلي جناح و... بريتانيا به استعمار شبه قاره پايان داد و هند و پاكستان استقلال يـافـتـه و بـه دو كـشـور تـقـسـيـم شدند. مهمترين علت جـدايـي ايـن دو كـشـور از يـكـديـگـر، اكـثـريـت داشـتن مـسـلـمـانـان در پـاكستان، هندوها و بوداييها در هند بـود. هـرچـنـد اسـتقلال ميان دو كشور انجام شد، اما اختلاف، تنش، حالت تخاصم و حتي جنگ ميان دو كـشـور تـاكنون پايان نيافته است. بيشترين موضوع اختلاف ميان هند و پاكستان مربوط به منطقه كشمير اســت كـه اكـثـريـت سـاكـنـان آن را مـسلمان تشكيل ميدهند. هند پس از استقلال با به رسميت شناختن نـهـادهاي مدني، انتخابات آزاد، مطبوعات مستقل و تن دادن به دموكراسي، شرايطي را بهوجود آورد كه حاصل آن رشد و توسعه و عبور از عقبماندگي را در پي داشت، اما در پاكستان درست برعكس هند بود. نـزاعهـاي سـيـاسـي، فـرقـهاي و مـذهـبـي از يـكسـو و حـاكـميت نظاميان از سوي ديگر پاكستان را از منظر توسعه اقتصادي و سياسي از هندوستان متمايز كرد. هنديها پس از استقلال دريافتند كه نفعشان در صلح و آرامـش و عـقـب نـمـانـدن از قـافـلـه تـمـدن پـرشـتـاب جهاني است، اما در مقابل، پاكستانيها آنقدر بر طبل اخـتلاف كوبيدند تا از دل پــاكـسـتــان كـشـور ديـگـري بهنام بنگلادش متولد شد و پاكستان براي بار دوم در بـرابـر هـنـدوسـتـان ضعيف شـــــد. بـــــا حـــــاكـــــم شـــــدن ژنـرالهـا بهجاي حاكمان انتخابي و حزبي، پاكستان در زمـــــــره كــــشــــــورهــــــاي عـقـبمـانده قرار گرفت و دموكراسي در هند آنقدر نهادينه شده و توسعهيافته اســـــــت كـــــــه بــــســــيـــــــاري هـنـدوسـتان را بزرگترين دمـــــــوكـــــــراســــــي جـــهــــــان ميدانند و اين كشور جزو كـشـورهـاي مـهـم صـنـعـتي دنـيا بهحساب ميآيد. در پـــاكــســتـــان دمــوكــراســي، تعيين سرنوشت و توسعه به حاشيه رانده شد. ريشه پـيـشرفت و عقبماندگي در هـنـد و پاكستان را بايد در فـــــرهــنــــگ و نــگــــرش مـــردمـــان ايـــن دو ســـامــان جـســــــتوجـــــو كـــــرد. در پـــــــــاكـــــســــتــــــــان، ژنــــــــرال ضـيـاءالـحـق با كودتا زمام امور را به دست گرفت و بــــيدرنــــگ قــــويتـــريـــن سـيـاسـتـمـدار پـاكستاني يعني ذوالفقار علي بوتو را كــه شـعـارش اسـلام، دموكراسي و سوسياليسم بود بهرغم مخالفتهاي جـهـانـي بـه دار آويخت. تلاش و حمايتهاي مردمي باعث شد تا دختر او كه سـه روز پـيـش در راولـپـنـدي در جـريـان يـك مـيتينگ انـتـخـابـاتـي تـرور شـد در دو نـوبت به نخستوزيري پاكستان برسد. بعد از وي نواز شريف نخستوزير پاكستان شد، اما دوباره ديو نظاميگري با آمدن ژنرال مشرف سرنوشت پاكستانيها را به مخاطره انداخت. بـينـظـيـر بـوتو كه در 35 سالگي به نخستوزيري رسـيـد، تـلاش مـيكرد تا راه پدر را در پيش گيرد. پاكستانيها او را نماد توسعه دموكراسي ميدانند و ميليونها پاكستاني كه از حاكميت نظاميان بهستون آمـدهاند دل در گرو او داده بودند تا دموكراسي را تـوسـعـه دهـد و پاكستان عقبماندگي را پشتسر بگذارد. ژنـرال مـشـرف هـمــانگــونــه كــه ژنــرال ضياءالحق براي دوالفقار علي بوتو پروندهسازي كرد و او را اعدام كرد براي بينظير بوتو پروندهها ساخت، اما ژنـرال از اعـدام و يـا زنداني كردن بينظير هراس داشـت و تـصـمـيـم گـرفـت او را به اتفاق همسرش به عربستان و امارات متحده عربي به مدت 8 سال تبعيد كند. وي در دوران تبعيد، لحظهاي از سرنوشت مردم پـاكـسـتـان غـافـل نـبـود. دغـدغـه پـاكـسـتـان، بـينظير را واداشت تـا در مـيـان بـيـم و امـيـد بـا تـفـاهم با ژنرال به پـاكـستان بازگردد. او در مهرماه به پاكستان آمد و در همان روز ورود بر سر راهش به كراچي انفجاري رخ داد كه 400 نفر كشته و مجروح شدند (140 نفر كشته و 260 نفر مجروح.) بينظير كه از اين ترور جان سالم بــهدر بـرد، شـجــاعـانـه در مـيـان مـردم ظـاهـر شـد و بـه پاكستانيها و مردم دنيا اعلام كرد كه در برابر تندروها و افراطگرايان خواهد ايستاد و نميگذارد پاكستان به دست افراطيها بيفتد. او به وعدهاش عمل كرد، زيرا تروريستها حيات بانويي را گرفتند كه بر عقيده، توسعه دموكراسي، اصرار ميورزيد. با ترور بوتو به دمـوكـراسـي و مـردم پـاكـسـتـان ضـربه وارد شد. از آنجا كه بينظير، شخصيت جهاني و محبوبي بود، ترور او موجي از نـگـرانـي و هـمـدردي جـهـانـي را در پـي داشـت. تـحليلها و حدس و گمانها درباره اين ترور فراوان است و در آينده نيز ابعاد بيشتر آن فاش ميشود، اما برداشت نگارنده اين است كـه سـيـاسـتـمـدارانـي كـه از روش "مـاكـياولي" براي ماندن در قـدرت بـه هـر وسـيـلـه اسـتـفـاده مـيكنند، براي آنها هدف، قدرت است و هر فرد و يا جرياني كه مزاحم قدرت آنها بـاشد، حذف و يا سربهنيست ميشود. ماكياوليستها بر اين باورند كه هرچند حذف رقيب در كوتاه مدت به دليل آنكه سر و صدا، اعتراض و خشونت بهوجود ميآورد، اما با گذشت زمان اين رويدادها به فراموشي سپرده ميشود و قدرتمداران ميمانند. در كشورهايي كه دموكراسي نهادينه نشده است، سياستمداران به اشكال گوناگون با حذف رقبا آنها را از قطار قدرت پياده ميكنند. برداشت ديگر از ترور بينظير بوتو آن است كه آمريكا درتلاش است تا از طريق به قدرت رسيدن بينظير بوتو، قدرت بلامنازع ژنرال مشرف را مهار كند و كاهش دهد. در اين راستا كاخ سفيد از بينظير بوتو خواست به پاكستان بازگردد و از سوي ديگر ژنرال را تحت فشار قرار داده بود تا با پذيرش دولت ائتلافي قدرت در پاكستان توزيع شود. معمولاً مردم كمتر اشتباه ميكنند، از نـخستين ساعات ترور بينظير بوتو انگشت اتهام مردم بهسوي ژنرال مشرف نشانه رفته است. از آن مهمتر آنكه مردم، مراكز دولتي و خودروهاي دولتي را به آتش كشاندند و چند روز است كه قيام سراسري در پاكستان عليه ژنرال جريان دارد. از سوي ديگر گروه القاعده دست داشتن در ترور بوتو را تكذيب كرده است و با اين تكذيب، انگشت اتهام بازهم بهسوي نظاميان پاكستاني نشانه رفته است. آنچه مايه تأسف است اين است كه با ترور بينظير بوتو، خانواده وي كه در ميان مردم پاكستان خوشنام و محبوب بودند از گردونه قدرت در پاكستان، حذف شدند. اين ترور باعث مـــيشـــود تـــا حــزب مــردم كــه رهـبــرش بــينـظـيــر بــوتــو بــود انـتـخــابــات را تـحــريـم و حـزب مـسـلـملـيـگ بـه رهـبـري نـواز شريف نيز اعلام كرده است كه انتخابات را تحريم ميكند، بنابراين ژنرال مشرف تنها ميماند. يا بايد قدرت را ترك كند و انتخابات فرمايشي برگزار نمايد و يا آنكه در پاكستان در انـتـظـار كـودتـاي ديـگـري بـماند. تروريستها وابسته به هر تفكري كه هستند با دست زدن به ترور، در عمل در خدمت دكترين مبارزه با تروريسم كاخ سفيد كه پس از حمله گروه الـقـاعـده بـه مـركـز تـجـارت جـهـانـي در سـال 2001 تـهيه شده اســت، مـيبـاشـنـد. زيـرا پـنـتـاگـون بـا بـهـرهگـيـري از ايـن قـبـيـل تــرورهــا قــادر اســت ديـگــر كـشــورهــا از جـمـلـه كـشـورهـاي خاورميانه را قانع كند كه تروريسم مهمترين مسألهاي است كه امنيت شهروندان جهان را بهمخاطره انداخته است و با اين بهانه اجماع جهاني براي مبارزه با آنچه آن را تروريسم ميداند، در خدمت بگيرد. جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري در سرمقاله امروز خود با عنوان نقد شني! آورده است: در كشاكش اختلاف نظرها ميان عناصر دو جناح سياسي در مجلس سوم كه از سال 1367 تا 1370 ادامه داشت بارها اتفاق افتاد كه به هنگام طرح يك موضوع در مجلس نمايندگاني كه موافق آن موضوع بودند با اين هدف كه موافقان را تقويت كنند به عنوان مخالف اسم مي نوشتند ولي موافق صحبت مي كردند. ساير نمايندگان براي اين افراد عنوان « مخافق » را بكار مي بردند و البته تلاش افراد « مخافق » تاثيري نيز نداشت . پريشب شبكه اول سيماي جمهوري اسلامي بجاي پخش مجموعه تلويزيوني « ساعت شني » ميزگردي را پخش كرد كه مجري آن به عنوان مقدمه چند جمله در سجاياي توجه به نقطه نظرهاي مردم و ضرورت نقد برنامه هاي رسانه ملي بيان كرد و گفت امشب بجاي « ساعت شني » نقد آنرا پخش مي كنيم . با شنيدن اين سخنان خوشحال شديم كه بحمدالله مسئولان رسانه ملي گوش شنوائي دارند و اعتراض ها را ناديده و ناشنيده نگرفتند و برخلاف ساير مجموعه هاي تلويزيوني در همين وسط كار آماده نقدپذيري شده اند. اصل اين اقدام پديده اي جالب بود كه بينندگان را اميدوار مي كرد و اين نويد را ميداد كه قرار است تلويزيون به نقد اهميت بيشتري بدهد و نظر مخالفان را هم به حساب بياورد. بويژه آنكه رئيس شوراي نظارت بر صدا و سيما هم چند روز قبل خواستار توقف پخش مجموعه « ساعت شني » شده بود و عده زيادي از مردم نيز به شكل هاي مختلف اعتراض خود را به پخش اين مجموعه اعلام كرده بودند. اما خيلي زود معلوم شد اين تصور يك سراب بيش نيست و قرار است قصه « مخافق » اينجا هم تكرار شود. مجري از طرفداران پروپاقرص « ساعت شني » بود و در صاحبنظر محترم نيز به شرح ايضا! كمي كه جلوتر رفتيم و نوبت به پخش نظر مردم رسيد يك دست نظر افراد موافق پخش شد و براي خالي نبودن عريضه هم كه شده حتي يك مورد نظر مخالف را هم پخش نكردند! آنجا بود كه معلوم شد آنچه اسمش را گذاشته اند نقد يك برنامه از قبل تدارك شده با هدف تاييد مجموعه « ساعت شني » است و در واقع آنچه تحت عنوان « نقد مجموعه ساعت شني » پخش مي شود خودش « شني » است ! ايكاش دست اندركاران قدري تدبير به خرج ميدادند و لااقل يك مجري بي طرف در نظر مي گرفتند و يا اگر قرار بود نتيجه اين ميزگرد به نفع « ساعت شني » در بيايد به مجري سفارش مي كردند قدري خوددار باشد و آشكارا طرفدارانه صحبت نكند. در مورد كارشناسان هم لااقل به يكي از آنها توصيه مي كردند قدري ايراد و اشكال بگيرد تا بينندگان به اشتباه بيفتند. قيچي كردن همه مخالفان هم يك ناشي گري ديگر بود كه مي شد براي حفظ ظاهر هم كه شده يكي دو نظر مخالف اما ملايم را پخش مي كردند تا ماجرا بكلي لو نرود و تا حدودي جاي توجيه وجود داشته باشد. اما مثل اينكه دست اندركاران رسانه ملي خيلي عجله داشتند و ميخواستند هر طور شده سرو ته قضيه را هم بياورند و به افكار عمومي بگويند آنها كه اعتراض دارند در برابر جريان آب شنا مي كنند و بهتر است بروند كشكشان را بسابند! از شكل و شمايل و ظاهرسازي هاي اين باصطلاح ميزگرد نقد كه بگذريم مشكل اصلي در محتواي آن بود كه به نظر مي رسد در اين زمينه نيز طراحي خاصي وجود داشت . از مجري تا كارشناسان محترم همه تكيه اصلي را روي اين نكته گذاشته بودند كه مطرح نكردن معضلات و ناهنجاري هاي اجتماعي دردي را دوا نمي كند و اينطور وانمود مي كردند كه گويا مخالفان مجموعه تلويزيوني « ساعت شني » با اقدام تلويزيون براي طرح معضلات اجتماعي و ارائه راه حل براي آنها مخالفند. جالب اينكه در ميان مخالفان تاكنون كسي چنين سخن نگفته و هيچكس نه تنها با اين نكته كه رسانه ملي بايد با مطرح كردن معضلات و ناهنجاري هاي اجتماعي به مردم براي مقابله با آنها و مصون ماندن از آفات و عوارض منفي آنها كمك كند مخالف نيست بلكه اين اقدام را وظيفه رسانه ملي ميداند. نكته اصلي و مهم چگونه مطرح كردن است مطلبي كه متاسفانه در ميزگرد نقد « ساعت شني » اصولا مطرح نشد و به نظر مي رسد اينهم يكي از بخش هاي همان برنامه از قبل طراحي شده براي بي مشكل وانمود ساختن اين مجموعه تلويزيوني بود. در اين ميزگرد اصولا اين سئوال مطرح نشد كه نمايش بي مهار آنهمه بي حيائي دريدگي روابط حرام نگاه هاي شهوت آلود رد و بدل شدن سخنان خلاف اخلاق و بسياري رفتارها و گفتارهاي بدآموز به حل معضلات و ناهنجاري هاي اجتاعي كمك مي كند يا برعكس به آنها دامن مي زند و اصولا آيا رسانه ملي ابزاري براي انتشار و نمايش اين قبيل گفتارها و رفتارهاست يا وسيله قدرتمندي براي فرهنگ سازي و تصحيح فرهنگ عمومي دست اندركاران محترم رسانه ملي اين واقعيت را بپذيرند كه مردم با اين قبيل شگردها آشنائي كامل دارند و نمي توان افكار آنها را با ميزگردهاي يكطرفه تغيير داد. شما فقط درصورتي در كار خود موفق خواهيد بود كه افكار عمومي را به حساب بياوريد و با مردم برخورد صادقانه داشته باشيد. برخورد صادقانه اينست كه اگر ميخواهيد برنامه اي را نقد كنيد اولا مجري بي طرف انتخاب كنيد ثانيا از كارشناسان موافق و مخالف هر دو دعوت نمائيد و ثالثا در پخش نظرهاي مردم موافق و مخالف را پخش كنيد و حتي براي آنكه بهتر و بيشتر به نواقص عملكردهاي خودتان پي ببريد نظر مخالفان را بيشتر پخش كنيد و از كارشناسان مخالف نيز بيشتر استفاده نمائيد. اين رسانه عظيم ملي كه متعلق به مردم است امانتي است كه به شما سپرده شده و چند صباحي كه در اختيار شماست و قطعا شما مايل هستيد امانتدار خوبي باشيد و از اين فرصت براي سعادتمندي خود استفاده كنيد فقط درصورتي كه صادقانه و فروتنانه آنرا بكار بگيريد مي توانيد به اين هدف متعالي برسيد. اين فرصتي است كه همچون ابر بهاري به سرعت از كف شما خواهد رفت آنرا غنيمت بشمريد. كيهان روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان طوطي گري و مخالف خواني به قلم محمد ايماني آورده است: حوزه مجاز و معقول سياست ورزي كجاست؟ اين پرسش در ذات خود دو نكته را نهفته دارد. نخست اينكه تنوع و تفاوت سليقه امري طبيعي است و افراد و احزاب طبق قانون «حق» دارند از «آزادي» فعاليت برخوردار باشند و دوم اينكه حق مذكور «حد» دارد و نامحدود نيست. حال بايد پرسيد تنوع و اختلاف تا كجا مجاز است و براساس عقل، از كدام مرزها نبايد بگذرد؟ به بياني ديگر با وجود همه تفاوت ها و اختلاف ها، آيا در جاهايي بايد به اجماع و اتحاد رسيد يا نه، اختلاف چاه ويلي است كه نه سر دارد و نه ته. اباحي گري و آزادي مطلق تا مرز آنارشيسم را هيچ عقل متعادلي كه قائل به تأسيس «جامعه»، «ملت» و «حاكميت ملي» باشد، نمي پذيرد. همچنان كه نمي پذيرد هر عضو «جامعه» براي خود ساز مخالف بزند و بگويد من، هم سوار «كشتي جامعه» هستم و هم آزاد و مجازم همان جايي را كه نشسته ام، سوراخ كنم. اكنون بايد پرسيد نقطه اعتدال «آزادي» و «تنوع»، و «اتحاد» و «اجماع» كجاست؟ اين پرسش براي ملت ما از آن رو اهميت دارد كه سده هاي طولاني را تحت سيطره مطلق استبداد داخلي و استعمار خارجي سپري كرد و با انقلاب اسلامي 57 زنجيره اين اختناق را گسست و حالا بايد طرحي نو و ملي در سياست درمي انداخت و چشم اندازي تازه را تعريف مي كرد. اما متأسفانه برخي غفلت ها و فرصت طلبي ها طي 3 دهه گذشته باعث افراط و تفريط هايي شده و ميان سياست ورزي و آن نقطه طلايي اعتدال فاصله انداخت. در اين ميان مي شود نقطه اعتدال را تعريف كرد و قلمروها را روشن ساخت تا از هزينه هاي گزاف عدم تعادل و افراط و تفريط به كشور و ملت كاست. البته طبيعي است اين تعريف و تبيين صرفاً به كار ذهن هاي منصف، وجدان هاي بيدار و عقول مستقل مي آيد و حلقه هايي كه دانسته نقض منافع ملي مي كنند و عامدانه آسيب مي زنند، از اساس در انگيزه ها با ملت و جامعه در تعارضند. اگر پذيرفتيم «ايران» از ديرباز دشمناني دارد كه كينه آن دشمنان به اعتبار انقلاب اسلامي ملت، امروز مضاعف شده است، بنابراين حتي اگر سند و مدركي هم وجود نداشت -كه به وفور موجود است- بايد درمي يافتيم كه به رسميت شناختن اختلاف و تنوع سليقه و آزادي در جمهوري اسلامي، محل سوءاستفاده هم مي تواند واقع شود. پس، طبيعي ترين توقع از فعالان سياسي، روشن و پررنگ نگاه داشتن مرزبندي ها با دشمنان بيگانه و عوامل ميداني آنها بود. كه اگر چنين نشد، فضاي سياسي به جاي شفافيت، دچار غبارگرفتگي مفرط و دشواري تشخيص دوست و دشمن مي شود. انقلاب اسلامي در ايران، سرآغاز مردم سالاري و تأسيس دولت ملي بود. از اين جهت طبيعي بود كه در تمرين اين مردم سالاري نوپا خطاهايي هم بروز كند اما آنچه طبيعي نبود و به كشور و ملت تحميل شد، رويكرد غريب برخي جريان هاي سياسي به گفتمان هاي عاريه اي استعماري بود. دشمن واقعيت داشت اما به تدريج محافلي «مدل سياسي» خود را از همان دشمن اخذ كردند با اين توجيه بعدي كه «توطئه، توهم است» يا «آنچه در جريان است تبادل فرهنگي است نه شبيخون و تهاجم فرهنگي». دشمن بي ترديد براي بازگشت، پروژه تعريف كرده بود. براي او محروميت از منابع غني موجود در ايران فاجعه بود اما فاجعه بارتر، اين بود كه ملت ايران ادعاي احياي تمدن بزرگ اسلامي را عملياتي كرده و به موفقيت هاي بزرگ يكي پس از ديگري دست مي يافت و در عمل، گفتمان مسلط و ناعادلانه جهاني را به چالش كشيده و خود سنگ محكي براي عيارسنجي گفتمان هاي غيرانساني موجود شده بود. پروژه دشمن پس از يك دهه آزمون و خطا، در حوزه نفوذ نرم و ضربه از درون - بسيج امكانات كشور عليه كشور- متمركز شد. طراحي از آن سو و غفلت در اين طرف به هم آميخت تا جرعه اي تلخ در كام ملت فروبنشاند. ساماندهي اقتصاد ضرورت داشت اما از درون اين نياز، مدل «توسعه اقتصادي منهاي عدالت» براساس مدل هاي بيگانه در دستور كار قرار گرفت و لطمات فراواني را به بار آورد. پس از آن، حلقه اي ديگر، مدل «توسعه سياسي منهاي اقتصاد و عدالت» را كليد زدند و صراحتاً گفتند «توسعه اقتصادي و رفاه در دستور كار مجلس و دولت اصلاحات نيست» يا «طبق نظرسنجي ها مسئله اول مردم رابطه با آمريكاست و مسائل معيشتي، اولويت هشتم آنهاست.» يك روز سرمايه سالاري افسارگسيخته فربه شد تا عدالت را زير پا بگذارد و روزگار ديگري كه تداوم روزگار قبلي بود، «سياست و آزادي» چنان متورم شد كه تماميت عمل اجرايي و تفنيني را در تيول خود گرفت و... شد آنچه از افراط و تفريط شد. كاهش مفرط كارآمدي، افزايش رنج هاي مردم، طمع بيگانه و جولان عوامل آن در عرصه سياست كشور. دشمن خيال مي كرد پروژه فروپاشي رقيب قدرتمندي به نام ايران در مراحل نهايي موفقيت است. اما ملت، راه دشمن را سد كرد تا شعارهاي اصيل انقلاب اسلامي همچون استقلال و آزادي و عدالت خواهي دوباره كرامت يابد. از اينجا به بعد افراط گران و تفريط كاران ديروز، گارد خود را عوض كردند. انهّم ليطلبون حقاً هم تركوه. به تعبير امير مؤمنان(ع)، آنها حقي را مطالبه مي كنند كه خود آن را ترك كردند و فروگذاشتند. آري، رنج هاي اقتصادي مردم را آزار مي دهد اما موج سواري و مانور برخي مقصران و بانيان وضع موجود روي اين رنج ها حتماً آزاردهنده تر است. با رنج دوگونه مي شود مواجه شد؛ دلسوزانه و طبيبانه يا فرصت طلبانه و رندانه. و مع الاسف برخي جريان هاي داخلي برخورد دوم را ترجيح داده اند همچنان كه دست بر قضا دشمن خارجي با نااميدي از چالش هاي سياست خارجي و احساس شكست در اين حوزه، روي مسائل داخلي متمركز شده است. تأكيد بر ايجاد يا تعميق شكاف هاي قوميتي، نژادي، فرهنگي، جنسيتي، اقتصادي و... دقيقاً كاري است كه دشمن براي برهم زدن وحدت ملي دنبال مي كند و متأسفانه برخي جريان هاي داخلي هم تابع النعل بالنعل همان شيوه را پي مي گيرند. چرا؟ به راستي آيا ميان اين دو هيچ مرزي نيست؟ و اين هماني پيش آمده، خبر از يك فاجعه و خيانت نمي دهد؟ بگذاريد چند جمله اي را به نقل از سخنراني آقاي «هـ-ص» سردبير سابق نشريه گروهكي ايران فردا در منزل حبيب الله پيمان مرور كنيم. او مي گويد «جريان هاي سياسي ]اصلاح طلب[ در وانفساترين دوران خود به سرمي برند به گونه اي كه جرياني كه به اپوزيسيون موسوم است- گفتم موسوم است زيرا الان خود اپوزيسيون وجود ندارد- هيچ گاه به مانند اكنون نبوده است. فاقد ايده نو، سازماندهي نو، فكر نو... بايد بپرسيم چرا ما در اين شرايط گرفتار آمده ايم؟... جريان روشنفكري در حال حاضر محلي از اعراب ندارد و نمي تواند موفق شود و قادر نيست دوران بسازد... بايد بپرسيم ما چه چيزي را براي عرضه داريم تا چشمي را خيره و ذهني را متوجه خودمان كنيم. هنگامي كه مي گويند اپوزيسيون اصلا قابل اعتنا نيستند، بخشي از واقعيت است چون حرف جديدي براي گفتن ندارند... هرجا نگاه مي كنيم آدم هاي تكراري مي بينيم يعني در خودمان هستيم... اكنون روشنفكر ملي- مذهبي [؟! ]در ربع قرن اخير موّزع ]توزيع كننده[ شده است. شما رابطه آن را با نهضت ترجمه و اينترنت قطع كنيد و سپس ببينيد چه اثر ويژه اي براي عرضه دارد؟». چرا از نعمت آزادي، فلاكت ولنگاري و هرج و مرج ساختند؟ و به بهانه تكريم آزادي و سياست ورزي، عدالت را سربريدند؟ چرا به نام روشنفكري، حلقه خشوع دربرابر بيگانه را به گردن آويختند و طوطي سخنگوي او شدند؟ چرا حيثيت آزادي را ملكوك ساختند و در لفافه نوخواهي و تحول، به ارتجاع و انحطاط و عقبگرد رسيدند؟ چرا از دل سياست ورزي آنها هرگز عزم و اتحاد و اراده مستقل ملي نجوشيد؟ چرا حاكميت ملي را دوگانه و چندپاره مي خواستند؟ از اين آنارشيسم معرفتي- سياسي چه سودي مي بردند و چه سودي به دولت (ملت) يا دشمن رساندند؟ چرا هرجا پاي فشار دشمن بر ملت و كشور و نظام در ميان بود، دست بر قضا جانب بيگانه را گرفتند؟ از سر لجبازي، سوفسطايي گري يا بازي در زمين دشمن؟! آيا نمي توان ناف افراطي گري، مصلحت ستيزي و نقدسوزي را يكباره براي هميشه بريد؟ اين ها زيبنده سياست ايراني نيست. حزب الله روزنامه حزب الله در سرمقاله امروز خود با عنوان تلاشهاي آقاي سخنگو آورده است: انتقاد سخنگوي دولت از طرح امنيت اجتماعي روز گذشته در قالب يادداشتي در روزنامه دولتي ايران قالب مكتوب به خود گرفت و غلامحسين الهام طي اين نوشتار به صورت مشروح به بسط دلايل نظر مخالف خود با اين طرح پرداخت. اگرچه ما پيشتر به اين موضع آقاي الهام اعتراض و در مورد اخير طي سرمقاله روز گذشته روزنامه به سخن ايشان كه گفته بود: «نبايد برخورد با بدحجابي به اسم احمدينژاد نوشته شود.» پاسخ داديم. اما يادداشت مبسوط اين استاد دانشگاه تهران كه سمتهاي خطيري همچون سخنگوي دولت، رئيس ستاد مبارزه با قاچاق كالا و ارز و وزير دادگستري را برعهده دارد، ما را بر آن داشت كه با تاسي به شيوه ايشان و به صورت مبسوط اين نظر مخالف را موشكافي كنيم. 1- آقاي الهام بالاخره در سراسر اين نوشتار روشن نكرده است كه با كدام بخش طرح ارتقاي امنيت اجتماعي موافق نيست. استناد كلي به تاثير محبت و شرايط امربهمعروف و نهيازمنكر و شاهد آوردن از كشف و الاسرار و عدهالابرار هميشه شنيدني است و بايد در هر مقام و موقعيتي به گوينده چنانكه لسانالغيب ميگويد، گفت: «لله درّ قائل!» اما كليگويي و توضيح واضحات در اين مقال جز تكثير مشكلات! ثمره ديگري ندارد. اگرچه ايشان اشراف دارند اما از باب يادآوري عرض ميشود، طرح ارتقاي امنيت اجتماعي در چند مرحله از سوي نيروي انتظامي و بر اساس وظايف ذاتي اين مجموعه به اجراي درآمد كه مقابله با اراذل و اوباش، مقابله با قاچاقچيان مواد مخدر، مقابله با بدپوششي و مقابله با قاچاقچيان محصولات فرهنگي و فروشندگان سيديهاي غيرمجاز از جمله مراحل اين طرح بود. اگر چه از فحواي نوشتار برميآيد كه ايشان با سه مرحله از چهار مرحله ياد شده مخالفتي ندارند اما متاسفانه ايشان چندين بار اصل طرح را زير سوال بردند. حتما ايشان واقف هستند كه در مقابل مجرمان حرفهاي نبايد به كشفالاسرار و عدهالابرار استناد كرد چون امنيت و آسايش خانواده محترم سخنگوي دولت كه اين اجازه را ميدهد كه با طيب خاطر به رتق و فتق امورات بپردازند و همچنين امنيت تمامي شهروندان مديون حضور هوشمندانه و با اقتدار پليس است. بنابراين اي كاش ايشان در كنار انتقاد خود به تاييد اين طرح در سه مرحله ديگر اشاره ميكرد. 2- سخنگوي محترم بارها عبارت «طرح جامع» را به كار برده است و از نيروي انتظامي درخواست نموده كه اگر طرح جامعي براي ارتقاي امنيت اجتماعي دارد، دولت را نيز مطلع كند. مخاطب اين سخن قطعا جناب سردار احمديمقدم، فرمانده نيروي انتظامي است و ما هم سخنگوي ايشان نيستيم اما ضرورت در بطن اخبار بودن اين جسارت را به ما ميدهد كه اذعان كنيم مسئولان نيروي انتظامي ـ حداقل در رسانهها ـ هيچگاه به طرح جامع اشاره نكرده و خود را متولي طرح جامعي كه سياستهاي تربيتي، اصلاحي و بازدارندگي را با هم به اجرا درميآورد، ندانستهاند. نيروي انتظامي فقط متولي بخش بازدارندگي است و تصور نميشود كه اجراي اين وظيفه ذاتي نيازي به استعلام از دفتر سخنگوي دولت داشته باشد. آقاي الهام با اشاره به روايت «آخرالدواء الكي»، برخورد ضابطان قضائي (ماموران نيروي انتظامي) را زير سوال برده است. پرسش اينجاست كه اگر برخورد نيروي انتظامي آخرالدواء نيست پس آخرالدواء چيست؟ ما هم قبول داريم كه اين مقولات نياز به فرهنگسازي دارد و رفع ريشهاي چنين معضلاتي در گرو اقناع دروني شهروندان و فعال شدن متوليان فرهنگ اين مملكت است اما اگر در حوزههاي فرهنگسازي و پيشگيري كمكاري صورت گرفت، چه بايد كرد؟ حتما اگر دقيق موشكافي شود با عنايت به سابقهاي كه از آقاي الهام و تاكيد خانواده محترم ايشان بر اصول انقلابي و اخلاقي به ياد داريم، مخالفتي با وجود «برخورد» به عنوان «آخرالدواء» از سوي نيروي انتظامي نخواهند داشت. و هرگز نميپذيرند كه اگر علاج واقعه قبل از وقوع عملي نشد، بعد از وقوع نيز واكنشي صورت نگيرد چه مطابق آموزههايي كه ايشان در رشته حقوق آموخته و تدريس نمودهاند. سياست جنائي در قبال جرايم بايد علاوه بر حوزه كنشي (پيشگيري)، حوزههاي واكنشي (مجازاتها) را نيز دربرگيرد. ممكن است، ايشان اشاره به شيوه و نوع برخوردها داشته باشد كه در اين صورت ضمن خشنودي از پذيرش اصل واكنش در برابر اين ناهنجاريها از سوي ايشان بايد گفت تاكنون نحوه برخورد پليس با متخلفان بخش بدپوششي هيچگاه خارج از اصول نبوده است. اگرچه در گستره كار نيروي انتظامي، طبيعتا استثنائاتي نيز وجود دارد كه البته نبايد، اين استثنائات وقت شريف آقاي الهام را تضييع كند. از سوي ديگر مجموعهاي كه بالاترين مقام آن از سوي رهبر معظم انقلاب منصوب ميشود مگر ميتواند طرحي به اين گستردگي را بدون نظر معظمله به اجرا درآورد و يا خداينكرده اين طرح را بهرغم مخالفت ايشان عملي كند. 3- سخنگوي محترم در بخشي از نوشتار مطول خود به پاسخ نقضي متوسل شده و از رفتار دوگانه در نيروي انتظامي و صدا و سيما در باب پوشش و حجاب انتقاد كرده است. اگرچه اين پاسخ آقاي الهام بيشتر به آسمان و ريسمان بافتن برخي افراد در اماكن عمومي و بهويژه تاكسيها شباهت دارد ـ كه شايد ناشي از مردمي بودن بيش از حد ايشان باشد! ـ اما به هر حال در پاسخ بايد گفت: مگر صدا و سيما هم نقش ضابط قضايي را برعهده دارد كه شما توقع داريد هر دو به يك شيوه عمل كنند؟ ـ البته منكر قصور و تقصيرها در رسانه ملي نيستيم و از اين مجموعه هم خوندل زياد داريم كه به وقتش سراغ اين عزيزان هم خواهيم رفت اما به عنوان مثال چون تلويزيون در فيلمهاي خارجي زنان را بدون حجاب شرعي به تصوير ميكشد شما توقع داريد، در جامعه هم با اين ناهنجاري برخورد نشود؟ مگر مرجع برخورد يا عدم برخورد ماموران انتظامي، مديران ساختمان شيشهاي جامجم هستند كه از نيروي انتظامي به واسطه اين ناهماهنگي انتقاد ميكنيد؟ در اينكه بالاخره بايد سياست واحدي هم در رسانه ملي و نهادهاي ديگر در موضوع نحوه پوشش مجاز اتخاذ شود، شكي نيست اما اين اختلاف نميتواند، مبناي مخالفت با طرح ارتقاي امنيت اجتماعي باشد. 4- وزير محترم دادگستري در صدر نوشتار تلاش وافري به خرج داده تا ثابت كند اجراي اين بخش از طرح ارتقاي امنيت اجتماعي، در حيطه امور قضايي ميگنجد و ربطي به دولت ندارد. پيش از اين نيز در مصاحبههاي مطبوعاتي ايشان سعي نمود رئيسجمهور را به نوعي از اين طرح جدا كند و بدينترتيب برائت دولت را از طرح ارتقاي امنيت اجتماعي اعلام نمود. اگرچه اين تلاشهاي رسانهاي و تبليغاتي چنانكه در سرمقاله ديروز اشاره شد يادآور ضربالمثل قسم حضرت عباس و دم خروس است و كمتر كسي باور ميكند دولتي كه قرار بود احياگر شعارهاي اول انقلاب باشد و همواره از حفظ اصول و ارزشهاي انقلابي سخن بگويد، با اجراي اين طرح مخالفت كند. تنها اين نكته باقي ميماند كه به راستي جناب آقاي الهام و دولت محترم از چه چيزي واهمه دارند كه چون مار گزيده از طرح ارتقاي امنيت اجتماعي دوري كرده و از انتساب آن به شخص آقاي احمدينژاد و يا اعلام حمايت دولت اجتناب ميكنند؟ بهراستي چه شده است كه سخنگوي دولت انقلابي اكنون نگران برخورد با بدپوششي و تبرج شده و همنوا با مخالفان نظام جمهوري اسلامي براي آزرده نشدن خاطر عدهاي كه با بيبندوباري خود همچون ويروس ديگران را به دام انحطاط اخلاقي ميكشانند، سينه سپر ميكند و وقت گرانبهاي خود را كه شايستهتر است در امور مهمي كه عناوين آنها را يدك ميكشد، صرف كند، به كتابت يادداشت بلند و بالايي در مخالفت با طرح امنيت اجتماعي اختصاص ميدهد. اگر كارد به استخوان نرسيده بود، سينه سپيد كاغذ را با اين چند جمله سياه نميكردم كه جناب آقاي غلامحسين الهام، سخنگوي محترم دولت عدالتمحور و ارزشي، راي ملت به آقاي احمدينژاد براي حفظ و ارتقاي ارزشهاي انقلاب و امام راحل (ره) بوده است نه تيشه به ريشه زدن به اين اصول. جايگاهي كه شما اكنون به آن تكيه زدهايد از ثمرات اعتماد مردم متعهد، مومن و انقلابي به شعار احياء ارزشهاي انقلابي از جمله حفظ عفت و پاكدامني و برقراري امنيت اجتماعي بوده است. همان گونه كه حجتالاسلام و المسلمين جناب آقاي علمالهدي امام جمعه محترم مشهدالرضا(ع) فرمودند، اين دولت مديون راي لائيكها و بيدينها نيست كه اكنون به احتمال ريزش آراء به برخي رفتارها و موضعگيريهاي نادرست تمسك ميجويد. كه اتفاقا نتيجه عكس خواهد داد. يكي بر سر شاخ بن ميبريد خداوند بستان نظر كرد و ديد بگفتا كه اين مرد بد ميكند نه بر من كه بر نفس خود ميكند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 453]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي امروز خود به مهمترين مسايل روز كشور و ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي امروز خود به مهمترين مسايل روز كشور و ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها درذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها درذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - پایگاه جامع ایرانیان
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداختهاند كه گزيده برخي ازآنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداختهاند كه گزيده برخي ازآنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. * جمهوري ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. * جمهوري ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پر.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پر.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداخته اند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
-
گوناگون
پربازدیدترینها