واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: شب قدر وهستيشناسي اسلامي
در عرف اهل معرفت عالم عبارت از يك شب و يك روز است.
شب آن ليله` القدر است و روزش يومالقيامه`. آن روز از آن شب ميزايد و هستي دايرهاي ميشود كه از ليله`القدر ميآغازد و نزول ميكند؛ چنان كه قرآن در آن شب بر قلب پيامبر خاتم نازل شد و سپس در يومالقيامه` به جايگاه خود صعود ميكند. چنان كه محمد مصطفي(ص) در حديث شريف ثقلين بدان مهم اشارت فرمود كه قرآن و عترت تا يومالقيامه` از هم جدايي ندارند. با آغازي شگرف كه از ليله` القدر ميآغازد، دور وجود در يومالقيامه` به اصل خود واصل مي شود. يعني تكميل مي شود.
آنجا همه حجابها فرو ميريزد. همان آغازي كه در آن سلام و تحيت و مباركي است بايد به انجامي آن چنان برسد كه آنجا هم مباركي و وصل است. حافظ شب قدر را شب وصل مينامد.
آن شب قدري كه گويند اهل خلوت امشب است
يارب اين تاثير دولت در كدامين كوكب است
و نيز آنجا كه قوس صعود است و حرف از بازگشتن به خانه اصلي است، بايد همان طراوتي كه در ليله`القدر بوده است دوباره به دست آيد. غبار همداني در بيتي ميسرايد:
غبارا روي جانان ميتوان ديد
اگر خود را نبيني در ميانه
آن نديدن خود؛ به معني نبودن خود است و تكرار دور ليله`القدر در هر سال براي ما آدمياني كه اكنون و در حصار زمان و مكان ميزيييم تداعي و تكرار از طرفي و نيز يادآوري از سوي ديگر است. ليله`القدر آغاز و يومالقيامه` انجام آن چيزي است كه اهل معرفت از آن به قوس نزول و قوس صعود ياد كردهاند. آدمي در ميانه اين دو قوس است كه ميانديشد و ميگويد و عمل مي كند و آدمي ميشود. آن چنان كه بايد بشود و آدمي شدن، آنچنان كه بايد، به مدد حق تعالي وابسته است چنان كه او اين مدد ويژه را در رمضان الكريم و شبي كه در آن از هزار ماه برتر است عطا ميكند.
قوس نزول و قوس صعود فشردهاي از هستي شناسي اسلامي و الهي است.
هستيشناسي الهي با معرفت و با نزول قرآن از لوح محفوظ آغاز ميشود. از نقطهاي كه سراسر معنا و فهم است. در آن حكمت جاري است. و من يوتي الحكمه` فقد اوتي خيرا كثيرا. اين هستيشناسي را اگر امروزه بخواهيم با هستيشناسيهاي رايج در دنياي مدرن مقايسه كنيم، نتايج شگفتي به دست خواهد آمد. آنجا كه آغاز قوس صعود، معرفتي محمدي است كه او خود آن را در تعابير ديگر و نيز ياد كرده است، در هستي شناسي مدرن چيزي به نام جاي آن را ميگيرد؛ يعني انفجار بزرگ و طرفه آن كه هر چه در تعبير الهي اين آغاز، معرفت و معنا نهفته است، در نظام هستي شناسي مدرن، آغازپيدايش بي معنا و بيمعرفتتر ميشود. چنان كه گويي نه تنها در آن معنايي نيست، بلكه اساسا محصول يك تصادف است! اين هستيشناسي با معرفت خود و خداي حاصل ميشود و آن هستيشناسي با چشم نهادن بر تلسكوپها براي ديدن ستارگان. در اين يكي، آدمي با هستي هماهنگ و همنوا ميشود، در آن ديگري، هستي به مثابه امري فاقد معني مورد آزمايش آدمي واقع ميشود. توابع اين هر دونيز متفاوت است. يكي آدمي را هم به عظمت خالق و هم شناخت خود ميكشاند و آن ديگري كاري به آدمي و شناخت وي ندارد، بلكه يك بزرگ را مورد كندوكاو قرار ميدهد كه به تعبير دانشمندانش ميليونها سال پيش واقع شده است و اكنون بازكاوي ميشود؛ اما آن قوس نزول ديگر هماره هست. هماره زنده و تكرار شونده است. برآورنده تقدير است. بهترين زمان تقويمي و انفسي را باز ميآفريند. با تقدير انسان سروكار دارد.
ليله`القدر از اين نظر نيز حائز اهميت است كه آدمي را به قدر و منزلت خود باز ميشناساند. شبي كه قرآن صاحب قدر و منزلت از سوي خداي حكيم و صاحب منزلت بر قلب خاتم الانبيا كه در اين ره هم آغاز و هم انجام است نازل ميشود. و طرفه آنكه از آغاز آفرينش تا پايان آن، اين شب هر ساله تكرار ميشود. از ابوذر غفاري روايت است كه گفت: به پيامبر خدا گفتم: پيامبر فرمود:
درباره اين امر شناختي مهم، احاديث متعدد رسيده است، و اين موضوع عظيم قرآني، مورد تشريح و توضيح قرار گرفته است. از اين جمله است حديث ديگري، كه در كتاب نقل شده است. در اين حديث، از قول امام جعفر صادق عليهالسلام چنين آمده است: علي عليه السلام بسيار ميفرمود، هر گاه دو تن از اصحاب نزد پيامبر صليالله عليهوآله بودند، و آن حضرت سوره را با خشوع و گريه تلاوت ميكرد، ميگفتند: ميفرمود: ميپرسيدند: پيامبر صليالله عليه و آله در پاسخ آنها روي خاك مينوشت: آنگاه ميفرمود: ، (هر امري)، آيا چيز ديگري باقي خواهد ماند؟> ميگفتند: اين روايت نيز در اين باب راهگشاست كه گفتهاند: سمعيات غذاي عقلياتاند: امام جواد(ع) در بيان حقايق شب قدر فرمودهاند:
وجود داشته باشد؛ زيرا زمين از نخستين روز خلقت خود تا لحظه فناي آن بيحجت نخواهد بود.
خداوند در شب قدر مقدرات را به نزد آن كس كه بخواهد (وصي و حجت) فرو ميفرستد. به خدا سوگند روح و ملائكه در شب قدر بر آدم نازل شدند و مقدرات امور را نزد او آوردند، و حضرت آدم درنگذشت مگر اينكه براي خود وصي و جانشين تعيين كرد. بر هر يك از پيامبراني كه بعد از آدم آمدند نيز در شب قدر امر خداوند نازل ميشد و هر پيامبري اين مرتبت را به وصي خويش ميسپرد.> (كليني، اصول كافي، كتاب الحجه.)
دوام اين هستيشناسي و زنده بودنش تا قيامت از اين حديث شريف نيز معلوم ميشود. چه اينكه قرآن نيز در شرح ليله` القدر فعل ماضي را كه ناظر بر گذشته است به كار نبرده است. نزول ملائكه و روح هر ساله تكرار ميشود و اين نزول مهبطي ميخواهد كه در عرف اهل معرفت آن مهبط است و بدان اين اعتقاد شيعه ثابت ميشود كه عالم از حجت و امام و انسان كامل نبايد خالي باشد. بدين دليل نيز هست كه در بيان معصوم از ليله` القدر به (شيعيان) تعبير شده است.
شب قدر است و طي شد نامه هجر
سلام فيه حتي مطلع الفجر
نكته معرفت شناسانه ديگر در باب ليله القدر آن است كه آدمي گرچه با خواندن آثار و كتب نسبت بدان اطلاعاتي كسب ميكند، اما حقيقت معرفت آن به تقليد و بازخواني نيست، بلكه اين نكته كليدي در هستيشناسي اسلامي است كه ابعاد آن و معرفت كامل بدان تنها در درون آدمي بايد حاصل شود تا معرفت تحقيقي ليله` القدر به دست آيد. باقي معارف تقليدي و در حيطه گردآوري اطلاعات است. در برخي احاديث شيعي آمده است كه: هر كس به معرفت شايسته فاطمه زهرا(س) نايل شود، ليله` القدر را درك ميكند.
بي شك شناخت حقيقت آن بانوي بزرگوار با خواندن كتاب و گوش كردن به سخنراني حاصل نميشود. مراد شناخت ديگر است كه شرح آن را اصحابش بايد به اشاره بازگويند و هر آدمي با تطهير نفس در راه آن گام بردارد. اللهم عرفنا معرفه` ليله` القدر!
1. Big bang
يکشنبه 31 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]