تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):يك درهم صدقه دادن از يك روز روزه مستحبى برتر و والاتر است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819696714




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مست و قلندر ، مست مست اند


واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان:
[تصویر: 1452294614124435701961094329125141237203240.jpg]


مروری بر جنبش قلندران و ملامتیان، با نگاهی به کتاب «قلندریه در تاریخ» دکتر شفیعی‌کدکنی
کلماتی چون «قلندر» و «رند» و «خراباتی»، کلماتی هستند که طنین حاصل از تکرارشان در شعر شاعرانی چون «سنایی»، «عطار»، «مولوی» و «حافظ» طنینی است برانگیزاننده؛ طنینی که هنوز هم حسی هر چند گنگ را در اعماق ناخودآگاه جمعی مخاطب این اشعار بیدار می‌کند. این شاید به دلیل رفتار طنزآمیز، طعنه‌زن و خارج از عرف و خارق عادتی باشد که آنها که در ادبیات کهن به این صفات متصف شده‌اند، همواره تداعی‌گر آن بوده‌اند.
شاید بیشتر به همین دلیل است که تاریخ جنبش‌هایی مانند «جنبش قلندریه» تاریخی است مجهول و پرابهام. چنان که ارائه تصویری چندوجهی و ملموس از این جنبش و شناسایی و معرفی چهره‌های شاخص آن کاری است بس دشوار و دشواری بیشتر از آنجاست که جنبش‌هایی از این دست همواره از سوی تاریخ‌نگاران رسمی کهن که نماینده نظم مسلط بوده‌اند، مورد تحریف، تخریب، تحقیر و حذف قرار گرفته و آنچه از آنها به جا مانده، اسنادی پراکنده و مبهم و تصاویری از شکل افتاده است که توانسته از تاراج و چپاول‌های پیاپی و انواع دشمنی‌ها و غرض‌ورزی‌ها جان به در برد.


پس بی‌دلیل نیست که «دکتر شفیعی‌کدکنی» در مقدمه‌ای که بر تازه‌ترین کتاب خود یعنی «قلندریه در تاریخ» نوشته است، می‌گوید:
«ما نمی‌دانیم که مفهوم قلندر و قلندری در تاریخ چند هزار مصداق داشته و هر کدام از این مصادیق در درونشان چه می‌گذشته و در پهنه بیکران جغرافیای ایران بزرگ و از قرن هفتم به بعد در جهان اسلام، اینان به چه آرمانی دعوت می‌‌کرده‌‌اند. ما تنها از سخنانی که دشمنان ایشان درباره ایشان گفته‌اند آگاهی داریم که مجموعه‌ای از دشنام‌ها و تهمت‌هاست.» با پذیرفتن این واقعیت است که به دشواری آنچه «دکتر شفیعی‌کدکنی» پس از حدود ۴۱ سال تحقیق و تامل در «جنبش قلندریه» و اسناد به جا مانده از آن، به سرانجام‌اش رسانده، پی می‌بریم. دکتر شفیعی در «قلندریه در تاریخ» کوشیده با گردآوری اقوال پراکنده در مورد «قلندریه» و چهره‌های شاخص آن و همچنین آوردن شاهد مثال‌های آن در شعر کهن و شرح پیوندها و تفاوت‌های این جنبش با دیگر جنبش‌های پیش از خود و از هم مهم‌تر با آوردن فرهنگ واژگان و اصطلاحات مرسوم در میان قلندران، به درون جریانی راه یابد که مورخان رسمی قرن‌های پیش راه ورود به آن را بسته بودند.
شفیعی خاستگاه‌های اصلی «قلندریه» را از یک‌سو در فرهنگ ایران باستان و از سوی دیگر در چهار «جریان فکری» که در نیمه قرن سوم در خراسان اتفاق افتادند جست‌وجو می‌کند. این چهار جریان به گفته شفیعی عبارتند از:
1- مذهب کرامیه (به پیشوایی محمدبن کرام) 2- مذهب ملامتیه (به پیشوایی حمدون قصار) 3- مذهب صوفیه (به نمایندگی تمام‌عیار بایزید بسطامی) ۴- مذهب اصحاب فتوت (به سرکردگی نوح عیار نیشابوری.»شفیعی با استناد به منابع به جا مانده، جنبش «قلندریه» را منشعب از «ملامتیه» و همچنین تاثیر پذیرفته از آیین‌های ایرانی «مزدکی»، «مانوی»، «خرم‌دینی» و … می‌داند.
کتاب، با ذکر نسبتا دقیق تمایزها و شباهت‌های «ملامتیه» و «قلندریه» و شرح ماهیت این دو جنبش، ما را با چند نکته مهم و قابل تامل در مورد ساختارهای کهن حاکم بر جامعه ایرانی روبه‌رو می‌کند و همچنین با این پرسش که آیا جنبش‌هایی چون «قلندریه» و «ملامتیه» را واقعا می‌‌توان جنبش‌‌هایی اجتماعی – سیاسی در معنای امروزی آن به شمار آورد؟ البته بدون شک، رفتارهایی چون رفتارهای «ملامتیان» و «قلندران» خواه‌ناخواه واکنشی بوده نسبت به جامعه‌ای ترس‌خورده و ریاکار. اما این واکنش، بیشتر واکنشی درونی و فردی بوده است، نه حرکتی اجتماعی که به دگرگونی ساختارهای حاکم بر جامعه کهن منجر شود و آنجا هم که چنین جریان‌هایی به کشمکش سیاسی می‌انجامیده کشمکش بیشتر بر سر کسب قدرت بوده است تا بر سر فکر. هر چند شاید بتوان «قلندران» را جدی‌ترین افرادی دانست که در درون خود کوشیدند با رفتارهای خارق عادت خود، نظم موجود و عادت‌های برخاسته از ساختارهای استبدادی دیرین را برهم زنند و همین، آنها را یک گام پیش‌تر از «ملامتیان» قرار می‌دهد. «ملامتیان» همان‌گونه که دکتر شفیعی هم اشاره کرده، تظاهر کرده‌اند به بدی.
آنها در درون عارف بوده‌اند و در بیرون خود را فاسد نشان می‌داده‌اند و همین فاصله آشکار و قاطع درون و برون و دقت وسواس‌آمیزشان در رعایت این فاصله است که «قلندران» را از آنها جدا می‌کند. در واقع شاید بتوان گفت که در رفتار «ملامتیه» به استناد آنچه از احوال آنان به جا مانده نوعی سنت نگاه انتقادی به خود هست که البته به سمت نوعی تعذب و وسواس میل می‌کند. چنانکه «سلمی» هنگام برشمردن «اصول مذهب ملامتیه» می‌گوید:
«باید آدمی همواره خصم خویش باشد و در هیچ حالی از احوال از خود خرسند نباشد.»اما این ناخرسندی و رویکرد انتقاد وسواس‌آمیز نسبت به خود، هرگز به یک جریان اجتماعی و بیرونی بدل نمی‌شود و در حد رابطه فرد با درون خود و پشت کردن به اجتماع باقی می‌ماند. این ویژگی البته در «قلندران» هم هست و همچنین در بسیاری از حرکت‌های به ظاهر اعتراض‌آمیز قرن‌های پیش. اما آنچه «قلندران» را از «ملامتیان» متمایز می‌‌کند، این است که رفتار «ملامتیان» در عین نامتعارف بودن، ساختارمند است و تاب ساختاری از پیش اندیشیده که پیروان آن با وسواس و دقت از آن پیروی می‌کنند، اما در مقابل «قلندران» آن‌قدرها به ساختاری از پیش اندیشیده پایبند نبوده‌‌اند. چنانکه شفیعی در همین کتاب به نقل از «سهروردی» در مورد «قلندران» آورده است:
«…قلندری مقید به هیچ هیاتی نیست و پروای آن را ندارد که چه چیزی از احوال او دانسته مردمان است و چه چیزی نیست. توجه او به سرمایه اوست که عبارت است از خوشدلی او…»همین ویژگی است که به رفتار «قلندران» بعدی طنزآمیز و در عین حال ویرانگر داده است. تاثیر طنز رفتاری آنها را در زبان شعری «سنایی» و «عطار» و «حافظ» می‌بینیم و بیهوده نیست که دکتر شفیعی بخشی از کتاب خود را به «چهره قلندر» در شعر این شاعران اختصاص داده است. طنز قلندران، طنزی است که گاه ساختارهای تثبیت شده را نشانه می‌رود و رندانه از آن تعذب حاکم بر رفتار «ملامتیان» می‌گریزد. به همین دلیل، شاید بتوان گفت که رفتار «قلندران» گاه رنگی از یک نوع اعتراض صریح و در عین حال رندانه به خود می‌گیرد و با زبانی گزنده، نظم موجود دوران خود را دست می‌اندازند که اوج آن را می‌توان در طنز صریح و در عین حال هوشمندانه «عبید زاکانی» مشاهده کرد. دکتر شفیعی‌کدکنی در کتاب خود، در فصلی با عنوادن «معنای واژه قلندر» معنای اولیه این واژه و ریشه‌های لغوی احتمالی آن را شرح داده است. او معتقد است که:
«قلندر تا قرن هفتم اسم مکان بوده است و افراد منسوب به آن مکان را قلندری می‌گفته‌اند…»دکتر شفیعی در شرح ریشه‌های لغوی این واژه، چند احتمال را مطرح کرده است. او «قلندر» را تغییر یافته «کالندر» و پس از آن «قالندر» دانسته و بعد آن را به «کالنجر» که واژه‌ای با ریشه هندی در معنای «حصاری برای تباهی» است ربط می‌دهد و می‌گوید:
«اتفاقا نخستین کاربردهای این کلمه در زبان فارسی مصادف است با سال‌های آوازه فتح کالنجر به دست محمود غزنوی و شهرت فتوحات او.»دکتر شفیعی آنگاه به مدیحه‌هایی که شاعران برای محمود غزنوی سروده‌اند و در آن از فتح کالنجر یاد کرده‌اند، اشاره می‌کند و پس از آن این حدس را مطرح می‌کند که:
«اینکه بر اثر شهرت فتح کالنجر و افسانه تسخیرناپذیری آنجا رنود و اوباش خراسان، به طنز، محل… تجمع خود را کالنجر/ کالنگر/ قالندر/قلندر خوانده باشند چندان بعید نمی‌‌نماید.»این حدس، اگر درست باشد اثباتی است بر اینکه در خود واژه «قلندر» و ریشه لغوی آن، طنزی زبانی نهفته است. طنزی که در یک آن فتوحات «محمود» را به ویرانه‌ای بدل می‌کند و بدین سان بنیان قدرت را هدف قرار می‌دهد. هر چند این جنبش به مرور رنگ می‌بازد و سمت و سویی دیگر می‌گیرد و سرانجام در یک دوره تاریخی به نفع قدرت و دستگاه پادشاهی مصادره و از درون تهی می‌شود.

نویسنده :علی شروقی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[مشاهده در: www.freedownload.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 464]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن