واضح آرشیو وب فارسی:سایت دانلود رایگان: حالا شصت سال از تاسيس اركستر بلديه (شهرداري) به رهبري «پرويز محمود» ميگذرد و اركستر بلديه شده است اركستر سمفونيك تهران كه تاكنون رهبران بزرگي را به خود ديده است؛ از روبيك گريگوريان گرفته تا مرتضي حنانه، هايمو تويبر، حشمت سنجري و فرهاد مشكات و بسياري ديگر.
اركستر سمفونيك تهران در تمام اين سالها فراز و فرودهاي بسياري را پشت سر گذاشته است، از دوران اوجي كه بهترين نوازندگان و رهبران از سراسر دنيا در آن فعاليت ميكردند و برنامههاي منظم و ماهانهاش هنوز در ياد بسياري مانده تا دوران ركودي كه باعث شد از اين اركستر جز ويرانهاي برجاي نماند.
در دوران نابساماني اركستر سمفونيك تهران كه امكان بهرهگيري از رهبري دايمي نبود، سكانداري آن به افراد زيادي سپرده شد كه اتفاقاً برخي از آنان جزو چهرههاي نامدار موسيقي در سطح دنيا بودند، اما بسياريشان را تاب تحمل شرايط نبود و بعد از مدت كوتاهي به دلايل گوناگون از فعاليت كنار ميكشيدند و همين مساله بود كه مدير اركستر، زنده ياد «فريدون ناصري» را كه خود این اواخر به علت بيماري و كهولت سن نميتوانست اين وظيفه را انجام دهد، ناگزير ساخت تا از حضور رهبران مهمان بهره گيرد؛ رهبراني كه مدتي به ايران ميآمدند، با اركستر تمرين ميكردند و ميرفتند.
«رهبري» ، رهبري بزرگ
اما «علي رهبري» نامدارترين رهبر ايراني در سطح جهان كه آمد و هدايت اركستر سمفونيك را بر عهده گرفت اميد بسياری را در دلها زنده كرد. بسياري انديشيدند كه اين رهبر بزرگ با آن نظم مثالزدني و سابقه درخشانش آمده است تا روح تازهاي به اركستر سمفونيك تهران بدمد اما رهبري نيز نتوانست مشكلات حاكم بر موسيقي ايران و عليالخصوص اركستر سمفونيك را تحمل كندو از ايران رفت.
بعد از او بود كه نادر مشايخي به عنوان رهبر اركستر سمفونيك تهران انتخاب شد و هدايت اركستري را پذيرفت كه طي سه دهه بهتدريج از هم پاشيده بود و هيچ ضرورتي نيز براي اصلاح آن احساس نميشد.
با تمام اين اوصاف او از دهم ارديبهشت ماه امسال بهطور رسمي سكانداري اركستر سمفونيك تهران را برعهده گرفت و دهم و يازدهم خرداد بعد از به تاخير افتادن چندباره برنامهاش براي اولين بار چوب رهبري اركستر را در دست گرفت.
نادر مشايخي از سال 1353 نزد پري بركشكي شروع به نواختن پيانو كرده و دو سال بعد از آن وارد هنرستان عالي موسيقي شده بود. او همزمان با انقلاب براي ادامه تحصيل به وين رفت و به تحصیل آهنگسازي و رهبری اركستر پرداخت.
مشايخي رهبري را نزد كارب اوبسترايش، موسيقي الكترونيك را نزد كاوفمن و آهنگسازي را نزد رامايت رومن ها و بن اشتيك يكي از برجستهترين آهنگسازان قرن بيستم فرا گرفت و در سال 1366 با درجه ممتاز از اين رشته فارغالتحصيل شد.
او البته پيش از آنكه به عنوان رهبر ثابت اركستر سمفونيك تهران انتخاب شود در سال2000 با اين اركستر كار كرده و چندبرنامه در اتريش اجرا كرده بود كه بازتابهاي بسيار خوبي نيز در مطبوعات موسيقايي اين كشور داشت.
نادر مشايخي اگرچه با هياهوي كمتري نسبت به «رهبري» آمد اما از بدو ورود خود به ايران طرحها و برنامههاي بسياري براي اركستر داشت. طرحهايي كه البته تحقق بسيارياشان كمي بعيد به نظر ميرسد اما مشايخي را سازشی با نااميدي نيست.
او آرام و شمرده ادعا ميكند كه ميخواهد بماند و كار كند: «به قول گاندي در زندگي به هيچ چيز نميتوان اميد كامل داشت. عملي شدن طرحهاي من هم به همين شكل، اما من ميخواهم تمام تلاشم را بكنم. كسي چه ميداند شايد موفق شدم.»
حالا ماههاست كه از آمدن مشايخي به ايران ميگذرد و در اين مدت همه حتي مخالفان سرسخت او بر اين مسأله صحه ميگذارند كه اركستر سمفونيك تهران در همين مدت محدود نيز به نتايج اميدوار كنندهاي رسيده است.
اما آنچه را كه نميتوان ناديده گرفت مشكلات حاكم بر اركستر سمفونيك تهران است كه همچنان باقي مانده است. مشكلاتي كه اگرچه چندان به وجود رهبر ارتباطي ندارد اما خواه ناخواه ميتواند بر روند كاري او تاثير بگذارد.
در اين ميان يكي از مهمترين اميدهايي كه با آمدن مشايخي بهوجود آمد آن بود كه بتوان با استفاده از يك رهبر دائمي كه اركستر مدتها از آن محروم بود به اجراهاي منظم و ماهانه رسيد، اميدي كه البته هيچگاه تحقق نيافت.
مشايخي البته بارها برنامههايي را اعلام كرد كه متأسفانه هيچكدام اجرا نشدند و از مهمترين آنها ميتوان به اجراي اپراي مانا و ماني اشاره كرد و همچنين اجراي آثار بسياري از آهنگسازان ايراني و خارجي چون مجيد انتظامي، مصطفي كمال پورتراب، حسين دهلوي و آثاري از ساختههاي خود مشايخي.
او نبود مكان مناسب براي اجراي اركستر سمفونيك را شبيه يك شوخي ميداند كه اركستر با آن روبهروست: «فكر ميكرديم كه در نيم سال دوم بسياري از مشكلاتمان برطرف شود اما متأسفانه همچنان سياستگذاريهاي دفتر موسيقي در مورد مهمترين اركستر سمفونيك ايران با مشكلات فراواني روبهروست.»
او همچنين با اشاره به اينكه تنها سالن موجود براي اجراي گروههاي مختلف كنسرت، تالار وحدت است ميگويد: «اين سالن هم داراي ظرفيتهاي پاييني است كه قادر به جوابگويي مخاطبان نيست. امكانات لازم براي اجراي كنسرتهاي مختلف با توجه به استانداردهاي بينالمللي در ايران وجود ندارد و تالار وحدت هم با توجه به كمبود سالن ميزبان برنامههاي مختلف از سمينارها گرفته تا نمايش تئاتر افتتاحيه و اختتاميه است. بنابراين طبيعيترين راهاين است كه مسئولان علاوه بر رسيدگي به سالنهاي ديگر يك سالن ويژه براي اركسترهاي سمفونيك تدارك ببينند چرا كه همين تالار وحدت هم نميتواند جوابگوي برخي از اجراهاي ما باشد.»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت دانلود رایگان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 90]