تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820423568
مديرعامل شركت تحقيقات موتور ايرانخودرو (ايپكو) در واكنش به تفاهمنامه پروتون و سايپا:پروتون از ايرانخودرو استفاده كرد
واضح آرشیو وب فارسی:دنياي اقتصاد: مديرعامل شركت تحقيقات موتور ايرانخودرو (ايپكو) در واكنش به تفاهمنامه پروتون و سايپا:پروتون از ايرانخودرو استفاده كرد
حميدرضا بهدادبخش اولعكس: آكو سالميوارد اتاق مديرعامل ايپكو كه شديم اتفاق جالبي نظر ما را جلب كرد. دعوتنامه سازمان گسترش و نوسازي صنايع ايران (ايدرو) روي ميز محمد زالي؛
سازماني كه همين يك هفته پيش رسما اعلام كرد زالي حدود چهار ماه است كه از عضويت در هيات مديره ايدرو استعفا داده و ديگر عضو اين سازمان نيست. در واقع اظهارات وي در نمايشگاه بينالمللي خودرو مشهد در رابطه با تفاهمنامه اخير سايپا و پروتون مالزي، ايدرو را بر آن داشت تا هر چه زودتر نسبت به اين موضوع واكنش نشان دهد و گفتههاي زالي را بيربط با مسووليت پيشين وي در سازمان گسترش عنوان كند. اين در حالي بود كه تا اوايل هفته گذشته كمتر كسي نسبت به استعفاي وي از هيات مديره ايدرو خبر داشت، از سوي ديگر زالي در جريان نمايشگاه بينالمللي خودرو مشهد در قالب مديرعامل ايپكو به انتقاد از تفاهمنامه اخير سايپا و پروتون پرداخت. وي طي نشست خبري كه با محوريت برند ملي در حاشيه نمايشگاه برپا شد اظهار داشت كه پروتون مالزي در جريان تفاهمنامهاش با سايپا، بازار كشور را تصاحب كرده و در واقع سر ايران كلاه گذاشته است چون سايپا محصولي براي عرضه كردن به بازار مالزي ندارد و اين طرف مالزيايي است كه محصولاتش را به ايران سرازير خواهد كرد. گفتههاي زالي در شرايطي، رسانهاي شد كه سايپاييها به تازگي از اولين حاشيه تفاهمنامهشان يعني همان اعتراض زاگرس خودرو شريك قديمي پروتون به اين تفاهمنامه، خلاصي يافته بودند و اين بار با حاشيهاي جديدتر و شايد بدتر از اولي روبهرو شدند. چرا كه حال پاي بازار ايران و منتفي شدن پروژه خودرو اسلامي كه ايران خودرو قصد داشت با همكاري مالزي و تركيه آن را طراحي و توليد كند در ميان بود. هر چند مسوولان سايپا چند بار تلويحا تفاهمنامهشان با پروتون را بيربط با پروژه خودرو اسلامي عنوان كردند. اما مديرعامل ايران خودرو تاكنون هيچ واكنشي نسبت به اين موضوع نشان نداده است. شنيدهها از اين مساله حكايت دارد كه وي اظهارنظر در اين زمينه را به خود مديرعامل ايپكو واگذار كرده است. شنيدههايي كه در طول گفتوگو با زالي ميشد به آن حكم قطعيت داد. بخش اول گفتوگوي دنياي اقتصاد با مديرعامل شركت تحقيقات موتور ايران خودرو (ايپكو) با محوريت تفاهمنامه سايپا و پروتون و همچنين سرانجام پروژه خودرو اسلامي را در ذيل ميخوانيد.
شما چندي پيش در جريان نمايشگاه بينالمللي خودرو مشهد از تفاهمنامه اخير سايپا و پروتون مالزي انتقاد كرده و آن را به ضرر بازار ايران دانستيد.
گفتههاي شما، به نوعي موجبات رويارويي نسبتا آشكار ميان ايرانخودرو و سايپا را فراهم آورد. اگر به عقب برگرديم آيا باز هم همان حرفها را بيان ميكنيد؟
بله! حرفهاي آن شب بنده در نمايشگاه مشهد كاملا سر جايش است، اعتقاد دارم موضوعاتي را كه مطرح كردم بايد با منطق خاصي پيگيري شده و اگر پاي منافع ملي در ميان است، از اجراي تفاهمنامه سايپا و پروتون جلوگيري به عمل آيد.
«هر كس هر چه گفت كه نبايد نوشت» اين جمله را مديرعامل سايپا به خبرنگاران در قبال اظهارات اخير شما بيان كرد! نظرتان در مورد آن چيست؟
آقاي بذرپاش مديرعامل سايپا، بايد قدر خود را بداند. بنده به عكس وي، هر كس هر چه را كه گفت ميخوانم و اگر درست بود حق را به وي ميدهم.
اما شما ظاهرا در جريان تفاهمنامه سايپا و پروتون كوچكترين حقي را براي اين دو شركت قائل نبوده و اين تفاهمنامه را به نوعي كلاه گذاشتن شركت مالزيايي بر سر ايران ميدانيد؟
بله بنده اعتقاد دارم پروتون طي تفاهمنامه اخيرش با سايپا، سرما (ايران) كلاه گذاشت و بازارمان را در دست گرفت.
چطور نسبت به اين موضوع اين قدر مطمئن هستيد؟
اگر شما هم سري به سايت شركت پروتون بزنيد مانند من اطمينان حاصل ميكنيد.
مگر در سايت اين شركت چه آمده است؟
بيانيه پروتون در قبال تفاهمنامه اخيرش با سايپا.
اين بيانيه چه ميگويد؟
پروتون در اين بيانيه چكيده تفاهمنامه خود را با سايپا آورده و گفته است هدفش چه بوده و ميخواهد در ايران چه كند. به نحوي كه در يكي از بخشهاي بيانيه ميگويد بازار ايران همواره به عنوان يكي از بازارهاي هدف و استراتژيك براي شركت پروتون مطرح است و انتقال تكنولوژي و دانش طراحي اين شركت به ايران طي تفاهمنامه با سايپا، مدنظر ما است!
در واقع بيانيه پروتون هماني را ميگويد كه بنده در مشهد گفتم. من هم حرفم همين است كه پروتون در اين تفاهمنامه بازار ايران را ميخواهد و قصد دارد آوردههايش را به بازار ما عرضه كند.
اما مسوولان سايپا، اين تفاهمنامه را همكاري مشترك عنوان ميكنند يعني خلاف گفتههاي شما و بيانيه پروتون!
كدام همكاري مشترك؟! آخر سايپا كدام محصولش را ميخواهد به مالزي عرضه كند؟
از طرفي در بيانيهاي كه روي سايت رسمي پروتون قرار گرفته، حرفي از توليد و طراحي مشترك به ميان نيامده است. آنها ميگويند قصد دارند بازار ايران را در اختيار خود قرار دهند نه بازار مالزي را در اختيار ايران! اين را كه ديگر من زالي نميگويم، خود پروتون ميگويد. به اعتقاد بنده، تنها اسم اين تفاهمنامه مشترك است اما ماهيت آن موضوع ديگري است در واقع سايپا فكر ميكند طي تفاهمنامهاش با پروتون، امتيازي را به دست آورده، ولي واقعيت اين طور نيست. اصلا بنده پيشنهاد ميدهم مناظرهاي ميان منتقدان تفاهمنامه با وزارت صنايع و مديران عامل سايپا و پروتون انجام شود. آنها ميگويند تفاهمنامه در قالب همكاري مشترك است و ما هم ميگوييم اين طور نيست. اشكالي ندارد با هم مناظره ميكنيم تا مشخص شود حق با كيست.
اگر حق با شما باشد اين پرسش پيش ميآيد كه مگر سايپا و خود وزارت صنايع كارشناس ندارند كه چنين تفاهمنامهاي را امضا كرده و به قول شما بازار ايران را در اختيار مالزي قرار دادهاند. خصوصا اينكه آقاي محرابيان به عنوان وزير صنايع بارها بازار ايران را ارزشمند خوانده و حساسيت خود را درباره ارزانفروخته نشدن اين بازار به خارجيها خاطرنشان كرده است.
تفاهمنامه سايپا و پروتون آن قدر با عجله امضا شد كه اصلا جايي را براي كار كارشناسي باقي نگذاشت.
البته به اعتقاد بنده وزارت صنايع نيز در جريان اين تفاهمنامه مسوول است و بايد پاسخگو باشد هرچند كه معتقدم شايد وزارتخانه نيز در قبال اين تفاهمنامه خيلي توجيه نشده است.
البته به شخصه خوشحالم كه سايپا هم پس از 10 سال به فكر طراحي افتاده، ولي راه آن همكاري با پروتون نيست.
اما هم مديرعامل سايپا و هم وزير صنايع معتقدند كه در اين تفاهمنامه، نگاهي برابر بين طرفين وجود دارد!
نگاه برابر؟! خود پروتون بيانيه داده كه ميخواهد دانش و تكنولوژي فنياش را به ايران انتقال دهد و بازار ما را به عنوان بازار هدف در نظر گرفته است. آنوقت آقايان از نگاه برابر صحبت ميكنند! به هيچ وجه نگاهها در تفاهمنامه سايپا و پروتون برابر نيست اين را ميتوان از بيانيه شركت مالزيايي فهميد. پروتون ميخواهد دانش فنياش را به ما منتقل كند آن هم در شرايطي كه نيازي به آن نداريم. در واقع اين ماييم كه بايد دانش فنيمان را به آنها انتقال دهيم نه آنها. به اعتقاد بنده اين تفاهمنامه فاقد كار كارشناسي از سوي طرف ايراني بوده است؛ چرا كه شواهد منطقي و تجربي حكايت ميكنند كه تفاهمنامه سايپا و پروتون، فقط كلاه گذاشتن سر ايران است و بس.
ايرانخودرو ميخواست محصولي را با نام خودرو اسلامي تحت همكاري مشترك با تركيه و مالزي طراحي و توليد كند. حتي سازمان كنفرانس اسلامي نيز اين موضوع را در يكي از بندهاي قطعنامه ساليانه خود گنجاند و قرار بود سال 2011 اين محصول به بازارهاي داخلي و خارجي عرضه شود. حال كه سايپا با پروتون تفاهمنامه امضا كرده، آيا پروژه خودرو اسلامي نيز منتفي شده است.
به هر حال اين دو بيارتباط با يكديگر نيستند و قطعا ساخت خودرو اسلامي با همكاري پروتون منتفي ميشود.
اين منتفي شدن به خاطر آن است كه پروتون قصد همكاري با سايپا را دارد و نميخواهد با ايرانخودرو كار كند، يا موضوع ديگري در ميان است؟
اولا پروتون لياقت همكاري با ايرانخودرو را ندارد چون ما داراي برند هستيم، قطعهسازاني قوي داريم از موتور ملي بهره ميبريم و بيست و چهارمين شركت ميان 100 شركت برتر اسلامي هستيم. در حالي كه پروتون به تازگي از ليست اين 100 شركت خارج شده و طراحياش را شركت انگليسي لوتوس انجام ميدهد و موتورش به ميتسوبيشي ژاپن تعلق دارد و حتي كارگرانش هم مال خودش نيست. از طرفي ما دو سال با پروتون به مطالعه و تحقيق درباره چگونگي طراحي و توليد خودرويي مورد نياز كشورهاي اسلامي و همچنين بررسي دقيق بازار ايران و كشورهاي منطقه پرداختيم و طبق قطعنامه سازمان كنفرانس اسلامي قرار شد تا با همكاري يكديگر و همچنين كشور تركيه اين محصول را به طراحي و توليد برسانيم كه شركت مالزيايي از اطلاعات به دست آمده، استفاده ناصحيح كرد و به جاي امضاي قرارداد با ايرانخودرو، به واسطه آن اطلاعات تفاهمنامهاش را با سايپا به امضا رساند كه اين كاري جز ركب زدن نبود و البته معلوم نيست كه ما پاسخي به اقدام اين شركت ندهيم. به اعتقاد بنده، قرارداد تنظيم شده سازمان كنفرانس اسلامي را كه ايرانخودرو امضا كرده بود، پروتون نيز بايد امضا ميكرد و تا جايي با ما پيش ميآمد و بعدا اگر ميديد تمايلي به ادامه قرارداد ندارد، منصرف ميشد نه اينكه از اطلاعات دوساله ما استفاده كرده با سايپا تفاهمنامه امضا كند. موضوع مهم ديگر اينكه كجاي دنيا با خودروسازي كه هيچ امتيازي از خود ندارد سه نوع تفاهمنامه جداگانه امضا ميكنند؟
سه تفاهمنامه؟!
بله اول تفاهم براي ايجاد نمايندگي توزيع و مونتاژ محصولات پروتون در ايران كه زاگرسخودرو آن را برعهده دارد. دوم همين تفاهمنامه سايپا كه بازار كشور را در اختيار شركت مالزيايي قرار ميدهد و سوم توليد خودروي اسلامي با اين شركت! جالب است كه ما با همه توانمنديها و بازارهاي مطالعه شده و وسيعي كه داريم با شركتي مانند پروتون اين سه تفاهمنامه را امضا كنيم؟ آيا شركتهاي بزرگي مانند تويوتا، فورد، جنرالموتورز يا ساير خودروسازان معتبر دنيا چنين اقدامي را انجام ميدهند؟ مثلا ميروند با يك كشور آفريقايي كه در صنعت خودرو حرفي براي گفتن ندارد، تفاهمنامههاي مشترك امضا كند؟
اگر پروتون اين قدر كه شما ميگوييد ضعيف است و لياقت ندارد، پس ايرانخودرو چرا براي توليد خودرو اسلامي حاضر به همكاري با اين شركت شد؟
اولا آن زمان پاي سايپا در ميان نبود و درثاني تفاهمنامهاي كه ما با پروتون امضا كرديم مفادش به طور كلي با تفاهمنامهاي كه سايپا امضا كرده، فرق داشت. ما طبق آن تفاهمنامه خواستيم محصولي را براي سطح عمومي پايينتر از فقر كه تمام مزيتهايش در ايران موجود بود طراحي و توليد كنيم. در آن تفاهمنامه، برنده واقعي ما بوديم در حقيقت بازار مالزي كه سهل است بازار ساير كشورهاي اسلامي را هم در دست ميگرفتيم زيرا دستاوردهاي ما به بازار مالزي و كشورهاي اسلامي ميرفت.
كدام دستاوردها؟
موتور OHV پيكان و موتور پايه گازسوز EF7 (ملي)؛ قرار بود اين دو روي محصول مورد نظر سوار شوند كه اين به معناي آقايي ما در بازار كشورهاي اسلامي بود.
«ما» يعني ايرانخودرو يا ايران؟
يعني ايران. بنده الان دارم به عنوان يك ايراني و از جنبه ملي اظهارنظر ميكنم نه در قالب مديرعامل ايپكو!
آيا توليد خودرو اسلامي نيز جزو بندهاي تفاهمنامه سايپا و پروتون است؟
آن طور كه مديرعامل سايپا و وزير صنايع ميگويند بله هست ولي آن طور كه در بيانيه پروتون آمده، خير نيست.
چون مديرعامل اين شركت صراحتا در اين بيانيه اعلام كرده كه پروتون در جريان تفاهمنامه با سايپا، بازار كشورهاي خاورميانه را به علاوه چين و هند ميخواهد.
حال با شرايطي كه پيش آمده آيا ايرانخودرو باز هم انگيزهاي براي پيگيري پروژه خودرو اسلامي دارد؟
به اعتقاد من مسير طراحي و توليد خودرو اسلامي اگر قرار است ادامه يابد ديگر نبايد با همكاري پروتون باشد و اطلاعات آن نيز بايد در اختيار رازدارها قرار گيرد، تا به ثمر برسد مسلما ما هم بيكار نخواهيم نشست چون انجام اين پروژه وظيفه ما است و هيچ نيازي هم به مالزي نداريم.
ولي ما بين كشورهاي اسلامي خودروساز ديگري جز مالزي نداريم؛
اشكالي ندارد. ايرانخودرو بايد تنها وارد ميدان شده و اين پروژه را به سرانجام برساند شايد اين طور خيرش هم بيشتر باشد. كما اينكه خود سازمان كنفرانس اسلامي هم بعيد است از بابت تفاهمنامه سايپا و پروتون نفعي ببرد كه اين باعث ميشود ايرانخودرو را مورد حمايت قرار دهد.
پس در اين صورت بايد واژه اسلامي را از روي آن برداشت.
همين حالا هم مسوولان پروتون اين واژه را حذف كرده و نام ميدليست (خاورميانه) را روي آن گذاشتهاند.
سايپا معتقد است كه اين شركت زرنگي به خرج داده و با پروتون تفاهمنامه همكاري امضا كرده است. شما به اين موضوع معتقديد؟
خير به اين موضوع اعتقادي ندارم، اما پروتون زرنگي كرد. اين خودروساز مالزيايي در گذشته نيز چندين بار براي تصاحب بازار كشورمان، هجوم آورد اما نتوانست موفق شود.
اين موضوع به چه زماني بر ميگردد.
- زماني كه آقاي قلعهباني در راس مديريت سايپا بود مديرعامل قبلي پروتون يعني آقاي مهلل به همراه مديرعامل فعلي اين شركت، از سايپا بازديد كرد.
كه به هر حال مذاكرات متوقف شد زمان رياست آقاي غروي در ايرانخودرو نيز مسوولان پروتون از اين شركت و همچنين ايپكو كه تازه راه افتاده بود بازديد به عمل آوردند و آن قدر از امكانات و توانمنديهاي ما تعجب كردند كه ميتوانم به جرات بگويم اگر آن زمان پروتون وارد بحث همكاري با لوتوس انگلستان نشده بود، همان موقع با ايرانخودرو تفاهمنامه همكاري امضا ميكرد و ايرانخودرو علاوه بر اين كه به شركت طراح پروتون تبديل ميشد از گرههاي كوري هم كه داشت نجات مييافت.
تفاهمنامه همكاري مشترك اوليه سايپا و پروتون در ساختمان وزارت صنايع و آن هم در يك روز تعطيل به امضا رسيد و آقاي محرابيان وزير صنايع در حالي از عقد اين تفاهمنامه ابراز خرسندي كرد كه سال گذشته موضعي مخالف را در قبال قرارداد ايرانخودرو و چري چين در پيش گرفت و استنباطش هم اين بود كه نبايد بازار ايران را به راحتي در اختيار خارجيها قرار داد اين در حالي است كه به اعتقاد برخي كارشناسان گفتههاي سال گذشته محرابيان با موضعش در قبال تفاهمنامه سايپا و پروتون تفاوت دارد نظر شما چيست؟
يك موضوع را نميتوان انكار كرد و آن چرخش مقطعي وزارت به سمت ايرانخودرو و سايپا است. در واقع طي ساليان دور تا به امروز، وزارت گاهي به سمت ايرانخودرو چرخش داشته و گاهي به سمت سايپا؛ كه به اعتقاد بنده اين موضوع در عقد تفاهمنامه سايپا و پروتون نقش داشت اما در مورد چري، بايد بگويم آن قرارداد را هم نميتوان كاملا تاييد كرد.
شما هم مخالف آن هستيد؟
ببينيد يك زمان ممكن است كه به خاطر يك سري مصلحتها و استراتژيها به نفعمان باشد مثلا با كشور مالزي همكاري صنعتي داشته باشيم. ولي اين به آن معني نيست كه همه منافع خود را در آنجا ببينيم. در مورد چين، تازه اوضاع بدتر از مالزي است. بنده به شخصه با آن بخش از قرارداد چري كه استفاده از موتور اين شركت را به ما تحميل ميكرد مخالفم چراكه معتقدم با توانمنديهايي كه داريم بايد نوك حمله قرار گرفته و بازار چين را تصرف كنيم. ما هماكنون در بحث قواي محركه و بدنه بيبروبرگرد داراي مزيت هستيم و تنها نقطهضعفمان در بخش كفي كه قسمتي از پلتفرم به حساب ميآيد، است كه آن را ميتوان از طريق همكاري مشترك با خودروسازان معتبر دنيا برطرف كرد. بنابراين دليلي ندارد كه به خاطر ورود يك خودرو خارجي، همه داشتههايمان را به خارجيها واگذار كنيم. حالا اين خارجي ميخواهد پروتون و چري باشد يا حتي پژو. اتفاقا يكي از بحثهاي بنده در مورد همكاري ايرانخودرو و پژو اين است كه اگر قرار باشد طي همكاري استراتژيك دو شركت، صنعت خودروسازي ما رشد نكند بايد در روابط ايرانخودرو و پژو نيز تجديدنظر كرد. البته مسلما اين شركت فرانسوي يا حتي رنو – نيسان نميخواهند ما به رتبههاي بالاتر در صنعت خودرو برسيم و اين ماييم كه بايد از مزيتهايمان استفاده كرده و اگر با شركتي قرارداد و تفاهمنامه امضا ميكنيم مولفه رشد را حتما طي آن در نظر بگيريم. در بحث چري هم اگر در محصول مشترك ايرانخودرو و شركت چيني، قواي محركه و بدنه از ما بود و كفي از آنها، اجراي آن هيچ اشكالي نداشت
هر چند كه متن قرارداد، اين را نميگفت.
يکشنبه 17 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: دنياي اقتصاد]
[مشاهده در: www.donya-e-eqtesad.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 215]
-
گوناگون
پربازدیدترینها