واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: قنبري: معنا را ميشناسم اما فيلمساز معناگرا نيستم خبرگزاري فارس: رهبر قنبري گفت: من به هيچ عنوان كاري متفاوت انجام نميدهم، معنا را ميشناسم اما يك كارگردان معناگرا نيز نيستم و فقط سعي ميكنم رازهاي مردم سرزمينم را نشان دهم و به آنها وفادار باشم و عاشق كار كردن در طبيعت هستم. به گزارش خبرنگار سينمايي فارس، نشست نمايش و نقد و بررسي فيلم «او» به كارگرداني رهبر قنبري روز گذشته با حضور كارگردان، رضا درستكار منتقد سينما، رضا ناجي بازيگر نقش اول فيلم و نصرتالله تابش مديرمسئول ماهنامه فيلمنگار در سالن اجتماعات خانه سينما برگزار شد. بنا براين گزارش، رهبر قنبري در ابتداي سخنان خود و در توضيح سينماي مورد علاقهاش، گفت: من به هيچ عنوان كار متفاوتي انجام نميدهم. هفته گذشته بود كه در نشستي، عدهاي از دوستان من را متهم كردند كه متأثر از كارگرداني خاص فيلم ميسازم اما من معتقدم سينمايم متأثر از تمامي اهالي سينماست و پرويز كيمياوي، امير نادري، مسعود كيميايي، عباس كيارستمي، داريوش مهرجويي، بهرام بيضايي و تمامي بزرگان سينماي ايران هركدام به نوعي در روي من تأثير گذاشتهاند و من دانشجوي آنها به حساب ميآيم. وي ادامه داد: من براي گفتن حرفهايم از قصههاي خودم استفاده ميكنم و نه از قصههاي ديگران و سينمايم سينماي تقليدي نيست و در واقع در سينمايم هيچ كاري انجام ندادم جز اين كه به رازهاي اهالي ميهن خودم اما با نگاه به آثار اساتيد فيلمسازي كشورم توجه كنم و آنها را به تصوير بكشم. كارگردان فيلم «او» خاطرنشان كرد: من معنا را براي سينما چيز بدي ميدانم و معتقدم معنا ناشي از جو سياسي و اجتماعي حاكم بر ما است و برخي با استفاده از كلمه معنا براي خود دكان درست كردهاند و اگر هم جايي كساني از اين كلمه استفاده كردند حرفهايشان را جدي نگيريد و نبايد به آنها توجه كرد. قنبري تصريح كرد: بنابراين سينما به اعتقاد من تصوير است و برآيند تصاوير گوناگون در يكديگر سينما را تشكيل ميدهد و اعتقاد دارم كه من كارگرداني معناگرا نيستم اما سعي ميكنم رازهاي مردم سرزمينم را به شكلي وفادارانه به تصوير بكشم. كارگردان فيلمهاي «پرنده باز كوچك» و «او» در ادامه با اشاره به نقش طبيعت در كارهايش اظهار داشت: من بارها گفتهام اگر به من يك ارتش بدهند و بگويند در يك منطقه از تهران تمام آنها را كنترل كردهايم و بايد تنها يك كلوزآپ از آنها بگيريم، ميگويم اين كار را بلد نيستم اما اگر همين موضوع را در طبيعت بخواهم اجرا كنم، ميتوانم در يك نما كل آن ارتش را جا دهم. وي ادامه داد: من از كار كردن در برف بسيار لذت ميبرم و فكر ميكنم تنها فيلمسازي هستم كه تمام كارهايش در برف بوده است، چرا كه به اعتقاد من برف مانند يك ورق سفيد است كه خداوند آن را بر روي زمين قرار داده و هرچقدر پاك ميكنيم تصاوير جديدي به وجود مي آيد و در واقع طبيعت جزو كاراكترهاي محوري فيلمهاي من است و شايد در تمام فيلمهايم 5 دقيقه بتوان تصويري از تهران مشاهده كرد. قنبري خاطرنشان كرد: بنابراين به طور كلي من درگير طبيعت هستم و طبيعت براي من نقش محوري دارد چرا كه معتقدم طبيعت با آدم حرف ميزند و اميدوارم كه بتوانم باز همدر مورد طبيعت فيلم بسازم و هر آنچه را كه در مورد طبيعت مي دانم به تصوير بكشم. وي همچنين با اشاره به چگونگي به وجود آمدن طرح كلي فيلم «او» گفت: من 3سال قبل از اين كه فيلم «او» را بسازم فيلمي 13 دقيقهاي در مورد روحاني فيلم ساختم و با همين طرح بود كه براي ساخت فيلم «او» اقدام كردم. وي در خاتمه صحبتهاي خود در توضيح صحبتهايش مبني بر اعتقاد به عدم وجود معنا در سينما گفت: من اصلا مخالف معنا نيستم اما معتقدم برخلاف ساير حوزهها معنا در سينما وجود ندارد و به همين دليل، عمدا به خودم سخت ميگيرم تا هيچگاه يك معناگراي معمولي نباشم و از شما نيز خواهش ميكنم اجازه دهيد همان بچه معصوم تصويرگر سينما باشم و اجازه بدهيد از همان سادگي هاي تصاوير طبيعت معناهايي كه خودم به آنها آگاه هستم بسازم. بدبختانه من آدم بيسوادي نيستم كه بگويم معنا را نميشناسم اما معناها از جهان بيرون به من دارند تزريق ميشود و بسيار تلاش ميكنم تا درگير معناگرايي نشوم. در ادامه اين نشست رضا درستكار منتقد سينما نيز با اشاره به ويژگيهاي مثبت اين فيلم او اظهار داشت: خدارا شكر يكي ديگر به تعداد كساني كه به واژه مجهول معناگرايي انتقاد ميكنند، اضافه شد. من به رضا ناجي نيز براي بازي زيبايش در اين فيلم تبريك ميگويم كه باعث شد بفهميم موفقيتش در «آواز گنجشكها» به هيچ وجه اتفاقي نبوده است. وي با تأكيد بر علاقهاش به سينماي تجربي گفت: من اين قبيل فيلمها را بسيار دوست دارم اما كمتر پيش ميآيد كه منتقدان در مورد چيزهايي كه دوست دارند، حرف بزنند و عادت كردهايم كه درمورد چيزهايي كه دوست نداريم بيشتر حرف بزنيم. درستكار گفت: اين قبيل فيلمها، يك معرفت را از خودشان نشان ميدهند و من به عنوان يك بيننده جدي سينما معتقدم كه ساختاري كاملا جدي دارند و ما را به شكلي كاملا درست و منطقي به درون داستان راه ميدهند و به دليل ساختارگرايي خود خيلي حاشيهروي نميكنند. اين منتقد سينمايي افزود: مشكل سينماي ما اين است كه فيلمسازان ما خيلي روشن وارد بحث نميشوند اما اين فيلم خيلي شجاعانه بحث تبارشناسي روحانيت را به تصوير ميكشد و اين كه به سلامت از اين موضوع بيرون ميآيد، بسيار ارزشمند است. البته فيلم از مزيتهاي ديگري مانند جاي درست دوربين و قاببندي مناسب نيز برخوردار است و به خصوص در چند سال اخير كه سينماي ما اوضاع چندان خوبي ندارد، جاي چنين فيلمي در سينماي ما خالي است اما براي من عجيب است كه پس از 5 سال از ساخته شدن چنين فيلم خوبي، هنوز در سينماهاي ما به نمايش درنيامده است. درستكار در ادامه با اشاره به اين كه منتقدان معمولا با يك كليد واژه وارد بحث نقد يك فيلم ميشوند، گفت: ما معتقديم معمولا يك كليد براي وارد شدن به بحث نقد فيلمها داريم كه از خارج وارد ميشويم و معمولا گفتههايمان هيچ ربطي به خود فيلم ندارد و نمونهاش همين فيلم «آتش سبز» است كه منتقدان ما تنها به خاطر داشتن يك كليد واژه در مواجهه با اين فيلم، به نوعي فيلم را از بين بردند. درستكار با اشاره به نقش بسيار مهم طبيعت در اين فيلم گفت: طبيعت در فضاي سرد روستايي اين فيلم نقش بسيار مهمي دارد و آنچه در مورد اين فيلم مهم است، اين است كه قصه در فيلم او تصوير ميشود و بسيار آرام و شيرين از كنار حوادث خود عبور ميكند. وي در خاتمه صحبتهاي خود گفت: در اين فيلم چندين نقطه طلايي وجود دارد كه همين نقاط فيلم را سرپا نگه مي دارد و جوهره فيلم هستند و پيدا كردن يك نقطه طلايي تمام هنر يك فيلمساز را تشكيل ميدهد. رضا ناجي بازيگر نقش اول فيلم «او» در اين نشست با اشاره به چگونگي حضور خود در اين فيلم گفت: رهبر قنبري يك كارگردان بسيار واقعگراست كه بعد از فيلم «باران» با وي آشنا شدم و از من خواست كه در فيلم «پرنده باز كوچك» بازي كنم كه بعد از تماشاي چند كار كوتاهش متوجه نگاه بسيار متفاوتش به سينما شدم و همين عامل، باعث شد تا «پرندهباز كوچك» را با هم كار كنيم كه كار بسيار خوبي شد و چون من به كارش ايمان داشتم بلافاصله پس از مطرح كردن پيشنهاد بازي در فيلم «او» اين نقش را هم قبول كردم. ناجي با اشاره به چگونگي پذيرش كاراكتر اين فيلم گفت: پس از اين كه قنبري موضوع فيلمنامه را با من در ميان گذاشت با هم پيش همان روحاني روستا رفتيم تا از نزديك من با ويژگي اخلاقي و رفتاري اين شخص آشنا شوم و تنها پس از اين كه ده دقيقه با من صحبت كرد كاملا حس و حال نقش را گرفتم و خوشحالم توانستم نظر مساعد كارگردان را نيز فراهم كنم. اين بازيگر پيشكسوت سينماي كشورمان در خاتمه با اشاره به مشكلات كار در سرماي بيست درجه فيلم «او»، گفت: بازي در فيلم «او» كار بسيار سختي بود و ما در سرماي بيست درجه زير صفر كار ميكرديم و خدا را شكر ميكنم كه با وجود تمامي سختيها، «او» فيلم بسيار خوبي شد و هميشه هم گفتهام متفاوت ترين فيلم من فيلم «او»است. در ادامه اين نشست، «نصرتالله تابش» مديرمسئول ماهنامه فيلمنگار نيز با اشاره به جايگاه فيلمنامه در سينماي تجربي گفت: كاملا مشخص است كه آقاي قنبري چيزهايي را كه به ما نشان ميدهند با آنها زندگي كرده است و نزديك شدن ايشان به فضايي از مناسبات اجتماعي كه در مناسبات ما وجود دارد و ميتواند باعث جذاب شدن فيلم شود، قابل تأمل است. وي ادامه داد: در فيلم ارجاعات مذهبي وجود دارد كه كاملا ناشي از ارجاعات ديني ماست و نشان ميدهد فيلمساز كاملا با اين بحثها آشناست كه توانسته با استفاده از قصههايي بسيار ساده به جوهر دين اشاره كند و همين مسائل باعث ميشود تا يك فيلمنامه صاحب لايههايي از اعتقادات ديني شود. وي در بخش پاياني صحبتهاي خود گفت: يك سؤتفاهم در نقدهاي ما در سينماي ما وجود دارد و آن هم سؤتفاهم در مورد كلمه سرگرمي است. معمولا فيلمهايي كه نتوانند با مخاطب ارتباط برقرار كنند با اين اتهام رو به رو هستند كه از عنصري به نام سرگرمي استفاده نكردهاند و به نظر من، فيلمي كه نتواند جذابيتهاي لازم را داشته باشد و تماشاگر را تا پايان پاي پرده سينما بنشاند فاقد سرگرمي لازم است. در مورد اين فيلم نيز بايد بگويم سكانسهاي ابتدايي فيلم خيلي ارتباط ارگانيك با يكديگر ندارد و همين گريز عامدانه كارگردان در ايجاد روابط ارگانيك بين سكانسهاي فيلم به ساختار كلي اثر لطمه وارد كرده است. انتهاي پيام/ا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 213]