واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: مهدي ناظمي: تحقق چشمانداز 20 ساله مستلزم تحول و مهندسي مجدد است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و هنر
مهدي ناظمي معتقد است: رسيدن به اهداف تعيين شده در چشمانداز 20 ساله ، با امكانات و ساختارهاي موجود ممكن نيست و لازم است براي رسيدن به اين هدف مسيري ويژه تعيين شود.
به گزارش خبرنگار هنري خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، طي نشستي كه ـ بيست و پنجم تيرماه ـ در پژوهشگاه هنر، فرهنگ و ارتباطات برگزار شد، دكتر مهدي ناظمي به بررسي مهندس فرهنگي كشور و چشم انداز 20 ساله پرداخت و گفت: طبق تقسيم بندي دورههاي مديريتي، ميتوان اين دورهها را به دو دوره كلي واقع گرايي _ واقع بيني و آرمان گرايي _ واقع بيني تقسيم كرد.
او با بيان اينكه در دوره اول، دانش مديريت براساس رويكرد فرهنگياش توجه زيادي به واقعيت داشت، تعيين كاركرد و هدفي عملياتي را از ويژگيهاي اين دوره برشمرد و افزود: در اين دوره مديران سعي داشتند در حد توان از تمامي امكانات موجود بهرهمند شوند اما در دوره دوم، برنامهريزيها به شكل راهبردي درآمد و هدفها بصورت ممكن اما مطلوب، در نظر گرفته ميشدند و به نوعي بحث برنامهريزي استراتژيك مطرح بود.
ناظمي در ادامه خاطرنشان كرد: اما پس از مدتي دوره برنامهريزي استراتژيك جاي خود را به دوره مديريت استراتژيك
سپرد و بعدها نيز كم كم بحث تفكر استراتژيك حاكم شد و امروزه گفته ميشود، براي تحقق چشماندازها لازم است تمامي مديران مجهز به تفكر استراتژيك باشند.
اين استاد دانشگاه در ادامه خاطرنشان كرد: امروزه بسياري معتقدند كه قرن 21 ، قرن حركت براساس چشماندازهاست و چشم انداز نيز هدفي مطلوب ممكن را در نظر دارد، يعني در عين آرمانگرايي به واقعيات نيز توجه دارد، در نتيجه ، همواره در پي يك تحول و براي فاصله گرفتن از وضعيت موجود و رسيدن به وضعيت مطلوب شكل ميگيرد.
اين پژوهشگر، همچنين خاطر نشان كرد: امروزه، بسياري از صاحبنظران تاكيد دارند كه جوامع و سازمانها بايد متكي به فرهنگي آينده ساز باشند و حال آنكه فرهنگ شيعي، فرهنگ آينده ساز و چشم انداز محور است كه پيش از آنكه ادبيات نوين اين بحث را مطرح كند، به آن پرداخته است .
وي در ادامه با اشاره به اينكه در مطلع چهارمين دهه انقلاب اسلامي ، رهبر جامعه مسئله چشمانداز را مطرح كردهاند، گفت: ادبيات تحول و چشم انداز داراي 7 مرحله است كه برخلاف تصور عموم، آخرين مرحله از آن به فرهنگ مرتبط ميشود و به ايجاد تحول در فرهنگ ميپردازد. در حاليكه بسياري ميپندارند براي هر تحولي لازم است ابتدا در فرهنگ تحول ايجاد شود .
اين پژوهشگر در رابطه با ارتباط چشم انداز و مهندسي فرهنگي كشور عنوان كرد: رسيدن به چشم انداز با امكانات و ساختارهاي موجود ممكن نيست و براي رسيدن به چشم انداز بايد راه و مسير ويژهاي انتخاب كرد و اين هدف حتي با حضور مديراني پر تلاش ،كارآمد و صادق هم محقق نخواهد شد؛ چرا كه لازم است براي ايجاد تحول و رسيدن به اهداف چشم انداز هم در حوزه مديريت و هم درحوزه ساختار تجديد نظر شود و تحقق چشم انداز مستلزم تحول و مهندسي مجدد است.
او همچنين در ارتباط با بحث دين و فرهنگ نيز عنوان كرد : فرض بر اين است كه دين زير مجموعه و عنصري تعيينكننده در فرهنگ است و حال هر چه اين دين كاملتر باشد ، محيط فيزيكي بهتري را فراهم ميآورد و به عبارتي دين ، وضعيت آرماني فرهنگ را معرفي ميكند.
ناظمي با بيان اينكه مديريت فرهنگي مديريتي است با رويكرد فرهنگي و باهدف تامين فرهنگ آرمان،افزود: امروز غرب هم هدف فرهنگي دارد ،اما اهداف آنها كاملا مادي است، اما ما در پيآنيم كه مديريت فرهنگي جامعه، متناسب با فطرت انسان باشد درحاليكه امروزه، حتي دستگاههاي فرهنگي غرب نيز رويكرد و مديريت اقتصادي دارند.
انتهاي پيام
جمعه 28 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]