تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):اگر به تعداد اهل بدر [مؤمن كامل] در ميان شما بود، قائم ما قيام می ‏كرد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820421899




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

امام عسكرىعلیه السلام نماد فضیلت‏ها


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: امام عسكرىعلیه السلام نماد فضیلت‏ها

سخاوت و بخشندگى

پیشگفتار

پاسداشتِ نماز

تجلى فضائل

ترغیب به خدمت رسانى

اخلاق و تحول آفرینى

پیشگفتارحضرت امام حسن عسكرى علیه‏السلام یازدهمین پیشواى شیعه است، رهبرى كه در تمام عمر كوتاه خویش (28 سال) مدتى را در پادگانى در سامرا، به همراه پدرش امام هادى علیه‏السلام، تحت مراقبت بسیار شدید دستگاه استبدادى خلفاى بنى عباس قرار داشت، و بعد از شهادت پدر بزرگوارش، این حالت استمرار یافت و نیز بارها به زندان جباران زمان، گرفتار شد.دوران امامت آن رهبر بزرگ الهى بیش از شش سال به درازا نكشید. آن بزرگوار، همانند پدرانش به همه فضائل و خوبى‏ها آراسته و از همه بدى‏ها پیراسته بود. او آن چنان در قله شكوهمند كمال و فضیلت قرار داشت كه نه تنها دوستان و پیروانش او را ستوده‏اند بلكه دشمنانِ كینه ورز و سرسخت، به مدح و ستایش او پرداخته‏اند. براى نشان دادن این حقیقت، به چند نمونه اشاره مى‏شود.نزد آن امام معصوم بودم. حضرت در حال نوشتن نامه بود كه وقت اداء نماز فرا رسید، آن بزرگوار نامه را به سویى نهاد و براى خواندن نماز حركت كرد. از نماز كه فارغ شد، دوباره تشریف آورد و قلم را برداشت و شروع كرد به نوشتن نامه.تجلى فضائلاحمدبن عبیدالله بن خاقان- كه پدرش از مُهره‏هاى مهم دستگاه خلافتِ ستم پیشه بنى عباس و از وزیران آن به شمار مى‏رفت و خود نیز از مخالفان و معاندانِ سرسخت امامان علیهم‏السلام بود و كه در برهه‏اى، از طرف حكومت، مسئولیت گرفتن مالیات را در قم، به عهده داشت ـ مى‏گوید:من در سامرا ندیدم و نشناختم مردى را در میان علویان، همانند حسن ‏بن‏على. وى از جهت وقار، عفاف، بزرگوارى و بخشندگى، در میان علویان، فرماندهان ارشد نظامى، وزراء و همه مردم، «نمونه و الگو» بود. و با هر كس سخن مى گفتى، او را مى‏ستود و به نیكى یاد مى‏كرد.*روزى ابو محمد بر پدرم عبیدالله بن خاقان وارد شد، من او را نگریستم؛ آثار بزرگى و عزت و جلالت از سیماى او پیدا بود. پدرم، مقدم او را گرامى داشت و او را بسیار تكریم كرد. من از این روش پدرم، ناراحت و عصبانى شدم، از او سبب این بزرگداشت را پرسیدم، و خواستم كه آن شخصیت را به من معرفى كند، پدرم گفت:«او پیشواى شیعیان و بزرگ خاندان بنى‏هاشم است. او كسى است كه شایستگى پیشوایى امت را دارد، چون خصلت‏هاى برجسته‏اى دارد؛ همچون؛ فضیلت، پاكى، وقار و متانت، صیانت نفس، زهد و بى‏رغبتى به دنیا، عبادت، اخلاق نیكو، صلاح و تقوا.»آنگاه احمد بن عبیدالله مى‏افزاید:ابومحمد ابن الرضا، در نهایت بزرگى و والائى بود.»(1)اخلاق و تحول آفرینىحكومت ستمگر بنى عباس، امام عسكرى علیه‏السلام را نزد شخصى به نام: على بن نارمش ـ كه یكى از عناصر جنایتكار و از دشمنان سرسخت آل‏ ابوطالب بود ـ زندانى كرد. سران بنى عباس به او گفتند: ابومحمد ابن‏الرضا را تا توان دارى، آزار و اذیت ده و او را به قتل برسان.از زندان نمودن حضرت، چند روزى نگذشت، تا این كه دیدند على‏بن نارمش با آن همه دشمنى و عداوت، در برابر امام سر به زیر افكنده و آن چنان جذبه و عظمت و خُلق و خوى حضرت عسكرى در او تأثیر نهاده كه به حضرت نگاه نمى‏كند.وقتى امام عسكرى علیه‏السلام از این زندان خلاص شد، على بن نارمش آن چنان دچار تحول روحى و معنوى گردید كه دیدگاهش درباره حضرت، تغییر یافت و در گروه شایستگان زمان قرار گرفت.(2)ابوهاشم مى‏گوید: روزى در محضر امام عسكرى علیه‏السلام بودم، آن حضرت فرمود:«یكى از درهاى بهشت، «بابُ المعروف» است. از آن در كسى داخل بهشت نمى‏شود مگر این كه در دنیا كارهاى نیك انجام داده و به مردم كمك و خدمت نماید.»بار دیگر امام حسن عسكرى علیه‏السلام را نزد صالح بن وصیف زندانى كردند، او نیز شخصى پلید و بى رحم بود. گروهى از جنایت پیشگان بنى عباس نزد صالح بن وصیف رفتند و درباره امام به گفت و گو پرداختند. زندانبان به آنان گفت: آخر من چه كار كنم؟ دو نفر از بدترین افراد را بر او گماشتم، بعد از گذشت چند روز، با شگفتى دیدم آن دو، به نماز، عبادت و روزه روى آورده‏اند، به آنان گفتم: چه چیز اتفاق افتاده است؟ گفتند:«ما چه گوییم درمورد مردى كه روزها روزه و شب‏ها تا سحر نماز مى‏خواند، كمتر سخن مى‏گوید و به كارهاى غیر ضرورى نمى‏پردازد! ما هنگامى كه به او مى‏نگریستیم، بدنمان به لرزه مى‏افتاد و توان استقامت در خود نمى‏دیدیم.»(3)سخاوت و بخشندگىامام حسن عسكرى علیه‏السلاممانند اجداد بزرگوارش در بخشندگى و كمك به مردم، یگانه روزگار بود. شخصى به نام محمد بن‏على همراه پدرش ـ كه از خاندان علویان بودند؛ ولى از گروه واقفیه به شمار مى‏رفتند ـ در زندگى دچار بحران شدند و در مضیقه مالى سختى قرار گرفتند.وى مى‏گوید: پدرم گفت: برویم نزد این مرد ـ امام حسن عسكرى ـ چون خصلت «بخشندگى» او را زیاد شنیده بودیم. در راه كه مى‏رفتیم، پدرم گفت: اى كاش آن حضرت براى برآورده ‏شدن سه نیاز من، كمكم كند! من هم با خود گفتم: اى كاش به سه نیاز من توجه و عنایت كند!نزد آن حضرت رفتیم، از حال ما پرسید، پاسخ دادیم. هنگامى كه با امام خداحافظى كرده و از خانه خارج شدیم، خادم حضرت آمد و به اندازه‏اى كه نیاز داشتیم و آرزو كرده بودیم، كیسه‌هایى از اشرفى به ما داد.آنان با آن كه از امام عسكرى علیه‏السلام كرامت دیدند؛ ولى دست از مرام خود برنداشتند.(4)پاسداشتِ نمازامام عسكرى علیه‏السلام به نماز اول وقت بسیار اهتمام مى‏داد و نماز را بزرگ مى‏داشت. ابوهاشم جعفرى كه یكى از یاران خاص و ویژه آن بزرگوار بود، مى‏گوید:نزد آن امام معصوم بودم. حضرت در حال نوشتن نامه بود كه وقت اداء نماز فرا رسید، آن بزرگوار نامه را به سویى نهاد و براى خواندن نماز حركت كرد. از نماز كه فارغ شد، دوباره تشریف آورد و قلم را برداشت و شروع كرد به نوشتن نامه.(5)ترغیب به خدمت رسانىابوهاشم مى‏گوید: روزى در محضر امام عسكرى علیه‏السلام بودم، آن حضرت فرمود:«یكى از درهاى بهشت، «بابُ المعروف» است. از آن در كسى داخل بهشت نمى‏شود مگر این كه در دنیا كارهاى نیك انجام داده و به مردم كمك و خدمت نماید.»تا این را از حضرت شنیدم، خدا را سپاس گفتم و بسى خشنود گردیدم؛ زیرا یكى از برنامه‏هاى زندگى من، خدمت رسانى به مردم و رفع نیاز پابرهنگان و محرومان بود. تا این مطلب در دلم گذشت، حضرت به من نگاه كرد و فرمود:«بله، كسانى كه در این جهان به مردم كمك مى‏كنند، در جهان دیگر نیز سر بلند و جایگاه آنان برجسته است. اى ابوهاشم! خدا تو را از این گروه قرار دهد، خداى تو را رحمت كند.»(6)پى‏نوشت‏ها:* ما رأیتُ ولا عرفتُ بسرّمن ‏رأى، رجلاً من العلویة مثل الحسن بن على فى هدیه و سكونه و عفافه و نبله و كرمه عند اهل بیته و بنى هاشم....1- اصول كافى، ج1، ص 503/ مناقب آل ابى‏طالب علیه السلام، ج 4، ص 423/ سیرة ‏الائمه، ج 2، ص 502.2- اصول كافى، ج 2، ص 508.3- همان، ص 512.4- همان، ص 506.5 و 6- انوارالبهیّه، شیخ عباس قمى، ص 154.منبع:مجله كوثر،شماره 60.ابوالحسن ربّانى سبزوارى لینك : -درس‌هایی برای زندگی-شیعه یا محب؟!-لبیك به ندای ملكوتی





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن