مارسل پروست را یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان قرن بیستم میدانند. او بیش از چهارده سال از عمرش را صرف نوشتن مجموعهٔ هفت جلدیِ عظیم «در جستجوی زمان از دست رفته» کرد که یکی از بلندترین و تاثیرگذارترین رمانهای کلاسیک جهان است.
کتاب در جستجوی زمان از دست رفته شباهت زیادی به رمانهایی که آن روزگار چاپ میشد نداشت، برای همین هم مدتی طول کشید تا جایش را در دنیای ادبیات پیدا کند. جالب است که حدود ده ناشر و از جمله آندره ژید در ابتدا چاپ این شاهکار ادبی را رد کردند. در این مقاله میخواهیم بدانیم چه جادویی باعث ماندگاری این رمان شده و چرا یکی از بزرگترین آثار ادبی قرن بیستم بهشمار میرود؟
از نگارش رمان 4200 صفحهای «در جستجوی زمان از دست رفته» یکصد سال میگذرد. مارسل پروست روشنفکر، مقالهنویس، منتقد و رماننویس منزوی فرانسوی نگارش این اثر را در سال 1909 شروع کرد و تا دم مرگ به آن مشغول بود. چند جلد پایانی رمان پس از مرگ نویسنده منتشر شد. بسیاری نمیدانند که پروست در زمان نوشتن این رمان با بیماری و بحران دست و پنجه نرم میکرد.
داستان چاپ کتاب در جستجوی زمان از دست رفته
مارسل پروست در سال 1913 جلد اول این رمان را با عنوان «طرف خانۀ سوان» با هزینهٔ خودش به چاپ رساند. جلد دوم رمان قرار بود در سال 1914 منتشر شود اما وقوع جنگ جهانی اول باعث وقفه در چاپ آن شد. انتشارات گالیمار که چاپ این کتاب را برعهده داشت بسته شد اما پروست به ویرایش و غنیسازی متن کتابش ادامه داد.
آناتول فرانس در سال 1913 پس از انتشار جلد اول رمانِ در جستجوی زمان از دست رفته نوشت: «زندگی خیلی کوتاه و اثر پروست بسیار طولانی است.» و این درحالی بود که هنوز جلدهای دیگر منتشر نشده بودند.
در سال 1919 انتشارات گالیمار دوباره کار خود را از سر گرفت و جلد بعدی این رمان با عنوان «در سایهٔ دوشیزگان شکوفا» را نیز منتشر کرد که سرانجام مورد توجه منتقدان قرار گرفت و این جلد برندهٔ جایزهٔ گنکور شد. جلدهای بعدی این مجموعه با عنوان «طرف گرمانت» و «سدوم و عموره» در سال 1922 منتشر شدند و جلدهای باقیمانده را برادر مارسل پروست، پس از مرگ او منتشر کرد. در جستجوی زمان از دست رفته پس از انتشار به زبانهای مختلفی ترجمه شد و به هر زبانی یک شاهکار ادبی محسوب میشود.
چرا این رمان را یک شاهکار ادبی میدانند؟
مارسل پروست در این اثر بهیادماندنی که هفت جلد و بیش از چهار هزار صفحه دارد، خواننده را به سفری فراموشنشدنی در سالهای اولیهٔ قرن بیستم میبرد. او در این رمان تخیل و داستان زندگیاش را درهم آمیخت و بسیاری از شخصیتهای آن را با الگوبرداری از شخصیتهای واقعی زندگیِ خودش نوشت.
در چهل صفحهٔ اول این رمان، راوی از پسر بچهٔ کوچکی به نام مارسل میگوید و بهعنوان مردی میانسال به یادِ بوسهٔ شببخیر مادرش میافتد. گرچه در آن زمان برای خواننده مشخص نیست، اما در واقع همین چهل صفحهٔ اولِ رمان، بیشتر مضامینِ جلدهای بعدی را نیز مشخص میکند و بیشتر شخصیتهای اصلی در همین چهل صفحه معرفی شدهاند.
بقیهٔ رمان به گاهشماری از زندگی مارسل در پنجاه سال آینده و زندگی، خانواده، دوستان و آشنایان او تبدیل شده است و رمان در یک مهمانی بزرگ در پاریس با حضور مارسل و بسیاری از شخصیتهای باقیمانده در رمان به پایان میرسد. در همان مهمانی در پاریس است که مارسل در نهایت متوجه میشود احساسات و تجربیات گذشته، با از دست رفتن فاصلهٔ بسیاری دارد و برای همیشه در ناخودآگاه باقی میماند.
در واقع در همینجاست که مارسل متوجه میشود این «خاطرات» را میتوان در یک اثر هنری زنده کرد و رسالت خود را مییابد: نوشتن کتابِ «در جستجوی زمان از دست رفته» و بنابراین زمانی که شما صفحات آخر را میخوانید و کتاب را به پایان میرسانید همان لحظاتی است که نویسنده یا همان راوی باعجله به خانه میرود تا شروع به نوشتن رمان کند.
پروست استاد توصیف و شخصیتپردازی بود و در این رمان از استعداد خود برای خلق تصویری پیچیده از جامعهٔ فرانسه و دنیایی که بهسرعت در حال تغییر است استفاده کرد. دو موضوع اصلی رمان مربوط به میل شخصیت اصلی به نویسنده شدن و البته ناکام ماندن و ناامیدی او از تأثیر فرسایندهٔ زمان است که باعث میشود تمام احساسات و تجربیات انسانی کمرنگ شود.
دلایل زیادی وجود دارد که چرا این رمان تبدیل به یک شاهکار ادبی شده است. یکی از دلایل این است که در جستجوی زمان از دست رفته داستانی بیزمان است و نویسنده برای نوشتن آن از مضامین جهانی مانند عشق، از دستدادن و گذر زمان استفاده کرده است. او همچنین با ساختار پیچیده و استفاده از فرم نوشتاری جریان سیال ذهن مرزهای رماننویسی را جابهجا کرد و اثری بدیع از خود به جا گذاشت.
پروست در این رمان شیوهٔ رمانشناسی پیش از خود را درهم شکست و طرحی نو درانداخت. او زمانشناسی و علیت را از بین برد و روانشناسی فرویدی و درک ذهنی از زمان و احساس را در روایتهای این رمان گنجاند. این نویسندۀ فرانسوی به ماهیت ذهنی تجربهٔ واقعیت پرداخت و با قدرت ناخودآگاه؛ با عشق، حسادت، بیماری، جنگ، گذرا بودن زندگی و مرگ اثری ماندگار خلق کرد. پروست در توجه به جزئیاتی که با آنها تمام جنبههای وجودی انسان را روشن میکرد وسواس بیبدیلی داشت.
مارسل پروست در جستجوی زمان از دست رفته دنیایی خلق کرد که عشق و دوستی در آن توهمی بیش نیست. مردم با یکدیگر غریبه میمانند و در برقراری ارتباطی معنادار شکست میخوردند. شخصیتهای پروست در دنیای خویش گرفتارند و هیچکس بیطرفانه فکر نمیکند. او از همان سطر اول رمان، خواننده را به قلمرو خودآگاه و ناخودآگاه شخصیت اصلی داستان میکشاند که به تناوب و همزمان در همهٔ زمانها و مکانهای زندگیاش وجود دارد.
رمان در جستجوی زمان از دست رفته آنقدر منحصربهفرد، کامل و بهیادماندنی است که به نمونهٔ درخشان مدرنیسم و زیباییشناسی در قرن بیستم بدل شد و ستایش بسیاری از متفکران و نویسندگان بزرگی چون ساموئل بکت، ویرجینیا وولف، گراهام گرین، آندره ژید و بسیاری دیگر را برانگیخت. این کتاب تبدیل به اثری خواندنی و نمونهای خارقالعاده از نوآوری ادبی شد که امروزه هنوز هم ذهن خوانندگان بیشماری را به چالش میکشد و به آنان الهام میبخشد.
برای خرید کتاب به صورت آنلاین و با تخفیف های همیشگی بهترین سایت خرید کتاب، ۳۰بوک، بهترین گزینه است.