واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: "کروکودیل" به دنبال چیست؛ اینجا همه چیز را آنطور که دوست دارید، تماشا میکنید/داستان یک متوهم
آرش نژاد با اشاره به دلیل اینکه رویکردها و معضلات اجتماعی امروز بیشتر مورد توجه نویسندگان و کارگردانان نمایش قرار میگیرد، گفت: هر هنرمندی دنبال این است که دردها، روزمرگیها، معضلات و اتفاقاتی که در اطرافش میافتد را از راه نمایشی یا دیگر راههای هنری به مردم نشان دهد. کارگردان و از بازیگران نمایش «کروکودیل» در گفتگو با ایلنا، با اشاره به رابطه میان استقبال از آثار اجتماعی از این دست با افزایش کیفیت گفت: بهطور مطلق نمیتوان گفت که استقبالی نسبت به این قضیه صورت میگیرد یا بالعکس یا کیفیت نمایشی این آثار بهتر میشود یا خیر. اما چیزی که همیشه در اجتماع و حتی آثار نمایشی مشهود است این است که جامعه و مردم علاقه بیشتری نسبت به این قضیه در آثار نمایشی نشان میدهند تا در آثار سینمایی. در مدیوم و قالب سینما آنها بیشتر دنبال اثری مفرح و شادیآور هستند که چند ساعتی به دور از اتفاقات مهم زندگی زمان خود را فقط بگذرانند اما در مدیوم تئاتر و نمایش بیشتر مردم و جامعه به دنبال اتفاقی نو و جدید و همراه شدن با اثر هستند که این کار تولید اثر نمایشی را سختتر میکند. پس بهطور مطلق نمیتوان گفت که کیفیت بهتری میتوان داشت یا خیر. کارگردان نمایش «کروکودیل» با اشاره به ویژگیهای این نمایش به عنوان یک اثر اجتماعی گفت: در این نمایش شخصیتها و افراد نمایش دچار دوگانگی و چند شخصیتی هستند که این دوگانگی و چند شخصیتی بیشتر برای معضلی به نام ماده مخدر کروکودیل است که آنها را تخریب کرده. مادهای که باعث ایجاد توهم میشود و فرد مصرف کننده میتواند هر چیزی که میخواهد ببیند؛ حتی خودش را به شکل دیگری ببیند. در این نمایش شخصیتها را بعد از مصرف این مخدر میبینیم. شخصیتهایی که میتوانند درگیر مشکلات مالی، اقتصادی، رفاهی، پوشاک و... باشند؛ این اتفاق در طراحی صحنه نیز مشهود است. خانهای که شبیه هیچ خانه معمولی دیگر زن و شوهری نیست بلکه خانهای عجیب و غریب است. نژاد با بیان اینکه «یکی از اصلیترین دلایل انتخاب این متن به خاطر معضل وجود ماده مخدر و مصرف آن در جامعه است»، گفت: اتفاقی که در بسیاری از نزدیکان و دوستان نزدیک خودم نیز میدیدم و برایم جالب و خیلی غیرمنتظره بود و دغدغه اصلی برایم چگونگی و حالتهای مصرف و تاثیر آن بر زندگی روزمره و اجتماعی فرد بود. او ادامه داد: من مجوز این متن را سال 1393 از آقای مساوات در زمان اجرای نمایش خا.ن.وا.ده گرفتم و از آبان سال 1394 شروع به کار کردیم و مراحل آن به دو قسمت تقسیم شد که مرحله اول برای جشنوارههای دانشجویی و تجربی و سوره حضور پیدا کرد و تا نزدیکی اجرا رفت که به سرانجام نرسید و بعد از آن با تغییر شیوه اجرایی و تغییر بازیگران به مرحله اجرایی و اجرا عموم رسید. نژاد با اشاره به آغاز روایت نمایش از عمق و بیمقدمه گفت: شروع نمایش و اتفاق بعد از مصرف ماده کروکودیل توسط زن و شوهر است که ما از قصد و در متن اصلی و ساختار اصلی نمایشنامه جلو رفتیم و دلیل این اتفاق در جلوتر گفته شده است. فرقی که این نمایش و این اتفاق رخ میدهد این است که ما نمیخواستیم کلیشهای و مانند دیگر نمایشها جلو رویم و شیوه مصرف را نشان دهیم و این گنگ بودن و علامت سوال برای تماشاگر نیز میبایست حضور میداشت. این کارگردان و بازیگر با اشاره به استفاده از ویدئو پروجکشن در نمایش گفت: ایده اولیه بیشتر بر این محوریت بود که در داستان و خانه، تلویزیون بزرگی جلو صحنه و رو به تماشاگران باشد تا بتوانند با آن بیشتر درگیر شوند و همراهی کنند اما چون خیلی به متن آقای مساوات و نگارش آن پایبند بودم و در آخر نمایش و فیلم ما با باتری لبتاب و فیلمی که ناپدید میشود، همراه میشویم. این امکان موجود نبود تا در تلویزیون این اتفاق را رقم بزنیم و بیشتر به شوخی تبدیل میشد و کمکی به همراه کردن تماشاگر و التهاب تماشاگر نمیکرد و فکر کردیم مخاطب با این اتفاق بیشتر همراه میشود. نژاد خاطرنشان کرد: هدف اصلی و غایت اصلی این نمایش سردرگمی و ایجاد علامت سوال در مخاطب است و حتی در لحظه آخر تماشاگر را روی ابرها رها میکند. لب تاب یکی از شخصیتهای اصلی است که میتوان گفت تمام داستان از زاویه نگاه و دید او بیان میشود و اتفاق را جلو میبرد و باعث پیشبرد و ایجاد خط فکری مخاطب میشود و در آخر همه چیز مانند راز در سینه او میماند و او تمام داستان را میداند. داستانی که شاید پایانی نداشته باشد و حضور لب تاب اتفاقی تمهیدی و فکر شده نیز بود. او یادآور شد: شخصیتهای نمایش بیشتر شبیه بریدهها و اتفاقات و اجتماعات و مستنداتی است که از نزدیک دیدهام حتی نزدیکان و کسایی که با آنها برخورد داشتهام، درگیر این فردیت و هراس اجتماعی که در شخصیتها دیده میشود بودهاند و از آنها الهام گرفتم. احساسی که در این نمایش کردم این بود که با این اتفاق میتوان آنها را نزدیکتر، درستتر و دقیقتر حس کرد و حتی آنها را فهمید که به درستی میتوانند تماشاگر را درگیر خود کنند و هم به رئال بودن کار نیز کمک میکنند. نژاد خاطرنشان کرد: متن آقای مساوات به طور دقیق توضیح صحنهای نداشت و تنها به طور مختصر بیان شده بود و خب این اتفاق هم میتوانست به ما کمک کند و هم به ضرر ما تمام شود ما بیشتر داشتههایی را تصور کردیم و به مرحله اجرا رساندیم که نوع نگاه خود و تحلیل خود از متن بود که به مرحله خیلی ریزتر و دقیقتر تقسیم شد و به نوعی نگاه خود من به این اجرا تزریق شد. او با اشاره به شیوه اجراییاش گفت: با توجه به امکانات و محدودیتی که ما در شیوه اجرا و بیان این داستان داشتیم تنها میتوانستیم آن را به سمت سورئالیسم، کابوس و شرایطی وهم انگیز ببریم زیرا کروکودیل نام مادهای است که اسم اصلی آن دزومورفین است؛ ماده مخدری که باعث ایجاد توهم میشود و ما چون نمیتوانستیم شیوه مصرف آن را در طول نمایش نشان دهیم باید اثر را به سمت سورئالیستی و فضایی کابوسوار میبردیم. تماشاگر توقع دارد نمایشی شبیه به آثار سیدمحمد مساوات ببیند اما آثار آقای مساوات در فضای رئالیسم جادویی است اما در اثر ما قرار نیست این چنین باشد و فکر میکنم این تناسب در نمایش کروکودیل درست در آمده است. نژاد با اشاره به عنصر زمان در این نمایش گفت: در «کروکودیل» داستانی را میبینیم که در آن فقط به خانهای اشاره شده و زمانهایی که بیشتر متعلق به خانه همسایه دیگر و پیرمرد است. زمانی که آنها میدانند چه زمانی است و چه اتفاقی افتاده اما در عین حال فراموش میکنند که در چه زمانی و چه لحظهای زندگی میکنند و همین تاکید زمانی باعث ایجاد فضایی وهمبرانگیز میشود و این تاکید کاملا فکر شده بود و سعی کردیم از این طریق بر ایجاد فضایی سورئالیستی تاکید کنیم. کارگردان نمایش «کروکودیل» با بیان اینکه تمامی تلاشی که برای این کار شده از تئوری و مولفههای تئاتر تجربی است، گفت: معتقدم تمامی کارهایی که با دانشجوها میشود به نوعی تئاتر تجربی است. زیرا از شروع تمرینها تا پایان و تولید اثر نمایشی و شیوه کار و تجربه کردن به صورت تئاتر تجربی انجام میشود.
۱۳۹۶/۰۹/۲۹ ۰۹:۱۹:۳۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 105]