محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829537204
برنده نوبل ادبیات به روایت دوستی قدیمی
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: برنده نوبل ادبیات به روایت دوستی قدیمی
دوست قدیمیام که «ایش» صدایش میکنم، پشت میز آشپزخانه نشسته و ایمیلهایش را چک میکند. هنوز دوش نگرفته و موهایش را نشسته. نیم ساعت دیگر، رسانههای جهان در راه خانه او در «گلدرز گرین» در شمال لندن هستند...
پنجشنبه گذشته «کازوئو ایشیگورو» عنوان برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۷ را از آن خود کرد. دوست قدیمی او که ویراستار انتشارات «فیبر اند فیبر» است، داستان رشد کردن و مشهور شدن این نویسنده انگلیسی را به زبان خودش روایت میکند. به گزارش ایسنا، «گاردین» نوشت: دوست قدیمیام که «ایش» صدایش میکنم، پشت میز آشپزخانه نشسته و ایمیلهایش را چک میکند. هنوز دوش نگرفته و موهایش را نشسته. نیم ساعت دیگر، رسانههای جهان در راه خانه او در «گلدرز گرین» در شمال لندن هستند. او در حالی که رخدادهای یک روز عجیب و غریب را مرور میکند، با سردرگمی میپرسد: «آخر چطور همه اینها میدانند من کجا زندگی میکنم؟» همانطور که خودش گفته، تا زمانی که «بیبیسی» خبر را تأیید نکرد، افتخار نوبلیست شدن از سوی سوئدیها را به خود نگرفت. پنجشنبه هفته گذشته «کازوئو ایشیگورو» - نویسندهای که من ۴۰ سال است از نزدیک میشناسم - برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۷ شد. درست سر ظهر، سخنگوی آکادمی سوئدی در میان آیینههای سفید و طلاییرنگ، با بیانیهای کوتاه درباره جایزه به جمع رسانههای بینالمللی آمد: «کازوئو ایشیگورو... نویسنده انگلیسی که با رمانهای سرشار از احساسش...» در ادامه این جملات، اشاراتی به «آستین»، «کافکا» و «پروست» شد و بعد هم جنجالهای همیشگی: چطور؟ چی؟ کی؟ و چرا؟ در سال برکسیت (خروج انگلیس از اتحادیه اروپا)، چنین نتیجهای که از سوی برنامه «خط مقدم» رادیو ۴ به عنوان «یک پیروزی بزرگ برای نویسندگان انگلیسی» توصیف شد، معنای کنایهآمیز خاصی دارد؛ به نوعی یادآور این مطلب است که ادبیات ما دیدگاهی جهانی و بیهمتا را نمایان میکند. علاوه بر این، این موضوع دوست من را در حلقه چهرههایی چون «ساموئل بکت»، «دوریس لسینگ»، «ویلیام گلدینگ»، «شیموس هینی»، «وی.اس. نایپل» و «هارولد پینتر» - ابَرچهرههای شعر و نثر در زبان انگلیسی - قرار میدهد. بعد از خوابیدن هیاهو و جنجالها، به من گفت که اولین واکنشش ناباوری صرف بود؛ «شایعه بود؟ خبر کذب بود؟» در فضای خصوصیاش او این اتفاق را «سوررئال» و کاملا خندهدار میدید: «آخرین چیزی که انتظار داشتم.» جدا از اشارههای آکادمی نوبل، لذتی خاموش و همیشگی در کنایههای کمدی انسانی کارهای «ایشیگورو» وجود دارد، تمی که احساسات بینظیر انگلیسی و ژاپنی را بیان میکند. جدیدترین نوبلیست انگلیسی، در سال ۱۹۵۴ در ناگازاکی به دنیا آمد. مادرش که هنوز در قید حیات است و عمیقا به این دستاورد پسرش افتخار میکند، از انفجار اتمی جان سالم به در برده. پدرش که اقیانوسشناس بود، سال ۱۹۵۹ خانوادهاش را به انگلیس برد و در نزدیکی گیلدفورد سوری اسکان داد. «ایش» همیشه گفته که والدینش ذهنیت مهاجران را نداشتند، چون همیشه فکر میکردند به وطن برمیگردند. او ۱۵ ساله بود و تنها کودک غیرسفیدپوست مدرسه که بالاخره تصمیم ماندن در انگلیس گرفته شد. وقتی سال ۱۹۷۹ برای اولینبار او را در لابی انتشارات «فیبر اند فیبر» دیدم، ویراستار جوانی بودم و به دنبال استعدادی نو. «ایشی» که تازه دوره نگارش خلاق UEA را (دانشگاه ایست انگلیا) ـ که در آن از «آنجلا کارتر» و «مالکولم بردبری» درس گرفته بود - گذرانده بود، یک گیتار و دستگاه تایپ مارک «اُلیمپیا»یی را در چمدان آبی تمیزش حمل میکرد. با شلوار جین کهنه و موهای بلند و شبیه مریدان «باب دیلن»، ترانه میسرود و آرزویش بود نوازنده شود. (هنوز هم بیشتر روزها گیتار میزند). اما او تا همان زمان هم، روح آماتور سنت ادبی انگلیسی را کسب کرده بود. تا زمانی که به یک ستاره راک تبدیل شد، به داستاننویسی ادامه داد و بعد از شروع تحصیل در UEA آن را خاتمه داد. سه داستان کوتاه اخیرش را به من در «فیبر» ارائه کرد. سالهاست برنگشتهام به این مسائل نگاه کنم، اما نمیتوانم غریب بودن مسحورکنندهشان را فراموش کنم، کیفیت بینظیر نوشتههای او تا امروز که ترکیبی عجیب از انگلیسی کلاسیک و نثر تهدیدکننده ژاپنی هستند. گرچه تأثیرات غیرقابل اجتنابی از «یان مکایوان» در کارهایش دیده میشد، بدون شک کار یک نویسنده جوان با صدایی نو بودند. من سریع او را پذیرفتم و خیلی زود با تحویل گرفتن ۱۰۰ صفحه از اولین رمانش از «دبورا راجرز» مدیر برنامههایش، مشعوف شدم. برای آن کار، ما بدون هیچ تردیدی، سخاوتمندانه ۱۰۰۰ دلار به او پرداخت کردیم. وقتی «منظره رنگپریده تپهها» که داستان متأثرکننده یک خانواده ژاپنی مهاجر به انگلیس بود، در سال ۱۹۸۲ به چاپ رسید و مورد توجه قرار گرفت، منتقدان او را در ژانری که آن زمان ناآشنا بود، گنجاندند: ادبیات داستانی انگلیسی نویسندگان چون «تیموتی مو» که زندگیشان شروعی بیگانه و غیرانگلیسی داشت. گیر انداختن «ایش» البته همیشه سخت بود، او نه این بود و نه آن. او به طرز بینقصی متمرکز، مراقب و بانزاکت بود، مردی عمیقا مودب که همیشه با ظرافتهای هر موقعیتی هماهنگ میشد. او هیچ وقت شلوغکاری نمیکرد، چه در نوشتن چه در زندگی. در کل موجود نادری به نظر میرسید، هنرمندی بدون نَفس، گرچه من میدانستم که او از درون به اعتقادات و تفکراتش عمیقا پایبند است. آنچه در شخصیت و کارش ثبات دارد، انسانیت، شوخطبعی و بروز طبیعی ارزشهای متمدنانه است. شغل روزانه «ایش» در سالهای اول کارش، فعالیت در مرکز خیریه «سایرنیاس» ناتینگ هیل بود. او در آنجا با «لورنا مکدوگال» فعال اجتماعی آشنا شد. شاهد ازدواجشان در سال ۱۹۸۶ «دس هوگن» نویسنده ایرلندی بود که با شاخهای از شکوفههای درخت گیلاسی در راه دفتر ثبت عقد، دسته گلی برایشان درست کرد. بسیاری از ارزشهای «ایش» در آن زمان شکل گرفته بود. او بیش از آنچه از من انتظار میرفت، با کارگران اجتماعی همذاتپنداری میکرد؛ جزو آدمهای نسل دهه ۷۰ باقی ماند که ایدهآلگراییشان آنها را ترک نمیکرد. «ایش» با اقلیتها و حاشیهنشینها همذاتپنداری میکرد. اما در سال ۱۹۸۳ که به عنوان بهترین رماننویس جوان بریتانیایی از سوی «گرانتا» برگزیده شد، رویکردش روشنتر شد. در آن سال جوانترین نویسنده در گروه «مارتین ایمیس»، «جولین بارنز»، «ویلیام بوید» و «یان مکایوان» بود. شهروند انگلیسی نبود، بنابراین تصمیم قطعی گرفت که بشود. «ایش» در اینباره گفته است: «نمیتوانستم خوب ژاپنی حرف بزنم، اما احساس انگلیسی بودن میکردم و آیندهام بریتانیا بود. این مسأله همچنین مجوز من میشد برای ورود به گردونه جوایز ادبی.» او هنوز هم در ژاپن، ژاپنی دیده میشود و آنها او را به عنوان یکی از خودشان تجلیل میکنند. «هنرمند دنیای شناور» (۱۹۸۶) کتاب بعدی «ایش» که محبوبترین اثر او برای من است، یکی از کارهایی است که شهرت او را تضمین کرد. داستان این کتاب در ژاپنِ پس از جنگ روایت میشود و زندگی رنجآور نقاشی را توصیف میکند که با لکههای ننگین پنهانی گذشتهاش مواجه میشود. این کتاب جایزه «ویتبرد» را برد و «ایش» رسما وارد صحنه شد. یکی از همکاران سابقم در «فیبر» توصیه «ایش» برای باقی ماندن در فضای ادبی لندن را اینگونه روایت میکند: «وقتی با نویسندههای دیگر گرد هم جمع میشوید، مشکلی ندارد اگر کمی ترس به دل ناشران و مدیران برنامه بیاندازید. هرگز درباره خودِ کتاب صحبت نکن، بلکه همیشه به یک صفحه خاصی اشاره کن، تا متوجه شوند تو آن را خواندهای!» چنین بصیرتی به طور طبیعی در آدم وجود دارد. با اینکه «ایش» به ندرت از کارش عمیق حرف میزند، نظریات زیادی درباره فرآیند خلاق دارد. من صدها ساعت در کنارش بودهام و نوشتههایش را خواندهام، اما تا جایی که یادم میآید هرگز گفتوگوی عمیقی درباره اینکه چه در سر دارد، نداشتهایم. بله به عنوان یک ترانهسرا، او با اولشخص روایت میکند و بله، بُعد شِبهگوتیکی در تخیلات او وجود دارد، اما این تا جایی است که او جلو میرود. به نظرم او برای رمز و راز هنرش احترام قائل است. با این وجود، این هرگز او را از تحقیق عمیق درباره سوژه بعدیاش بازنمیدارد. وقتی در سال ۱۹۸۷ به من گفت دارد کارهای «پی.جی. وودهاوس» را میخواند و به «Right Ho, Jeeves» علاقه نشان میداد، فهمیدم خبری هست. دو سال بعد، «بازمانده روز» را عرضه کرد، رمانی درباره یک سرپیشخدمت که بخشی از آن در بریتانیا روایت میشود و تنها او میتوانست آن را به نگارش دربیاورد. این کتابی است که از سوی آکادمی نوبل اینگونه توصیف شده: «اثری که تمهای خاطرات، زمان و خودفریبی را به هم تنیده است.» «بازمانده روز» سال ۱۹۸۹ برنده جایزه «بوکر» شد و پس از آن «تسلیناپذیر» (۱۹۹۵) آمد که میتواند شاهکار او باشد. «تسلیناپذیر» رمانی مسخکننده درباره دادگاههای یک پیانیست کنسرت و تور است که تا حدی از زندگی «ایش» در مدار پیشرفت ادبی الهام گرفته شده است. با اینکه من دیگر ویراستار کارهای او نیستم، همچنان دوست باقی ماندهایم. من و «ایش» همیشه با هم ملاقات میکنیم، و معمولا برای صرف غذایی چینی، که به سنتی در رابطه طولانیمان تبدیل شده است. دوست من بذلهگو، بامحبت و فهیم است و ذخیره عمیقی از خرد و همذاتپنداری در دلش دارد. در دنیای آشفته، ناراحت و بیثبات امروز، او صدای میانهروی، آدابدانی، انسانیت و وقار است. اعضای آکادمی نوبل باید به خودشان افتخار کنند.
تاریخ انتشار: ۱۸:۵۲ - ۱۹ مهر ۱۳۹۶ - 11 October 2017
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 129]
صفحات پیشنهادی
اولین سخنان برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۷
اولین سخنان برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۷ کازوئو ایشیگورو نویسنده انگلیسی اولین مصاحبهاش را پس از کسب جایزه نوبل ادبیات انجام داد کازوئو ایشیگورو پس از اعلام نامش به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۷با بی بی سی مصاحبه کرد و گفت من پا جای پای بزرگترین نویسندگان تاریخمروی بر مجموعه آثار برنده نوبل ادبیات
مروی بر مجموعه آثار برنده نوبل ادبیات ایشیگورو با نخستین رمانش موفق به کسب جایزه یادبود وینفردهالتبی شد و با خانه نشر فیبر اند فیبر قرارداد بست آشنایی بیشتر با آثار و چند جمله از هر رمان کازو ایشی گورو مردی که دو روز پیش همه را با پیروزیاش غافلگیر کرد به گزارش مهر کازو ایشاولین زنی که برنده جایزه نوبل ادبیات شد
اولین زنی که برنده جایزه نوبل ادبیات شد سلما لاگرلوف نویسنده ی معروف سوئدی اولین زنیست که برنده جایزه نوبل ادبیات شده است به گزارش آخرین او این جایزه را در سال 1909 دریافت کرد از آثار مهم او می توان به کتاب ماجراهای شگفت انگیز نیلز اشاره کرد از آنجاییکه موضوع اصلی این کبرنده نوبل ادبیات: مطمئن شدم گولن عامل کودتا بود
برنده نوبل ادبیات مطمئن شدم گولن عامل کودتا بود اورهان پاموک نویسنده ترکیهای برنده جایزه نوبل گفت که متقاعد شده که فتحالله گولن روحانی ترکیهای ساکن در آمریکا و اعضای شبکه وابسته به او عامل پشت پرده کودتای نافرجام ژوئیه ۲۰۱۶ در ترکیه بودهاند به گزارش ایسنا به نقل از حریتنوبل ادبیات به چه کسی میرسد؟
نوبل ادبیات به چه کسی میرسد به روز معرفی برنده نوبل ادبیات نزدیک شدهایم و باز هم سایتهای شرطبندی و پیشبینی دست به کار شدهاند آفتابنیوز به گزارش ایسنا ال یونیورسال نوشت دیده شدن نام هاروکی موراکامی ـ مشهورترین نویسنده ژاپنی حال حاضر ـ در فهرست احتمالی منتخب آکادمسخنان برنده نوبل ادبیات 2017
سخنان برنده نوبل ادبیات 2017 کازوئو ایشیگورو نویسنده انگلیسی اولین مصاحبهاش را پس از کسب جایزه نوبل ادبیات انجام داد به گزارش ایسنا گاردین نوشت کازوئو ایشیگورو پس از اعلام نامش به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۷با بی بی سی مصاحبه کرد و گفت من پا جای پای بزهمه چیز درباره «کازو ایشی گورو» برنده جایزه نوبل ادبیات 2017
گیل نگاه در رقابتی که پیش بینی می شد نگوگی وا تیونگو از کنیا و هاروکی موراکامی از ژاپن شانس های اصلی دریافت جایزه باشند کازو ایشی گورو صد و چهاردهمین نویسنده دریافت کننده این جایزه لقب گرفت یک سال پس از این که آکادمی سوئدی نوبل دنیا را شوکه کرد و باب دیلن ترانه سرا و خواننده راواکنش نویسندگان به معرفی برنده نوبل
واکنش نویسندگان به معرفی برنده نوبل اعطای جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۷ به کازوئو ایشیگورو نویسنده انگلیسی ژاپنیتبار با واکنش سایر نویسندگان مطرح و برندگان جایزههای ادبی همراه شد جویس کرول اوتس داستاننویس مطرح آمریکایی درباره اعطای مهمترین جایزه ادبی جهان به ایشیگورو گفتبرنده چینی جایزه صلح نوبل درگذشت
برنده چینی جایزه صلح نوبل درگذشت برنده جایزه صلح نوبل فعال حقوق بشر و دموکراسی در چین در ۶۱ سالگی درگذشت به گزارش ایلنا به نقل از یورونیوز «لیو شیائوبو» از جمله تدوینکنندگان «منشور ۰۸» در سال ۲۰۰۸ بود بیانیه ای که خواستار اصلاحات و برقرارینوبل ادبیات به نویسنده انگلیسی اهدا شد
نوبل ادبیات به نویسنده انگلیسی اهدا شد جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۷ به کازوئو ایشیگورو ـ نویسنده رمان بازمانده روز ـ رسید به گزارش ایسنا وبسایت جایزه نوبل نام کازوئو ایشیگورو نویسنده انگلیسی متولد ژاپن را به عنوان برنده جایزه نوبل ادبیات ۲۰۱۷ اعلام کرد در سایت جایزه نوبل آمد-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها