محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832015048
بهترین بستر برای پخش اعلامیهها کتاب بود/ وقتی متوجه شدم انتشارات امیرکبیر روی غلتک افتاد به موسسه رسا برگشتم
واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: مدیر انتشارات رسا: بهترین بستر برای پخش اعلامیهها کتاب بود/ وقتی متوجه شدم انتشارات امیرکبیر روی غلتک افتاد به موسسه رسا برگشتم
محمدرضا ناجیاناصل در یازدهمین نشست تاریخ شفاهی کتاب گفت: ما میخواستیم در سطح ایران اعلامیه امام را پخش کنیم. بنابراین بهترین بستر برای پخش اعلامیهها کتاب بود. به گزارش ایلنا، یازدهمین نشست از سری دوم سلسله نشستهای تاریخ شفاهی کتاب با حضور محمدرضاناجیاناصل، مدیر انتشارات رسا ظهر امروز سه شنبه (۲۰تیرماه) در سرای اهل قلم خانه کتاب برگزار شد. محمدرضا ناجیاناصل، مدیر انتشارات رسا با بیان اینکه اغلب کسانی که وارد حوزه نشر میشوند از خانوادهای کتابخوان هستند، گفت: من از دوران نوجوانی به کتاب خواندن علاقمند بودم و اولین کتاب غیردرسی که خواندم کتاب امیر ارسلان بود. در ۵ سالگی از تبریز به تهران آمدیم. پدرم بازاری بود و مغازهای در تبریز داشت. او به شدت اهل مطالعه بود و قبل از خواب حتما چند ساعت مطالعه میکرد و صبح هم که چشم باز میکردیم او را مشغول قرآن خواندن میدیدیم. ناجیاناصل در مورد خاطرات دوران مدرسه خود گفت: با شهید محمد جواد تندگویان بسیار رفیق بودم و روی یک میز مینشستم. ما گروه پنج نفرهای تشکیل دادیم که با هم صمیمی بودیم. از دیگر دوستان ما محمد کبریتچیان بود. در کنار تحصیل، عدهای از بچهها به کار کتابداری علاقه داشتند. من هم جزو آنها بودم و در مدرسه مسئولیت کتابداری را بر عهده گرفتم. این مسئولیت باعث شد بیشتر با کتاب مانوس شوم. وی ادامه داد: در سال ۴۷ که دیپلم گرفتم کنکور هنوز سراسری نشده بود. با محمد جواد تندگویان نفت قبول شدیم؛ او در دانشگاه شیراز و من در دانشگاه صنعتی شریف. من به نفت علاقه داشتم اما در مصاحبه پذیرفته نشدم؛ چون پدرم زندگی پر مشغلهای داشت. به سربازی نرفته بود و به صورت قاچاق به سفر عتبات رفت. این اتفاقات باعث شد چند باری پدرم را دستگیر کنند. بر همین اساس من در رشته مهندسی شیمی پذیرفته شدم درصورتی که این رشته را انتخاب نکرده بودم. اما وقتی علت پذیرش را جویا شدم گفتند بر اساس میزان پاسخگویی به سوالات استعداد شما در زمینه درس شیمی قوی است. سه سال در دانشگاه صنعتی شریف درس خواندم. در دوران دانشگاه بیشتر دنبال کار کتاب بودم و به درس علاقهای نداشتم. مدیر انتشارات رسا افزود: سال اول دانشگاه با روابطی که ایجاد شده بود به عنوان نماینده دانشجویان انتخاب شدم. از جمله تقاضاهای دانشجویان تعویض دو نفر از استادان بیحجاب ما بود که وقتی جریان را برای رییس دپارتمان تعریف کردم ایشان گفتند که چرا نگاه کارگرانه دارید. شما باید به درس خود بپردازید. من این صحبتها را به دانشجویان منتقل کردم و در ادامه آن همه دانشجویان سال اولی به خاطر توهینی که یک استاد به دانشجو کرده بود، دست به اعتصاب زدند. در جریان این اعتصاب امتحانات کنسل شد. ناجیاناصل عنوان کرد: در سال ۱۳۵۲ ما را دستگیر کردند. من با آقای مهدی غنی جلسات تفسیر میرفتیم. ایشان از افراد نادری هستند که در زندگی خودم با آن روبه رو شدم. بسیار خاکی و با معرفت بود. ایشان برادرزاده قاسم غنی بود. مهدی غنی از ما میخواست کتابهای ممنوعه را به خانه او ببریم. زمانی که او را دستگیر کردن در بازجویی به طور کلی انکار کرد که این کتابها مال ماست. خودش مسئولیت این کتابها را بر عهده گرفت. او را وحشیانه شکنجه دادند اما باز هم اعتراف نکرد. حکم حبس ابد را به او دادند و من را به مدت شش ماه بازداشت کردند. وی افزود: در سال ۱۳۵۵ با گرفتن مدرک کارشناسی از مدرسه عالی بازرگانی فارغ التحصیل شدم. بعد از آن حدود شش ماه زندگی مخفی داشتم. در این دوران محمد رواقی از دوستان صمیمی من بود و من را با خودش به مشهد برد. ناجیاناصل اظهار کرد: تهیه کتاب برای دانشجویان با من بود. برای آشنایی با کتاب نزد آقای شمش فراهانی؛ کتابفروشی فراهانی و آقای محمدی میرفتم. آشنایی من با کتاب با این دو موسسه تشدید شد. جواد محمدی هم در کار مبارزه بود و بیشتر همدیگر را درک میکردیم. من در خانه برای تکثیر اعلامیه امام میز شیشهای را دست کرده بودم و شبها بعد از اینکه همه میخوابیدن از آن استفاده میکردم. خانواده خیلی از کارهایی که من انجام میدادم اطلاع نداشت هر چند پدرم خودش هم مثل من بود. لامپ پانصدی که زیر میز شیشهای بسته بودم، به علت گرمای زیاد منفجر میشود و همه را بیدار میکند. این اتفاق باعث شد تصمیم به یادگیری لیتوگرافی بگیرم. به جواد محمدی گفتم که میخواهم در چاپخانهای کار کنم. حدود سال ۱۳۵۵ بود. نزد آقای مهدی خاتمی در چاپخانه آرمان رفتم. در مدت کوتاهی کارهای چاپ را یاد گرفتم. حاج مهدی به من گفت تو به من دروغ گفتی که دیپلم هستی. چون کارهایی که انجام میدهی از یک فرد با سواد بیشتری انتظار میرود. آقای خاتمی به من پیشنهاد داد که مدیر داخلی آنجا شوم. اما من مخالفت کردم. در این چاپخانه حدود چهار ماه کار کردم که مصادف با دوران زندگی مخفی من شد و مجبور شدم تهران را ترک کنم. در جریان این اتفاقات به سوریه و لبنان رفتم. عید سال ۱۳۵۷ بود که به ایران برگشتم. وی به تاثیر پذیری از علی شریعی اشاره کرد و گفت: در جلسات دکتر شریعتی شرکت میکردم و به اندازهای تحت تاثیر ایشان قرار گرفته بودم که تُن صدای من شبیه ایشان شده بود. در دانشگاه برای من سخنرانی گذاشته بودند. آقای سید محمد حسین عادلی همکلاسی ما بود. روزی که سخنرانی داشتم به من گفت فکر کردم شریتعی سخنرانی دارد. تحت تاثیر شخصیتآقای شریعتی قرار داشتم برای همین صدایم شبیه او شده بود. در دورانی که با پدر دکتر شریعتی در زندان بودیم ایشان هر وقت دلشان برای پسرشان تنگ میشد از من میخواستند مثل دکتر شریعتی صحبت کنم. ناجیاناصل ضعف اصلی حوزه کتاب را در توزیع آن عنوان کرد وگفت: در فضای آن زمان چند ناشر مذهبی خوب بیشتر نداشتیم. ما میخواستیم در سطح ایران اعلامیه امام را پخش کنیم. بنابراین بهترین بستر برای پخش اعلامیهها کتاب بود. برای همین تصمیم گرفتیم یک موسسه توزیع کتاب تاسیس کنیم. شهید رواقی گفت برادرم علی رواقی منزلی دارد که میتواند در اختیار ما قرار دهد. همه ما اندوختههای خودمان را جمع کردیم و در نهایت به ۵ هزار تومان رسید. من پای ثابت این جریان بودم. برای انتخاب اسم این موسسه، شهید رواقی گفت در مشهد شاعری به نام قاسم رسا داریم که شعرهای خوبی میگوید اما آنچنان شناخته شده و معروف نیست. بر این اساس تصمیم گرفتیم نام این موسسه را «موسسه خدمات فرهنگی رسا» انتخاب کنیم. هدف ما از تاسیس این موسسه حمایت از ناشران، توزیع کتاب و در واقع انجام همه فعالیتهای فرهنگی بود. به طوری که ما حتی نوارهای دکتر مطهری، دکتر شریعتی، امام خمینی و امام موسی صدر را تکثیر میکردیم. در خردادماه بود که کار را شروع کردیم. اولین کاری که کردیم با مهدی شادباش، مصطفی قلمچی، صادق عزیزی و.... ناشرانی که فعالیتهایشان محدود بود و نمیتوانستند کار پخش کتاب را انجام دهند همکاری کردیم. اولین کتابی که چاپ کردیم کتابی درباره جنبش فلسطین از آقای علی جنتی بود که آقای متقی آن را پیش ما آورد و ما آن را چاپ کردیم. همچنین حدود شش مجله دانشجویی همچون جنگل، گاهنامه دانشگاه مشهد را چاپ و توزیع کردیم. حدود هفت ناشر بودند که کتابهای خود را برای چاپ و توزیع برای ما ارسال میکردند. از جمله کتابهایی که چاپ کردیم «طلوع زن مسلمان» و «پیام حجاب زن مسلمان» بود. مدیر انتشارات رسا در خصوص قیمت گذاری کتاب گفت: آقای حسن شهیدی کارهای طراحی ما را انجام میداد. ما کتابها را به اسم مستعار چاپ میکردیم. ما نزد ناشری شاگردی نکرده بودیم برای همین با اصول آشنایی کافی نداشتیم و نمیدانستیم که باید با مولفین قرارداد ببندیم. در موسسه رسا حدود ۲۰ نفر از همکلاسیهای ما مشغول کار بودند. هر کسی پول لازم داشت از صندوق بر میداشت و اینگونه نبود که حقوقی در نظر گرفته باشیم. آقای عامدی نزد من آمد وگفت یکی از شاگردان من دنبال کار میگردد و از من خواست بدون اینکه مشخصات او را بدانم او را در موسسه مشغول به کار کنم. من هم قبول کردم. جوانی به نام مسعود پیش من آمد. دو سال بدون اینکه پولی دریافت کند در موسسه کار کرد. زمانی که خواست از موسسه برود من پنج سکه خریدم و به او دادم. اما یادم نیست که آیا این سکهها را قبول کردند یا نه. ناجیاناصل ادامه داد: از شهرستانهای مختلف با ما تماس میگرفتند که برایشان کتاب بفرستیم. ما از ناشران دیگر در مورد آنها پرس و جو میکردیم و بدون اینکه شناخت کاملی از آنها داشته باشیم برایشان کتاب میفرستادیم و آنها هم به موقع و در زمان تعیین شده پول آن را پرداخت میکردند. مسعود را برای پیگیری تعدادی از مطالباتمان در شهرستانها میفرستادیم. او از مشهد به زاهدان و سپس بندرعباس رفت و با ۲۰۰ هزار تومان پول نقد در سال ۱۳۵۷ به تهران آمد. ما برای چاپ کتابها قرارداد نمیبستیم. بعدها به صورت غیر مستقیم شنیدیم که خانم زهرا رهنورد از اینکه حق التالیف خودشان را نگرفتهاند ناراضی بودند. ما در قیمت گذاری چیزی به نام محاسبه سود و قیمت نداشتیم. این پیشکسوت حوزه نشر افزود: در جریان جنگ بسیاری از کتابفروشیها یا شهید شدند یا کار نشر را کنار گذاشتند و وارد سپاه و بسیج و... شدند. این اتفاق ضربه سختی به ما وارد کرد و عملا پول ما سوخت شد. حدود ۱۲۴ هزار تومان به آقای غفاری بدهکار بودیم. تمام سفتههای ما برگشت خورده بود. از شهرستانها پولی برای ما ارسال نمیشد. کتابفروشی در مشهد به ما ۱۰ هزار تومان بدهکار بود که ناپدید شده بود. آقای غفاری وقتی شرایط ما را دیدند و متوجه شدند که هدف ما از چاپ و توزیع کتاب کمک به فرهنگ کشور بود و به دنبال سود نبودیم به اندازه ۱۰۵ هزار تومان به او کتاب با تخفیف ۴۰درصد دادیم و تصمیم داشتند این کتابها را به صورت مجانی در بین روستاییها توزیع کنند. ناجیاناصل بیان کرد: ما با آقای اسماعیل جلیلیان مجلهای به نام «اتحاد جوان» منتشر کردیم که در آن مطالب مرتبط با انقلاب را پوشش میدادیم. دکتر میرزایی که بعدا رییس دانشکده نفت شد و مهدی غنی، سعید مشیری، جعفر همایی، کریم زمانی و... با ما در این مجله همکاری میکردند. این مجله حدود یک سال و نیم با ۶۷ شماره منتشر شد. اما اعضای تحریریه به سمت کارهای اداری رفتند و این امر منجر به تعطیلی مجله شد. وی اظهار کرد: شب انقلاب ما خانه شهید محمد بنکدار بودیم. شهید بنکدار گفت که آقای باهنر از ما خواستند که زندان اوین به دست افراد ناشناس افتاده است و ما باید آن را از دست این افراد آزاد کنیم. گروه رسا برای بازپسگیری زندان رفتیم. حدود دو ماه زندان دست ما بود تا اینکه شهید بروجردی آنجا را از ما تحویل گرفتند. سال ۱۳۵۹ به اهواز رفتیم و حدود شش ما آنجا ماندیم. در این مدت کار نشر تعطیل شده بود. عید سال ۱۳۶۰ به تهران بازگشتیم. چون کار فرهنگی انجام داده بودم حدود یک سال و نیم در بخش سیاسی و عقیدتی سپاه بودم تا اینکه اواسط سال ۱۳۶۱ از سپاه استعفا دادم. آقای مدرسی گفتند که در امیرکبیر به شما نیاز دارند. گفتند شما به همراه آقای همایی مدیریت تولید را برعهده بگیرید. آقای مطلبی من را خواستند وگفتند حیف است در کار تولید بمانی و به من پیشنهاد قائم مقامی را دادند که من گفتم به کار تولید علاقه بیشتری دارم. بیشتر از یک سال و نیم در امیرکبیر نماندم. وی ادامه داد: وقتی با خبر شدم که عدهای کتابهای انتشارات امیرکبیر را به تاراج میبرند و عدهای سود جو این کتابها را میخرند. بنابراین احساس مسئولیت کردم و به امیرکبیر رفتم. حتی آقای مطلبی به من پیشنهاد کردند که انتشارات مذهبی با مشارکت هم داشته باشیم و من کاغذ مورد نیاز آنها را تهیه کنم اما من قبول نکردم و برایش توضیح دادم که برای کمک به انتشارات امیرکبیر آمدهام. وقتی متوجه شدم امیرکبیر روی غلتک افتاد به موسسه رسا برگشتم. همچنین در تبریز به مدت شش ماه مشاور فرهنگی استاندارد تبریز شدم.
۱۳۹۶/۰۴/۲۰ ۱۷:۰۲:۰۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]
صفحات پیشنهادی
کتاب تفسیر یک رویا راهی بازار نشر شد
کتاب تفسیر یک رویا راهی بازار نشر شد تهران- ایرنا- کتاب تفسیر یک رویا با کنکاشی متفاوت از زندگی در قالب داستان توسط انتشارات قطران چاپ و راهی بازار نشر شد احمد دانشفر نویسنده کتاب تفسیر یک رویا روز یکشنبه در گفتوگو با خبرنگار ایرنا با اشاره به اینکه این کتاب با ارائه تصاونمایشگاه کتاب تهران به رویداد تخصصی اقتصاد نشر تبدیل شده است
سخنگوی نمایشگاه کتاب تهران نمایشگاه کتاب تهران به رویداد تخصصی اقتصاد نشر تبدیل شده است تهران - ایرنا - سخنگوی سی امین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران گفت نمایشگاه کتاب تهران به پشتوانه 30 دوره برگزاری اکنون به رویداد تخصصی اقتصاد کتاب و نشر تبدیل شده است همایون امیرزاده روز پپخش زنده جلسات صحن علنی مجلس بر بستر اینترنت
برای نخستین بار صورت می گیرد پخش زنده جلسات صحن علنی مجلس بر بستر اینترنت پخش زنده جلسات صحن علنی مجلس شورای اسلامی بر بستر تلویزیون اینترنتی افتتاح می شود به گزارش فرهنگ نیوز به نقل از روابط عمومی تلویزیون اینترنتی آیو صبح سه شنبه بیستم تیر سامانه پخش زنده جلسات صحن علنی مجلس شسه کتاب تازه در انتشارات صابرین
سه کتاب تازه در انتشارات صابرین انتشارات صابرین دو کتاب جدید از مجموعه کتابهای کلیدهای همسران موفق را منتشر کرده است به گزارش خبرنگار ایلنا دو کتاب «بازسازی زندگی پس از طلاق» و «برای روابط بهتر کاری نکنید» از مجموعه کتابهای کلیدهای همسران موفق وتاکید فرماندار مراغه بر ترویج کتابخوانی با استفاده از راهکارهای فرهنگی
تاکید فرماندار مراغه بر ترویج کتابخوانی با استفاده از راهکارهای فرهنگی مراغه - ایرنا - معاون استاندار و فرماندار شهرستان ویژه مراغه با تاکید بر لزوم بهره گیری از ظرفیت های موجود در ادارات و مدارس برای ترویج کتابخوانی گفت ارائه راهکارهای فرهنگی برای این امر و نیز افزایش فضای کتابوقتی متوجه می شدم پارک خلوت است مرتکب چنین کارهایی می شدم! + عکس - رادیو سهام
پرونده مردی که متهم است پس از سرقت به طعمه های خود تعرض می کرد برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد سال ٩۴ در شرق تهران چندین فقره سرقت مشابه همراه با تعرض به مأموران پلیس اطلاع داده شد یکی از شاکیان به مأموران گفت داشتم به خانه بازمی گشتم خانه ما نزدیک به یک پادعوت جالب پرویز پرستویی به مطالعه و کتابخوانی
دعوت جالب پرویز پرستویی به مطالعه و کتابخوانی پرویز پرستویی با انتشار متنی از عموم مردم برای توجه بیشتر به کتابخوانی و مطالعه دعوت کرد به گزارش ایلنا پرویز پرستویی با انتشار بخشهایی از کتاب "هدف" نوشته "برایان تریسی" در اینستاگرام خود نوشت اگر هر شب بپخش «لبه تاریکی» با بازی مل گیبسون از شبکه افق/«12 سال بردگی» روی آنتن شبکه نمایش
آخر هفته با تلویزیون پخش لبه تاریکی با بازی مل گیبسون از شبکه افق 12 سال بردگی روی آنتن شبکه نمایش تهران - ایرنا - سریع و خشن 7 لبه تارکی ول کن دستمو آدمکش صدای سکوت دوازده سال بردگی و تحفه هند از جمله آثاری سینمایی که در روزهای پنجشنبه و جمعه هفته جارییادی از مدیر انتشارات کارنامه در جلسه تاریخ شفاهی کتاب
یادی از مدیر انتشارات کارنامه در جلسه تاریخ شفاهی کتاب سرای اهل قلم خانه کتاب در نهمین نشست تاریخ شفاهی کتاب میزبان مهدیه مستغنییزدی صاحب امتیاز نشر کارنامه ماکان زهرایی و روزبه زهرایی میشود به گزارش ایلنا نهمین نشست تاریخ شفاهی کتاب فردا ۳۰ خردادماه با حضور مهدیهتخفیف ویژه انتشارات خانه کتاب در ایام نمایشگاه کتاب
چند خبر از حوزه کتاب تخفیف ویژه انتشارات خانه کتاب در ایام نمایشگاه کتاب تهران - ایرنا - انتشارات خانه کتاب کتابهای خود را با تخفیف 20 درصدی در ایام برپایی سی امین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران عرضه می کند به گزارش ایرنا از خانه کتاب انتشارات خانه کتاب همزمان با آغاز سی امی-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها