واضح آرشیو وب فارسی:روز نو:
صباح زنگنه، کارشناس خاورمیانه :
ظریف درآفریقا بهدنبال چه بود؟
دیپلماسی به زبان ساده یعنی دانش ارتباط میان مقامات سیاسی کشورهای مختلف جهان و اما، این دیپلماسی آن هنگام زیر سیطره پویایی و تاثیرگذاری قرارخواهد گرفت که بهمنظور حرکت بر اساس پازلهای از پیش تعیین شده در حوزه سیاست خارجه با توجه به نیازهای زمانی و جغرافیایی برای دستیابی به اهداف کوتاهمدت، میانمدت و نیز بلندمدت در حوزههای سیاسی و جغرافیایی در اقصی نقاط جهان در پیش گرفته شود.
روز نو : دیپلماسی به زبان ساده یعنی دانش ارتباط میان مقامات سیاسی کشورهای مختلف جهان و اما، این دیپلماسی آن هنگام زیر سیطره پویایی و تاثیرگذاری قرارخواهد گرفت که بهمنظور حرکت بر اساس پازلهای از پیش تعیین شده در حوزه سیاست خارجه با توجه به نیازهای زمانی و جغرافیایی برای دستیابی
به اهداف کوتاهمدت، میانمدت و نیز بلندمدت در حوزههای سیاسی و جغرافیایی در اقصی نقاط جهان در پیش گرفته شود.
به گزارش روز نو :مهدی مطهرنیا معتقد است: وزارت امورخارجه هر کشور در حوزه جغرافیای سیاسی با توجه به نیازهایی که در حوزه سیاست بینالمللی تعریف شده، توجه به این نکته را باید مدنظر داشته باشد که در زمانهای مختلف و بر اساس رخدادهای مهم سیاسی، این آمادگی را داشته باشد تا با انتخاب دقیقترین نقاط هدف، با بهرهگیری از دیپلماسی برای بهرهمندی از همه پتانسیلهای موجود، به ایجاد روابط و گسترش آن اقدام کند، لذا نقد و بررسی یک سفر در حوزه دیپلماسی بینالمللی قطعا باید در برگیرنده مجموعهای از دانشها، نیازها، نقاط مورد علاقه طرفین، اشتراکات و چشماندازهایی باشد که وجود دارد.
این کارشناس علومسیاسی همچنین خاطرنشان میکند: برای ایران همان اندازه که کشورهای پیرامونی مهم هستند باید آمریکای لاتین، استرالیا، خاوردور، اروپا و آفریقا را نیز زیرنظر داشته باشد. بر اساس استراتژیهای مهم و تاثیرگذار در دورههای مختلف، ایجاد هرگونه ارتباطی میتواند در برگیرنده و برآورنده مجموعهای اهداف و نیازها در حوزه سیاست و اقتصاد باشد. طبیعی است که وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و نیز وزیر امورخارجه در پازلبندیهای جغرافیایی و سیاسی به فراخور بازتعریفهایی که قطعا وجود دارد دست به سفرهایی برای دستیابی به اهدافی از پیش تعیین شده بزند که هرکدام در جای خود قابل بررسی و تحلیل
است.سفر 48 ساعته ظریف به سه کشور الجزایر، موریتانی و تونس که طی آن، مجموعه دیدارهایی با روسایجمهور، وزرای امورخارجه و دیگر مقامات این سه کشور انجام پذیرفت، ما را بر آن داشت تا ابعاد گوناگون این سفر را در گفتگو با صباح زنگنه، کارشناس خاورمیانه بررسی کنیم.
ارزیابی کلی شما از سفر ظریف به سه کشور الجزایر، موریتانی و تونس چیست؟
مهمترین مسئله در انتخاب این سه کشور، منهای اهمیتهای سیاسی و اقتصادی که به آنها نیز خواهیم پرداخت، وجود نقاط مشترک و مورد علاقه طرفین است که همه نگاهها را به خود جلب خواهد کرد. ایران با الجزایر روابط دیرینه و مستحکمی دارد. این کشور در پیش و پس از انقلاب همواره در راستای سیاستهای جمهوری اسلامی ایران در حرکت بوده و در برخی برهههای تاریخی حتی نقش میانجی برای ما ایفا کرده. منجمله در اختلافاتی که با ایالات متحده آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی بهوجود آمده بود. توافقنامه الجزایر شاید یکی از مهمترین توافقنامههایی است که در تاریخ سیاسی ایران وجود دارد. در همان توافقنامه بود که آمریکا تعهد داد هیچگاه در امور داخلی جمهوری اسلامی ایران دخالت نکند و این روزها که برخی از سیاستمداران آمریکایی حرفهایی میزنند که قطعا مداخلهجویانه است این الجزایر است که باید مفاد آن توافقنامه را گوشزد کند. موریتانی و تونس هم به همینگونه!
ملت و دولت ایران و سه کشور موریتانی، تونس و الجزایر هیچگاه روابط خصمانهای نداشتهاند و همیشه و در مواضع گوناگون زمانی و مکانی یار و پشتیبان هم بودهاند. عرب زبانبودن این سه کشور و نیز مسلمانبودن اکثریت جمعیت آنان و نیز فرانسوی زبانبودن در انتخاب این سه کشور برای این سفر در نظر گرفته شده است.
نکته مهم دیگر حمایت از حرکتهای آزادیخواهانه ملت فلسطین است و نیز حمایت همهجانبه از جهادگران فلسطینی که کشور ما را به این کشورها خاصه الجزایر نزدیکتر نیز خواهد کرد.
اگر به گذشته بازگردیم این کشورها در دو جنگ ایران و عراق پیش و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، اگرچه عرب بودند، اما در کنار رژیم سابق عراق و نیز صدام حسین قرار نگرفتند. در بحران گروگانگیری نیز جانب جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک میانجی گرفته شد و اینها به خودی خود میتواند مهم باشد.
از حوزه سیاسی اگر خارج شویم، چه نقاط مشترکی میتواند در انتخاب این سه کشور نقش داشته باشد؟
بیرون از حوزه سیاست، آنچه از درجه اهمیت بالایی برخوردار است، اقتصاد است. الجزایر تولیدکننده نفت و گاز است پس در تثبیت قیمت نفت و فریز تولید میتواند همراه با ایران در حرکت باشد. تونس و موریتانی نیز اقتصادی قوی دارند و میتوانند زمینههای حضور موثرتری برای جمهوری اسلامی ایران در شمال آفریقا و دیگر نقاط این قاره فراهم کنند. موریتانی مملو از ثروتهای خدادادی است، تونس کشوری است مهم و تاثیرگذار در اقتصاد قاره آفریقا و شاید پلی برای ورود به بازارهای بزرگ آفریقا، پس قطعا مجموعهای از اشتراکات باعث خواهد شد نگاه عمیقتری به این سه کشور داشته باشیم.
**
سوال مهمی که بهوجود میآید آن است که زمان انتخاب سفر حاوی پیام خاصی است؟
جدای از منافع مشترکی که برشمرده شده اعم از اقتصادی و سیاسی باید اذعان داشت ایران، الجزایر و تونس و حتی موریتانی هر سه زخم خورده تروریسم هستند. این سه کشور به هر حال در حال تحمل آثار منفی تروریسم بسر میبرند، لذا قطعا در این زمینهها میتوانند حرفهای زیادی برای گفتن داشته باشند. بحران سوریه، فلسطین و حملات اخیر تروریستی به تهران از موضوعات مهمی است که در این سفر قطعا بدان پرداخته شده.الجزایر در حوزه اوپک، موریتانی که تا سال گذشته دبیرکل اتحادیه عرب بوده در حوزه مسائل بهوجود آمده در منطقه بهویژه مسئله اخیر قطر، تونس که زمانی پایگاه جنبش آزادیبخش فلسطین بوده و مراودات مفصلی با ملت و دولت فلسطین داشته در کنار رخدادهایی که در این حوزهها باید بدانها پرداخته شود نشانگر اهمیت سیاسی و زمانی است که اگرچه اینگونه سفرها از پیش برنامهریزی میشوند، اما تقدم و تاخر انجام سفرها در اینگونه بازههای زمانی بیشتر میتواند در تعادل مناسبات سیاسی نقش داشته باشد.
**
سوال دیگر اینکه شما این سفر را از منظر سیاسی مهمتر ارزیابی میکنید یا اقتصادی؟!
اینگونه سفرها قطعا چند منظوره است، سفر وزیر امورخارجه به هر منطقه و کشوری را نمیتوان صرفا سیاسی معنا کرد مثل سفر اخیر به این سه کشور آفریقایی که قطعا اهداف اقتصادی را نیز در بر گرفته، در خلال پاسخ به دیگر سوالات به گوشههایی از اهداف اقتصادی نیز اشاره شد، اما در زمان فعلی با عنایت به مسائل اقتصادی میتوان وزن اهداف سیاسی این سفر را سنگینتر دانست. اگرچه در اینگونه سفرها قطعا کمیسیونهای اقتصادی نیز برای برقراری ارتباطات اقتصادی حضور پررنگ و تاثیرگذاری خواهند داشت.
در یک کلام باید به این نکته شما را متوجه سازم که این سه کشور برای جمهوری اسلامی ایران چه از منظر سیاسی و چه از منظر اقتصادی بسیار حائز اهمیت هستند، بنابراین بهتر است کل این سفر را سفری سیاسی ـ اقتصادی ارزیابی کنیم.
**
تیرگی روابط قطر و کشورهای عرب منطقه و برخی کشورهای آفریقایی را میتوان از اهداف پوششی این سفر بهشمار آورد؟
در اینگونه سفرها معمولا آخرین تحولات جهان، منطقه و یکایک کشورهای موردنظر مورد بحث و بررسی قرار میگیرد فلذا قطعا موضوع قطر نیز در دستورکار قرار داشته، اگر به مجموعه رخدادهای سیاسی خاورمیانه نگاه کنیم، میبینیم مثلا الجزایر در بحران عراق نقشی اساسی داشته، تونس و موریتانی هم همواره تاثیرگذار بودهاند.
اگر به نوع رفتار عربستان دقت کنیم، میبینیم ردپای دخالتهای هزینهساز عربستان در کشورهایی مثل تونس بهخوبی نمایان است. از حمایتهای مالی از گروههای تروریستی گرفته تا تهییج جوانان بیکار تونسی و موریتانیایی برای پیوستن به گروههای تروریستی به جای پرداختن به اشتغال پایدار آنها یعنی عربستان نه تنها کمکی به این کشورها نکرده بالعکس بخشی از نیروهای فعال آنان را به نیروهایی مخرب و ویرانگر تبدیل کرده و قطعا مواضعی که این سه کشور اتخاذ خواهند کرد در کنار جمهوری اسلامی ایران در راستای کمک به خروج قطر از بحران است نه کمک به عربستان برای ادامه دادن به نیات حمایت از تروریسم و ایجاد هرج و مرج در منطقه.
الجزایر، ایران و قطر چون هر سه تولید و صادرکننده گاز در جهان هستند قطعا در این برهه مهم میتوانند بیشترین کمک را به هم داشته باشند و وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز در این سفر این موضوع را حتما مدنظر داشته است ضمن آنکه هماهنگی این سه کشور میتواند در تثبیت قیمت گاز در جهان موثر باشد و اجازه ندهد حداقل در این بخش عربستان به شیطنت بپردازد.
آفتاب یزد
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۱
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: روز نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 8]