تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 31 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):بهترين علم آن است كه مفيد باشد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1817443208




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شباهت عجیب شعر حدادعادل به شعر ابوالفضل قاضی!


واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: یادداشت داوود کیاقاسمی؛ شباهت عجیب شعر حدادعادل به شعر ابوالفضل قاضی!
شباهت عجیب شعر حدادعادل به شعر ابوالفضل قاضی!

شباهت عجیب شعر حدادعادل به شعر ابوالفضل قاضی در بادداشت یک شاعر و حقوق‌دان بررسی شد. به گزارش ایلنا، متن کامل یادداشت داوود کیاقاسمی (حقوق‌دان، شاعر و نویسنده) درباره شباهت‌های شعر حدادعادل و ابوالفضل قاضی بدین شرح است: شباهت عجیب شعر حدادعادل به شعر ابوالفضل قاضی! ای زبان فارسی! ‌ای دُرّ دریای دَری! ای تو میراث نیاکان! ای زبان مادری! در تو پیدا فَرّ ما، فرهنگ ما، آیین ما از تو برپا، رایتِ دانایی و دانشوری کابل و تهران و تبریز و بخارا و خُجند جمله ملک توست تا بلخ و نشابور و هری جاودان زی،‌ ای زبان دانش و فرزانگی! تا به گیتی، نور بخشد آفتاب خاوری فارسی را پاس می‌داریم، زیرا گفته‌اند قدر زر، زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری شعرِ بالا اثرِ طبعِ دکتر غلامعلی حداد عادل، ریاست محترم فرهنگستان زبان و ادب فارسی ست. در این مجال اندک، فرصت نقد فنیِ این شعر کوتاه نیست. فقط سه نکته عجیب در این کار به چشم می‌خورد که حقیر را بر آن داشت تا از بابِ دغدغه مندیِ فرهنگیِ خود یادآور شود: نخست آن که فارسی یا دری دو نامِ یک زبان واحدند، چنانکه در همان گذشته های دور، فردوسی از یک سوی خراسان می‌گوید: بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی و در همان عصر، ناصر خسرو از سوی دیگر می‌سراید: من آنم که در پای خوکان نریزم مر این قیمتی دُر لفظ دری را اما دکتر حداد چه می‌گوید؟ "ای زبانِ پارسی! ای دُرِ دریای دَری!" یعنی زبان دری دریایی ست که زبان فارسی دُر آن است. آیا به راستی چنین است؟! دوم آن که تبریز در این شعر، مُلک فارسی زبانان دانسته شده است! البته ترکانِ پارسی گوی بسیاری از گذشته تاکنون در آن دیارِ عزیز زیسته‌اند و حتا چنانکه برخی پژوهش‌های تاریخی نشان می‌دهد روزگاری باشندگانِ آن دیار به یکی از زبان‌های باستانیِ ایرانی سخن می‌گفتند، اما امروزه، بی‌گمان، تبریز مُلک ترک‌زبانان است، نه پارسی‌گویان. بی‌دلیل نبود که وقتی این شعر در یکی از کتاب‌های درسی آموزش و پرورش گنجانده شد، موجی از اعتراضاتِ هم میهنانِ آذری مان را برانگیخت و باقی ماجرا. سوم آن که شباهت غریبی میان این چند بیت با ابیاتی از یک قصیده بلند، سروده دکتر سید ابوالفضل قاضی شریعت پناهی دیده می‌شود؛ هم در وزن و قافیه و هم در تک تک مفاهیم و حتا در ظاهر تعابیرش! کم و بیش، سی سال پیش، مرحوم دکتر قاضی، استاد مسلّم حقوق اساسی ایران، قصیده‌ای در ستایش زبان پارسی سرود که بازتاب بسیار خوبی در مجلات و محافل علمی و ادبیِ وقت داشت و بی‌شک دکتر حداد نیز از آن بی‌خبر نبود. چکیده آن قصیده بلندبالا این است: تا سر از خاور برآرد آفتاب خاوری می‌تپد فرهنگ ما در سینه شعرِ دری بر سپیدای بلورینِ زبانی چون پرند کرده کِلک نقش پردازِ هنر، صورتگری رایتی در تار و پودش ریشه‌های معرفت آیتی در رمز و رازش جلوه‌های دلبری ای خراسان! شاد زی کز خاکِ گُلبیز تو رُست غنچه‌های عطرزا و میوه‌های نوبری از دل بلخ و بخارا و نشابور تو خاست چشمه های زندگی در باغ‌های عبقری چیست شعر مولوی؟ دریای ناپیدا کران من ندیدم چشمه ای جوشان بدین پهناوری مشعلی از بلخ در قونیه تابیدن گرفت عارفی آتش نفس از برق شمس آذری شد مسلم حیطه ترکان بر این یکتاسوار با سرود فارسی، نی با سلاح و لشگری تربتِ شیراز شاعرخیزِ عشق انگیز ما آن که از نامش دل غمگین کند رامشگری بر فراز آسمانی آبی و الماس بیز سعدی و حافظ نگر همتای ماه و مشتری اهل دل دانند ارجِ این دو تن دستان سُرای "قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری" فارسی باشد زبانِ شعر و شعرِ فارسی مهرگون در مشرق دل‌ها کند روشنگری ای زبانِ وحدتِ خاور زمین! جاوید باش! تا سر از خاور برآرد آفتاب خاوری! نخست آن که دکتر قاضی در این قصیده سترگ و فاخر، پارسی و دری را به درستی مترادف می‌گیرد. دوم آن که دکتر قاضی نیز از آذربایجان و نفوذ زبان پارسی در دیار ترکان یاد می‌کند، اما با بیانی که هیچ حساسیت سیاسی بر نمی انگیزد. سوم آن که بد نیست شعر دکتر حداد را با شعر دکتر قاضی مطابقه کنیم تا شباهت غریب آن را با این به خوبی دریابیم: قاضی: رایتی در تار و پودش ریشه های معرفت/ آیتی در رمز و رازش جلوه های دلبری. حداد: در تو پیدا فرّ ما، فرهنگ ما، آیین ما / از تو بر پا رایت دانایی و دانشوری. قاضی: از دل بلخ و بخارا و نشابور تو خاست/ چشمه های زندگی در باغ های عبقری. حداد: کابل و تهران و تبریز و بخارا و خجند/ جمله ملک توست تا بلخ و نشابور و هری. قاضی: اهل دل دانند ارج این دو تن دستان سُرای/ قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری. حداد: فارسی را پاس می‌داریم، زیرا گفته اند/ قدر زر زرگر شناسد، قدر گوهر گوهری. قاضی: ای زبانِ وحدتِ خاور زمین! جاوید باش!/ تا سر از خاور برآرد آفتاب خاوری. حداد: جاودان زی، ای زبانِ دانش و فرزانگی!/ تا به گیتی نور بخشد آفتاب خاوری. باری، کاش روزی به جایی برسیم که آثارِ خودانگیخته و اصیلِ نخبگان علم و ادب ما بی هیچ تبعیض و هیچ مانع ایدئولوژیک و سیاسی در کتاب های درسی گنجانده شود و در دسترس همگان قرار گیرد! **** زنده‌یاد ابوالفضل قاضی‌شریعت‌پناهی، استاد ممتاز دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران، ضمن دانش و توانمندی بسیار بالا در علم حقوق خاصه حقوق اساسی، ادیبی توانا، معلمی مهربان و از همه والاتر، انسانی با فضیلت‌های اخلاقی مثال زدنی بود. در انسان دوستی و میهن‌پرستی این استاد فرزانه همین بس که ایشان در ماه‌های پیش از انقلاب اسلامیِ ۱۳۵٧، درست در زمان واقعه سیزده آبان و حمله‌ی نیروهای نظامی شاه به دانشگاه تهران، وزیر علوم کشور بودند؛ یعنی، وزیرِ یکی از نخست وزیرانِ دولت‌های مستعجل همان سال، دولت شریف امامی. اما وقتی نیروهای نظامی رژیم به دانشگاه حمله بردند و واقعه سیزده آبان رخ داد ایشان به محض اطلاع، از سمت خود استعفا دادند و موجی از امید را در دل انقلابی‌ها برانگیختند. همین استعفا بعدها با بازگشایی دانشگاه‌ها پس از دو سال تعطیلیِ انقلاب فرهنگی، به کمک این استاد بزرگ آمد و ایشان با اجازه خاص رهبری انقلاب و شورای عالی انقلاب فرهنگی به دانشکده‌ی حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بازگشتند؛ و این از بخت‌یاریِ ما بود که توانستیم محضر این استاد فرزانه و فرهیخته را در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد درک کنیم. دکتر قاضی در سال ۱۳٧٨ پس از مدت‌ها درگیری با سرطان ریه در تهران بدرود حیات گفت. از او یک فرزند به نام بهرام به یادگار مانده است که از مادری سوییسی است و امروزه در سوییس زندگی می‌کند.

۱۳۹۵/۱۲/۱۴ ۱۰:۰۷:۰۹





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایلنا]
[مشاهده در: www.ilna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 22]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


فرهنگ و هنر

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن