واضح آرشیو وب فارسی:فرهنگ نیوز:
واکنش محمدی به برگزاری سی و پنجمین جشنواره فیلم فرصتهای درخشان و بیبدیلی که به مدد سیاستهای غلط و گمراهکننده بعد از سیوهشت سال تنها به یک رویداد منفعل و بیخاصیت بدل شدهاند که صرفاً مصرف داخلی داشته و تنها برای سرگرم کردند چندروزه برگزار میشوند.
به گزارش خبرنگار فرهنگی«فرهنگ نیوز»، محمد محمدی، کارشناس فرهنگی کشور در کانال تلگرامی خود نسبت به و تئاتر فجر واکنش نشان داد.
متن کامل یادداشت محمدی به شرح زیر است:
همزمان با پایان یافتن اعیاد و ایامالله دهه فجر جشنوارههای هنری که هرکدام در ادوار مختلف برگزار شدند نیز به پایان آمدند. جشنوارههایی که ماهیت و نفس وجودیشان برآمده از نگاه انقلابی و اسلامی بوده و بهتبع آن میبایست همراستا و همجهت با اهداف اساسی آن نقشآفرینی کنند. رویدادهایی که بر مبنای سیاستهای برنامهریزیشده یا خبر از سالی که گذشت میدهد و یا سالی که قرار است باشد و در این میان جشنواره فیلم و تئاتر فجر به دلیل ماهیت ذاتی و فراگیریشان در بین سایر هنرها از اهمیت ویژه و خاصی برخوردارند. رویدادهایی که با بیش از سه دهه برگزاری انتظار میرود نهتنها در عملکرد داخلی که در سطح بینالمللی تأثیرگذار و مطلوب ارزیابی شوند درحالیکه آنچه از برآیند سیوپنج دورهی برگزاری و صرف میلیاردها تومان هزینه از بودجه بیتالمال مشاهده میگردد نهتنها مطلوب و راضیکننده نیست که در اغلب موارد بسیار ضعیف و غیرقابلقبول به شمار میروند. ظرفیت و پتانسیل بسیار مهم و بیهمتایی که در تمامی این سالها بدل به یک دورهمی ساده و یک رویداد کاملاً منفعلانه شده است که حقاً و انصافاً با این شرایط بودونبودش هیچ فرقی برای انقلاب و نظام نداشته و نخواهد داشت.
البته با نگاهی به سیاستهای کلی و ریلگذاریهای ابتدایی این رویدادهای مهم در اوایل دهه شصت بسیار پرواضح است که عملکرد منفعلانه این سالها ریشه در جریان مدیریتی حوزه فرهنگ و هنر آن زمان دارد و صدالبته فراموش نشود که در ادوار مختلف بودند برخی مدیران ارزشی و متعهد بهنظام که برای جلوگیری از این عملکرد منفی و خنثی دست به اقدام زدند اما حقیقت آن است که چنان تصمیمات و ریلگذاریها در عمق و جان این رویدادها جا خوش کردهاند که برای بازگرداندن این ظرفیت عظیم و به خدمت گرفتن آن در راستای اهداف اصلی و اساسی انقلاب و نظام حمیتی سختکوشانه و حمایتهای همهجانبهی دستگاههای فرهنگی و ارزشی را طلب میکند. نگارنده اجازه میخواهد برای روشنتر شدن موضوع نگاهی کوتاه و مختصر به برخی از سیاستهای منحرفانه و منفعلانه مدیران این حوزه انداخته تا از رهیافت آن علل ضعف و تعلل این رویدادها در انجاموظیفه و مأموریت مهمشان آنهم با نگاهی درست و صحیح بیان و عیان گردد.
دبیر اولین دور جشنواره فیلم فجر در گفتگو با یکی از رسانههای کشور بهصراحت اعلام میکند که این ظرفیت عظیم نیازی به کارکرد بینالمللی ندارد و میبایست صرفاً یک جشنواره داخلی باشد. همین تداوم نگاه را میتواند در صحبتهای دبیر ده دورهی فستیوال (سوم تا دوازدهم) نیز یافت که با زیرکی تمام و با هزار و یک آسمان ریسمانبافیها سینمای ایران را بسیار ضعیفتر از همتای جهانی و بینالمللی آن قلمداد کرده و درنهایت نیز با وقاحتِ تمام استدلال میکند که با این شرایط نیازی به حضور در مجامع بینالمللی نیست.حال تصور کنید سایر رویدادهای معتبر جهانی چگونه از فرصتها و ظرفیتهایشان برای تأثیرگذاری یا در معنای بهتر آن برای نفوذ در سایر مرزها بهرهبرداری میکنند و اما در داخل کشور و با حضور این مدیران و تداوم نوع نگاهشان چگونه ظرفیتها و پتانسیلهای عظیم و منحصربهفرد انقلاب را اینچنین منفعل و بیتأثیر کردهاند که بعد از گذشت سیوپنج دوره و صرف میلیاردها تومان هزینه از بیتالمال همانطور که پیشتر بیان آن رفت تنها به یک دوره همی ساده، خنثی و بیتأثیر در همه ابعادش بدل گشته است.نمونه نهچندان دور و مثالزدنی آنچه بیان شد سی و پنجمین دوره از جشنواره تئاتر و فیلم فجر است. رویدادی که انتظار میرفت با این سابقه برگزاری و با کمترین خطا و انحرافِ ممکن خود را برای سی و هشتمین طلیعه بهار انقلاب آماده سازد اما متأسفانه نهتنها سیر صعودی در کار نبود که با شتابی پرسرعت روند نزولی خود را در چند دوره اخیر به نمایش گذاشت.جشنواره تئاتر که در همان گام نخست با ارائه جدول نمایشها و با نگاهی ساده قابل دریافت بود که بیش از نود درصد آثار بهاصطلاح منتخب پیشتر و در طول سال به صحنه رفتهاند و اساساً نهتنها اثر جدیدی وجود نداشت بلکه مخاطبان نیز در طول اجراهای عموم به تماشای آنان نشسته بودند و نیازی به دوباره دیدن آنهم در شرایط سخت تهیه بلیت که از طرف دستگاههای متولی برنامهریزیشده بود دیده نمیشد و آن دهدرصدی که برای اولین بار به صحنه میرفتند نیز نه بهواسطهی جشنواره که برای اجرای عمومی در دو ماه باقیمانده از سال آمادهشده بودند که با اصرار و التماس مدیران مربوطه یک یا دو اجرای خود را نیز به آن اختصاص دادند درحالیکه هدف و نقشه راهشان اجرای عموم بوده و اگر در این رویداد حضور هم پیدا نمیکردند چندان اتفاق مهمی رخ نمیداد و این بیاهمیت کردن بزرگترین رویداد تئاتری کشور ریشه در سیاستهایی دارد که پیشتر و در سطرهای بالا بدان اشاره شد اما در حوزه جشنواره فیلم فجر نیز بهواسطه پوششهای خبری و جاذبههای موجود احتمالاً مخاطبان تا حدود بسیار زیادی به وقایع امر آگاهاند. جشنوارهای که بیشتر تبدیل بهعکس گرفتنهای اختصاصی با هنرمندان، دیدوبازدیدها آنهم در کاخهای مندرآوردی جشنواره، دعوای فلان تهیهکننده با بهمان کارگردان و درنهایت نیز دعوای همیشگی بر سر تعداد سیمرغها رخ داد، روایتی که سالهاست در این رویداد به نمایش گذاشته میشود و این خلاصهی از نهتنها دوره سی و پنجم که در کل ادوار جشنواره است. رویدادهایی که بنا بود و صدالبته میبایست بر دنیا تأثیر بگذارند اما امروز و در طلیعه سی و هشتمین سال انقلاب بدل شدهاند به تقلیدهای دست چندمی و فوق بیکیفیت آنهم تنها از بخش حواشی و نه بطن و اصل مراسمهایی چون اسکار، کن و برلین و ...و هزار افسوس که اگر بنا بر تقلید هم بود ایکاش حضرات از ماهیت اصلی آن مراسمها تقلید میکردند که جز برای تأثیرگذاری و نفوذ برگزار نمیشوند.
و در پایان این سؤال همیشگی که چه تعداد آثار در این دو رویداد بزرگ هنری همسو با انقلاب و نظام آنهم در آغاز دهه چهارم ساختهوپرداخته گردید؟ چه تعداد از آثار حاضر در جشنواره تئاتر و فیلم فجر برای نیاز امروز نظام ساختهشده است؟ و اساساً بعد از سیوهشت سال از انقلاب و صرف میلیاردها تومان هزینه در سینما و تئاتر، امروز در سطح بینالمللی این دو رشته تا چه میزان تأثیرگذارند و پیامرسان کدامیک از اهداف اصلی و اساسی نظام و انقلاب به گوش جهانیان میباشند؟فرصتهای درخشان و بیبدیلی که به مدد سیاستهای غلط و گمراهکننده بعد از سیوهشت سال تنها به یک رویداد منفعل و بیخاصیت بدل شدهاند که صرفاً مصرف داخلی داشته و تنها برای سرگرم کردند چندروزه برگزار میشوند.
95/11/28 - 10:36 - 2017-2-16 10:36:22
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فرهنگ نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 89]