واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: تغییر واحد ارز گزارشگری ایران؛ این تعبیری است که رئیس بانک مرکزی در تازهترین اظهارات خود به کار برده است. اشاره ولی ا.. سیف به این مساله مهم است و از آنجا که عمده مراودات تجاری و اقتصادی ایران با اتحادیه اروپا و چین است کشور ما میتواند جای ارائه گزارشهای اقتصادی بر مبنای دلار ارزهای دیگر را جایگزین کند. او در یک برنامه تلویزیونی در حالی که اظهارات مفصلی در مورد مسائل مختلف بانکی ایران داشته است، در رابطه با تغییر واحد ارز گزارشگری کشور عنوان کرده است:«ما باید ارزی را مبنای گزارشدهی قرار دهیم که از ثبات بیشتری برخوردار است و در تجارت خارجی ما کاربرد بیشتری دارد.»
به گزارش تراز ، تغییر واحد ارز گزارشگری ایران؛ این تعبیری است که رئیس بانک مرکزی در تازهترین اظهارات خود به کار برده است. اشاره ولی ا.. سیف به این مساله مهم است و از آنجا که عمده مراودات تجاری و اقتصادی ایران با اتحادیه اروپا و چین است کشور ما میتواند جای ارائه گزارشهای اقتصادی بر مبنای دلار ارزهای دیگر را جایگزین کند. او در یک برنامه تلویزیونی در حالی که اظهارات مفصلی در مورد مسائل مختلف بانکی ایران داشته است، در رابطه با تغییر واحد ارز گزارشگری کشور عنوان کرده است:«ما باید ارزی را مبنای گزارشدهی قرار دهیم که از ثبات بیشتری برخوردار است و در تجارت خارجی ما کاربرد بیشتری دارد.» سیف با تاکید بر نقش اندک دلار در تجارت خارجی ایران گزارشدهی بر مبنای دلار در این شرایط را منطقی ندانست. تصور نقش اندک دلار اندکی غیرواقعی به نظر میرسد، چرا که به رغم کاهش مراوده تجاری مستقیم ما با آمریکا در دوران تحریم، نمیتوان ارز آمریکا را به عنوان بزرگترین شریک تجاری کشورهای توسعه یافته نادیده گرفت. در این مورد نظریهای به عنوان جنگهای پترودلار وجود دارد. پس از حمله آمریکا به عراق و اشغال نظامی این کشور در سال ۲۰۰۳، این نظریه از سوی برخی نظریهپردازان مطرح شد که دلیل اصلی حمله آمریکا به عراق، نه مبارزه با تروریسم جهانی بود و نه جلوگیری ازدستیابی عراق به سلاحهای هستهای، بلکه هدف آمریکا حفظ هژمونی دلار بر اقتصاد جهان بود که با موفقیت یورو و تصمیم صدام حسین مبنی بر فروش نفت عراق به یورو به خطر افتاده بود. از این منظر، اقدام نظامی آمریکا نه تنها فروش نفت عراق را به عرصه دلار بازگرداند، بلکه به سایر کشورهای عضو اوپک نیز نشان داد که آمریکا قیمتگذاری و فروش نفت را با ارزی جز دلار نخواهد پذیرفت. از این دیدگاه، ایران با فروش نفت به یورو و اقدام به ایجاد بورس نفت، اکنون هدف آمریکا است و مانند عراق، مساله بحران هسته ای پوششی برای اجرای این برنامه است. بررسی حاضر حاکی از آن است که نظریه جنگهای پترودلار، گرچه در پارهای از واقعیتهای اقتصادی ریشه دارد، اما در مجموع مبالغهآمیز است و تصویر دقیقی از مکانیزم تحولات خاورمیانه به دست نمیدهد. این بدین معنی نیست که موقعیت انحصاری دلار فاقد اهمیت استراتژیک برای آمریکا است، اما معادله مورد بررسی بسیار بغرنجتر از آن است که نظریه جنگهای پترودلار متصور است.قیمتگذاری بر اساس ارزهای دیگردر اوایل دهه ۷۰ میلادی برخی ازکشورهای عضو اوپک برآن شدند تا نفت خود را به جای دلار بر پایه سبدی از ارزهای مختلف قیمتگذاری کنند تا از افت قدرت خرید و درآمد حاصل از فروش نفت خود جلوگیری نمایند. این امر موجب کاهش تقاضا برای دلار و تضعیف بیشتر آن شد، به نحوی که در صورت ادامه، دلار را در یک بحران عمیق فرومیبرد. برای جلوگیری از این تحول، دولت نیکسون در آمریکا با دولت عربستان سعودی وارد مذاکره شد تا این کشور را متقاعد سازد که به قیمت گذاری و فروش نفت به دلار ادامه دهد. همزمان قیمت نفت در سال ۱۹۷۴ نزدیک به چهار برابر شد. موافقت عربستان سعودی به عنوان بزرگترین تولید کننده اوپک با ادامه قیمت گذاری و فروش نفت به دلار از یکسو، و افزایش قیمت نفت از سوی دیگر، موجب شد تا اوپک قیمتگذاری نفت بر پایه سبدی از ارزهای مختلف را رها کند و سیستم قیمت گذاری و فروش نفت به دلار را ادامه دهد. در اثر این تحولات تقاضا برای دلار شدیدا افزایش یافت و موقعیت دلار به عنوان ارز بینالمللی مجددا تثبیت گردید. کشورهای جهان برای خرید نفت نیازمند دلار بودند و کشورهای تولید کننده نفت دلار مازاد خود را در کشورهای غرب به ویژه آمریکا سرمایهگذاری میکردند. برای اداره منظم شرایط جدید، در سال ۱۹۷۴رهبران موسسات مالی نیویورک و لندن سیستمی را تدوین کردند تا دلارهای نفتی را در اقتصاد جهان به گردش درآورد. به این ترتیب سیاست آمریکا در مرحله دوم دارای دو محور بود. نخست استفاده از اهرمهای سیاسی برای وادار ساختن کشورهای تولیدکننده نفت به ویژه اوپک بود برای اینکه نفت خود را تنها به دلار قیمتگذاری کرده و بهفروش برسانند. و دیگری ایجاد سیستمی برای به گردش انداختن مازاد دلارهای نفتی و حفظ موقعیت برتر دلار بود. در دوره دوم که به سیستم پترودلار یا دلارهای نفتی معروف میباشد، هژمونی دلار بر اقتصاد جهانی و موقعیت آن به عنوان ارز ذخیره جهان مجددا تثبیت شد. اما در این فرایند، دلار از ارزی که پشتوانه آن طلا بود، به ارزی تبدیل گردید که پشتوانه آن نفت یا طلای سیاه میباشد.ارزش دلار در مراودات پیشرودر چند روز اخیر با شروع رسمی دوران ریاستجمهوری ترامپ، سیاستهای اقتصادی وی مورد توجه و بحث قرار گرفتهاست. ترامپ از طرفی خواهان تحریمهای بیشتر علیه ایران است و از طرفی خواستار رونق اقتصادی در آمریکا است. این رونق اقتصادی با تحریمهای بیشتر علیه ایران در تضاد خواهد بود، چرا که یکی از مهمترین واردات آمریکا برای رونق اقتصادی نفت سنگین است که این امر جز با شراکت شرکتهای نفتی آمریکایی با شرکتهای نفتی ایران محقق نمیشود و یا با قیمتی چندبرابر امکانپذیر میشود که به هر صورت به نفع اقتصاد آمریکا نیست. از سوی دیگر علاوه بر نفت، تجارت با ایران به علت ظرفیتهای بالقوه ایران در تجارت و داشتن منابع بسیار، برای آمریکا سودمند خواهد بود و اکنون بعد از برجام و شروع مراودات تجاری اروپا با ایران، صرفنظر از چنین فرصت مناسبی برای آمریکا و سپردن این فرصت به شرکتهای رقیب غیر آمریکایی، بعید به نظر میرسد. از طرف دیگر ایران نیز از این مراودههای احتمالی بهویژه در بحث نفت سود خواهدبرد. شاید حذف دلار به عنوان واحد ارز گزارشگری، شمشیر از رو بستن ایران باشد. از طرفی این حرکت میتواند در مقابل حمله اول ترامپ با ممنوعالورود کردن اتباع ایرانی به خاک آمریکا، نوعی پاسخ منطقی باشد. اما با وجود آنچه گفته شد بیاهمیت جلوهدادن دلار منطقی نیست. برخی کارشناسان معتقدند که دولت ترامپ برای کاهش ارزش دلار و افزایش صادرات و ممانعت از واردات زیاد و ورود به تجارتهای گسترده جهانی به ویژه در مقابل چین تلاش خواهد کرد. اما تا امروز آنچه دیدهشده حرکات و نظرات غیر منطقی و به دور از سیاستهای متفکرانه ترامپ است که منطق هر پیشبینی تحلیلی را نقض میکند.خلاصی از وابستگی به دلاردرسالهای ۲۰۰۳ و ۲۰۰۴ روسیه و چین بخش قابل توجهی از ذخیره ارزی خود را به یورو تبدیل کردند، اما ذخایر ارزی ما همچنان دلار باقی ماندهاست. سوال اصلی اینجاست که اقتصاد ایران تا چه حد به دلار وابسته است. یک کارشناس اقتصادی در گفتوگو با «آرمان» در این رابطه میگوید: اگر اقتصاد ایران خواهان خلاصی از وابستگی به دلار و نوسانات آن است، باید اقدامات اساسی برای آن صورت بگیرد. در قدم اول داراییهای بانک مرکزی بهتر است ترکیبی از ارزهای مختلف باشد. در قدم دوم ما باید تا حد امکان اقتصاد خود را از وابستگی به دلار خارج کنیم. تا زمانی که به دلار وابستهایم هرگونه نوسانات و واکنش طرف آمریکایی بر اقتصاد ما بسیار تاثیرگذار است. مردم با کوچکترین تنشی در اقتصاد به سراغ خرید دلار میروند. وحید شقاقی شهری با بیان اینکه توجه به پیمانهای پولی دو یا چندجانبه اهمیت دارد، میگوید: ایران باید با کشورهای مختلف از جمله کشورهای همسایه و کشورهای اروپایی پیمانهای دو یا چندجانبهای داشته باشد، در غیر اینصورت وابسته به دلار باقی میمانیم. با کاهش این وابستگی ما به تدریج میتوانیم دلار را از مبنای گزارشدهی و مبنای عملیاتهای اقتصادی حذف کنیم. تا زمانی که به دلار وابسته ایم حتی تغییر ازر مبنای گزارشدهی اقتصادی فایدهای نخواهد داشت، مگر اینکه زیرساختهای اقتصادی ایران به سمتی رود که تاثیرگذاری دلار بر بازار ما حداقل شود. او در رابطه با مکانسیمهای از بینبردن وابستگی به دلار میافزاید: این امر با کارهایی مثل پیمانهای پولی دو یا چندجانبه، ایجاد وابستگی متقابل تجاری با کشورهای اروپایی و همسایگان و کشورهای آسیای شرقی، درونزا نمودن اقتصاد ایران و ترکیب سبدی از ارزهای مختلف در داراییهاي بانک مرکزی، امکانپذیر است.
منبع: آرمان
زمانبندی انتشار: 11 بهمن 1395 - 08:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 180]