تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهمترین آثار تاریخی ایران شناخته میشود؟
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
خرید انواع خودکار و روان نویس شیک و ارزان
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1820646379
ميزگردي درباره برنامههاي صبحگاهي راديو حق نداريم نا اميدي القا كنيم
واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: ميزگردي درباره برنامههاي صبحگاهي راديو حق نداريم نا اميدي القا كنيم
جام جم آنلاين: بخش اول گفتگوي ما با تهيهكننده و سردبير برنامههاي صبحگاهي شبكههاي ورزش، تهران و جوان روز گذشته چاپ شد. دوستان راديو درباره محيط كاري خود، مخاطبانشان، ماموريت و وظيفهاي كه دارند صحبت كردند و من لابهلاي حرفهاي آنها به اين فكر ميكردم كه عجب كار سختي دارند.
اينكه بايد صبح ساعت 5 حركت كنند تا بموقع در پخش راديو حاضر باشند يا اينكه در آن ساعت صبح بايد به مشكلات مردم بپردازند و در عين حال هم مراقب باشند كه سياه نمايي نكنند و از شب پيش استرسهاي برنامه حتي مجال خوابيدن را از آنها ميگيرد. علي جهاني از خوابهاي روزانه برنامهسازان صبح راديو حرف ميزد و ميگفت: شب پيش از برنامه كابوسهايي ميبينم.
مدل فيلمهاي ديويد ليچ، خواب ميبينم به برنامه نرسيدم يا استوديو ديوار ندارد، مردم را نميشود ساكت كرد و... او اينها را به مزاح گفت؛ اما اين يك واقعيت است كه برنامهسازان صبحگاهي راديو كارشان سخت است، چون در مواجهه و ارتباط مستقيم با مردم قرار ميگيرند.
در گفتگوي ما نرگس فتحي، سردبير يك صبح يك سلام از راديو جوان، حميدرضا افتخاري تهيهكننده صبح تهران، نيما نيساري و علي جهاني تهيهكنندههاي صبح و ورزش شركت كردند.
شما چقدر اين شنوندهاي را كه به شما اعتماد كرده است، باور داريد؟
جهاني: خيلي زياد.
نيساري: اگر باورش نداشته باشم كه موضوعش را پيگيري نميكنم.
افتخاري: من هم باورش دارم.
فتحي: من به اين موضوع فكر كردم، چون يك آيتم پيگيري داشتيم. يك وقتهايي زنگ ميزدند گلايه و شكايت از كسي يا جايي. خب ما اين تلفن را پخش كرديم. فردا هم موضوع را پيگيري كرديم، ولي من هميشه به اين فكر كردهام كه اگر كسي با كسي دشمني يا مشكل داشته باشد يا بخواهد بيدليل براي كسي تملق كند، براحتي از آنتن استفاده كرده است.
افتخاري: ولي اين قابل تشخيص است.
نيساري: اگر كسي با شبكه شما تماس بگيرد و بگويد خيلي ممنونم از مسوولاني كه درباره بنزين تصميم گرفتند و گفتند ماشينهاي بالاي 100 ميليون بايد بنزين آزاد بخرند، شما تشخيص ميدهيد كه واقعا دارد تشكر ميكند يا خير.
فتحي: من اين را پخش ميكنم.
نيساري: نه چه بازخوردي براي خود شما دارد.
فتحي: مطمئنا 10 نفر ديگر تماس ميگيرند و به اين آدم فحش ميدهند.
جهاني: مشخص است ديگر. مهم اين است كه برنامهساز آگاهانه رفتار كند.
فتحي: شايد واقعا نظر آن فرد همين باشد.
افتخاري: بالاخره تقابل آراست ديگر.
شما چارچوبي داريد كه در آن كار ميكنيد. ماموريت، وظيفه و خط قرمز هم داريد، ولي شنونده آن سوي خط هيچكدام از اينها را ندارد.
افتخاري: اتفاقا شنوندهها خيلي خوب خط قرمزها را ميشناسند.
نيساري: بله. اگر كسي بخواهد صدايش پخش شود، ميداند كه چطور بايد صحبت كند.
فتحي: حتي خود سانسوري هم ميكنند.
اگر بخواهد با استفاده از رسانه اتفاقي را رقم بزند و شما به او اعتماد كرده باشيد؟
افتخاري: اشكالي ندارد. من اعتماد ميكنم.
جهاني: بعضي از موضوعات خيلي كلان و مشخص هستند و اصلا چنين اتفاقاتي درباره شان نميافتد.
نيساري: تازه ما در آن ساعت صبح كه به همه موضوعات نميپردازيم.
افتخاري: نه اتفاقا ما در راديو تهران موضوع نداريم.
فتحي: تصور كنيد كه شركتي تعدادي را مامور كرده كه براي تخريب شركت رقيبش به شبكههاي متعدد راديو زنگ بزند و خوب ما هم پخش كردهايم.
نيساري: آيا پيگير صحت و سقم ماجرا نميشويد؟
فتحي: چرا پيگيري ميكنيم.
نيساري: نتيجهاش چه ميشود؟
افتخاري: ممكن است شركتي از فرصتي استفاده كرده باشد براي اين كه ضعف يك شركت ديگر را بيان كند. اگر آن اشكال وجود نداشته باشد كه ديگران تكذيبش ميكنند.
مهم اين است كه او از رسانه به نفع خودش استفاده كرده است.
جهاني: ميخواهم مثالهايم ورزشي نشوند، نميشود. مثلا تيم ملي نتيجه خوبي نگرفته است. شما شش هفت دقيقه از برنامهات را اختصاص ميدهي به تلفنهايي كه مربي تيم را نقد ميكنند. حالا در ميان آنها ممكن است كسي هم باشد كه با مربي تيم پدركشتگي داشته باشد. اصلا هم فوتبال دغدغهاش نيست، ولي زنگ ميزند. صدايش بين اين آدمها شنيده شود يا نشود چه اهميتي دارد؟ در بحث موضوعات كلان هم كه مشخص است. اگر فردي مسالهاي را بگويد كه صحت نداشته باشد روي خود او دقيق ميشوند.
فتحي: من هميشه ميگويم كه هر اتفاقي ممكن است بيفتد و اين سردبير برنامه است كه بر اساس شرايط و مصلحت بايد تصميم بگيرد.
من هم همين را ميخواستم بگويم كه نقش شما خيلي مهم است. شما تلفنها را قبل از پخش ميشنويد؟
نيساري: بله. حتي گاهي 2 نفر تلفن را پيش از پخش گوش ميكنند. من اگر خودم بشنوم و برايم شبههاي باشد از كارشناس برنامه هم ميخواهم كه آن را بشنود و نظر بدهد.
من يك مساله ديگر هم راجع به تلفنهاي برنامهها دارم. گاهي شنوندهاي زنگ ميزند و مشكلش را ميگويد. به او پاسخ كه داده نميشود هيچ، از طرف مجري برنامه به شوخي و تمسخر هم گرفته ميشود.
افتخاري: نه، ما اين كار را نميكنيم. در برنامه ما هميشه حق با شنونده بوده است.
جهاني: ما هم اصل را بر اين گذاشتهايم كه بايد كسي را كه با برنامه تماس گرفته محترم بشماريم.
فتحي: ولي فكر ميكنم گاهي اگر اين اتفاق بيفتد اشكال ندارد؛ چون همان قضيه است كه به مشكلات خود بخنديد تا...
ولي كسي كه آن موقع صبح زنگ ميزند و مشكلش را ميگويد اصلا دوست ندارد به شوخي به او پاسخ داده شود. اين طوري فكر ميكند كه رسانه او را به تمسخر گرفته است.
جهاني: اگر در شبكه جوان با تلفن شنوندهاي شوخي ميشود، من بارها در برنامههاي عصر اين شبكه شنيدهام كه در برابرش هم تلفن شنوندهاي ديگر را پخش ميكند كه ميگويد بابا جمع كنيد. خودتان را مسخره كرديد با اين برنامهتان. شايد من در شبكه ورزش چنين تلفني را پخش نكنم. اينها برميگردد به ادبيات اين شبكه كه دست و بالشان بازتر است كه البته باز هم اگر محترمانه نباشد قابل توجيه نيست.
افتخاري: بله در برنامههاي عصر اشكالي ندارد، ولي اينجا بحث برنامههاي صبحگاهي است.
بله بحث صبح است. عصر كه آدم به سرازيري روز افتاده و حالش بهتر است. وقتي كسي آن موقع صبح به راديو زنگ ميزند يعني اينكه مساله برايش معضل شده و حوصله شوخي كردن ندارد.
جهاني: البته 24 ساعته بايد احترامشان حفظ شود. صبح و عصر ندارد، ولي در مورد برنامههاي صبح با حرف شما كاملا موافقم.
كمترين كار اين است كه به شنونده اميد داد و برايش ايجاد نشاط كرد كه به قول خودتان يكي از وظايف اصلي شما در برنامههاي صبح است. لودگي كردن ظاهرا براي خيلي از مجريهاي راديو عادي شده است.
جهاني: واقعا اميد دادن خيلي مهم است. مثلا من خودم به عنوان برنامهساز اميد ندارم كه تيم ملي نتيجه بگيرد، ولي حق ندارم اين نا اميدي را القا كنم.
افتخاري: شما وقتي صبح ميآييد داد ميزنيد بچهها سلام! نصف اين ليوان پر است. هم گفتي نصف ليوان پر است و هم گفتي نصف اين ليوان خالي است و هم اينكه فضايت سياه نبوده است. شما همين كه ميآيي پيچيدگي وضع تيم ملي را به بحث ميگذاري، نشان ميدهد اوضاع چندان هم خوب نيست، ولي شما هم نگفتي كه وضعيت خوبي نداريم.
جهاني: دروغ هم نگفتي.
افتخاري: و از زاويه خوشبينانه هم با مسائل روبهرو شدي.
افتخاري: ما نميتوانيم حرف دل مردم را نزنيم. ميتوانيم حرفمان را بزنيم و آرامش بخش هم باشيم. ميتوانيم امتحان كنيم. يك هفته قرار بگذاريم و از مشكلات مردم چيزي نگوييم. ببينيد چقدر مردم تماس ميگيرند و بد و بيراه ميگويند كه شما نميخواهيد از مشكلات مردم بگوييد؟ چرا مدام از گل و بلبل حرف ميزنيد؟
جهاني: اگر مشكلات مردم را هم نگوييم به بلاهت متهم ميشويم كه آقا مگر مشكلات مردم را نميبيني؟
فتحي: هيچكس نيست كه برنامههاي صبح را شنيده باشد، با همه نيش و كنايههايي كه در آنها هست و آخر سر احساس خستگي يا كسالت كند. يعني در نهايت به او انرژي داده شده است. براي ايجاد نشاط، تمهيداتي را هر سردبير و تهيهكنندهاي براي خودش دارد. مصداق ميآورم: يكبار گفتيم بياييم تبليغ آدمهاي خوش انصاف را بكنيم، دقيقا با محل كسب و نشاني بسيار تلفن به ما شد و اين نشان ميدهد كه هنوز هم آدمهاي خوش انصاف وجود دارند و خودش ايجاد اميد و نشاط ميكند. البته اين مصداقهاي من است و هر شبكهاي براي خودش پارامترهاي اينچنيني دارد.
جهاني: همين جلب مشاركت مردم در برنامههاي صبح خيلي ايجاد نشاط ميكند.
فتحي: اصلا برنامههاي ديگر اينقدر براي مشاركت مردم جا ندارند.
با اينكه نقش شما به عنوان تهيهكننده و مجري در برنامههاي صبح خيلي مهم است، اما ميتوان گفت اين برنامهها تا حدود زيادي مجري محور هستند. براي همين است كه بسياري مواقع مجريها در حين پخش زنده، حرفهايي ميزنند كه مناسب برنامه نيست و با شما هم هماهنگ نشده است.
افتخاري: نه اين را نگوييد خانم. هر اتفاقي كه در برنامه حين پخش ميافتد تقصير تهيهكننده و سردبير است، چون نتوانسته مجرياش را جمع كند؛ ولي برنامههاي ما مجري محور است. من در برنامه صبحگاهي خود يك خط متن (تكست) ندارم. سالها پيش مورد مواخذه قرار ميگرفتم، اما حالا خيلي از برنامهها متن ندارند. ولي در عين حال هر حرفي كه مجري ميزند تهيهكننده و سردبير مسوول است، چون اوست كه بايد خط بدهد يا شما بايد به مجريات اعتماد كني يا اين كه اگر نميتواني اعتماد كني برايش متن بنويس و بفرستش داخل استوديو.
فتحي: جواب نميدهد. وقتي مجري سر حال و پر انرژي آمده و آمادگيش را دارد كه خودش برود و با مردم سلام و احوالپرسي كند، متن جواب نميدهد. شايد من خوشحالتر باشم كه خودم بنويسم، چون شب مينشينم و فكر ميكنم 6 تا تصوير بيروني را ميآورم و بعد متن مينويسم. او ميآيد بر اساس هيجان و احساسش حرف ميزند و اثرگذارتر هم ميشود، چون واقعي حرف ميزند.
افتخاري: چون روح دارد.
فتحي: ولي متني كه من مينويسم منطقيتر است. حالا بايد بياييم بين منطق و احساس انتخاب كنيم. بستگي دارد كه مجري بتواند دربياورد يا نه. اگر نتوانست در القاي احساسش هم موفق باشد، ميگوييم نخواستيم. بيا خشك و منطقي حرف بزن.
نيساري: گاهي تهيهكننده هنوز دستش را روي تاك بك نگذاشته، مجري ميداند كه او چه ميخواهد بگويد. برنامههاي قائم به مجري در همه راديوها هست، ولي مجري محور بودن به اين معني نيست كه مجري هرچه دلش خواست بگويد. يك گروه فكري پشت هر كاري هست و تهيهكننده و سردبير چارچوب تعيين ميكنند.
فتحي: ما حتي يك نويسنده هم سر برنامه داريم. در بعضي موارد كه مجري نميتواند حرف بزند بايد نويسندهاي باشد كه برايش متن بنويسد.
جهاني: برنامه صبح و ورزش هم مدت زيادي، نويسنده سر برنامه داشت. ما با بعضي مجريان آنقدر هماهنگ هستيم كه اصلا به صحبت كردن با آنها نيازي نيست. از حالت چهره و يكسري علائم قراردادي ميداند كه چه بايد بكند.
نيساري: من برنامه صبح جمعهام را با آقاي محمد درخشنده كار ميكردم. از نيم ساعت قبل از برنامه در استوديو بوديم، ولي با هم حرف نميزديم. با نگاه به هم ميدانستيم كه چه ميخواهيم بكنيم. ارتباط ذهني محكمي با هم داشتيم. هماهنگي گروهي كه دوستمان آقاي افتخاري گفت خيلي مهم است.
جهاني: در يك گروه برنامهساز همه با هم هماهنگ هستند، ولي اگر صدابردار هماهنگ نباشد ببين چه اتفاقي ميافتد.
فتحي: صدابرداري كه احساس ميكند هيچ نقشي ندارد، وحشتناك است.
افتخاري: اصلا انرژي گروه را ميگيرد.
نيساري: هر كدام از اعضاي گروه بايد برنامه را گوش كنند. خيلي مهم است كه عوامل داخل استوديو شنونده برنامه باشند نه ربات. حتي مسوول ارتباطات برنامه هم اگر لنگ بزند كل برنامه زير سوال ميرود.
فتحي: ارتباطات خيلي مهم است.
وقتي در ساعات اوليه صبح داخل پخش راديو هستيد و برنامه خودتان را هدايت ميكنيد معمولا چه شبكهاي را رقيب خود ميدانيد؟
جهاني: من هفتههايي كه برنامه ندارم بيشتر راديو پيام و راديو جوان را گوش ميكنم.
نيساري: فكر ميكنم شنوندهها ميان همه شبكهها تقسيم ميشوند.
افتخاري: از نظر محتوايي ايران، تهران و جوان با هم زبان مشترك دارند و ميتوانند با هم رقيب باشند. به طور طبيعي كسي كه علاقهمند به ورزش است، ورزش را گوش ميكند. من هر كاري هم بكنم نميتوانم او را جذب كنم. شبكههاي تخصصي، شنونده خودشان را دارند.
فتحي: من اگر بخواهم حسي به سوالت جواب بدهم، پيام را بيشتر رقيب خود ميدانم.
پيام به خاطر انعكاس اخبار ترافيكي شنونده زياد دارد و ميتواند رقيب جدي هر يك از شما باشد.
جهاني: نه من قبول ندارم. كسي كه نخواهد حرف گوش كند پيام را ميشنود.
افتخاري: بله، به همين دليل است نه به خاطر خبرهاي ترافيكي. چون شما اگر قرار باشد از پل سيد خندان به آرژانتين بروي ترافيك هم كه باشد، ناچاري بروي.
نيساري: پيام را هم اگر گوش كنيد هميشه 3 تا مسير دارد همت شرق به غرب و غرب به شرق مسدود است...
جهاني: تازه اينها را هم از شب قبل آماده ميكنند و صبح ميگويند.
شما چرا آقاي جهاني كه پدرتان مدير راديو پيام است ؟
جهاني: (ميخندد) خب منظورم اين است كه اينقدر بديهي است كه اگر اين كار را هم بكنند، اتفاقي نميافتد. ساختار راديو پيام هم از ابتدا اين طور طراحي شده است كه برنامهسازي در آن صورت نميگيرد. مردم ميدانند در اين شبكه با چيزي متفاوت از گذشته روبهرو نميشوند؛ اما شبكههايي كه برنامهسازي ميكنند ميتوانند با تنوع سازي براي مخاطب جذابيت ايجاد كنند.
افتخاري: تلفنچي ميتواند با نوع حرف زدنش به شنونده و گروه برنامهساز انرژي بدهد.
فتحي: اصلا مواقعي اتفاقات از پيش تعيين شده را كنار ميگذاريم و بر اساس اتفاقاتي كه ارتباطات خطش را به ما داده است پيش ميرويم.
جهاني: من هم ميخواهم از يك نفر ياد كنم كه در هر 2 گروه هست و خيلي زحمت ميكشد. آقاي احمد فرضي، هماهنگي برنامه كه نقش خيلي مهمي دارد. چون بايد ارتباطات وسيعي داشته باشد با كساني كه ميخواهيم با آنها گفتگو كنيم. ما معمولا ساعت 20/8 راجع به موضوعي كه انتخاب كردهايم با آدمي كه به آن موضوع اشراف دارد گفتگو ميكنيم.
افتخاري: ما 2 هفته پيش تلفني داشتيم. يك راننده تاكسي زنگ زد و گفت خانمي به من يك چكپول 500 هزار توماني به جاي اسكناس 5 هزار توماني داده و من هم نگاه نكردم باقي پول را به او دادم. ما اين تلفن را پخش كرديم، ولي نكته جالب كه تبديل به طنز هم شد؛ نزديك به سيزده چهارده نفر زنگ زدند كه چك پول 500 هزار توماني را به جاي اسكناس 5 هزار توماني داده بودند. هر كدام هم در يك نقطه شهر، البته در نهايت صاحب اصلي آن چك پول پيدا شد.
نقش ارتباطات و گزارشگر
افتخاري: گزارشگر بايد گزارش بدهد. شايد در اين گزارش لازم باشد با چند نفر هم صحبت كند، ولي نبايد مصاحبهكننده صرف باشد. ولي اين اتفاق خيلي وقتها ميافتد، عليرغم اين كه گزارشگر نقش بسيار مهمي در برنامههاي صبحگاهي دارد. يك روزهايي در برنامه ما بوده كه گزارشگر گزارش نداده، چون موضوع خاصي براي گزارش نداشته است. دليلي ندارد در مسيري كه دارد ميرود حتما اتفاقي افتاده باشد.
فتحي: خيلي وقتها در فضاي بستهاي كه ما داريم، فقط گزارشگر است كه ميتواند ما را از حال و هواي بيرون خبر كند.
جهاني: در صبح و ورزش، گزارشهاي مختلفي داشته است كه گفتيم يكي از همكاران ما هر روز راجع به امكانات و ظرفيتهاي ورزش استانها گزارش ميدهد يا مشكلي را پيگيري ميكند. بخشي از كارش هم كاملا مصاحبه است، مثلا ميرود با مسوول تربيت بدني يك استان گفتگو ميكند.
فاطمه رحيمي
دوشنبه 3 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[مشاهده در: www.jamejamonline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 192]
-
گوناگون
پربازدیدترینها