واضح آرشیو وب فارسی:جوان آنلاین: «ويولن تايتانيك» موسيقي مرگ همه مهاجران غرق شده
مهاجران غيرقانوني تقريباً پاي ثابت اخبار حوادث هستند؛ غرق شدن در دريا، كشته شدن در مسير فرار و چندين ظلم ديگري كه بر آنها وارد ميشود ولي از همه آنها دردناكتر كشته شدن در دريا است...
نویسنده : محمدصادق عابديني
مهاجران غيرقانوني تقريباً پاي ثابت اخبار حوادث هستند؛ غرق شدن در دريا، كشته شدن در مسير فرار و چندين ظلم ديگري كه بر آنها وارد ميشود ولي از همه آنها دردناكتر كشته شدن در دريا است؛ غرق شدن با تمامي آرزوهايي كه براي رسيدن به آنها جلاي وطن كردهاند، غرق شدني كه نقطه اتصال مهاجران غيرقانوني با غرقشدگان كشتي عظيم تايتانيك است. كشتي كه فقط براي تعدادي از ثروتمندان امكان سوار شدن به قايقهاي نجات را فراهم كرد و ديگر مسافران كشتي سرنوشتي جز غرق شدن نداشتند. اين غرق شدنها سالها است كه در درياهاي منتهي به اروپا، استراليا و امريكا تكرار ميشود اما خبر آنها هيچ وقت به اهميت خبر غرق شدن تايتانيك نميشود چون مهاجران غيرقانوني جزو ثروتمندان نيستند. حدود يك قرن بعد از غرق شدن تايتانيك «پيترو فلوريديا» نمايشنامهنويس و كارگردان ايتاليايي نمايش «ويولن تايتانيك» را كه پرفرمنسي درباره مهاجران غيرقانوني غرق شده در درياها است به روي صحنه برده است. اين نمايش بر اساس كتاب پايان تايتانيك نوشته اثر هانس ماگنوس انتسنبرگر شكل گرفته است.
«ويولن تايتانيك» بعد از حضور در چند كشور به ايران آمده است. «پيترو فلوريديا» اين هوشمندي را داشته كه در هر كشور بنا به موقعيت جغرافيايي و نوع مهاجران داستان را تغيير دهد. در اجراي اين نمايش كه اين شبها با تهيهكنندگي آرش عباسي در كارگاه دكور بنياد رودكي روي صحنه رفته است، نگاه كارگردان به مهاجران افغاني است كه از راه تركيه ميخواهند خود را به اروپا برسانند؛ افغانيهايي كه بعد از سالها جنگ و درگيري داخلي به اميد رسيدن به زندگي بهتر راه اروپا را در پيش گرفتهاند. فلوريديا به مناسبت آغاز اجراي اين نمايش يادداشتي را منتشر كرده است. در بخشي از اين يادداشت آمده است: «ويولن تايتانيك» تلاش ميكند براي تماشاگرش تجربهاي نو در فضايي نو بسازد؛ تجربهاي كه با آن مستقيماً ارتباط ميگيرد و در آن دخالت ميكند. در اين اجرا نه تنها چهارديواري وجود ندارد بلكه صحنه نمايش هم وجود ندارد. تماشاگر در اين مورد خاص در مركز و در درون نمايش قرار ميگيرد. با اين روش قصد داريم به مفهوم نگاه كردن تلنگري بزنيم. اغلب تماشاگران و ما به عنوان شهروندان يك جامعه، نظارهگر صحنهاي هستيم كه در آن بازيگران شخصيتهاي كليدي آن هستند، اما در اينجا گويي همگي سوار بر يك قايق هستيم.
در زبان ايتاليايي اين جمله به اين معناست كه انگار همگي يك سرنوشت مشخص را با هم تقسيم ميكنيم، باز به اين معنا كه اگر جرياني براي كسي خوب پيش نميرود مثلاً براي يك طبقه اجتماعي مشخص يا براي يك گروه دير يا زود به باقي بدنه آن جامعه ضرر خواهد زد. هرگز نميشود به تنهايي نجات پيدا كرد يا خود را در طبقهبنديها و مرزبنديهاي اجتماعي قرار داد. نميشود براي هميشه درچارچوب ثروتمندان يا فقرا باقي ماند.
در اجراي ايران نمايش «ويولن تايتانيك» اين ابتكار به خرج داده شده است كه تعدادي از جوانان با استعداد افغان بعد از گذراندن يك دوره آموزشي كه در قالب كارگاه برگزار شد، فرصت ايفاي نقش به دست آوردهاند. گروه اجرايي مخلوطي از هنرمندان ايراني و افغان است، تركيبي كه كمتر در آثار نمايشي كه در كشورمان اجرا ميشوند، ديده شده است. انتخاب هوشمندانه هنرمندان افغانستاني در اجراي پرفرمنس و زمان بيان مونولوگها خود را نمايان ميكند. گرچه فن بيان و اجراي هنرمندان افغان همپاي هنرمندان حرفهاي نيست اما بكر بودن صداها همراهي تماشاگران را با خود دارد، به خصوص اينكه در چند اجراي اخير اين نمايش افغانستانيهاي مقيم تهران به تماشاي اين اثر نشستهاند و ميشد صورتهاي محزون و اشكهاي افرادي را كه تجربههاي مشابهي داشتهاند در هنگام اجراي نمايش ديد. با وجود اين نوع همذاتپنداري، «ويولن تايتانيك» با نقطه مطلوب يك پرفرمنس حرفهاي فاصله زيادي دارد. انتخاب نامناسب محل اجرا، آكوستيك بد، فن بيان نامطلوب و عدم استفاده مناسب از حركتهاي بدن و زبان بدن در اجرا از جمله ايراداتي است كه ميشود از «ويولن تايتانيك» گرفت. با اين وجود ميتوان كاري را كه آرش عباسي روي صحنه برده است آغازي بر همكاري بيشتر ميان هنرمندان ايراني و افغانيهاي مقيم ايران دانست؛ همكاري كه در «ويولن تايتانيك» به خوبي شكل گرفته است.
منبع : روزنامه جوان
تاریخ انتشار: ۲۶ دی ۱۳۹۵ - ۲۳:۱۳
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جوان آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 25]