واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: در نشست نقد و بررسی مستند شاعران مشروطه مطرح شد؛ روزنامهنگاران و نویسندگان همیشه در صف اول مبارزه با استبداد هستند
نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی شاعران مشروطه با حضور امیر فرض الهی کارگردان فیلم در دانشگاه تهران برگزار شد. به گزارش ایلنا، صادق زیباکلام در نشست نقد و بررسی شاعران مشروطه گفت: اگر مشروطه را بخواهم در یک جمله خلاصه بکنم یعنی آمدن یک فلسفه و یک نگاهی جدید که محصول مدرنیته غربی بود به ایران و این نگاه خلاصهاش این است که قدرت و حکومت باید به آنچه قانون به آن اجازه میدهد یعنی قانون اساسی محدود شود؛ این عصاره مشروطه است. وی ادامه داد: مستند شاعران مشروطه به مقدار زیادی بخشی از مشروطه را دارد نشان میدهد آنهم بخشی که مشروطه دارد در مواجهه با استبدادی که همواره در طول تاریخ ایران حاکم بوده پنجه در پنجه استبداد میافکند. نه در جامعه ما بلکه در همه جوامع دیگر شعرا، نویسندگان، روزنامهنگاران در صف اول مبارزه با استبداد هستند و در ایران هم این قاعده کلی وجود داشت که بیشترین قربانیان مبارزه با استبداد را نویسندگانِ روزنامهنگار، شعرایی که کارشان بار سیاسی داشت و شعرشان شعر سیاسی و اجتماعی علیه ظلم و استبداد بود تشکیل دادند و بهای سنگینی پرداختند. زیباکلام تاکید کرد: در جریان مشروطه شاید هیچ قشری به اندازه شعرا و نویسندگان بها نپرداخت و این فیلم به گمان من این را به درستی نشان میدهد. این بخش از فیلم درست است. البته شاید ایشان مجبور بوده که مقداری استبداد را متوجه دوران رضا شاه هم بکند تا بتواند مجوز بگیرد شاید هم عقیده خودشان بوده. علی دهباشی نیز طی سخنانی گفت: جلال آل احمد میگوید که استادشان عباس اقبال میگفت باید از هر حادثهای صد سال بگذرد تا بشود دربارهاش قضاوت کرد و ایشان در اعتراض به استادشان میگوید که اگر من امروز شهادت ندهم که بر سر این سفره بلا چه بر سر من گذشته به چه درد من میخورد که در فردا که معلوم نیست چه کسی داوری خواهد کرد بخواهند در این باره حرف بزند. وی ادامه داد: حالا صد سال گذشته است و میشود مقداری درباره یک مسئله بسیار مهم که به هر حال نقطه عطفی در تاریخ معاصر ایران محسوب میشود و به نوعی هنوز محل نزاع بین مورخان و اندیشمندان و تحلیلگران از گرایشات گوناگون فرهنگی و تاریخی است؛ صحبت کرد. میخواهم یاد کنم از استاد فریدون آدمیت که بهترین سالهای زندگیش را صرف پژوهش درباره تاریخ مشروطیت کرد و آنچه حقش نبود دربارهاش روا شد و در یک انزوا این جهان را ترک کرد. دهباشی ادامه داد: آنچه در فیلم شاعران مشروطه نمایش داده شد؛ شاید اگر به یک جز از عناصر مهمی که در کل آن ماجرا مطرح شد پرداخته میشد شکل بهتری پیدا میکرد که این خطی که در فیلم دنبال کرده بودند جاهایی کمرنگ و جاهایی پررنگ میشد و جاهایی هم به داوری میپرداختند و در گفتار فیلم که نوشته خودشان هم بود، از روایت خارج میشدند که البته هیچ ایرادی ندارد. ولی چون داستان روایی است کار سختیست که در پنج شش جمله بتوان داوری کرد و از فیلمی که هم خط داستانی و هم خط مستند دارد به اینجا رسید. جواد طوسی نیز گفت: ما هنوز یکسری حلقههای مفقوده در تاریخ مشروطه به بعد داریم و اینقدر خود سانسوری و محدودیتهای گوناگون ما را در وضعیتی قرار داده که درگیر یک ذوق زدگی ناخودآگاه میخواهیم خودمان را تخلیه کنیم و به همه مسایلی که میتواند به دورههای بعد تسری پیدا کند صحبت کنیم. من اگر بخواهم از خود سینما وام بگیرم میبینم که ما در سینما در جهت پرداختن به تاریخ، بسیار فقیریم. امیر فرضالهی کارگردان فیلم نیز گفت: این فیلم در دو دولت بدون هیچ شرطی مجوز گرفت هم دولت دوم سابق، هم دولت کنونی. و شش ماه در هنر و تجربه اکران بود و همین الان در شهرهای جدید هنر و تجربه رشت و یزد اکران شده. اما در اینجا شورای فرهنگی دانشگاه میخواستند ما را مجبور کنند که بخشی از فیلم را نبینیم یا نشنویم. متاسفانه انگار مملکت ملوکالطوایفی اداره میشود. خیلی بد است که وزارت علوم تادییه وزارت فرهنگ را قبول ندارد و اصلاحیه میدهد و به فیلمی که حتی در مشهد هم اکران شده این دوستان ایراد میگیرند ایرادهایی که بسیار بنیاسراییلی است. وی ادامه داد: اصلیترین منبع مشروطه؛ از صبا تا نیما یحیی آریانپور است که داخل آن گفته شده بسیاری تحلیلگران تاریخ ادبیات ایران فرخی یزدی را آخرین غزلسرای شعر فارسی میدانند. وی ادامه داد : بیشترین انتقادی که از من شده عدم حضور محمدتقی بهار است که فکر میکنم اگر بهار را در کنار این افراد قرار میدادم جفا میشد. چون اینها همیشه بر حکومتها بودهاند اما بهار همیشه در حکومتها بوده است. البته اواخر عمرش تبعید شده و زندان هم رفته ولی تصورم این است که جنس شخصیت، شوریدگی این شش نفر به بهار نمیخورد یا بهار به شمایل این شش نفر نمیآمد. وی ادامه داد: من برای ایرج میرزا بسیار احترام قایلم. او شاعر توانمندی است اما چون من میخواستم موضوع جدیای را مطرح کنم و تصوری که از ایرج میرزا در فرهنگ عام وجود دارد با نگاه من در تضاد بود و من نمیتوانستم به اندازه کافی ساختارشکنی کنم که ایرج میرزا غیر از تصوری که شما از او دارید این هم بوده است؛ علیرغم میل باطنیم مجبور شدم نامی از ایرج میرزا نیاورم.
۱۳۹۵/۱۰/۰۴ ۱۱:۳۲:۰۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 19]