واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: خطای پزشکی یک قربانی دیگر گرفت
کارگردان فیلم سرزمین رها میگوید: ایهام موجود در ذهن بهرام نسبت به سرنوشت خود، موقعیت آشنایی است که جوانان پرشماری در حال حاضر دچارش هستند. سرخوردگی از واقعیات موجود، در پیشرفت تحصیلی و به چنگ آوردن کسب و شغل ، تشکیل خانواده و حفظ تداوم یک زندگی مستقل، شاد و آیندهساز. نگاه واقعبینانه به آمار بیکاری، فحشا، فساد، طلاق و خودکشی مبین این دیدگاه و ادعاست.
تداخل رویا و واقعیت. فیلم سرزمین رها، هجرتی به آزادیست. هجرتی از شهر به روستا. موقعیت جغرافیایی بکر روستا باعث شده فیلم رنگ و لعاب خوبی داشته باشد، اما بازی بازیگران؛ نگاه دغدغهمند کارگردان که از فوت ناگهانی یک دوست سرچشمه میگیرد را به قهقرا برده است. فرهاد مهرانفر میگوید: این فیلم براساس فوت ناگهانی یکی از دوستانم ساخته شده است... در خلاصه داستان این فیلم آمده است: بهرام نویسنده و کارگردان تئاتر، به همراه دختر کوچکاش رها که به بیماری سندرم دان مبتلا است به ناکجا آبادی در دل طبیعت سفر میکنند. ذهن آشفته بهرام در جهان تخیل و کلمات به دنبال معنای هستی خویش است و تنها راهنمای او نجوای زنانهای است که... در فیلم سرزمین رها؛ رها بدر طالعی، بهزاد جعفری، مسعود بدرطالعی، مهدی مخبری، سیما محمدزاده، ترانه مومنی و حامد ضیائی بازی کردهاند. مهرانفر درباره انگیزه ساخت این فیلم میگوید: مرگ یک همشهری، دوست و شخصیتی هنری، در آخرین شب سال 91، من و دوستان هنرمند گیلانی را تاثیر قرار داد. امیر بدل طالعی؛ هنرمند و بازیگر تئاتر بر اثر یک خطای پزشکی، در سن 31 سالگی ناخواسته ناچار به ترک این جهان شد. سرنوشت ناکامی این کوشنده پرتلاش جامعه هنری و حضور کودک خاصاش انگیزه تولید این اثر سینمایی شد. انگیزه اصلی این پرواز خیال و مطرح کردن واقعیات در اوج رویا چه بود؟ امیر در اثر صدمات ناشی از انجام عمل مغز به اغما رفت و سه روز آغازین فصل بهار را معلق در دو جهان به سرکرد. تلاش برای بازگرداندن امیر میسر نشد و پیکر جوان او با رضایت مادر اهدا شد تا قلب و دیگر اعضای حیاتیاش تداومبخش زندگی دیگر همنوعان خودش باشد. از امیر دختر نه سالهای به نام رها به جا ماند، که درک مفهوم مرگ برای این کودک مبتلا به سندرم دان غیرقابل هضم بود. دیدار من و خزر مهرانفر (نویسنده فیلمنامه) با رها و خیالبافی این فرشته کوچک از سفر نابهنگام پدر، دلیلی شد تا موضوع زمانبندی واقعه یا همان سفر پدر و دختر در سه روز به اغما رفتن امیر، در ساعت معلق بین دو جهان شکل بگیرد. اگر بخواهیم انتخابی بین رویا و واقعیت داشته باشیم؛ انتخاب شما چیست؟! رویا و واقعیت دو روی معنای هستی انسان به شمار میآیند. واقعیتهای تلخ تاریخ بشر، همانگونه که تا امروز به خصوص در خاورمیانه و کشورهای پیرامون مشاهدهگر آن هستیم، بیشتر شکلگیری رویاهایی است که خواستار خلق جهانی آرمانی و به دور از خشونت و فقر است. بیتردید واقعیت خیل پدیدههای ساخته شده به دست بشر، برآمده از تخیل خلاق رویاپردازانهای است که انسان را شایسته و برازنده زیبایی و شادی میداند. رویا و واقعیت لازم و ملزوم یکدیگرند. به پندار من، رویا ریشه در ناخودآگاهی دارد؛ که ما را به حقیقت تجربه انسانی هزاران ساله نیاکان و حتی پیش از آن به طبیعتی متصل میکند که میلیونها سال خودش را متکامل کرده تا هستی ما را به بلوغ برساند. آسیبشناسی رویاپردازیهای بیش از حد در زندگی چیست؟ پاسخ علمی به این سوال کلی در حیطه روانشناسی امکانپذیر است. اما باید پذیرفت که برخی رشتهها نیازمند مردان و زنان رویاسازند، که با نفی و نادیده گرفتن واقعیات تلخ و سیاه جهان معاصر ، به دنبال خلق دنیایی انسانیترند. شاعران، نویسندگان و سینماگران مستقل به این گروه از مردمان تعلق دارند. آسیبی که خطای نگرش و ناهمگونی دیدگاه آنان به هستی بشر میزنند، در مقابل تسلط اقتدارگرایانه سیاستمدارانی نیست که فقر، فساد، تبعیض نژادی و جنگ را بر کره خاکی تحمیل میکنند برابر صفر است. شخصیت مادر نگاه پوچگرایی نسبت به زندگی دارد؛ ولی از آنطرف حس مادرانه در شخصیت او دیده میشود. تعمد شما از این پارادوکس چه بود؟ شخصیت زن فیلم سرزمین رها سعی در حفظ تعادل ما بین فردیت خود و پایبندی فطری مادرانهای است که او را ناگزیر به مراقبت از دختر متفاوتش میکند. این چالش ناخواسته موقعیتی است که برخی از آن گریزان و معدودی با کشیدن بار هستی تا سر مقصودشان سربلند بیرون میآیند. کمی ابهام در نگاه شخصیت نویسنده به زندگی وجود داشت. تعمدتان از این مسئله چه بود؟ ایهام و نه ابهام موجود در ذهنیات بهرام نسبت به سرنوشت خود، موقعیت آشنایی است که جوانان پرشماری در حال حاضر دچارش هستند. سرخوردگی از واقعیات موجود، در پیشرفت تحصیلی و به چنگ آوردن کسب و شغل ، تشکیل خانواده و حفظ تداوم یک زندگی مستقل، شاد و آیندهساز. نگاه واقعبینانه به آمار بیکاری، فحشا، فساد، طلاق و خودکشی مبین این دیدگاه و ادعاست. شخصیت مصداقی بهرام که اتفاقا به جامعه هنری تعلق دارد بیش از دیگران در معرض این آسیبپذیری است. در کنار فیلمبرداری خوب، بازیها به شدت آزاردهنده است. نظر شما چیست؟ اگر بازی نقشآفرینان فیلم سرزمین رها که غالبا نابازیگر هم بودند، دچار کاستی است قطعا به کارگردانی مربوط است و بضاعت من در خلق فضای شایسته. زندگی شلوغ و مرفه شهری، زندگی آرام و بیامکانات روستایی. شما کدام را ترجیح میدهید؟ به گفته یک اندیشمند خدا ما را آفریده و ما شهر را. پدیده شهر و ارزشهای پرشمارش انکارناشدنی است. شهرهایی که پرورشگاه مدنیت، فرهنگ و تکامل شخصیت انسان مدرن شده است. تخریب این دستاورد پراهمیت به واسطه مدیران غیرمسئول، موجب بحرانهای زیست محیطی، اجتماعی و ... شده، که حاصل آن در حال حاضر تردید در ذهن شهروندان به اصل موجودیت شهر شده است. گریز از شهر در کوچکترین فرصتهای به دست آمده و پناه آوردن به طبیعت، ناشی از این بیاعتمادی و بدبینی روزافزون است. به هر حال نگاه من به پدیدههای شهر و طبیعت سیاه و سفید نیست و به تعامل پیوند مفید شهر و طبیعت باور دارند. منبع: ایلنا
شنبه, 06 آذر 1395 ساعت 09:30
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 68]