واضح آرشیو وب فارسی:تراز: تراز: سرمایه ما، دیگر اعتماد شما نیست. این شاید به حال و روز این روزهای بانکی که «سرمایه» نام گرفته نزدیکتر باشد. او دیگر آن سرمایه سابق را ندارد و اعتمادها به آن کمرنگتر شده است.
به گزارش تراز ،روزهای بیسرمایه برای «بانک سرمایه» چند ماهی است که آغاز شده؛ درست از روزی که نام تخلفات صندوق ذخیره فرهنگیان با آن گره خورد. آن البته تنها یک صندوق نبود؛ بلکه با اختلاسش لکه ننگینی بر دامن بانک هم گذاشته است، لکهای که بهوجود آمدنش را مدیون اختلاس هیات مدیره صندوقی است که اعتماد فرهنگیان را یدک میکشید. فلسفه وجودی بانک سرمایه هم البته، همین سهامداران فرهنگی بودند که همیشه حتی حقوقشان را هم با حواشی زیاد دریافت میکنند. البته سهامداران بانک سرمایه فقط فرهنگیان نیستند، بلکه ترکیب سهامداری این بانک، مرکب از اشخاص حقیقی و حقوقی است که اشخاص حقیقی علاوهبر فرهنگیان، کارکنان بانکهای ملت، رفاه، تجارت و صندوق ذخیره فرهنگیان هستند.
البته تا این لحظه، مدیرعامل و اعضای هیات مدیره بانک سرمایه حاضر نشدهاند زیر بار تخلف صورتگرفته از سوی مدیرانشان بروند و محکم بر این موضع پافشاری میکنند که تخلف صندوق ذخیره فرهنگیان به خودشان مربوط است و ربطی به بانک سرمایه ندارد. آنها میگویند که او فقط یکی از سهامداران است و رسیدگی به تخلفاتش هم باید در مجمع صورت گیرد؛ همان جمله معروف آقای محمدرضا خانی، مدیرعامل بانک سرمایه که میگوید: جای سهامدار، در مجمع است و دعوا نباید به بخشهای دیگر کشیده شود.
حال همه آنچه او میگوید از سوی مقامات قضایی رد شده است و آنها بارها و بارها اعلام کردهاند که پای بانک سرمایه هم در میان است. طی روزهای گذشته نیز خبرها حکایت از این داشت که قوه قضائیه، پای بانک سرمایه را در این داستان در میان میداند و او هم باید پاسخگوی هشت هزار میلیارد تومان تخلفی باشد که بهنام بانک سرمایه یا حتی صندوق ذخیره فرهنگیان ثبت شده است.
اکنون پرونده بانک سرمایه با صندوق ذخیره فرهنگیان پنجه در پنجه است و البته حرف آخر را قوه قضائیه میزند. اوست که باید تکلیف را یکسره کند و پولها را به خزانه بازگرداند تا در نهایت این پرونده هم تعیین تکلیف شود. پروندهای که بانک سرمایه البته تخلف آن را اختلاس نمیداند و نام «تعهدات معوق شده» را بر آن گذاشته است و با قدرت میگوید که این مطالبات معوق را وصول خواهد کرد.
داستان بانک سرمایه البته بسیار پیشتر از این شروع شده بود؛ آن هنگام که تغییرات پیاپی مدیریتی این بانک تا سر حد 13 مدیرعامل، صدای بانک مرکزی را هم درآورده بود. در واقع، با وداع زود هنگام آقای حیدر آبادیپور، از کرسی ریاست این بانک، معلوم نبود نوبت به کدام گزینه بخت برگشتهای برسد تا مدیریت هر چند اندک در این بانک را در کارنامه کاری خود به ثبت رساند. در واقع علیرضا حیدرآبادیپور، سومین مدیر عامل بانک سرمایه در یکی، 2 سال اخیر بود که از قرار معلوم، با تصمیم هیات مدیره بانک به ناگه، از سمت خود عزل شد. هر چند که بلافاصله پس از این اقدام در تاریخ سیزدهم خردادماه همین امسال، آقای فرشاد حیدری، معاون نظارت بانک مرکزی، در نامهای با لحن تند و تیز، خطاب به آقای محمدرضا خانی، اعلام کرد که یکی از اساسیترین اشکالات وارده به بانک سرمایه، بیثباتی در مدیریت ارشد آن بانک بوده که این امر منجر به تحمیل هزینههای مختلف به بانک و نظام بانکی کشور شده است. این معاون بانک مرکزی به این نکته نیز اشاره کرده بود که تغییر مدیر عامل و تعیین سرپرست در حال حاضر، مورد تأیید بانک مرکزی نیست. این نامه معاون نظارت بانک مرکزی تاکید داشت که هیات مدیره بانک سرمایه نمی تواند در این زمینه راساً به انتخاب فرد یا جایگاهی تحتعنوان سرپرست مبادرت ورزد. اینجا بود که بانک سرمایه -همان بانک حاشیهسازی که در سال 84 و با سرمایه 350 میلیارد تومانی تأسیس شده بود- حتی از سوی بانک مرکزی هم مورد غضب قرار گرفت.بانکی که از قرار معلوم، 73 درصد سهام آن، توسط فرهنگیان کشور خریداری شده است. شاید مرور مدیران عامل این بانک نیز در پرونده سیاه بانک سرمایه، خالی از لطف نباشد. داستان از 20 آبان ماه حدود 2 سال قبل و با رفتن احمد درخشنده، شروع شد؛ روزهایی که آقای شهابالدین غندالی، مدیر عامل کنونی موسسه صندوق ذخیره فرهنگیان برای مدتی بهعنوان سرپرست جدید بانک سرمایه معرفی شد؛ اما اندک مدتی بعدتر، جای خود را به آقای خیرالله بیرانوند داد تا او بر صندلی مدیریت عاملی این بانک تکیه زند؛ اما مدیریت وی نیز بر این بانک چندان طول نکشید چراکه آقای پرویز احمدی، رییس هیات مدیره با حفظ سمت، مسوولیت سرپرستی این بانک را عهده دار شد. با این همه، از بهمن ماه سال گذشته، بانک سرمایه، به سختی علیرضا حیدر آبادیپور را بهعنوان مدیرعامل خود تحمل کرد تا اینکه نوبت به وداع سرمایهایها با او رسید. با خداحافظی زود هنگام حیدر آبادیپور از کرسی ریاست این بانک، معلوم نبود که نوبت به کدام گزینه میرسد؛ اما گمان میرفت که اراده جدی وجود داشته تا این بانک تا حد امکان روی آرامش را درنیابد. از این رو بود که جابهجایی مدیران عامل یا تغییر در ترکیب هیات مدیره بانک سرمایه، دیگر به یک خبر عادی برای رسانههای کشور هم مبدل شده است.در این میان، محمدرضا خانی، که آن روزها قبل از قبول مسوولیت مدیرعاملی و در کسوت قائم مقام بانک سرمایه، همچنان در میدان اظهارنظرها درباره بانک حضور داشت، اعلام کرد که تغییر سه مدیرعامل بانک در یکسال دارای عوامل مختلفی بوده که این عوامل به 2 دسته بیرونی ودرونی تقسیم میشوند. وی اما از توضیح بیشتر درباره این دو عامل در این شرایط خودداری کرده بود. همان روزها او البته در مقابل انتقادات رسانهای به پرداختهای تسهیلاتی بانک سرمایه، اعلام کرده بود که هرگونه پرداخت تسهیلات باید در هیات مدیره مصوب شود؛ اما به هرحال انتقادات همچنان به او و مجموعه عملکردیاش پابرجاست؛ اکنون پرونده بانک سرمایه در دستان قوه قضائیه است و باید دید دستگاه قضا چه تصمیمی خواهد گرفت.
منبع: روزنامه صبح نو
زمانبندی انتشار: 3 آذر 1395 - 13:22
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تراز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 27]