تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1816979375
مرگ «کوهن» به روایت زندگینامه نویس او
واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: خبرگزاری ایسنا: «سیلویا سیمونز» نویسنده کتاب زندگینامه «لئونارد کوهن» با گذشت بیش از ۱۰ روز از انتشار خبر درگذشت این خواننده و ترانهسرا، روایت خود را از این جریان منتشر کرد.
سایت «یاهو» نوشت: «لئونارد کوهن» خواننده، شاعر، ترانهسرا و رماننویس کانادایی روز هفتم نوامبر درگذشت و به خاک سپرده شد؛ اما خبر فوت او سه روز بعد عمومی شد. «سیلویا سیمونز» که نگارش کتاب زندگینامهای «من مرد تو هستم» (۲۰۱۲) را برعهده داشته، درباره انتشار خبر درگذشت این چهره معروف اعلام کرد: نوشتن این مطلب خیلی سخت است. ۹ روز است آن را به تاخیر انداختهام، از روز دهم نوامبر که تلفنم شروع کرد به زنگ خوردن. پشت یک خط «واشنگتن پست» بود و دیگری خبرگزاری کانادا که میپرسیدند آیا من مرگ «لئونارد کوهن» را تایید میکنم. یکی از آنها میگفت: پستی در صفحه فیسبوک «کوهن» گذاشته شده، اما ممکن است صفحه او هک شده باشد. چه کسی این روزها فیسبوک را باور میکند؟ احساس میکردم دارم خفه میشوم.
همینطور که داشتم به این حرفها گوش میکردم، به یکی از دوستان نزدیک «کوهن» پیام دادم. او گفت: بله، «لئونارد کوهن» روز دوشنبه، یعنی سه روز پیش، مرده است. میدانستم «لئونارد» برخلاف سلبریتی بودنش، خیلی آدمِ اهل فضای خصوصی بود. قابل درک بود که اعلام خبر درگذشتش بعد از برگزاری مراسم خاکسپاری خصوصی او صورت بگیرد. همان موقع یک نفر از «NPR» تماس گرفت و در برنامه پخش زنده از من خواست به چند سوال جوا بدهم، سوالاتی که بدجور احساس تهی بودنم را تشدید میکردند. سیرک رسانهها همیشه من را سرگرم کرده است.
آنچه در ذهنم تکرار میشد، این بود که من تنها پنج هفته پیش با «لئونارد» تماس داشتم. ایمیل او کوتاه بود، ایمیلهای او همیشه کوتاه، دقیق، ظریف، مهربانانه و اغلب خندهدار بودند و اگر شرایط اقتضا میکرد، لحن رئوف و خردمندانهای داشتند. او در آن آخرین ایمیل نوشت که کمی ناخوش است. من حرفش را شنیدم، اما فراموش کردم او استاد دست کم گرفتن است. وقتی در ۷۰ سالگی فهمید همه پساندازش توسط مدیر برنامههای سابقش بالا کشیده شده، گفت که این مساله اثر زیادی روی او نمیگذارد.
فکر میکنم وقت خوبی است که بگویم من نویسنده زندگینامه «لئونارد کوهن» هستم (استفاده از فعل گذشته کمی زمان میبرد). کتاب «من مرد تو هستم: زندگینامه لئونارد کوهن» همکاری و حمایت او را با خود داشت و آنچه نداشت، دخالت او بود. تنها درخواست «لئونارد» از من این بود که هیچچیز را ماستمالی نکنم. او به دنبال شرح حال انسانهای مقدس نبود. همین میتواند چیزهای زیادی درباره این مرد به شما نشان دهد.
او آخرین نفری بود که ادعا میکرد هیچ خطایی مرتکب نشده است و این اصلا ربطی به تواضع و نارضایتیهای درونی او نداشت. نقصان و موقعیت شکسته شدن و ترک برداشتن، یکی از عمیقترین موضوعات مورد مطالعه او و شاید شعار او بود. همانطور که او در «سرود» خوانده: هر چیزی ترکی دارد / نور از همانجا به درون میتابد.
برخلاف شهرت «لئونارد» برای تاریکی، او همیشه به دنبال نور بود. مسلما او تاریکی را میشناخت، چون زمان زیادی از بزرگسالیاش را با افسردگی بالینی مبارزه میکرد؛ اما او در چشمهای تاریکی نگاه میکرد و از آن یک شعر یا یک ترانه میگرفت. و یا یک خنده؛ «لئونارد» حس طنز فوقالعادهای داشت که اکثرا تاریک و تلخ بود.
اما برگردیم به جریان صداقت در زندگینامه او؛ صداقت اهمیت زیادی برای او داشت. صداقت و دوقلویش، اعتبار. شاید شنیده باشید ترانهسرایی برای «لئونارد» چقدر رنجآور بود. برای مثال نوشتن «سرود» ۱۰ یا ۱۵ سال از او زمان برد. او در واقع آن را در سه آلبوم متفاوت ضبط کرد که آخرین آنها «آینده» بود و دو نسخه اولی را رد کرد. دلیلش این بود که: وقتی آدم به آن گوش میدهد احساس میکند خواننده دستش انداخته است. پنج سال طول کشید تا «لئونارد» ترانه مخصوص قرن بیستویکم خود، یعنی «هلهلویا» را بنویسد. «هلهلویا» یا ترانهای درباره غمانگیز بودن روابط انسانی است یا ترانهای با حال خوش و آهنگی محبوب برای برانگیختن بتهای آمریکایی. «لئونارد» میگفت که مشکل، نوشتن ترانه نیست. او به راحتی میتوانست این کار را انجام دهد. مساله تقلای او برای صحت کامل کار بود. او نمیخواست تو را فریب دهد. «لئونارد» اصلا کسی نبود که بخواهد ما، توجه و احساساتمان را گرو بگیرد.
همه این مصاحبههایی که طی روزهای گذشته از من درباره شخصیت او گرفته شده، به معنای اهمیت مرگ او است. بعضی به دنبال بیانیهای رسمی بودند، بعضیها میخواستند بدانند آیا او باید به جای «باب دیلن» جایزه نوبل را میگرفت، برخی هم در پی تاریخ خلاصهشده زندگی او بودند.
او در مونترال به دنیا آمد و بزرگ شد. در خانوادهای یهودی که یا ربی بودند و بنیانگذار کنیسهها و یا تاجر و موسس روزنامهها، رشد پیدا کرد. «لئونارد» تبدیل به شاعری جدی شد. اولین مجموعه اشعار او «بیا اساطیر را مقایسه کنیم» در سال ۱۹۵۶، بیش از یک دهه پیش از انتشار اولین آلبوم موسیقی او، چاپ شد. او آن روزها دهه ۳۰ عمرش را میگذراند. من دختر جوانی بودم که آن آلبوم را گوش میکردم. یادم میآید که فکر میکردم عکس او روی جلد آلبوم شبیه یک شاعر مرده اسپانیایی است.
«لئونارد» پیش از علاقهمند شدن به «فدریکو گارسیا لورکا» شاعر اسپانیایی، با شاعران انگلیسی و ایرلندی بزرگ شد. «لئونارد» آن زمان ۱۵ سال داشت و در همان سن، اولین گیتارش را خرید. تصمیم گرفت دستی در صنعت موسیقی داشته باشد، چون با شعر و شاعری نمیتوانست صورتحسابهای خواروبارفروشی را بپردازد. علاوه بر این، او میگفت همیشه پشت هر کلمهای که مینوشت، موسیقی نهفته است.
«لئونارد کوهن» که تا ۳۳ سالگی تصمیم به خواندن و ترانهسرایی نگرفته بود، در دهه ۱۹۶۰ میلادی از شهر مونترال کانادا در صحنه هنری پدیدار شد. او تا قبل از انتشار آلبوم اول خود، بهعنوان شاعر و نویسنده شناخته شده بود.
«کوهن» در سال ۲۰۱۱ میلادی بهخاطر آنکه مجموعه آثارش بر سه نسل در سراسر جهان تأثیر گذاشته است، برنده یکی از معتبرترین جوایز ادبی اسپانیا شد. او با ترانههایی از جمله «تا انتهای عشق با من برقص»، «سوزان»، «هلهلویا» و «بدرود ماریان» به شهرتی جهانی دست یافت. آلبوم «من مرد تو هستم» در سال ۱۹۸۸ از نظر تجاری موفقترین آلبوم او شناخته شد.
این خواننده در مراسم اعطای جوایز موسیقی «گرمی» سال ۲۰۱۰ در لسآنجلس جایزه یک عمر دستاورد هنری را دریافت کرد. «افکار قدیمی»، «مشکلات محبوب» و «تو سیاهترش میخواهی» سه آلبوم آخر این هنرمند بودند که به ترتیب در سالهای ۲۰۱۲، ۲۰۱۴ و ۲۰۱۶ روانه بازار و با استقبال فراوانی روبهرو شدند.
«لئونارد کوهن» حدود یکماه پیش در مصاحبه با «نیویورکر» گفته بود: برای مرگ آمادهام. امیدوارم خیلی سخت نباشد ...
۰۱ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]
صفحات پیشنهادی
مرگ «کوهن» به روایت زندگینامهنویس او
مرگ کوهن به روایت زندگینامهنویس او سیلویا سیمونز نویسنده کتاب زندگینامه لئونارد کوهن با گذشت بیش از ۱۰ روز از انتشار خبر درگذشت این خواننده و ترانهسرا روایت خود را از این جریان منتشر کرد لئونارد کوهن خواننده شاعر ترانهسرا و رماننویس کانادایی روز هفتم نوامبر درگذ«پرنده من»؛ روایت زنی اسیر روزمرگیها
پرنده من روایت زنی اسیر روزمرگیها پرنده من عنوان کتابی به قلم فریبا وفی است که از سوی انتشارات مرکز منتشر شده و در اختیار کتاب دوستان قرار گرفته است به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان پرنده من عنوان کتابی به قلم فریبا وفی است که ازروایت «گاردین» از زندگینامه «مارینا آبراموویچ»
خبرگزاری ایسنا مشهورترین چهره جهانی در هنر اجرا Performance Art که لقب مادر هنر پرفورمنس را یدک میکشد چند سال پیش در شبکههای مجازی خیلی دیده شد با ویدیوی یکی از پروژههای هنری او که در آن دو صندلی دو طرف یک میز کوچک قرار داده و افراد داوطلب میتوانستند روی صندلی دوم و درروایت مصطفی مستور از نویسندگی
روایت مصطفی مستور از نویسندگی مستور گفت کار داستاننویس چیست سادهترین پاسخ این است که داستان بنویسد نوشتن داستان یعنی خلق کردن داستان متولد کردن داستان داستان موجود زندهای است که باید زیبا و باهوش متولد شود مصطفی مستور در نشستی با دانشجویان صرب از چگونگی کار نویسندگی گفتصوت/ ماجرای نویسندهای که بعد از مرگش شناخته شد
سهشنبهها با رادیو نمایش صوت ماجرای نویسندهای که بعد از مرگش شناخته شد شناسهٔ خبر 3824844 - سهشنبه ۲۵ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰ ۲۵ هنر > رادیو و تلویزیون jwplayer display inline-block; دریافت 6 MB نمایش پس از واقعه داستان زنی است که در کوچه ای به دنبال منزل یک نویسنده مشهور م«هشت و نیم دقیقه»؛ روایتی پر تلاطم از گزارش یک مرگ
هشت و نیم دقیقه روایتی پر تلاطم از گزارش یک مرگ مجموعه تلویزیونی هشت و نیم دقیقه روایتی پر تلاطم از گزارش خبر مرگ است طوفان مهردادیان بازیگر تئاتر و تلویزیون در گفتگو با خبرنگار حوزه رادیو تلویزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان پیرامون ایفای نقش خود در مجموعهمرگ یک کوهنورد در ارتفاعات دربند
مرگ یک کوهنورد در ارتفاعات دربند یک کوهنورد حین کوهپیمایی در ارتفاعات دربند جان باخت تسنیم ساعت 10 35 ششم آبان سال جاری خبر مرگ مشکوک مرد کوهنورد هفتاد سالهای از سوی مأموران کلانتری 122 دربند به بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام شد تحقیقات مأموران نشان داد که متوفی حین کوهنومرگ کوهنورد ایرانی بر اثر سقوط
مرگ کوهنورد ایرانی بر اثر سقوط مهدی حبيبی از کوه نوردان هیمالیانوردان و ورزشکاران بیس جامپ به دليل حادثه سقوط درگذشت به گزارش گروه ورزش باشگاه خبرنگاران جوان مهدی حبيبی از کوه نوردان هیمالیانوردان و ورزشکاران بیس جامپ به دليل حادثه سقوط درگذشت ضمن عرض تسليت به خنجات کوهنورد شهرضایی از مرگ
نجات کوهنورد شهرضایی از مرگ رییس شبکه بهداشت و درمان شهرضا گفت جوان کوهنوردی که بر اثر سقوط از کوه سفید شهرضا دچار آسیب شده بود با تلاش عوامل امدادی شهرستان و استان نجات یافت به گزارش گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اصفهان حجت الله تنهایی امروز در حاشیه برگزاری نواکنش عجیب دولت امریکا به شعار مرگ بر آمریکا/ هشدار آخر يك امام جمعه/ ۸ هزار میلیارد تومان فساد است یا معوقه؟/
تحولات در گذر است و خبر هیچ گاه متوقف نخواهد شد خبرهایی رسمی و گاه غیر رسمی خبرهایی که مورد توجه قرار میگیرد یا ممکن است همه به راحتی از کنار آن بگذرند رسانههای خبری هر یک به فراخور وابستگی جناحی خود خبرهایی را برجسته میکنند و در مواردی هم از کنار آن میگذرند اگر خبر-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها