واضح آرشیو وب فارسی:ایلنا: نشست تخصصی اقتصاد نشر برگزار شد
دومین دوره از سلسله نشستهای تخصصی اقتصاد نشر با حضور دستاندرکاران این صنعت برگزار و مشکلات اقتصادی صنعت نشر کشور بررسی شد. به گزارش ایلنا،در دومین دوره از این سلسله نشستها که با حضور افشین شیروانی(سرپرست انتشارات فرهنگستان هنر)، علی اصغر سید آبادی(مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی ارشاد)،حمید رضا شش جوانی(مدرس اقتصاد هنر در دانشگاههای کشور)،محمد حسن حامدی( ناشر هنر) و محمد میلانی(پژوهشگر و نویسنده) برگزار شد مشکلات اقتصادی صنعت نشر کشور بررسی شد. در آغاز مراسم افشین شیروانی(سرپرست انتشارات فرهنگستان هنر) با خالی دانستن جایگاه اقتصاد نشر در دانشگاهها گفت: اگر ناشر دورههای آکادمیک و علمی این رشته را گذرانده باشد، میتواند از قالبهای هیئتی و سنتی خارج شود و مخاطب را به عنوان ضلع چهارم این صنعت مدیریت کند. از 80 میلیون جمعیت ایران کمتر از 2 و نیم میلیون کتابخوان وجود دارد و تیراژ کتاب با ترس و لرز به هزار نسخه میرسد. این به معنی عدم مدیریت مخاطب است. وی همهگیر شدن فضای مجازی را از مشکلات صنعت نشر دانست و گفت: به نظر میرسد مردم آرامش کتاب را از یاد بردهاند و همین باعث شده ناشر به سمت ورشکست شدن حرکت کند. با این اوصاف باید با تشکیل کارگروههایی نیازهای آکادمیک و عمومی بازار را سنجید، سپس دست به انتشار زد. این موضوع احتمال شکست کتاب در بازار را کمتر میکند. علی اصغر سید آبادی(مدیر کل دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی ارشاد) نیز با بیان اینکه در ارائه آمار باید دقت کرد گفت: ممکن است آمار خواندن کتاب بالا باشد اما آمار خرید آن پایین بماند. همچنین باید بین خریداران و خوانندگان کتاب تفکیک قائل شد. وی افزود: خریداران کتاب چند دستهاند . خریداران جزء یعنی مردم، خریداران عمده مثل نهادهایی همچون کتابخانهها و دولت که برای حمایت از نشر دست به خرید کتاب میزند. برای رونق اقتصاد نشر باید خریداران جزء افزایش یابنند زیرا ورود دولت موجب حذف توزیع کننده و کتابفروش از این چرخه میشود و در نهایت آسیبهای جبران ناپذیری به جا میگذارد. حمیدرضا شش جوانی، مدرس اقتصاد هنر در دانشگاههای کشور نیز با برشمردن روشهای ورود دولت به عرصه نشر و کتاب گفت: دولت به چند طریق در این حوزه ورود کرد اول دولت متصدی؛ مثل ناشران دولتی که با پول بیتالمال دست به چاپ میزنند و با ناشران خصوصی رقابت میکنند. دوم دولت در مقام نظارت که ممیزی را به عهده دارد و سوم دولت در مقام حمایت که دست به خرید کتاب میزند. انتظار ناشران از دولت خرید کتاب است اما هیچ کس برای افزایش خریداران جزء برنامهای ندارد.در تجربههای داخل ایران نیز ثابت شده ناشری که با تبلیغ روی کتابی تمرکز میکند فروش آن را بالا میبرد. یکی از راههای افزایش خرید تحلیل تقاضا و افزایش خریداران است. کتاب تنها کالایی است که میراث بشری را از کشاورزی تا صنعت با خود دارد. پس همه نهادها باید برای شکوفایی آن درگیر شوند. وی با برشمردن موانع و مشکلات صنعت چاپ گفت: در صنعت کتاب هزینه ثابت بالا و هزینه نهایی کم است اما بعد از صرف هزینههای ثابت فراوان تازه ممکن است کتاب دچار ممیزی شود و این موضوع ریسک فعالیت ناشرین را بالا برده است. کتاب شامل هزینههای برگشتناپذیر فراوان است. به عنوان مثال ناشری کتاب را تا مرحله چاپ پیش میبرد اما وزارتخانه از چاپ آن صرف نظر میکند. کتاب واحد اقتصادی غیرضروری است چون کالای تجربی است و تنها بعد از مصرف آن میتوان اظهار نظر کرد. ارزش کتاب بیش از پولی است که برایش پرداخت میشود. مصرف کتاب "هزینه فرصت" میطلبد یعنی تنها با صرف وقت میتوان به محتوای آن دسترسی پیدا کرد. بازار تقاضای کتاب بیثبات است مشخص نیست استقبال از یک کتاب چگونه است. علاوه بر این ما تنها بعد از چاپ دست به بازاریابی میزنیم زیرا وجود ممیزی باعث میشود نتوان گفت کتاب قطعا به چاپ میرسد. وی با ارائه آماری عنوان کرد: در سال 90 تا 94 در وزارت ارشاد 36 میلیارد تومان یارانه کتاب ارائه شد. سال 92 بیشترین مقدار آن عرضه شده اما از این میزان کمتر از 5 درصد به آفرینشگر رسیده و قسمت اعظم آن به تولید اختصاص یافته است. سوال اینجاست که با یارانه چه تغییری ایجاد شده است؟ در سال 93 مقدار یارانه به میزان نصف سال 92 رسید ولی تغییری در بازار ایجاد نشد . یعنی نرخ رشد یارانه با نرخ رشد کتاب در ارتباط نیست . یارانه با تیراژ کتاب نیز در ارتباط نیست. 55 درصد کل این مبلغ به نمایشگاه کتاب عرضه شد. یارانه نمایشگاهی با تعداد بازدید کننده در ارتباط است و این نشان میدهد یارانه برای دولت امری سیاسی است یعنی در سال 92 که بالاترین میزان یارانه ارائه شد بیشترین بازدید نیز وجود داشت. محمد حسن حامدی( ناشر هنر) نیز سیاستزدگی در عرصه فرهنگ را ریشه مشکلات دانست و افزود: یکی از بحثهای مهم در هنر بحث اقتصاد هنر است که شامل اقتصاد نشر نیز میشود. وقتی یک اثر تجسمی در یک کتاب هنری به چاپ میرسد اهمیت آن بیشتر میشود و به تبع آن قیمت اثر نیز افزایش مییابد ولی ناشر که معرفی کننده اثر بوده نفعی از آن نمیبرد. سوال مهم این است که متولی پژوهشهای راهبردی در هنر و نشر چه ارگانی است؟ آیا وزارت ارشاد یا فرهنگستان هنر کاری برای این امر لازم انجام دادهاند؟ حامدی ادامه داد: چنانچه بخواهیم اقتصاد پویاتری در نشر داشته باشیم تفکر راهبردی توسط فرهنگستان هنر و وزارت ارشاد ضروری است. برخی کتابها باید در بازار وجود داشته باشد حتی اگر مخاطب عام نداشته باشد. مساله ما فروش کتاب نیست مساله به حرکت درآمدن چرخه تولید کتاب است. در این میان یکی از حاضران گفت: مدیران و ناشران عرصه فرهنگ خود اهل قلم نیستند. حتی اهل اقتصاد هم نیستند بلکه اهل سیاست اند و این سیاستزدگی باعث شده شاخصهای کمی ارجح بر شاخصهای کیفی باشد. ششجوانی در پاسخ گفت: شکی نیست که در ایران به شاخصهای رشد بیش از شاخصهای توسعه پرداخته شده است اما صحبت درباره اقتصاد فرهنگ وابسته به اعداد و ارقام است و نمیتوانیم به شکل دیگری در مورد آن صحبت کنیم. معیارهای کیفی متعلق به مباحث فرهنگی است و این جلسه خطوط اقتصادی را دنبال میکند. سید آبادی با اشاره به نحوه توزیع یارانه کتاب گفت: در گذشته یارانه به دو شکل به دست مصرفکننده میرسید. یکی بنهای رایگان کتاب بود که به صورت غیر قانونی اقدام به خرید و فروش آن میشد و بیشتر از اینکه به مردم عادی برسد به دست وزیران و معاونان و نمایندگان میرسید. دیگری هم بنهای نمایشگاهی است که باز هم در بازار فروخته میشد. برگزاری نمایشگاه هم با اینکه برای ناشر و مخاطب خوب است اما با حذف کتابفروش از چرخه آسیبهای جدی به اقتصاد کتاب وارد میکند. وی اظهار امیدواری کرد با ارائه ساختاری بتوان یارانه را به تمام ارکان نشر تزریق کرد و افزود: امیدوارم بتوانیم دست ارکانهای دولتی را از یارانه کوتاه کنیم و با انجام تمرکز زدایی امکان دخالت نهادهای مستقل در توزیع آن را فراهم کنیم. پیشنهاد من این است که بخشی از یارانه صرف کاهش هزینههای کتابفروشیها و ناشران از جمله کاهش هزینههای انرژی و نگهداری کتاب شود. سیدآبادی ادامه داد: بر خلاف باور عمومی قیمت کتاب در ایران بالا نیست بلکه قدرت خرید کم است. در همه جای جهان هزینه تولید کتاب ضربدر هشت قیمت پشت جلد را میسازد اما در ایران این هزینه در سه ضرب میشود.سال 90-91 و با افزایش شدید قیمت کاغذ که موجب شد سرانه عنوان کتاب منفی شود و قیمت کتاب به شدت افزایش یابد این ذهنیت نهادینه شد که کتاب گران است. در پایان شرکتکنندگان با بررسی موانع و مشکلات نشر در ایران بر لزوم یافتن راهحلهایی برای موضوع عدم رعایت حق پخش، به حاشیه رفتن کتاب در چیرگی دنیای مجازی، ورود ناشران غیر حرفهای به بازار و عدم وجود نظام حقوقی مدون برای ناشران تاکید کردند.
۱۳۹۵/۰۸/۲۵ ۱۲:۱۸:۱۶
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایلنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 111]