واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها: روزنامه بانی فیلم: پس از دهه ها ـ که از ساخت فیلم های مربوط به بُکس می گذرد ـ امسال ابتدا فیلمی در همین زمینه به نام »دست های سنگی» (Hands of Stone) به نمایش در آمده و اواخر سال هم قرار است فیلم دیگری با عنوان «خون پاشی» (Bleed) بر پرده آید. با این حال چنین به نظر می رسد که این ژانر دیگر کهنه و کسل بار شده است. آیا اصولاً ژانر فیلم های درباره بُکس رو به افول است؟ و آیا دنیا دیگر فیلم های مربوط به بُکس را نمی خواهد؟ پیش از آن که به چنین پرسش هایی پاسخ دهیم و اگر خواسته باشید در پاسخ بگویید «آری»، آن وقت یک چیز را فراموش کرده اید، یعنی یکی از بهترین فیلم های این ژانر «کرید» (Creed) که سال گذشته با موفقیت بر پرده سینماها آمد.
اما آنچه باید پذیرفت این که این ژانر با همه موفقیت ها، بسیار دچار کلیشه ها و قصه های سطحی احساساتی و ماجراهایی شبیه به هم در مبارزه های درون رینگ، شده است. آخرین فیلم درباره بُکس «دست های سنگی» ساخته جاناتان جاکو باویتس، به ماجرای بُکسور پانامایی «روبرتو دوران» می پردازد که از فقر آمد و در سال ۱۹۸۰ توانست با شکست «شوگر ری لیونارد» عنوان قهرمان ملی را به دست آورد. با همه تلاش برای ترسیم زندگی این مشت زن، فیلم درون کلیشه های معمول غرق شده و در حقیقت قربانی بسیاری از آثار مشابه می شود.
شیفتگی و کشش هالیوود نسبت به رینگ و مبارزه در پیروزی، به دوران گذشته باز می گردد. اولین بار که تماشاگران مجذوب ضربه های خونین شدند در فیلم «چمپ/ قهرمان» (The champ) بود به سال ۱۹۳۱ که در آن والاس بیری و جکی کوپر بازی داشتند (این فیلم در سال ۱۹۷۹ با شرکت جان ویت و ریکی شرودر بازسازی شد). قصه آن نه فقط به درون رینگ و مسابقه های بُکس مربوط می شد بلکه به دنیای بیرونی شخصیت ها می رسید و روابطی بسیار احساسی را تجسم می بخشید که اشک تماشاگر را در می آورد. از آن به بعد فیلم های درباره بُکس موقعیت پیدا کرد و اندک اندک به شکل یکنواخت در آمد و صرفاً به زندگی یک بُکسور در رینگ برای موفقیت یا شکست می پرداخت.
در سال ۱۹۷۶ سیلوستر استالون با ساخت «راکی» این ژانر را دوباره زنده کرد. فیلم با توفیق مادی از یک سو، و پیروزی در اسکار از سوی دیگر، به صورت پدیده ای در سینما در آمد و پس از آن شش «راکی» دیگر ساخته شد که آخرین آن «راکی بالبوآ» در سال ۲۰۰۶ به زندگی این قهرمان در رینگ خاتمه داد.
به مرور در سال های اخیر فیلم های مربوط به بُکس شکلی نمادین به خود گرفته است. «جنگنده / مشت زن» (The Fighter) درباره غرور و عشق و وفاداری برادری بود. فیلم «علی» (Ali) به نوعی مبارزه ای سیاسی و اخلاقیات را تجسم می بخشید. حتی یکی از بهترین فیلم های درباره بُکس اثر مارتین اسکورسیزی با شرکت رابرت دنیرو «گاو خشمگین» (Raging Bull) کمتر از آن چه ارتباطی به مسابقه و مبارزه داشته باشد، بیشتر اسطوره ای از غرور و افتخار از دست رفته بود.
شاید بتوان گفت که ورزش بُکس افزون تر از هر ورزش دیگری بر مبنای برخورد و چالش ها متکی بوده است. نه تنها به خاطر مشت زنی و نبرد در رینگ بلکه به دلیل نوع زندگی مشت زن ها و فراز و نشیب آن ها و دستیابی به رستگاری از طریق درگیری ها ترسیم یافته است. نه گلف یا اسکی و یا شنا و یا هر نوع ورزش دیگری، چنین خصوصیتی را نداشته اند. مجسم کنید سیلوستر استالون را در قالب یک بازنده یعنی «راکی بالبوآ» که از خواب بر می خیزد، می دود و خود را به بالای پلکان فیلادلفیا می رساند و سپس یک لیوان تخم مرغ های خام را سر می کشد، آنگاه می خواهد با یک قهرمان «کارل ودرز» داخل رینگ رود… تم اصلی که نقش موثر در این ژانر بازی می کند، رابطه دینامیک میان مشت زن با مربی اش است. در حقیقت می توان به تعبیر فرویدی هر دوی آن ها را یکی دانست.
«راکی» به مثابه مربی البته می کوشد ـ و آرزومند است ـ موفق شود ۴۰ سال بعد پسر «آدونیس» یعنی «کرید» (مایکل.بی.جردن) را هم چون خود به قهرمانی برساند. رویایی که «راکی» در سر می پروراند. چنین رابطه ای تنها بین دو مرد نیست. حتماً به یاد دارید هیلاری سوانک را به نقش «مگی فیتز جرالد» در فیلم «دختر میلیون دلاری» (Million Dollar Baby) که باید بجنگد قبل از آن که حتی مربی اش (کلینت ایست وود) به او شانس جنگیدن بدهد. نباید شیفته بُکس باشید که این معنا و مفهوم را درک کنید زیرا در نهایت احساسی دنیایی است.
وقتی یک فیلم درباره بُکس خوب ساخته شود همچون ضربه ای می ماند که محکم نصیب تماشاگرش می شود. شاید هم به همین خاطر است که ما همچنان در انتظار زنگ برای راند بعدی در سینما نشسته ایم.
۱۶ آبان ۱۳۹۵ - ۱۲:۵۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]